..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..
..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..

..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..

منابع طبیعی-بیابان زدایی-محیط زیست

هامون خسبید/ شن ها جولان می دهند

سیستان و سیستانی از روزگاران قدیم با بادهای فصلی 120 روزه عجین بوده و تلاطم امواج هامون نیز با آن در آمیخته و هوای لطیف و پاکی را تقدیم می کرد اما افسوس با خسبیدن و خشکیدن هامون، این سامان جولانگه توفانهای شن و ماسه شده است.



 
یادش بخیر زمانی که بادهای 120 روزه سیستان دست در دست امواج زیبای تالاب هامون می داد، همه را شاداب و سرزنده می کرد و محیط زیستی با صفا برای انسان و پرنده و چرنده و درنده و خزنده ایجاد می کرد. 

در روزگار نه چندان دور، یک دهه پیش را می گویم؛ پرندگان دریایی با طی هزاران کیلومتر راه از سیبری به تالاب هامون می آمدند تا زمستان خوش و خرمی را سپری کنند و مردم این سامان نیز با شکار و صید و حصیر بافی و کشاورزی و دامداری و .... روزگار خوشی را در کنار هامون سپری می کردند.

سالیان درازی به این منوال گذشت و سیستان همچنان به عنوان انبار غله ایران محسوب می شد و جانوران اهلی و وحشی در کنار مردم مهربان ساکن این منطقه روزگار خوش و امنی را سپری می کردند.

خشک شدن رودخانه هیرمند که منجر به خشکیدن تالاب بین المللی هامون و تخریب زیستگاه پرندگان و سایر حیوانات شد، بادهای 120 روزه را به 160 روزه افزایش داد و بستر خشک هامون بلای جان مردم این دیار شد.

توفان های 120 روزه سیستان و پدیده گرد و غبار سالیان درازی است که بر پهنه این سرزمین سایه گسترانده و زندگی مردم را از جهات مختلف اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی تحت تاثیر قرار داده و سبب مهاجرت شمار زیادی از مردم و جانوران این منطقه شده است.

توفان های بزرگ گرد و خاک و بعضا شن که با تندبادهایی با سرعت بیش از 120 کیلومتر بر ساعت همراه است، سراسر منطقه سیستان را در نوردیده و موجب افزایش غلظت هوا می شود.

به دفعات توفان های فصلی که به نیم سال افزایش یافته، غلظت گرد و غبار پراکنده در هوا را به حدی می رساند که زندگی عادی مردم منطقه را مختل کرده و سبب گسترش بیماری های تنفسی، ریوی و آلرژی شده است.

بارها دیده شده که توفان ها خانه های روستاییان ساکن این منطقه را در زیر تپه های شن و ماسه بادی مدفون و عرصه را بر مردم آن تنگ کرده است.

دیدن خانه های روستایی که به محاصره شن های روان درآمده اند و برخی مواقع قرار گرفتن در وضعیتی که تا شعاع چند متری خود را نمی توان دید آه هم برای مدت بیش از چهار ماه در سال، مردم این سامان را مجبور به پذیرش این معضل و پدیده کرده است.

کارشناسان معتقدند که مبدا توفان های شن و گرد و غبار منطقه سیستان، بیابان های کشور همسایه و خشک شدن تالاب هامون و برخی آبگیرهای مناطق همجوار ایران و افغانستان است.

به گفته مدیر کل دفتر مدیریت بحران استانداری سیستان و بلوچستان، وقوع خشکسالی های پی در پی در افغانستان، خشک شدن بستر دریاچه هامون و وجود کریدورهای توفان در خاک افغانستان، پدیده گرد و غبار را در منطقه سیستان باعث می شود.

'حجتعلی شایانفر' گفت: هر گونه مهار آب در بالادست رودخانه های کشور افغانستان، سبب خشک شدن دریاچه های پایین دست مانند 'هامون هیرمند' و هورها می شود و طبیعتا خشکی بیشتر این دریاچه ها باعث قرار گرفتن خاک در معرض فرسایش می شود.

او افزود: وقتی خاک در معرض فرسایش قرار گیرد، پوشش گیاهی آن کاهش می یابد و بر شدت فرسایش می افزاید و در مقابل، باد حجم زیادی از رسوبات بستر دریاچه ها را در فضا پراکنده و به مناطق دوردست منتقل می کند.

وی بیان کرد: بادهای 120 روزه در سیستان در فصل تابستان سبب انتقال ریزگردها شده و بخش های مختلفی از منطقه بویژه شمال استان را تحت تاثیر قرار می دهد.

شایانفر افزود: خشکیدن دریاچه هامون با آن گستره وسیع و فرسایش خاک و ماسه بادی ناشی از سطح خشک شده این دریاچه، زندگی را برای مردم این سامان تلخ کرده و بسیاری از زمین های کشاورزی را از بین برده است.

مدیر کل دفتر مدیریت بحران استانداری بیان کرد: قرار گرفتن استان سیستان و بلوچستان بر روی کمربند خشک جهان و بارش کمتر از یک چهارم متوسط جهانی در آن، اثرات نامطلوب این توفان های موسمی را در این منطقه دوچندان کرده است.

وی افزود: توفان های شن در سیستان همه ساله بخصوص در هنگام خشکسالی، موجب انباشته شدن ماسه بادی در منازل شخصی، اماکن عمومی و معابر مناطق شهری و روستایی، تاسیسات زیربنایی به ویژه مجراهای آبرسانی رودخانه ها، راهها، محورهای ارتباطی، زمین های کشاورزی و شیوع بیماری های تنفسی و چشمی در میان ساکنان این منطقه می شود.

شایانفر با اشاره به وارد آمدن چندین میلیون تومان خسارت سالانه ناشی از توفان افزود: در هنگام وقوع این توفان های عظیم در منطقه، تردد در جاده های نواحی شمالی استان مختل و اکثر مراکز آموزشی و ادارات به تعطیلی کشاند می شود و غلظت گرد و غبار در هوا را به حدی می رساند که مشکلات تنفسی برای مردم ایجاد و آنان را راهی بیمارستان می کند.

مدیر کل مدیریت بحران استانداری سیستان و بلوچستان درباره راهکارهای مقابله با این پدیده گفت: موضوع ریزگردها باید به رویکرد زیست محیطی مهم در استان تبدیل شود و پدافند غیرعامل منطقه نیز این مساله را مورد بررسی و توجه قرار دهد.

وی ادامه داد: خشکسالی های دهه اخیر تداوم توفان های شن و ذرات گرد و غبار را تا 167 روز در سال افزایش داده است و برای کاهش اثرات آن عزم جدی و هماهنگی بخشهای مختلف سیستان و بلوچستان و نیز توجه ویژه سازمان های دستاندرکار در مرکز کشور به این پدیده بیش از پیش را می طلبد.

او اظهار داشت: برای تثبیت کانون شن های روان و پدیده گرد و غبار در شمال استان ( منطقه سیستان ) تاکنون طرح های مختلفی از جمله ایجاد کمر بندهای سبز در شهرها، طرحهای آبخیزداری، ایجاد مراتع و ایستگاههای پایش هوا انجام شده است.

شایانفر گفت: از آنجا که منشا توفان شن در سیستان از کشور افغانستان است، رایزنی های بین المللی و همکاری فی مابین دو کشور، موجب می شود تمهیداتی برای تثبیت شن های روان در محل خاستگاه توفان اندیشیده شود.

سرپرست اداره کل حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان نیز معتقد است: پدیده توفان و گرد و غبار منطقه سیستان از جمله آلاینده هایی است که همه بخش های تاسیساتی، زیست محیطی، کشاورزی و صنعتی استان را متاثر کرده است.

'خسرو افسری' افزود: وجود گرد و خاک، هوای شهر زاهدان را برای 160 روز طی سال گذشته تحت تاثیر قرار داد و در این مدت مطابق تحقیقات و استانداردهای جهانی، هوای این شهر مخاطره آمیز و غیر بهداشتی بود.

وی ادامه داد: توفان های گرد و خاک غلظت هوا در زابل و زاهدان را به دفعات به چند برابر استانداردهای جهانی رساند.

او گفت: انتشار ریزگردها در شرق و جنوب شرق کشور بویژه در حوزه سیستان موجب نگرانی است زیرا آثار زیانباری دارد اما می توان از انتشار بیشتر آن جلوگیری کرد.

وی افزود: همچنین این مشکل در کانون های فرا مرزی آسیب هایی به دنبال داشته است و در این رابطه تعامل و همکاری کشورهای همسایه شرق ایران ضروریست.

سرپرست اداره کل حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان مسوولیت های دستگاههای دست اندرکار برای کاهش آثار زیان آور ریزگردها را مهم ارزیابی و خاطرنشان کرد: همکاری های بین سازمانها به کاهش آلاینده ها و صیانت از محیط زیست استان و تالاب هامون کمک می کند.

وی بیان کرد: باید متولیان، آژانش های بین المللی تحت نظر سازمان ملل از جمله undp را برای انجام فعالیت های بین المللی در این زمینه حساس کنند تا به طور مشترک همکاری دوجانبه ای بین سازمان حفاظت محیط زیست کشور انجام گیرد.

او تامین حق آبه زیست محیطی برای دریاچه خشک هامون را از دیگر راهکارها برای جلوگیری از تبعات توفان های شن در سیستان برشمرد.

مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری سیستان و بلوچستان نیز گفت: بادهای 120 روزه سیستان و توفان های گرد و خاک مستمر در فصل تابستان باعث بروز پدیده بیابان زایی در این منطقه شده است.

'نبی یاری' افزود: فقر منابع آبی بویژه در کانون های جمعیتی، وزش توفان های شدید موسمی به نام بادهای 120 روزه سیستان و تشدید فرسایش بادی و کاهش درصد رطوبت محیط در مناطق متاثر از آنها، سخت شدن شرایط زیستی و افزایش مهاجرت ساکنین مناطق بیابان بزرگترین مشکلات این نهاد برای بیابان زدایی در منطقه سیستان است.

وی ادامه داد: از سوی دیگر برای تکمیل اقدامات بیابان زدایی در منطقه سیستان، پس از ریختن مالچ برروی شن های روان، باید نهال کاری در محدوده مورد نظر انجام تا از حرکت ماسه بادی ها جلوگیری شود.

او اضافه کرد: متاسفانه کمبود آب و خشک شدن تالاب هامون از معضلات اساسی در زمینه مالچ پاشی و نهال کاری است، از این رو طرح های بیابان زدایی تاکنون با موفقیت همراه نبوده است.
او خاطر نشان کرد: زمان مناسب برای کاشت نهال پس از مالچ پاشی، آبان ماه است زیرا تابستان فصل بادهای 120روزه سیستان است و آب مورد نیاز نیز وجود ندارد.

مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری سیستان و بلوچستان گفت: پارسال نزدیک به 30 میلیارد ریال اعتبار از منابع ملی و استانی برای بیابان زدایی به منطقه سیستان اختصاص یافته است.
وی افزود: این میزان اعتبار برای مراقبت و آبیاری زمین های نهال کاری شده و نهال کاری جدید و ایجاد بادشکن در حاشیه مزارع هزینه شده است.

او گستره زیاد مناطق بحرانی نسبت به کل مساحت استان در منطقه سیستان و کمبود اعتبارات را از دیگر مشکلات بیابان زدایی در این منطقه عنوان کرد.

به هر حال کارشناسان معتقدند: آبگیری تالاب هامون و هورهای داخل افغانستان از شدت گرد و غبار و توفانهای شن و ماسه می کاهد و حیات دو باره و رونق اقتصادی و اجتماعی و زیست محیطی را برای منطقه به ارمغان می آورد.

منبع : ایرنا

..................................................................................................................................
مردم سیستان در انتظار تدبیر مسئولان/ هیرمند و هامون کانون ریزگرد

زندگی مردم سیستان و بلوچستان سالهاست با پدیده ریزگردها گره خورده است و هیرمند و هامون که روزگاری منشاء زندگی در شرق کشور بودند امروز به کانون شن و گرد و غبار تبدیل شده اند.



خشک شدن رودخانه هیرمند و به دنبال آن خشکیدن تالاب بین المللی هامون بادهای 120 روزه سیستان را به 160 روزه افزایش داده است و در حال حاضر بستر خشک هامون بلای جان مردم این دیار شده است.

توفان های 120 روزه سیستان و پدیده گرد و غبار سالیان درازی است که بر پهنه این سرزمین سایه گسترانده و زندگی مردم را از جهات مختلف اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی تحت تاثیر قرار داده و سبب مهاجرت شمار زیادی از مردم در این منطقه شده است


کارشناسان معتقدند: آبگیری تالاب هامون و هورهای داخل افغانستان از شدت گرد و غبار و توفان های شن و ماسه می کاهد و حیات دوباره و رونق اقتصادی و اجتماعی و زیست محیطی را برای منطقه به ارمغان می آورد


بارها دیده شده که توفان ها خانه های روستاییان ساکن این منطقه را در زیر تپه های شن و ماسه بادی مدفون و عرصه را بر مردم آن تنگ کرده است.

هر گونه مهار آب در بالادست رودخانه های کشور افغانستان، سبب خشک شدن دریاچه های پایین دست مانند هامون هیرمند و هورها می شود و طبیعتا خشکی بیشتر این دریاچه ها باعث قرار گرفتن خاک در معرض فرسایش می شود
مدیر کل دفتر مدیریت بحران استانداری سیستان و بلوچستان

منبع :خبرگزاری مهر

..................................................................................................................................
بستر خشک هامون، توفان شن در شرق کشور را شدت بخشیده است

تالاب هامون که منشاء آن رودخانه هیرمند است از کشور افغانستان سرچشمه می گیرد و از طریق رود «پریان مشترک» وارد خاک ایران شده و به هامون می ریزد. در حال حاضر خشک شدن بستر هامون و وجود کریدورهای وزش توفان در افغانستان پدیده گرد و غبار و توفان شن را در منطقه جنوب شرق کشور شدت بخشیده است. سرپرست محیط زیست سیستان و بلوچستان به خبرنگار خراسان گفت: در حال حاضر مدت وزش بادهای ۱۲۰ روزه سیستان به ۱۶۰ روز افزایش یافته و در این مناطق میزان غلظت گرد و غبار به بیش از حد استاندارد رسیده است. خسرو افسری با بیان این که پدیده توفان و گرد و غبار در منطقه سیستان تمامی بخش های زیست محیطی، کشاورزی و صنعتی استان را متاثر کرده است، افزود: غلظت گرد و غبار پراکنده در هوا، زندگی عادی مردم منطقه را مختل کرده و سبب گسترش بیماری های تنفسی، ریوی و آلرژی شده است.

منبع : روزنامه خراسان-مورخ دوشنبه 1390/04/20 شماره انتشار17880

..................................................................................................................................

تالاب هامون به کفه ای از شن و ماسه تبدیل شده است



مدیرکل محیط زیست استان سیستان و بلوچستان گفت: تالاب هامون در حال حاضر کاملاخشک و تبدیل به کفه ای از شن و ماسه شده است. آرامش در گفتگو با "ایسکانیوز"، افزود: با خشک شدن تالاب هامون مردم منطقه سیستان و بلوچستان گرفتار طوفان شن و ماسه و برخی بیماری های تنفسی و چشمی شده اند. وی با اشاره به اینکه سیستان و بلوچستان به طور مداوم 9 سال خشکسالی را تجربه کرده ، بیان کرد: این خشکسالی ها در نقاط مختلف استان تاثیرات خاصی را داشته است.آرامش تصریح کرد: خشکسالی اخیر در شمال استان سیستان و بلوچستان و در دریاچه هامون و در جنوب استان در حوزه منطقه حفاظت شده زیستگاه تمساح ها تاثیرات منفی داشته ولی در قسمت میانی استان تاثیرات کمتری را به جای گذاشته است. وی با اشاره به اینکه خشکسالی در شمال استان سیستان و بلوچستان در حوزه منطقه حفاظت شده هامون باعث خشک شدن هفتمین تالاب بین المللی کنوانسیون رامسر شده، گفت: در این راستا استان هر روز درگیر طوفان های شن بوده که باعث ایجاد مشکلاتی برای مردم شده است. مدیرکل محیط زیست استان سیستان و بلوچستان با بیان اینکه سال های گذشته منطقه تالاب بین المللی دارای میلیون ها قطعه پرنده بود افزود: خشکسالی اخیر حیات وحش منطقه را با مشکلاتی مواجه کرده و پرندگان مهاجر آبزی کاهش یافته است.
...................................................................................................................................
در صورت خشک شدن آب دریاچه
هامون، کانون طوفان شن می‌شود

تالاب بین‌المللی هامون که یکی از تالاب‌های مهم دنیا به شمار می‌آید، در معرض نابودی قرار دارد.

تالاب هامون علاوه بر این‌که بزرگترین و مهمترین دریاچه آب شیرین فلات ایران محسوب می‌شود به دلیل اهمیت اکولوژیکی خاص خود از جمله زیستگاه‌های منحصر به فرد پرندگان مهاجر به عنوان هفتمین تالاب بین‌المللی در جهان شناخته شده است.
رئیس پژوهشکده تالاب بین‌المللی هامون در خصوص وضعیت کنونی این تالاب به مهر گفت: به‌رغم سرمای شدید و ریزش برف در سال گذشته در حوضه آبریز هامون، متاسفانه آورد رودخانه هیرمند به داخل کشور بسیار اندک بوده، به طوری که تا اواخر خرداد امسال این دریاچه کاملا خشک خواهد شد.

دکتر شاه‌محمدی حیدری افزود: با خشک شدن دریاچه هامون این منطقه به یکی از عمده‌ترین کانون‌های طوفان شن و ماسه تبدیل می‌شود و مشکلات عدیده‌ای را برای روستاییان و حتی مردم شهرستان‌های اطراف ایجاد خواهد کرد.

وی ادامه داد: پژوهشکده تالاب بین‌المللی هامون در راستای رسالت خود، بازدید مستمر از بخش‌های مختلف تالاب را در دستور کار قرار داده و در حال حاضر مطالعات و پیگیری در این زمینه در حال انجام است.

شاه‌محمدی حیدری همچنین ادامه داد: پژوهشکده تالاب بین‌المللی هامون با حمایت دانشگاه زابل در نظر دارد در آذر امسال همایش ملی تالاب هامون را برگزار کند تا بتواند زمینه ایجاد یک توافق جمعی برای بهبود وضعیت تالاب هامون و حفظ حیات آن را فراهم آورد.
جام جم-سه شنبه 31 اردیبهشت 1387 

..................................................................................................................................
توفان شن و پیشروی بیابان، از اثرات خشک شدن تالاب هامون ...

خانم دکتر ابتکار عضو کمیته محیط زیست شورای اسلامی شهر تهران گفت: جلوگیری از ورود شن ها و تلطیف هوای منطقه از جمله اثرات مثبت تالاب هامون است، بنابراین با خشک شدن آن شاهد توفان های شن و پیشروی بیابان در بسیاری از مناطق اطراف این تالاب خواهیم بود. ابتکار در گفتگو با برنا، درخصوص روند خشکسالی دریاچه هامون گفت: منابع آب اصلی دریاچه هامون از کشور افغانستان تامین می شود که برای برخورداری از آن ، ایران باید هزینه بپردازد. وی افزود: این مبلغ در قراردادهای فی مابین تحت عنوان حق آبه پیش بینی شده است. ابتکار با بیان این مطلب که استدلال دولت افغانستان این بود که به علت خشکسالی نمی توانستند حق آبه هامون را تامین کنند، ابراز داشت، زمانی که در منطقه خشکسالی و کمبود آب داشتیم، بارندگی ها در حوزه های مرتبط و حوضچه ها، تامین آب این دریاچه را برعهده داشتند که سرچشمه آن در افغانستان است. عضو کمیته محیط زیست شورای شهر خاطرنشان کرد، مذاکراتی با دولت این کشور صورت گرفته است تا این مشکل برطرف شود زیرا دریاچه هامون اثر بسیار مهم زیست محیطی برای منطقه دارد.
منبع: آفتاب یزد
..................................................................................................................................

اثر گلخانه‌ای جو

پدیده هدایت مجدد IR گرمایی به سمت زمین ، اثر گلخانه‌ای (Green House Effect) نامیده می شود.

مقدمه

در خلال سالهای 1980 ، جهان از خطر گرم شدن کره زمین که در نتیجه پدیده‌ای به نام پدیده گلخانه می‌باشد، آگاهی یافت. این بار سبب اصلی این ضایعه یک محصول جانبی سمی نیست، بلکه محصول اصلی سوختن هیدروکربنها یعنی دی اکسید کربن است. در جو زمین چندین گاز وجود دارد که نقش شیشه را در یک گلخانه دارند. اینها نسبت به نور مرئی خورشید شفاف هستند و اجازه می‌دهند تا این نور به زمین برسد؛ اما نور زیر قرمزی که به طرف خارج از زمین نشر می‌یابد، توسط این گازها به تله افتاده و تبدیل به گرما می‌شود. «گازهای گلخانه‌ای» اصلی ترکیبات CFC متان و سرآمد همه ، دی اکسید کربن است.

در حال حاضر غلظت گازهای گلخانه‌ای بواسطه دو عامل که هر دو ناشی از تکنولوژی امروزی است. در حال افزایش است؛ یکی تولید ترکیبات CFC که قبلا به هیچ وجه در کره زمین وجود نداشته‌اند و دیگری سوختن سوختهای فسیلی که با سرعتی فوق العاده انجام شده و هنوز هم این سرعت در حال زیاد شدن است. اگر در این شیوه تغییری داده نشود گمان می‌رود که دمای زمین بطور مداوم افزایش یابد.

چگونگی اتفاق افتادن اثر گلخانه‌ای

این گرم شدن کره زمین باعث خواهد شد تا تغییرات شدیدی در شرایط آب و هوایی ایجاد گردد که نتایج زیانباری را به همراه خواهد داشت، که از جمله تغییر مکان بادهای موسمی است که حاصل آن ایجاد و توسعه کویرها می‌باشد؛ تغییر در نوع محصولات کشاورزی که مشکلات اجتماعی و قحطی را به همراه خواهد داشت. ذوب شدن یخهای قطب که باعث بالا آمدن سطح آب دریاها شده و بخشهای وسیعی از زمین و بسیاری از بزرگترین و مهمترین شهرها را به زیر آب خواهد برد.

حل مشکل CFC ، در اصل و اگر چه نه در عمل ، ساده است و آن توقف ساخت آنها است (حتی دلیل عاجل دیگری برای این عمل وجود دارد و آن مسأله از بین رفتن لایه اوزون است). به هر حال نمی‌توان بدون ایجاد دی اکسید کربن ، ترکیبات کربن را سوزاند و شکی نیست که روش زندگی ما به گونه‌ای است که ناگزیر از چنین سوختنهایی هستیم. لذا واضح است که بایستی سایر منابع انرژی توسعه یابند. خواهیم دید که چرا سوختن سوختهای فسیلی بر خلاف سایر ترکیبات کربن دارای چنان اثر مضری در جو می‌باشد. سقف اکثر گلخانه‌ها را از شیشه یا نایلون ساخته شده که نور از آن عبور کرده و محوطه گلخانه را گرم می‌کند. اما حرارت ایجاد شده ناشی از تابش نمی‌تواند از شیشه یا نایلون خارج شود. در نتیجه داخل محوطه گرمتر از بیرون می‌شود. این عمل شیشه یا نایلون را خاصیت گلخانه‌ای می‌گویند.

بعضی از گازهای موجود در جو نیز همین حالت را ایجاد می‌کند. کره زمین با تابش خورشید ، گرم می‌شود. اما اشعه تابشی زمین به علت وجود گازهایی مانند بخار آب ، دی اکسید کربن ، متان ، دی اکسید نیتروژن و غیره از جو زمین خارج نمی‌شود (گاز گلخانه‌ای). بدین ترتیب اثر مثبت گلخانه آن است که از سرد شدن زیاد زمین در هنگام شب جلوگیری می‌کند و در عین حال مانع گرم شدن بیش از حد زمین در هنگام روز می‌شود. به این عمل اثر "گلخانه‌ای جو" می‌گویند که در واقع مثل پتو و پوششی برای سیاره زمین محسوب می‌شود.

مکانیسم اثر گلخانه‌ای

سطح و جو کره زمین بطور عمده توسط نور خورشید گرم می‌شود. بیشترین گستره نورخورشید که به زمین می‌رسد، در محدوده نور مرئی قرار دارد. از کل نور ورودی خورشید از تمام طول موجها ، حدود 50 درصد به سطح زمین می‌رسد. 20% بوسیله گازها (UV) بوسیله ازن و IR بوسیله CO2 و H2O و قطره‌های آب در هوا جذب می‌شود و 30% دیگر بوسیله برف و یخ و آب و بدون آنکه جذب شود، منعکس شده به فضا بر می‌گردد.


زمین مانند هر جسم گرم دیگر ، انرژی منتشر می‌‌کند. انرژی منتشر شده از زمین نور زیر قرمز است که در گستره 4 تا 50µm قرار دارد. این ناحیه ، زیر قرمز گرمایی نام دارد. بعضی از گازها در هوا می‌توانند زیر قرمز گرمایی با طول موجهای خاصی را جذب کنند. بنابراین تمام زیر قرمز منتشر شده از سطح و جو زمین ، مستقیما به فضا باز نمی‌گردد و در فاصله کوتاهی پس از جذب آن بوسیله مولکولهای معلق در هوا مانند CO2 بصورت کاتوره‌ای منتشر و مجددا به سطح زمین هدایت و از نو جذب شده ، باعث گرم شدن بیشتر سطح زمین و هوا می‌شود.

نقش اثر گلخانه‌ای طبیعی در تعادل گرمایی زمین

این واقعیت که سیاره زمین با لایه ضخیمی از یخ پوشیده نشده است، به‌علت نقش طبیعی اثر گلخانه‌ای است. سطح زمین همان اندازه که با انرژی دریافتی از خورشید گرم می‌شود، با مکانیسم اثر گلخانه‌ای نیز گرم می‌شود. نقش جو برای زمین همانند پتو می‌باشد که در فضایی که پوشش می‌دهد مقداری از گرمای آزاد شده از جسم را حفظ می‌کند و باعث افزایش دما می‌شود.



چنانچه جوی در کار نبود و دمای میانگین سطح زمین حدود بود. در حالیکه به خاطر وجود جو و اثر گلخانه‌ای ، این دمای میانگین می‌باشد.

موادی که اثر گلخانه‌ای دارند

  • دی اکسید کربن: انسانها و حیوانات با تنفس CO2 پس می‌دهند. سوزاندن زغال و نفت و گاز سالانه 5 میلیون تن کربن وارد جو می‌کند. درختان ، کربن جذب می‌کنند، ولی به علت تخریب جنگلها قدرت آنها در جذب کمتر می‌شود. دی اکسید کربن به تابش خورشید اجازه رسیدن به زمین را می‌دهد، ولی از خروج تابش جلوگیری می‌کند. هر چند اقیانوسها میلیونها تن از کربن را جذب می‌کنند، ولی امروزه کربن بیشتر و سریعتر از جذب آن تولید می‌شود. دی اکسید کربن 72 درصد اثر گلخانه‌ای دارد.
  • دی اکسید نیتروژن: کود نیتروژن دار در رطوبت خاک حل می‌شود و تولید گاز دی اکسید نیتروژن را می‌کند که 5 درصد گلخانه‌ای جو را تشکیل می‌دهد.
  • متان: گاز متان اثر گلخانه‌ای دارد که از سنتز مواد آلی تولید می‌شود و شامل 10 درصد اثر گلخانه‌ای است.
  • گازهای سرد کننده: برخی از گازهای بی اثر از جمله هلیوم و نیز هیدروژن از خود اثر گلخانه‌ای نشان می‌دهند که 13 درصد گلخانه‌ای جو را شامل هستند.
  • بخار آب: بخار آب سهم قابل توجهی در گلخانه‌ای جو ندارد.

برخی از دانشمندان معتقدند که با افزایش کارخانه‌ها و فعالیتهای صنعتی و استفاده بیش از حد از سوختهای فسیلی ، افزایش استفاده از وسایل نقلیه ، از بین رفتن جنگلها و مراتع میزان گازهای گلخانه‌ای چون دی اکسید کربن افزایش یافته است که این امر می‌تواند موجب گرم شدن زمین شود. هر چند فرضیه گرم شدن کره زمین هنوز بطور کامل اثبات نشده است، اما افزایش میزان دی اکسید کربن و اثر گلخانه‌ای امری غیر قابل انکار است.

اثر گلخانه‌ای و گرم شدن زمین

با افزایش میزان آلاینده‌های جوی و پدید آمدن اثر گلخانه‌ای ، دانشمندان پیش‌بینی کرده‌اند که میانگین دمای هوا در نتیجه افزایش میزان دی‌اکسید کربن و سایر گازهای گلخانه‌ای ، به اندازه چند درجه افزایش خواهد یافت و این افزایش دما ، روی آب و هوا ، محیط زیست و اکوسیستم‌های مختلف کشورهای جهان تأثیر خواهد گذاشت. دانشمندان معتقدند که گرم شدن کره زمین از مدتها پیش در جریان بوده است و بطور عمده ، علت افزایش دما به اندازه دو سوم یک درجه سانتیگراد از سال 1860 به بعد ، افزایش گازهای گلخانه‌ای می‌باشد.

گرم شدن زیاد هوا باعث ذوب توده‌های یخ در قطب شمال و جنوب می‌شود. سطح آب اقیانوسها و دریاها بالا می‌آید و این امر باعث به زیر آب رفتن سواحل پست و دلتاها و برخی جزایر خواهد شد. طول دوره‌های خشکسالی افزایش می‌یابد و در برخی مناطق میزان محصولات کشاورزی کم می‌شود. با بالا آمدن آب دریا عده زیادی از مردم به علت سیل خانه و کاشانه خود را از دست می‌دهند.


 

تصویر


وارونگی دما و اثر گلخانه‌ای

گاهی در فصول سرد سال به علت پدیده وارونگی دما ، آلودگی هوا بیشتر می‌شود و بهتر است بیماران قلبی و کودکان از خانه خارج نشوند. در حالت عادی در تروپوسفر ، با افزایش ارتفاع از زمین ، دمای هوا کاهش می‌یابد و بنابراین در شرایط عادی ، هوای مجاور سطح زمین گرمتر و سبکتر از لایه‌های بالایی است و می‌تواند به راحتی به سمت بالا صعود کند و جابجا شود. اما در بعضی مواقع بخصوص در فصل زمستان وضعیت برعکس می‌شود.

یعنی در قشرهای نزدیک به سطح زمین ، با افزایش ارتفاع ، دما هم افزایش می‌یابد. زیرا در این شرایط هوای سردتر و سنگین‌تر در مجاورت زمین به حالت سکون قرار گرفته است و لایه هوای گرمی در بالای آن وجود دارد. در چنین حرکت صعودی و جابجایی هوا صورت نمی‌گیرد. وارونگی دما معمولا در شب‌های آرام و بدون ابر زمستان اتفاق می‌افتد. این پدیده ممکن است در داخل یا خارج از شهرها رخ دهد. اما در شهرهای بزرگ و صنعتی مشکلات زیادی را به همراه می‌آورد.

اثر گلخانه‌ای افزوده

پدیده‌ای که دانشمندان محیط زیست را نگران می‌کند، اثر گلخانه‌ای طبیعی نیست، بلکه پدیده‌ای به نام اثر گلخانه‌ای افزوده می‌باشد که با افزایش غلظت گازهای کم مقدار در هوا که IR گرمایی را جذب می‌کنند، سبب می‌شود. مقدار بیشتری از انرژی IR گرمایی منتشره مجددا به سمت زمین هدایت شود و از این راه میانگین دمای سطح زمین از است، مانند اینکه چند پتو را روی هم بیاندازیم.

بررسی آلودگی هوای شهر ها و پیامدد های آن

انرژی باد نقشه های سینوپتیکی هواشناسی آلودگی هوا فن آوری هسته ای فیزیک هواشناسی اثر گلخانه ای جو خطرات و نکات ایمنی در کار با هیدرازین تولید صنعتی رنگدانه سفید اصطلاحات آلودگی هوا انتقال پایتخت در ایران تولید الکتریسته آلودگی فضا جنگل منابع انرژی ناشی از رسوبات حفاظت در برابر مواد پرتوزا مواد قابل احتراق آلایندگی زیست محیطی سرب هیدروکربن های آروماتیک چند هسته ای جیوه و نقش آن در آلودگی محیط زیست باران اسیدی تاثیر هوای آلوده داخل خانه روی سلامتی انسان مه دود نور شیمیایی منشا چسبندگی چسب دی اکسید کربن سلامتی و بیماری شهری شدن بعد از انقلاب صنعتی پیش بینی هواشناسی و ایستگاههای هواشناسی پرواز مغناطیسی فرودگاه کاربرد کانیها در بخش زیست محیطی جایگاه انسان در تغییرات زمین بهداشت عمومی آثار زیست محیطی مواد معدنی بهداشت و زیست شناسی آلودگیهای زیست محیطی ایران دفاع بدن احتراق و آلودگی هوا استانداردهای حفظ کیفیت هوا کنترل آلودگی هوا طبقه بندی آلاینده های هوا ترکیبات اتمسفر اثرات آلودگی هوا بر شرایط جوی آلاینده های شیمیایی هوا شیمی محیط زیست هشدارهای زیست محیطی تاریخچه آلودگی هوا فرآیندهای طبیعی تصفیه هوا سم شناسی ظهور بشقاب پرنده ها آثار زیانبار آلودگی هوا برونشیت مزمن تماس روزانه با آلاینده های سمی هیدروژن خورشیدی ، یک منبع انرژی پایدار آلودگی هوا ، بهداشت محیط زیست و تأمین انرژی آلودگی هوای شهرها و سوختهای آینده منابع آلودگی هوا جنگلهای ایران ایستگاههای هواشناسی جاده ای هواشناسی جاده ای هواشناسی دینامیکی هواشناسی سینوپتیکی اثر گلخانه ای و گرم شدن زمین تخریب لایه اوزون توده های هوا استفاده مستقیم از انرژی گرمایی در منطقه سبلان انسان و آب و هوا گردش جو بر روی کره زمین در حال دوران سینوزیت بهداشت پیری یا کهولت  

● دید کلی  

ـ چند بار تا به حال دوده خفه کننده ماشین ها را در خیابان دیده اید؟

ـ چرا در روز روشن آسمان آبی را نمی بینید؟

ـ فوران دوده از کارخانجات صنعتی چه فوایدی دارد؟

ـ پناهگاه بیماران تنفسی در شهر آلوده کجا می تواند باشد؟

این آلودگی هواست که طبیعت زیبا را در خود گم می کند و زندگی سالم را نه تنها از انسان ها بلکه از تمام موجودات سلب می کند.  

● موضوع چیست؟  

اوزون که جزء اصلی مه دود است، گازی است که از ترکیب اکسید نیتروژن و هیدروکربنها در حضور نور آفتاب بوجود می آید. در اتمسفر ، ازن بطور طبیعی به صورت لایه ای که ما را از اشعه ماورای بنفش محافظت می کند، وجود دارد. ولی زمانی که در سطح زمین تولید شود، کشنده است.  

● اوزون از کجا می آید؟  

اتومبیلها ، کامیونها و ... ، یکی از اصلی ترین منابع اوزون هستند. در سال 1986 ، مقدار حیرت انگیز 6.5 میلیون تن هیدروکربنهای مختلف و 8.5 میلیون تن اکسیدهای نیتروژن توسط خودروهای موتوری وارد هوا شدند. نیروگاهها ، کارخانه های شیمیایی و پالایشگاههای نفت نیز سهم بزرگی در همین مساله دارند و نیمی از انتشار هیدروکربنها و نیتروژن در کشور آمریکا مربوط به آنهاست.  

● خطر مه دود  

صدمات ریوی ناشی از هوای آلوده به اوزون ، خطری است که هر 3 نفر از 5 نفر با آن روبرو هستند. اکثر مردم نمی دانند که مه دود به غیر از انسان به سایر موجودات زنده هم آسیب می رساند. مه دود ازنی ، مسیول صدمات زیاد به درختان کاج و نابودی محصولات کشاورزی در بسیاری از مناطق کشاورزی است.  

● هوای آلوده چیست؟  

هر ماده ای که وارد هوا شود ، خواص فیزیکی ، شیمیایی و زیستی آن را تغییر می دهد و به چنین هوای تغییر یافته ، هوای آلوده گویند.  

● عوامل آلوده کننده هوا  

▪ عوامل طبیعی: فوران های شدید آتشفشان ، وزش توفان ، بادهای شدید و ، گازها و ذراتی را وارد هوا می کنند و سبب آلودگی آن می شوند.  

▪ فعالیت انسان: کارخانجات صنعتی ، کشاورزی ، شهرسازی ، وسایل گرمازا ، نیروگاهها ، وسایل نقلیه و ... ، از عوامل آلوده کننده هوا هستند.  

● مواد آلوده کننده هوا  

▪ منوکسید کربن: گاز سمی منوکسید کربن ، بطور عمده مربوط به خودروهایی است که مصرف سوخت آنها بنزین می باشد. این خودروها مقدار زیادی گاز CO را از طریق لوله اگزوز وارد هوا می کنند.  

▪ دی اکسید گوگرد: عمدتا مربوط به نفت کوره (نفت سیاه) است که در بعضی صنایع و تاسیسات حرارت مرکزی و تولید نیرو مورد استفاده قرار می گیرد.  

▪ اکسیدهای نیتروژن دار: بطور عمده مربوط به نفت کوره ، گازوییل و مقدار کمتری مربوط به مصرف بنزین و نفت سفید است.  

▪ هیدروکربن های سوخته نشده: عمدتا مربوط به خودروهایی است که بنزین مصرف می کنند. نفت کوره و گازوییل در این مورد سهم کمتری دارند.  

▪ ذرات ریز معلق: بطور عمده ، از سوختن نفت کوره حاصل می شود.  

▪ برمید سرب: در نتیجه مصرف بنزین در موتور اتومبیل ها حاصل می شود.  

▪ سایر ترکیبات سربی: بنزین خودروها اغلب دارای ماده ای به نام تترا اتیل سرب است که به منظور روان کردن کار سوپاپ ها و به سوزی بنزین به آن اضافه می شود. این ماده هنگام سوختن بنزین ، باعث پراکنده شدن ذره های جامد و معلق ترکیبات سرب در هوا می شود که هم سمی اند و هم به صورت رسوب های جامد وارد دستگاه تنفسی می شوند.  

● بالا ، بالا ، بالاتر

در جایی دور ، بالای سر ما ، لایه نامریی و ظریفی از اوزون وجود دارد که ما را از تشعشعات خطرناک ماورای بنفش خورشیدی محافظت می کنند. لایه ازن قرنهاست که آنجا بوده است.  

ولی اکنون انسان این سپر محافظ را از بین می برد. کلرو فلویورو کربنها (CFCS) ، هالونها (halons) ) و سایر مواد شیمیایی مصنوعی ، در 10 تا 50 کیلومتری بالای سر ما شناورند. آنها تجزیه شده ، مولکولهایی آزاد می کنند که اوزون را از بین می برد.  

● CFC ها چه موادی هستند؟  

CFC ها موادی هستند که صدها مصرف گوناگون دارند. زیرا آنها تقریبا غیر سمی و مقاوم در برابر شعله بوده ، براحتی تجزیه نمی شوند. به خاطر چنین پایداری ، آنها تا 150 سال باقی خواهند ماند. گازهای CFC به آرامی تا ارتفاعات 40 کیلومتری صعود کرده و در آنجا تحت نیروی عظیم تشعشعات ماورای بنفش خورشید شکسته شده ، عنصر شیمیایی کلر را آزاد می کنند.  

بعد از آزادی هر اتم کلر قبل از برگشت به زمین که سالها طول می کشد، حدود صد هزار مولکول اوزون را از بین می برد. سه و شاید پنج درصد لایه ازن در سطح جهان تاکنون توسط گازهای CFC تخریب شده است.  

با تخریب ازن در لایه های بالای اتمسفر ، کره زمین اشعه ماورای بنفش دریافت می کند که موجب بروز سرطان پوست ، بیماری آب مروارید چشم و تضعیف سیستم دفاعی بدن می شود. با نفوذ بیشتر اشعه ماورای بنفش از لایه های اتمسفر ، اثرات آن روی سلامتی بدتر شده ، بهره دهی محصولات کشاورزی و جمعیت ماهی ها کاهش خواهد یافت و آسایش هر فرد روی این سیاره تحت تاثیر قرار خواهد گرفت.  

● نگرانی روز افزون  

اثرات زیست محیطی مقادیر عظیمی از مواد زاید خطرناک که هر ساله تولید می شود، موجب نگرانی بیش از پیش شده است. در سال 1983 ، 266 میلیون تن مواد زاید خطرناک تولید شده است.  

● تهدید اکوسیستم ها  

کشورهای پیشرفته بیش از هفتاد هزار ماده شیمیایی مختلف تولید می کنند که بیشتر آنها بطور کامل از نظر ایمنی آزمایش نشده اند. استفاده نامحتاطانه از این مواد ، مواد غذایی و آب و هوای ما را آلوده کرده ، اکوسیستمهایی را که ما به آنها متکی هستیم، شدیدا" تهدید می کند.  

● راهیابی مواد شیمیایی به محیط زیست  

مواد شیمیایی به بخش جدا نشدنی از زندگی روزانه ما تبدیل گشته اند. ما از وسایل رفاهی مانند پلاستیکها ، پودرهای رختشویی و آروزولها که از مواد شیمیایی ساخته شده اند، استفاده می کنیم. ولی اغلب از هزینه پنهانی که ناشی از آنهاست بی خبریم. نهایتا آنها از طریق محلهای دفن زباله ، زهکشیها و فاضلابها به آب و یا زمین راه پیدا می کنند.  

● مواد سمی در پلاستیک ها  

اگر چه مصرف کنندگان به ندرت محصولات پلاستیکی را که روزانه ساخته می شود و بسته بندی که در آن خرید می کنند، به مساله آلودگی سمی ربط می دهند، باید دانست که اکثر مواد شیمیایی که در تولید و ساخت پلاستیکها مورد استفاده قرار می گیرند، بسیار سمی هستند. برحسب درجه بندی EPA باید دانست که از 20 ماده شیمیایی که تهیه آنها موجب تولید بیشترین مقدار کل مواد زاید خطرناک می شود، پنج ماده شیمیایی از شش مورد اولی ، موادی هستند که بطور مستمر در صنایع پلاستیک سازی مورد استفاده قرار می گیرند.  

● آلودگی هوا و باران اسیدی  

▪ باران اسیدی چیست؟  

یکی از آثار و نتایج آلودگی هوا باران اسیدی است. در دو دهه اخیر و در برخی نواحی صنعتی و بر اثر فعالیت های کارخانه ها میزان دی اکسید گوگرد و دی اکسید ازت در هوا افزایش یافته است. این دو ماده در اتمسفر با اکسیژن و بخار آب واکنش شیمیایی ایجاد می کند و به صورت اسید نیتریک و اسید سولفوریک در می آید. این ذرات اسیدی مسافت های طولانی را بوسیله باد طی می کنند و به صورت باران اسیدی بر سطح زمین فرو می ریزند. چنین بارش هایی ممکن است به صورت برف یا باران یا مه نیز در بیاید.  

▪ پیامدهای باران اسیدی  

باران اسیدی باعث از بین رفتن بناها و آثار تاریخی بخصوص در ساختمان هایی که از سنگ مرمر یا آهک ساخته شده باشند، می شود.  

باران اسیدی میزان حاصلخیزی خاک را کاهش می دهد و حتی ممکن است مواد سمی را وارد خاک ها کند .  

باران اسیدی موجب نابودی درختان و کاهش مقاومت آنها بخصوص در برابر سرما می شود  

● آلودگی هوا در تابستان  

با آغاز فصل تابستان و تغییرات جوی و گرمای هوا کم کم تب آلودگی هوا از مردم شهر تهران فروکش می کند و کتابچه آلودگی هوا و معضلات آن تا فصل پاییز و زمستان بعدی بسته شده و فراموش می شود.  

با آغاز فصل تابستان و تغییرات جوی و گرمای هوا کم کم تب آلودگی هوا از مردم شهر تهران فروکش می کند و کتابچه آلودگی هوا و معضلات آن تا فصل پاییز و زمستان بعدی بسته شده و فراموش می شود اما آیا به راستی وضعیت آلاینده ها در فصل بهار و تابستان منتفی می شود؟

شهرهای بزرگ به ویژه شهر تهران از جمله مکان هایی است که به واسطه رشد جمعیت و حمل ونقل درون شهری دارای پتانسیل آلودگی هوای بالاست. از طرفی شرایط اقلیمی و توپوگرافی تهران نیز موجبات انباشته شدن آلاینده را فراهم کرده و این وضعیت در هنگام سکون بعدی پایدارتر می شود.  

در فصل زمستان و فصول سرد سال آلودگی هوا بیشتر تحت تاثیر شرایط جوی موجود و پدیده وارونگی دما یا اینورژن است. در شرایط عادی جوی با افزایش ارتفاع در لایه تروپسفر دما کاهش یافته و این عامل سبب صعود و جابه جایی لایه های جوی بوده و هوا به طور طبیعی تصفیه و پالایش می شود اما در فصل زمستان این پدیده با کمی مشکل روبه رو می شود به طوری که یک لایه هوای گرم بین دو لایه هوای سرد در اطراف جو زمین محبوس می شود، این امر باعث سکون نسبی جو شده و آلاینده ها تا مدتی نسبتاً طولانی در هوای اطراف زمین باقی می مانند این پدیده خطرناک تا شدت یافتن نور خورشید و گرم شدن زمین پایدار می ماند.  

● نتیجه گیری:  

از آثار مهم وارونگی دما می توان به کاهش هوای مطلوب و همچنین تراکم آلاینده ها اشاره کرد. پدیده وارونگی دما بیشتر خاص فصول سرد سال است. بنابراین میزان پایداری آلاینده ها به ویژه در این فصل افزایش می یابد. در پاییز و زمستان غالباً میزان نزولات جوی و بارندگی افزایش یافته و این امر تا حدی به پالایش آلاینده ها کمک می کند اما نکته قابل توجه اینکه آلودگی منوکسید کربن از مهمترین پارامترهای آلایندگی هوا بوده و عمده منبع انتشار آن خودروها هستند. این آلاینده با نزولات جوی از بین نمی رود چون این گاز سمی و خطرناک محلول در آب باران نیست. از طرفی هنگام بارندگی در شهرها لغزندگی سطح معابر باعث کندی حرکت خودروها و بعضاً بروز تصادف در گذرگاه ها می شود که به واسطه این امر غلظت به بیش از حد مجاز خواهد رسید.  

در شهری مانند تهران تنها وزش باد غالب و مناسب است که می تواند این آلاینده خطرناک را از هوا بزداید، با توجه به شرایط توپوگرافی تهران این امر کمتر اتفاق می افتد. در زمستان این معضلات به همراه چهره غبارآلوده و گرفته زمستانی شهروندان را بیشتر به فکر آلودگی هوا می اندازد اما این آلاینده ها در بهار و تابستان کجا می روند؟ در فصل بهار با وزش بادهای بهاری که غالب روزهای این فصل را شامل می شود بار چشمگیر از غلظت آلاینده ها کاسته و سرعت وزش باد و لطافت هوای بهاری به تدریج آلودگی هوا را از ذهن شهروندان می زداید اما آیا به راستی آلاینده ها به کلی از بین می روند و در فصول گرم سال هوا پاک باقی می ماند؟  

در تابستان با توجه به افزایش طول روز و گرمای هوا به ندرت با پدیده وارونگی دما به مدت طولانی و مشابه زمستان روبه رو خواهیم شد. بنابراین از شدت و تراکم آلاینده ها تا حدود زیادی کاسته می شود. اما این بدان معنی نیست که هوای شهر در روزهای عادی کاملاً عاری از آلودگی خواهد بود، چرا که روند افزایش آلاینده ها به ویژه در این فصل بیشتر محدود به ساعات اوج ترافیک می شود، همچنین سکون نسبی جو از جمله عدم بارندگی مناسب و وزش باد نیز به تجمع آلاینده ها کمک خواهد کرد. نکته جالب توجه آنکه نوعی آلودگی خاص برای فصل گرم سال وجود دارد که به جرات می توان گفت این آلاینده مخصوص فصل گرما و تابستان است.  

ازن جزء آلاینده های ثانویه جوی به شمار می آید بدین معنا که این گاز به واسطه یکسری واکنش های شیمیایی به شکل ترکیبات خطرناک جوی در می آید. انرژی انجام این واکنش ها به واسطه اشعه کیهانی خورشید تامین می شود. گاز ازن در تروپسفر یکی از مهمترین آلاینده های ثانویه بوده که در جو به دنبال تشکیل ترکیبات نیتروژن تشکیل می شود.  

این گاز سمی قدرت زیادی در نفوذ در ترکیبات پلیمری و حلالیت زیاد در آب دارد. ازن که از آن بحث می شود در مجاورت سطح زمین قرار داشته و از این رو به ازن سطحی معروف است. این گاز در لایه های بالای پروتسفر نقش محافظت زمین از اشعه های مضر ماورای بنفش را دارد. اما همین گاز در مجاورت زمین با NOx ها از مهمترین اجزای مه دود شیمیایی هستند از سطحی از NO2 تولید می شود چرا که به سرعت با امواج نور آبی با طول موج 400 (نانومتر) تجزیه شده و تولید اکسیژن اتمی می کند که با O2 ترکیب و ازن به وجود می آید. این گاز در شدت گرمای زیاد، تابش شدید نور خورشید و خشکی هوا تولید می شود که این شرایط بعضاً در شهر تهران در روزهای گرم سال مهیا می شود. از خواص و اثرات منفی این گاز بر روی انسان می توان به دشواری های تنفسی و آسیب به دستگاه تنفس اشاره کرد. همچنین سرفه، سوزش چشم و تنگی نفس در سالمندان و کودکان از آثار سوء این گاز خطرناک است. گاز ازن در طبیعت باعث تخریب در برگ گیاهان شده و به علت نفوذ در اشیای پلاستیکی آنها را دچار آسیب می کند. خشکی درختان و خزان زودرس گیاهان از عوامل این گاز خطرناک است. 

 

لطفاً دیدگاه خود را نسبت به مطلب فوق بیان نمائید . . .  .

بررسی وضعیت آلودگی هوا

با توجه به گسترش شهرها و افزایش منابع آلاینده‌های هوا،می توان گفت هوای اغلب شهرهای بزرگ و صنعتی آلوده  بوده و با توجه به خطراتی که این آلودگی برای سلامت افراد ساکن در مناطق آلوده دارد، شناخت و آگاهی نسبت به جوانب مختلف این مساله از اهمیت بسزائی برخوردار است و تنها با آگاهی و شناخت از این مساله، امکان جلوگیری یا کاهش خطرات آن وجود دارد.  
 

بطور کلی در بررسی‌های آلودگی هوا سه مرحله مد نظر قرار می‌گیرد :


الف- نحوه و نوع انتشار آلودگی هوا
ب- نحوه پراکنش آلودگی هوا
ج- تاثیرات آلودگی هوا


انواع متعددی از آلاینده‌ها در اثر فعالیت های طبیعی و مصنوعی ناشی از فعالیت های بشر که در زمین انجام می شود، وارد اتمسفر می‌ شوند، بنابراین بطور کلی آلودگی هوا به معنی حضور یک ماده خارجی در هواست.


بر اساس یکی از تعاریف، آلودگی هوا بدین صورت تعریف می‌ شود:


آلودگی هوا عبارت‎ است از وجود هر نوع آلاینده جامد، مایع، گاز و یا تشعشع پرتوزا و غیرپرتوزا در هوا و در مدت زمانی که کیفیت زندگی را برای انسان و دیگر جانداران به خطر اندازد و یا به آثار باستانی و اموال خسارت وارد آورد .

منابع آلاینده‎های هوا


منابع مختلف آلودگی هوا را می توان به صورت زیر دسته‌بندی کرد:


منابع طبیعی


منابع طبیعی آلودگی هوا از قبیل طوفان‎های گرد و غبار، آتش‌سوزی جنگل ها، آتش‌‌سوزی جنگل‎ها، آتشفشان‎ها، گرده گیاهان و نشت گاز طبیعی می‌باشد و آلودگی ناشی از آنها یک پدیده دائمی است و به علت گردش فرآیندهای طبیعی مقدارش کمابیش در سطح زمین ثابت است. مقدار آلودگی طبیعی در مقایسه با آلودگی مصنوعی بسیار بیشتر و قابل توجه است. اما در طبیعت چندین مکانیسم خودپالایی وجود دارد که سطح زمین را برای حیات موجودات مناسب و قابل تحمل می‌سازد. نقش انسان در کنترل آلودگی ناشی از منابع طبیعی بسیار کم است. اما انسان به وسیله بر هم زدن تعادل اکولوژیکی و طبیعی ناشی از آلودگی مصنوعی می‌تواند وضع را بدتر کند و به آلودگی طبیعی بیافزاید.


منابع مصنوعی


منابع مصنوعی آلاینده های هوا  شامل این موارد است:


آلودگی خانگی


آلودگی خانگی در اثر فعالیت‎های خانگی یا نظافت منازل یا استفاده از حشره‌کش‎ها برای نظافت و نگهداری منازل ایجاد می‌شود. اگرچه مقدار این آلودگی در مقایسه با منابع دیگر زیاد نیست، اما همین مقدار به تغییر کیفیت محیط شهری کمک می‌کند. روش‎های صحیح نگهداری منازل به کاهش آلودگی کمک خواهد کرد.


آلودگی صنعتی


آلودگی ناشی از صنایع منبع اصلی آلودگی است که در اثر فعالیت‎های مصنوعی ایجاد می‌شود. در میان صنایع نیروگاه‎های حرارتی، کارخانه‌های تولید مواد شیمیایی، سیمان‎سازی، کاغذسازی، نساجی، دباغی و غیره منابع اصلی آلودگی هوا هستند. به کارگیری روشهای مناسب کنترل آلودگی در کاهش آلودگی منابع کمک خواهد کرد.


آلودگی ناشی از ترافیک (حمل و نقل)


آلودگی ناشی از حمل و نقل به علت شهرسازی بی‌رویه و سریع به اندازه آلودگی صنعتی مهم و از اهمیت برخوردار است. آلودگی ناشی از حمل و نقل و وسایل نقلیه به شکل گازهای خروجی از اگزوز، ذرات معلق، صدا و ... است. این آلودگی با اتخاذ روش‎های برنامه‌ریزی کشوری، منطقه‌ای و شهری و استفاده از اتومبیل‎ها و سوخت‌های مناسب همراه با اعمال تکنولوژی کنترل آلودگی به حداقل می‌رسد.
آژانس حفاظت محیط زیست (USEPA)  منابع عمده آلودگی هوا را به صورت زیر طبقه‌بندی کرده است:


۱- حمل و نقل مانند: کشتی‌ها، هواپیماها، قطارها و اتومبیل ها
۲- احتراق سوخت از منابع ثابت مانند نیروگاههای برق و غیره
۳- فرآیندهای صنعتی مانند: کارخانه‌های فولادسازی، نساجی و کاغذسازی
۴- دفع مواد زائد جامد مثل: سوزاندن زباله درفضای باز، دفن بهداشتی زباله و سوزاندن زباله با دستگاه زباله‌سوزی
۵- فرآیندهای متفرقه نظیر فعالیت های خانگی مانند: کاربرد حشره‌کش ها و تمیز کردن حشره‎کش



عوامل مؤثر بر آلودگی هوا

عواملی که بر آلودگی هوا تأثیر می‌گذارند را می توان شامل موارد زیر دانست:


خصوصیات هواشناسی


پارامترهای جوی مانند اندازه و جهت باد، میزان‎های افت اتمسفری، رطوبت نسبی و غیره ، آلودگی هوا را تحت تأثیر قرار خواهد داد. باد با حرکت افقی آلاینده را حمل و جابجا خواهد کرد.


غلظت آلاینده‌ها در سطح زمین به اندازه و جهت باد و میزان افت بستگی دارد. تغییر درجه حرارت هوا با افزایش ارتفاع، سبب حرکت به نسبت سریع آلاینده‌ها  می‌ شود.


شکل توپوگرافی


ناهمواری موجود در زمین و موانعی مانند کوه‌ها و غیره بر نحوه انتشار آلاینده‌ها اثر می‌‌گذارد. بسته به شرایط محلی و مکانی، توپوگرافی ممکن است در نحوه انتشار آلاینده ها نقش مثبت و یا منفی داشته باشد.


خصوصیات آلاینده‌ها


اهمیت مسایل مربوط به  آلودگی هوا به نوع و اندازه آلاینده و جامد یا مایع یا گاز بودن آن بستگی دارد. همچنین به انرژی، صدا،گرما، رادیو اکتیویته یا ترکیبی از این عوامل بستگی دارد. واکنش بین آلاینده‌ها در اتمسفر بسته به خصوصیات آلاینده‌ها ممکن است، مقدار آلاینده در اتمسفر را افزایش یا کاهش دهد.


روش انتشار آلاینده‌ها


چگونگی ورود آلاینده‌ها و همچنین سرعت انتشار آلاینده‌ها به اتمسفر بر آلودگی هوا تأثیر دارد. آلاینده‌ها ممکن است بطور متناوب یا پیوسته یا دوره‌ای، از یک منبع یا از چندین منبع یا از منابع نقطه‌ای و غیر نقطه‌ای منتشر شوند. همچنین پراکندگی آلاینده‌ها به طریقه ورود آنها به اتمسفر بستگی دارد.

تقسیم‌بندی آلاینده‌‌ها


آژانس حفاظت محیط زیست امریکا (USEPA)، شش آلاینده اصلی را به عنوان شاخص انتخاب نموده و آنها را به دو دسته اولیه و ثانویه تقسیم کرده است. آلاینده‌های اولیه موادی هستند که از منابع مستقیماً به هوای محیط وارد می‌شوند و شامل آلاینده منواکسیدکربن (CO)، دی‌اکسیدنیتروژن (NO2)، دی‌اکسیدگوگرد (SO2)، ذرات معلق با قطر کمتر از ۱۰ میکرون (PM10) و سرب (Pb) هستند. آلاینده‌های ثانویه به موادی اطلاق می‌شود که بر اثر فعل و انفعالات موجود در اتمسفر زمین بوجود می‌آیند و در این گروه می‌توان از ازن (O3) نام برد.


شاخص استاندارد آلاینده های هوا (PSI)


کمیت  PSI استانداردی است که برای گزارش روزانه کیفیت هوا مورد استفاده قرار می‌گیرد و معمولاً از پنج آلاینده منواکسیدکربن، ازن، دی‌‌اکسیدنیتروژن، دی‌اکسید گوگرد و ذرات معلق استفاده می‌شود. با توجه به غلظت آلاینده‌‌ها و استانداردهای بهداشتی آژانس حفاظت محیط زیست امریکا ((USEPA، غلظت آلاینده‌ها به یک مقیاس عددی بین صفر تا پانصد PSI تبدیل می‌شود.


کیفیت هوا را با توجه به شاخص هر یک از آلاینده‌ها می‌توان گزارش کرد اما برای اعلام وضعیت کلی هوا از آلاینده مسوول یا بالاترین مقدار PSI، استفاده می‌شود.


شاخص کیفیت هوا(AQI) 


شاخص کیفیت هوا (AQI)، یک شاخص برای گزارش روزانه کیفیت هواست. این شاخص میزان آلودگی یا تمیزی هوا و نگرانی در مورد سلامت افراد جامعه را بیان می کند.


AQI  بر اثرات بهداشتی که ممکن است در ساعات یا روزهای آینده اتفاق افتد، متمرکز است. آژانس حفاظت محیط زیست امریکا ((EPA از شاخص کیفیت هوا برای ۵ آلاینده عمده ای که قانون هوای پاک تأکید کرده است، استفاده می کند.


این آلاینده ها شامل ازن سطح زمین، ذرات معلق هوا، منوکسیدکربن،دی اکسید گوگرد و دی اکسید نیتروژن هستند. برای هریک از این ۵ آلاینده، استانداردهایی به منظور حفاظت افراد در برابر اثر آلودگی هوا وضع شده است.AQI  معیاری است که از صفر تا ۵۰۰ متغیر است.


هرچه AQI بزرگ تر باشد، خطرات آلودگی هوا بیشتر است.AQI معادل ۱۰۰ با استانداردهای ملی تطابق دارد و بالای ۱۰۰ غیربهداشتی در درجه اول برای گروه های حساس است.


AQI به افراد کمک می کند تا بفهمند کیفیت هوا برای سلامت آنها در چه وضعی است.



اثرات بهداشتی و زیست محیطی آلودگی هوا


بیماری ها  ناشی از آلودگی هوا :


- آمفیزم
این بیماری در نتیجه انقباض لوله‌های برونشیال وتخریب کیسه‌های هوایی توسط آلاینده‌ها به وجود می‌آید و باعث کوتاهی نفس در فرد بیمار می‌شود.


‌- برونشیت مزمن
از مشخصات این بیماری‌ سرفه‌های پی در پی و جریان خلط مستمر در شخص مبتلا است. مواد آلوده کننده باعث تخریب مژک‌های مجاری تنفسی‌، که مواد محرک را از ریه خارج می کنند، شده و در نتیجه سرفه تنها راهی خواهد بود که ذرات از ریه بیرون رانده شوند. در صورتی که برونشیت مزمن درمان نشود، منجر به مرگ بیمار خواهد شد.


- حساسیت
مواد آلاینده می‌تواند باعث عکس‌العمل‌های آلرژیکی مختلف از جمله آبریزش بینی، تنگی نفس، خارش پوست، اشک چشم و عسطه‌های پی در پی شوند.


-‌ آسم
عبارت است از مقاومت مجرای تنفسی در مقابل عبور هوا. دریک حمله آسمی، مجاری تنفسی باریک شده و عبور هوای تنفسی به حداقل می‌رسد و در نتیجه بیمار دچار تنگی نفس می‌شود.


می‌تواند موجب انفارکتوس یا التهاب قلب  شود که بیشتر به صورت سینه درد، طپش قلب، تنگی نفس و اختلال در سیستم قلب تظاهر می‌کند.


-‌ سرطان ریه، معده و بیماری های قلبی
هر چندکه این بیماریها به طور مستقیم مربوط به آلودگی هوا نیست، اما آلودگی هوا یکی از عوامل مهم به وجود آورنده و تشدید کننده آنها به حساب می‌آید.



اثر آلودگی هوا بر گیاهان


آلودگی هوا در متابولیسم (سوخت و ساز) گیاهان نیز تأثیر سوء داشته و با ضعیف کردن گیاه، موجب پدید آمدن امراض و آفات مختلف در آنها می‌شود.
این مساله به ویژه با گسترش روزافزون شهرها و تبدیل مناطق روستایی و کشاورزی به مناطق صنعتی، فزونی می‌یابد. به طور کلی اثر ناشی از آلودگی هوا بر گیاه می‌تواند به صورت ظاهر شدن لکه‌های خشکیده در برگ، از دست دادن رنگ، کاهش رشد گیاه، کاهش محصول و حتی از بین رفتن گیاه باشد.
توجه به نقش مهم گیاهان در پاکیزگی هوا سبب شده تا اقداماتی جدی در حفظ و نگهداری و افزایش فضاهای سبز صورت گیرد. با این همه آلودگی هوا برای گیاهان خطری جدی محسوب شده و فضاهای سبز را تهدید به نابودی می‌کند. بنابراین دادن آگاهی به مردم و انجام اقدامات جدی و سریع برای جلوگیری از تخریب بیش از پیش جنگل‎ها و منابع طبیعی و ایجاد فضاهای سبز، امر حیاتی است.


سایر اثرات آلودگی هوا


-وارونگی دما (اینورژن )


فعالیت و تحرک جو زمین نتیجه جریان مداوم انرژی از خورشید به زمین و از زمین به فضاست.حدود ۳ درصداز انرژی خورشید، دوباره به فضا منعکس می‌شود و قسمتی از این انرژی منعکس شده، به وسیله گازهای معروف به گازهای گلخانه‌ای شامل دی‌اکسیدکربن، متان و اکسید نیترو و ... دوباره به سطح زمین باز تابانیده می‌شود. این پدیده که به اثر گلخانه‌ای معروف است، خود باعث افزایش درجه حرارت در مناطق آلوده می‌شود. در هوای محبوس، میزان آلودگی نیز بیش از پیش افزایش یافته و به دنبال آن خطرات ناشی از آلودگی نیز تا میزان قابل توجهی بالا رفته و شهرنشینان را به طور جدی تهدید می‌کند. بدیهی است در صورت کاستن از گازهای گلخانه‌ای با از بین بردن و یا محدود کردن منابع تولید کننده آن می‌توان از بروز اثر گلخانه‌ای و خطرات ناشی از آن جلوگیری کرد.

-بارش اسیدی


اصطلاح باران اسیدی به بارش های که غلظت آلاینده هایی مانند: NO,NO2 ,NH3 و SO2 (که در جریان فرآیندهای جوی به یون های سولفات، نیترات و آمونیوم تبدیل شده) در آنها بیشتر از حد معمول است و pH آنها کمتر از۶/۵ است، اطلاق می شود. درحالت عادی باران های معمولی به علت حل شدن دی اکسید کربن ((CO2 موجود، در جو با بخار آب و ایجاد حالت محلول آن یعنی بی کربنات (HCO3) دارای مقدار pH  بین ۵ الی ۶/۵ هستند که نشان دهنده اسیدی بودن آن است. نتیجه گیری این است که باران به طور معمول به خودی خود مقداری اسیدی هستند، اما زمانی وضعیت حاد شود و بارش‎های اسیدی زیان بار می‎شوند که مقدار  pH باران به علت ورود SO2، NO2 به داخل جو و حل شدن آنها در آب باران و تولید  اسید سولفوریک و اسید نیتریک به مقدار کمتر از ۵ کاهش یابد و در نهایت قدرت اسیدی باران بیشتر شود.
درصورتیکه مقدارpH  کمتر از ۶/۴ شود،باران اسیدی به شدت خطرناک نحسوب می شود و در هنگام ریزش صدمات فراوانی را به عوارض روی زمین مانند خاک، گیاهان، ساختمان ها و غیره وارد می کند. 

مهمترین وخطرناکترین فاکتور جوی در آلودگی هوای یک ناحیه، پدیده اینورژن یا وارونگی دماست. زیرا درحالت عادی که در جه حرارت جوی مجاور زمین برحسب ارتفاع کاهش می یابد، وجود حرارت بیشتر و هوای سبکتر در ارتفاع پایین و حرارت کمتر و هوای سنگین تر در طبقات بالا باعث می شود که هوای سبک از طبقات پایین به طرف بالا صعود کرده، عوامل آلوده کننده را با خود به طبقات فوقانی ببرد. به این طریق عوامل آلوده کننده در فضا پراکنده شده و یک تهویه طبیعی انجام می‎پذیرد. ولی وقوع پدیده وارونگی دما باعث پایداری هوا شده و موجب می‎شود توده هوا همراه با تمام ناخالصی‎ها و عوامل آلوده کننده آن در زیر سطح وارونگی دما محبوس شود. در چنین شرایطی میزان اکسیژن هوا به علت مصرف تدریجی آن کاهش و میزان آلوده کننده‎های هوا به علت تولید تدریجی آنها افزایش می یابد. به این ترتیب هوای منطقه به شدت آلوده می شود.این وضعیت تا زمانی که وارونگی دما محو نشود، ادامه می یابد و اگر مدت وقوع آن با ارتفاع کم، طولانی شد و با بالا رفتن میزان رطوبت نسبی هوا، به حد اشباع برسد، پدیده خطرناکی با نام ابر مسموم پدیدار خواهد شد.
 

این آلودگی هواست که طبیعت زیبا را در خود گم می کند و زندگی سالم را نه تنها از انسان ها بلکه از تمام موجودات سلب می کند.

 

لطفاً دیدگاه خود را نسبت به مطلب فوق بیان نمائید . . .    .

پدیده Red Tide

بحران های زیست محیطی خلیج فارس


کشند سرخ چیست؟

پدیده کشند سرخ که در دهه های اخیر براثر شکوفایی فیتوپلانکتونی در خلیج فارس مشاهده شده در صورت تداوم دراز مدت باعث کاهش تابش نور به مرجان ها شده و علاوه برتلف شدن آبزیان، مرجان های موجود در خلیج فارس و اطراف جزیره کیش را بتدریج سفید کرده و باعث مرگ آنان خواهد شد. هم اکنون مدتی است که پدیده موقتی کشند قرمز در خلیج فارس در قسمت شرقی و جنوب آب های اطراف جزیره کیش مشاهده می شود و در حال حاضر آثار آن به رنگ قرمز-قهوه ای در تمام آب های اطراف جزیره کیش قابل رویت است.




کشند سرخ بر اثر شکوفایی فیتوپلانکتونی از جنس Cochlodinium که در آب های ساحلی استان هرمزگان مشاهده می شود، تاکنون سبب مرگ و میر ماهیان مرجانی و شیلاتی زیادی در سواحل این استان شده است. افزایش رشد جلبک های مضر می تواند باعث تولید سم در حجم وسیع شود و این سم بالقوه در بعضی موارد می تواند بر جانداران تک سلولی دریاها اثر نامطلوبی بگذارد. پدیده کشند قرمز که اخیرا به طور گسترده در آب های ساحلی استان هرمزگان مشاهده شده است از بندرسیریک از توابع شهرستان میناب تا بستانه از توابع شهرستان بندرلنگه و جزیره کیش گسترش پیدا کرده است. وقوع این پدیده در نوع خود بی نظیر است؛ زیرا از سال 1369 به بعد تاکنون هیچ یک از کشندهایی که در این آب ها رخ داده است، به این اندازه سبب مرگ و میر ماهیان مرجانی و شیلاتی نشده و مدت زمان و وسعت آنها نیز تا این اندازه حائز اهمیت نبوده است.

در حال حاضر نیاز مبرمی به پایش فیتوپلانکتون و آب شناسی آب های ساحلی خلیج فارس بویژه استان هرمزگان است تا از مرگ و میر بیشتر موجودات دریایی بخصوص گونه های تجاری آن جلوگیری به عمل آید. معمولاپدیده موقت کشند قرمز تا عمق یک تا 3 متری آب های دریایی نفوذ می کند و علاوه بر این که نور بر بستر دریا می شود، به علت کاهش اکسیژن مرگ مرجان ها و بسیاری از ماهیان را فراهم می کند. از سوی دیگر کارشناسان به مصرف کنندگان ماهی توصیه می کنند در صورت تمایل به مصرف ماهی در این مناطق ضروری است پیش از طبخ ماهی، پوست آن را کاملاشسته و محتویات داخلی و آبشش های آن، دور ریخته شود. هرچند این اتفاق طبیعی است، اما بررسی های علمی نشان می دهد مداخله انسان در طبیعت و آلودگی های ناشی از فعالیت های انسانی و صنعتی در رشد و گسترش این پدیده جلبکی تاثیرگذار است.

عوامل ایجاد کننده کشند قرمز مثل گیاهان که در خشکی رویش دارند در آب تولید و تکثیر می کنند و در صورت مهیا شدن شرایط شکوفا می شوند، از این رو بر اثر تکثیر زیاد سطح وسیعی از آب را می پوشانند و مانع نفوذ نور و اکسیژن به سطح زیرین می شوند. پدیده کشند قرمز (Tide Red) به طور طبیعی و معمولا در فصول گرم در آب های خلیج فارس به وجود می آید و برای کنترل این پدیده باید از ورود مواد آلاینده و مواد مغذی این جلبک ها مثل ازت و فسفر به آب جلوگیری شود.

بر اساس آخرین گزارش های دریافتی از ماهواره، این پدیده در گستره وسیع تری در آب های امارات و عمان نیز اتفاق افتاده است. با این حال جلوگیری از ورود پساب های صنعتی و فاضلاب به آب های دریایی مانع تکثیر و رشد کشند قرمز در خلیج فارس و دریای عمان می شود. از آنجا که ورود پساب های مختلف باعث افزایش مواد مغذی نیترات و فسفات آب شده و این موجب شکوفایی این نوع فیتوپلانکتونی موقت در دریاها می شود، بنابراین واحدهای صنعتی و ساکنان حاشیه دریای عمان و خلیج فارس باید از ورود این پساب ها به دریا خودداری کنند تا این پدیده طبیعی بتدریج از بین برود. منطقه خلیج فارس، یکی از زیستگاه های ارزشمند جهانی به شمار می رود که بویژه با فعالیت های عمرانی سال های اخیر با خطرات جدی مواجه شده است و افزون بر عوامل طبیعی ارزش های این منطقه را هم مورد تهدید قرار می دهد، بنابراین تلاش منطقه ای و همه جانبه برای حل این معضل ضروری به نظر می رسد.



معرفی و بررسی عوامل ایجاد کننده ی کشند سرخ:

اصلی ترین عوامل ایجاد کننده ی این پدیده در خلیج فارس مربوط به سه گونه ی Gymnodinium Gonyaulax، Peridinium می شود که از شاخه ی داینوفلاژه ها (Dinoflagellata) و سلسله ی آغازیان می باشند. این شاخه به نام دیوتاژکداران شناخته می شوند. جزء تاژکدارانی هستند که دارای دیواره ی سلولزی بوده و در واقع با داشتن کلروپلاست قبلاً به عنوان تاژکدار گیاهی طبقه بندی می شده است. اهمیت داینوفلاژلاتا در کشند سرخ یا جزر و مد سرخ است. داینوفلاژه ها دارای دو نوع واکئل هستند: واکئل ضربان دار و واکئل پوسل. نقس هر دوی این واکئل ها تنظیم فشار اسمزی و دفع مواد زائد است اما پوسل علاوه بر این اعمال، تنظیم شناوری را نیز بر عهده دارد مثلاً وقتی جانور می خواهد در سطح های مختلف شنا کند. رنگ پوسل صورتی- نارنجی است البته رنگ آن بسته به نوع جلبک دارد و در گونه های مختلف نتفاوت است و ممکن ایت حتی به رنگ قهوه ای شفاف نیز دیده شود و رنگ پدیده ی کشند سرخ نیز ناشی از این واکئل است. واکئل انقباضی بی رنگ و شفاف است و این تفاوتی بین این دوو نوع واکئل است. بر روی بدنه ی سلولی این نوع از آغازیان شیار وجود دارد. یک شیار طولی و یک شیار عرضی که درون هر یک، یک عدد تاژک قرار دارد.


تعریف بوم شناسی

بوم شناسی (Ecology به انگلیسی و در اصل از کلمه آلمانی Oekologie) از ترکیب دو ریشه یونانی Oikos به معنای «خانه» و Logos به معنای «شناخت» نخستین بار در سال ۱۸۶۶ توسط ارنست هکل (E.Haeckel) تعریف شد. هکل مرید پرشور و بانفوذ چارلز داروین و واضع مشتاق اصطلاحات زیست شناختی بود.او بوم شناسی را «علم جامع روابط جاندار با محیط» دانست.


روح این تعریف در بحثی قدیمی درباره زیررشته های زیست شناسی که توسط بردن _ سندرسن (۱۸۹۳) مطرح شد کاملاً آشکار است. از نظر او بوم شناسی «علمی است که با روابط خارجی گیاهان و جانوران با یکدیگر و با شرایط گذشته و حال وجودی شان سروکار دارد.» و به این ترتیب با فیزیولوژی (روابط داخلی) و ریخت شناسی (ساختار) متفاوت است.


از نظر بسیاری از دانشمندان درستی چنین تعاریفی را گذشت زمان نشان خواهد داد. از این رو ریکلفس (۱۹۷۳) در کتاب درسی که نوشته بوم شناسی را چنین تعریف می کند «بررسی محیط طبیعی، به ویژه روابط متقابل میان جانداران و محیط اطرافشان.» در سال های پس از هکل، رشته های بوم شناسی گیاهی و بوم شناسی جانوری از یکدیگر دور شدند. در نتیجه تعریف بوم شناسی در آثار مهم این رشته به این شکل درآمد: «آن دسته از روابط گیاهان با محیط اطرافشان و با یکدیگر که مستقیماً به تفاوت های زیستگاه در گیاهان مختلف وابسته است.» (تنسلی، ۱۹۰۴)، یا «علمی که عمدتاً بیشتر با آنچه می توان آن را جامعه شناسی و اقتصاد جانوران نامید سروکار دارد تا با ساختار و سایر سازش های موجود در آنها» (التون، ۱۹۲۷). اما گیاه شناسان و جانورشناسان مدت هاست توافق کرده اند که به یکدیگر تعلق دارند و تفاوت هایشان باید کم رنگ شود. با این همه در مورد بسیاری از تعاریف بوم شناسی چیزی وجود دارد که به طور نگران کننده ای مبهم است.


به نظر می رسد تمام این تعاریف در این نکته مشترکند که بوم شناسی تمام جنبه هایی از زیست شناسی را در برمی گیرد که نه فیزیولوژی هستند و نه ریخت شناسی.این مسئله به ویژه هنگامی نگران کننده تر می شود که ظاهراً هیچ کس به طور جدی معتقد نیست که نکته فوق حقیقت داشته باشد.

از این رو اندرووارتا (۱۹۶۱) به منظور وضوح بیشتر بوم شناسی را «بررسی علمی پراکندگی و فراوانی جانداران» تعریف می کند و کریس (۱۹۷۲) با اظهار تاسف از اینکه نقش محوری «روابط» در این تعبیر گمشده است، آن را به شکل «بررسی علمی برهمکنش های تعیین کننده پراکندگی و فراوانی جانداران» تصحیح می کند و توضیح می دهد که بوم شناسی با پرسش های زیر سروکار دارد: جانداران «کجا» پیدا می شوند، تعدادشان در آنجا «چقدر» است و «چرا». حتی اگر این طور هم باشد شاید باز بهتر باشد که فعلاً بوم شناسی را «بررسی علمی پراکندگی و فراوانی جانداران و برهمکنش هایی که این پراکندگی و فراوانی را تعیین می کنند» تعریف کرد.


جانداران سیستم های بازی هستند که پیوسته با محیط خویش برهمکنش دارند. بررسی علمی برهمکنش های میان جانداران و محیط شان بوم شناسی نام دارد. این تعریف صاف و پوست کنده اما چهره واقعی یک رشته هیجان انگیز و فوق العاده پیچیده از زیست شناسی را پنهان می کند که پیوسته بر اهمیت عملی آن افزوده می شود. تصاویری که توسط فضانوردان سفینه آپولو از این سیاره تهیه شد به ما یادآور شد که زمین خانه ای متناهی در فضایی نامتناهی است نه یک مرز نامحدود برای فعالیت های انسان. علم بوم شناسی می تواند از فرآیند های طبیعی درک پایه لازم برای مدیریت منابع محدود این سیاره در بلند مدت را فراهم آورد.

امروزه بوم شناسی (ecology) موضوعی است که تقریباً همه مردم چیزهایی درباره آن شنیده اند و بیشترشان حتی هنگامی که درباره معنی دقیق آن دچار تردیدند از مهم بودنش آگاه هستند. تردیدی وجود ندارد که بوم شناسی مهم است اما همین مهم بودنش ایجاب می کند که بفهمیم بوم شناسی چیست و نحوه پرداختن بدان چگونه است.


این پرسش که «بوم شناسی چیست» را می توان به «بوم شناسی را چگونه تعریف می کنیم؟» تغییر داد و با آزمودن تعریف های مختلفی که تا به حال پیشنهاد شده اند به آن پاسخ داد و حتی می توان یکی از آنها را به عنوان بهترین تعریف برگزید. اما با آنکه این تعریف ها دقیق و دارای ایجازند تنها به درد پاسخگویی به پرسش های امتحانی می خورند و به کار نشان دادن ویژگی ها و جاذبه های بوم شناسی نمی آیند. در حالی که می توان به جای این پرسش با طرح سئوالات تامل برانگیز مانند «بوم شناسان چه کارهایی می کنند؟»، «بوم شناسان به چه موضوعاتی علاقه مند هستند؟» و «بوم شناسی نخستین بار در کجا ظهور کرد؟» به درک بیشتری دست یافت.


طبیعی دانان از ارسطو تا داروین فرآیند مشاهده و توصیف جانداران در محیط طبیعی شان را به خودی خود یک هدف دانستند. از طریق این رویکرد توصیفی هنوز اطلاعات فوق العاده ای به دست می آید و در نتیجه تاریخ طبیعی همچنان مبنای علوم بوم شناختی باقی مانده است. گرچه بوم شناسی به عنوان علمی توصیفی، تاریخی طولانی دارد اما روز به روز آزمایشی تر (تجربی تر) می شود. با وجود دشواری انجام آزمایش هایی که اغلب نیازمند فضا و زمان زیادی هستند، بسیاری از بوم شناسان فرضیه هایشان را در آزمایشگاه و طبیعت می آزمایند. یکی از مثال های قدیمی در این رابطه پژوهش کلاسیکی است که در سال ۱۹۶۹ توسط دانیل سیمبرلاف (D.Simberloff) و ادوارد ویلسون (E.Wilson) انجام شد. در این آزمایش تمام حشرات یک جزیره کوچک در فلوریدا کیز (کمانی از جزایر کوچک به طول ۱۰۰ مایل که از دماغه فلوریدا به سمت جنوب غربی امتداد می یابد) حذف شدند تا استقرار مجدد جانوران در جزایر از جمعیت های قاره ای مجاور بررسی شوند.

بوم شناسی بررسی علمی بر همکنش های میان جانداران و محیط آنهاست.
از این رو می توان مدعی شد که بوم شناسی کهن ترین علم بشری است.اگر طبق تعریف بوم شناسی بررسی علمی پراکنش و فراوانی جانداران و برهم کنش هایی که این پراکنش و فراوانی را تعیین می کنند، باشد پس ابتدایی ترین انسان ها به خاطر نیازشان به دانستن اینکه نه تنها غذا بلکه دشمنان غیر انسانی شان کی و کجا پیدا می شوند باید بوم شناسانی از این دست بوده باشند. حتی نخستین کشاورزان برای شناخت نحوه اداره منابع غذایی زنده و نیز اهلی شده شان می بایست از آن هم کارکشته تر می شدند.


بدین ترتیب این نخستین بوم شناسان که بوم شناسانی عمل گرا بودند درصدد شناخت پراکنش و فراوانی جانداران و به کارگیری این دانش در جهت منافع جمعی شان برآمدند. آنان به موضوعاتی علاقه مند بودند که بوم شناسان عمل گرا هنوز هم به آنها علاقه مندند:


چگونه می توان میزان جمع آوری محصولات غذایی از طبیعت را به حداکثر رساند؟


چطور می توان این کار را برای مدتی طولانی ادامه داد؟


چگونه می توان گیاهان و جانوران اهلی را به بهترین شکل ممکن تکثیر کرد به طوری که حداکثر بازدهی را داشته باشند؟


چگونه می توان منابع غذایی زنده را از شر دشمنان طبیعی شان حفظ نمود؟


و بالاخره چگونه می توان کنترل جمعیت عوامل بیماری زا و انگل هایی را که در درون بدن ما زندگی می کنند در دست گرفت؟


اما تقریباً طی قرن گذشته، درست از وقتی که بوم شناسان بدان اندازه از خودآگاهی رسیدند که نامی برخود نهند، بوم شناسی همواره نه تنها علمی کاربردی بلکه در عین حال محض و بنیادی نیز بوده است. آرتور تنسلی (A.Tansley) یکی از بنیان گذاران بوم شناسی است. او کار شناسایی فرآیند هایی که مسئول تعیین ساختار و ترکیب جوامع گیاهی هستند را صرفاً برای درک آن و نه هیچ کاربرد دیگری مورد توجه قرار داد. او هنگامی که در سال ۱۹۰۴ در انگلستان مقاله ای درباره «مسائل بوم شناسی» نوشت، عمدتاً نگران گرایش بیش از حد بوم شناسی به باقی ماندن در مرحله توصیفی و سامان نیافته (یعنی انباشت توصیف های مربوط به جوامع گیاهی و جانوری بدون مشخص ساختن موقتی یا دائمی بودن آنها و جنبه های دیگر) بود که ندرتاً به سوی تجربی شدن یا دارای برنامه های سامان یافته یا هر آنچه که می توان آن را تحلیل علمی نامید، پیش می رفت.


دلواپسی های تنسلی در اروپا توسط فردریک کلمنتس (F.Clements)، یکی دیگر از بنیانگذاران بوم شناسی، در آن سوی اقیانوس اطلس و در ایالات متحده طنین انداز شد. کلمنتس در ۱۹۰۵ در اثری به نام «روش های تحقیق در بوم شناسی» این نگرانی را چنین بیان می کند: «بلای جان رشته جدیدی که به بوم شناسی معروف شده این احساس فراگیر بوده است که هر کسی از گرد راه نرسیده و بدون هیچ آموزش قبلی می تواند اقدام به کار بوم شناختی کند. در گیاه شناسی امروز هیچ چیزی از این احساس نادرست تر نیست.»


از سوی دیگر نیاز به زیست شناسی کاربردی در بوم شناسی و سهمی که زیست شناسی کاربردی می تواند در بوم شناسی داشته باشد، به خوبی در مقدمه کتاب «بوم شناسی جانوری» (۱۹۲۷) اثر چارلز التون (C.Elton) مشهود است: «آینده فوق العاده ای در انتظار بوم شناسی است... حشره شناسان یا قارچ شناسان مناطق استوایی یا متخصصان کنترل علف های هرز تنها در صورتی در کارشان موفق خواهند بود که نخست و پیش از هر چیزی بوم شناس باشند.» از آن سال ها تاکنون همزیستی این رشته های نظری و کاربردی حفظ شده و توسعه یافته است.

بسیاری از حوزه های کاربردی در پیشرفت بوم شناسی دخیل بوده اند و از آن طرف پیشرفت روز افزون خود را نیز مرهون ایده ها و رویکرد های بوم شناختی هستند. تمام جنبه های مختلف جمع آوری، تولید و حفظ غذا و الیاف طبیعی نیازمند اکوفیزیولوژی گیاهی، حفاظت از خاک، جنگل داری ، مدیریت علفزار ها، ذخیره سازی غذا، شیلات و کنترل آفت ها و عوامل بیماری زا است. هر یک از این رشته های کلاسیک هنوز در صف اول بسیاری از پژوهش های بوم شناختی قرار دارند و هر یک از آنها به دیگری وابسته است.


پیشینه کنترل بیولوژیک آفت ها (استفاده از دشمنان طبیعی آفت ها برای کنترل جمعیت آنها) به چین باستان باز می گردد. اما از وقتی نقایص حشره کش های شیمیایی به طور گسترده در دهه ۱۹۵۰ آشکار شد، کنترل بیولوژیک رواج دوباره ای یافت. تقریباً از همان موقع بوم شناسی آلودگی نیز نگرانی فزاینده ای را در پی داشته و در دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ از یک موضوع موضعی به مسئله ای جهانی تبدیل شده است. دهه های پایانی هزاره دوم همچنین شاهد افزایش توجه عمومی به بوم شناسی و نیز رشد آ گاهی مردم درباره جنبه های بوم شناختی حفاظت از گونه های در خطر انقراض، تنوع زیستی کل سیاره زمین، کنترل بیماری ها در انسان و نیز در سایر گونه ها و پیامد های بالقوه تغییرات شدید در محیط زیست جهانی بوده است.


بوم شناسی بررسی علمی برهمکنش های میان جانداران و محیط آنهاست و به عنوان زمینه ای از بررسی علمی، با استفاده از مشاهدات و آزمایش هایی برای آزمودن تبیین های فرضی پدیده های بوم شناختی، دارای رویکردی فرضی _ استنتاجی است.


بسیاری از بوم شناسان مدل هایی ریاضی طراحی می کنند که آنها را قادر می سازد تا آزمایش هایی با مقیاس وسیع که ممکن است انجام آنها در طبیعت غیرممکن باشد را شبیه سازی کنند . در این رویکرد متغیر های مهم و ارتباط فرضی بین آنها از طریق معادلات ریاضی توصیف می شوند.


به این ترتیب طرق مختلف برهمکنش متغیرها را می توان مورد بررسی قرار داد. برای مثال بسیاری از بوم شناسان، اقلیم شناسان، دیرین شناسان و سایر دانشمندان برای ایجاد مدل هایی که آثار فعالیت های انسانی روی اقلیم و تاثیر تغییرات اقلیمی روی اکوسیستم ها را پیش بینی می کنند، از برنامه های کامپیوتری پیچیده استفاده می کنند. البته کارآیی این نوع شبیه ساز ها بستگی به دقت اطلاعات پایه ای دارد که مدل ها را بر اساس آنها طراحی می کنند و کسب این اطلاعات باز هم نیازمند کار میدانی گسترده است.


محیط شامل اجزای «بی جان» نظیر دما، نور، آب و مواد غذایی است. به لحاظ تاثیر بر جانداران، اجزای «جاندار» نیز به همان اندازه اهمیت دارد. اجزای جاندار شامل تمام جانداران دیگری می شوند که بخشی از محیط زیست هر فرد هستند. جانداران دیگر ممکن است با یک فرد بر سر غذا و سایر منابع رقابت کنند، آن را شکار کنند یا محیط فیزیکی و شیمیایی اش را تغییر دهند.


پرسش های مربوط به اهمیت نسبی اجزای محیطی مختلف به کرات در قلب پژوهش های بوم شناختی و اختلاف نظر ها ظاهر می شوند. جانداران از سویی تحت تاثیر اجزای جاندار و بی جان محیط خویش هستند و از سوی دیگر با حضور و فعالیت های خود آن را تغییر می دهند. بسیاری از زیست شناسان چارلز داروین را یکی از نخستین بوم شناسان می دانند (گرچه او از کلمه بوم شناسی قدیمی تر است.) در واقع این پراکندگی جغرافیایی جانداران و سازش های بی نظیر آنها به محیط های خاص بود که شواهد تکامل را در اختیار داروین گذاشت.


یکی از علل مهم تغییرات تکاملی (گرچه تنها علت آن نیست) برهمکنش جانداران با محیط آنهاست. از این رو رویداد هایی که در چارچوبی که گاهی «زمان بوم شناختی» نامیده می شود، رخ می دهند به آثاری ترجمه می شوند که در مقیاس بلندمدت تر «زمان تکاملی» ظهور می کنند. برای مثال تغذیه باز ها از موش های صحرایی با کاستن از موفقیت تولیدمثلی برخی افراد روی خزانه ژنی جمعیت صید تاثیر می گذارد.


یکی از آثار بلندمدت این نوع برهمکنش شکارچی _ طعمه ممکن است رواج رنگ بندی استتاری در جمعیت موش ها باشد.به رغم تمامی پیشرفت هایی که در بوم شناسی به وقوع پیوسته هنوز هم بسیاری از مسائل بنیادی بوم شناسی بدون پاسخ باقی مانده اند:


رقابت غذایی تا چه اندازه تعیین کننده گونه هایی است که در یک زیستگاه با هم زندگی می کنند؟


بیماری ها چه نقشی در پویایی جمعیت ها دارند؟


چرا در نواحی استوایی نسبت به مناطق قطبی گونه های بیشتری وجود دارد؟


چه ارتباطی بین حاصلخیزی خاک و ساختار جوامع گیاهی هست؟


چرا برخی از گونه ها در مقایسه با سایر گونه ها نسبت به انقراض آسیب پذیرترند؟


و سئوالاتی از این دست. البته پرسش های بدون پاسخ در هر علمی نشانه سلامت آن است و نه ضعف و کاستی اش. اما بوم شناسی علم ساده ای نیست بلکه دارای ظرافت ها و پیچیدگی های خاصی است و این به خاطر آن است که بوم شناسی به دلیل پرداختن انحصاری به یکتایی ها از سایر علوم متمایز است: میلیون ها گونه مختلف و میلیاردها فرد که هر یک به لحاظ ژنتیکی منحصر به فرد هستند، همه در جهانی که دائم در حال تغییر است زندگی می کنند و برهمکنش دارند.


زیبایی بوم شناسی در این است که ذهنمان را برای بهتر فهمیدن مسائل بسیار اساسی و بدیهی به چالش می کشد به طوری که با درک یکتایی و پیچیدگی تمامی جنبه های طبیعت به جای غرق شدن در آنها درصدد یافتن الگوها و پیش بینی شان بر می آید.با جمع بندی این مرور تاریخی کوتاه معلوم می شود که بوم شناسان برای انجام کارهای مختلفی تلاش می کنند. بوم شناسی در ابتدا و پیش از هر چیزی یک علم است. از این رو بوم شناس برای «درک» و «تبیین» می کوشد.


در زیست شناسی دو نوع تبیین وجود دارد: «دور» و «نزدیک». برای مثال پراکنش و فراوانی کنونی گونه خاصی از پرندگان را می توان بر حسب شرایط فیزیکی محیطی که پرنده مذکور با آن سازگار است، غذایی که می خورد و انگل ها و شکارچیانی که به او حمله می کنند «تبیین» کرد. که این یک تبیین نزدیک است: تبیینی در قالب آنچه اینجا و اکنون در حال وقوع است. به علاوه می توان این پرسش را مطرح ساخت که پرنده مذکور چگونه چنین ویژگی هایی که اکنون بر زندگیش حکم می رانند را کسب کرده است.


به این پرسش باید با تبیینی در قالب تکاملی پاسخ گفت و این یعنی «تبیین دور». پراکنش و فراوانی کنونی این پرنده در تجارب بوم شناختی نیاکانش نهفته است. البته برای درک هرچیز ابتدا باید از چیزی که قرار است درکش کنیم توصیفی داشته باشیم. از این رو بوم شناس پیش از تبیین یک موضوع ابتدا باید آن را توصیف کند. از سوی دیگر با ارزش ترین توصیف ها آنهایی هستند که روی موضوع خاصی متمرکز می شوند یا اینکه برای درک مطلب ضروری اند. توصیف ناهدفمند که محض خاطر توصیف انجام می شود غالباً بعدها معلوم می شود که موضوع نادرستی را برای توصیف برگزیده است و جایگاه چندانی در بوم شناسی یا هیچ علم دیگری ندارد. (برای مثال ممکن است فراوانی متغییر یک جمعیت و تعداد نرها و ماده ها را توصیف کنیم اما بعداً کشف کنیم که نسبت جنسی به این بحث ارتباطی ندارد و در عوض ساختار سنی که ما آن را نادیده گرفته بودیم عاملی اساسی است.) به علاوه بوم شناسان غالباً می کوشند آنچه را که برای جمعیتی از جانوران تحت شرایط ویژه اتفاق می افتد پیش بینی کنند و سعی دارند براساس این پیش بینی ها آنها را کنترل یا از آنها بهره برداری کنند.


ما می کوشیم از طریق پیش بینی زمان حمله ملخ ها آثار مخربشان را به حداقل برسانیم و راهکار مناسبی را در قبال آنها در پیش گیریم. تلاش می کنیم با پیش بینی زمانی که شرایط محیطی برای محصولات کشاورزی مطلوب و برای دشمنانشان نامطلوب می شود کارآیی آنها را به حداکثر برسانیم. می کوشیم گونه های کمیاب را با پیش بینی خط مشی حفاظتی که ما را قادر به حفظ آنها خواهد ساخت نجات دهیم. برخی از موارد را می توان بدون نیاز به تبیین یا درکی عمیق پیش بینی و کنترل کرد. به عنوان مثال در پیش بینی اینکه با نابودی یک درختزار پرندگان ساکن آن ناپدید خواهند شد هیچ دشواری عمده ای وجود ندارد. اما پیش بینی های خردمندانه و دقیق و پیش بینی وقایعی که در شرایط غیر عادی روی می دهند تنها زمانی میسر خواهد شد که ما قادر به درک و تبیین آنچه در حال روی دادن است، باشیم.


اگه ازاین مطلب راضی هستید لطفا لایک کنید

لایه‌ی اوزون و عوامل مخرب آن

اتمسفر زمین از مولوکولهای گاز تشکیل شده است که درتعادل بین نیروی جاذبه و حرکت گرمایی مولکول‌های هوا, نزدیک به سطح زمین نگه داشته شده‌اند.

گازهای اتمسفر عبارتند از 78٪ نیتروژن ، 21٪ اکسیژن و 3٪ ز کربن‌دی‌اکسید؛ به علاوه اتمسفرحاوی مقادیر اندک و بسیار جزیی از عناصر وترکیبات مختلفی ازجمله متان, اوزون, هیدروژن‌سولفید, کربن مونوکسید, کلروفلوروکربن ها و انواع ذرات نیز هست . نوع ومیزان گازهای تشکیل دهنده اتمسفر و همچنین درجه حرارت آنها با افزایش ارتفاع از سطح زمین تغییرمی کند و برهمین اساس است که دانشمندان طبقات مختلف اتمسفر رامشخص می‌کنند.

لایه حیاتی اوزون درطبقه استراتوسفر وجود دارد یعنی طبقه ای که از تروپوپاز (مرز بین تروپوسفربا طبقه بالایی آن) تا 50 کیلومتر بالا گسترده شده وبا افزایش ارتفاع درجه حرارت آن افزایش می‌یابد. بیشترین غلظت واوزن در ارتفاع16 تا 18 کیلومتری عرض های جغرافیایی قطبی و درحدود 25 کیلومتری بالای خط استوا وجود دارد.

اوزون گازی بی‌رنگ, با اندکی مزه شیرین, بوی تند و زننده است که در تروپوسفور به عنوان یک آلوده کننده و در استراتوسفر عنوان سپرحیات مطرح است. (تفاوت از زمین تا آسمان است

تنها 10 درصد از کل ازن اتمسفر درتروپوسفور بوده و90 درصد بقیه دراستراتوسفر می باشد و در آنجا به صورت طبیعی به وسیله واکنش اشعه ماورای بنفش با اکسیژن تشکیل می شود. فعالیت های انسانی, غلظت موادی همچون اکسیدهای نیتروژن , اکسیدهای هیدروژن, کلریدها و برومیدها را به میزان زیادی دراتمسفرافزایش داده است که این مواد به وسیله چرخه‌های شیمیایی, اوزون رابا سرعت بیشتری نسبت به میزان تولید آن ازبین می‌برند.

شیمی استراتوسفری بسیار پیچیده بوده و 150 واکنش شیمیایی بین 50 نوع ماده شیمیایی در آن وجود دارد و این بدان معنا است که کل تهدیدات بالقوه لایه ازن استراتوسفری هنوز شناخته نشده اند اما تهدید لایه ازن از طریق چهار منبع اصلی در زیر بررسی می‌گردد:

.- درارتباط باتوسعه فناوری نوین درجنگ افزارها
.- صنعت هوایی
.- شیوه زندگی وکشاورزی
.- بکارگیری انواع ترکیبات پیچیده شیمیایی

بنابراین عوامل مخرب لایه ازن عبارتند از:

- انتشارات حاصل ازاحتراق در هواپیماهای مافوق صوت پرواز کننده درلایه استراتوسفر 
- اکسید نیتروژن منتشرشده ازکودهای شیمیایی ازته
- اکسید های حاصل از آزمایش سلاح های هسته‌ای 
-کلروفلوروکربن های مورد استفاده دراسپری‌ها 
-سیستم‌های سرد کننده و فرآیندهای صنعتی 
-هالوژن‌ها وحلال‌های صنعتی 

بهترین تخمین نشان می‌دهد که عوامل فوق می‌توانند در طی 20 تا 150 سال 5 تا 25 درصد اوزون را تخریب کنند.

در طول دهه 1970 اظهارشد که کاربرد وسیع کودهای ازته کشاورزی و یا گیاهان تثبیت کننده ازت ممکن است بر سیکل ازت اثربگذارد وباعث افزایش اکسید های ازت آزاد شده ازسطح زمین به درون اتمسفر گردند که سپس باعث افزایش آنها دراستراتوسفر می شوند و به واسطه یکسری واکنشهای شیمیایی, اوزون کاهش می یابد.

درصورت تخریب اوزون به این میزان, ما مجبور خواهیم شد که بین کاهش استفاده از کود شیمیایی یا ادامه استفاده از آن باسرطان پوست وامکان اثرات مضر روی محصولات کشاورزی و آب و هوای جهان یکی را انتخاب کنیم.

در بخش کشاورزی نیز اخیرا برای ضد عفونی کردن و کشتن آفات میوه ها وسبزی هابه میزان زیادی از متیل برمید استفاده میشود که این ماده می تواند سبب تخریب 10 درصد ازلایه اوزون باشد. گرم شدن هوا به سرعت باعث ایجادجریانهای انتقالی شدیدی می شود که گازها رابه داخل استراتوسفر حمل می‌کند. انفجار های هسته‌ای که تولید امواج تکان دهنده می‌کند و می‌تواند اکسیدهای ازت را به داخل اتمسفر تزریق کند, همه باعث تخریب اوزون استراتوسفری می‌گردد.

افزایش غلظت اکسیدهای ازت استراتوسفری در نتیجه‌ی آزمایشهای هسته ای نه تنها اوزون را درابتدای دهه 1960 کاهش داده بلکه این اکسید ها, اشعه ورودی خورشید را به میزان 6 تا 8 درصد در برخی از ماههای سال جذب کرده است. محققان عقیده دارند که انفجارهای هسته ای به میزان 5000 تا 10000 میلیون تن, سبب تخریب اوزون استراتوسفری به میزان قابل توجهی می‌شود. بطوری که با نمایش جنگ هسته ای به میزان 10000 میلیون تن , تخمین زده می‌شود که ستون اوزون در نیمکره شمالی بین 30تا70 درصد ودر نیمکره جنوبی بالاتر از 40 درصد کاهش یابد.

چنین کاهش قابل ملاحظه ای چندین سال طول می کشد و بقایای اصلی جنگ هسته ای, اثرات بیولوژیکی اشعه UV-B ماورای بنفش) را به میزان زیادی افزایش می‌دهد. افزایش این اشعه نه تنها از فعالیت سیستم دفاعی در انسان وسایر پستانداران جلوگیری می کند بلکه باعث افزایش شیوع سرطان پوست می شود و اکوسیستم های خشکی و اقیانوس رانیز تهدید می‌کند.

آثار زیست محیطی تخریب لایه ازن:

از آنجایی که لایه اوزون دراستراتوسفر, قسمت اعظم تابش های ماورای بنفش را که برای حیات انسان زیانبار است می گیرد, بنابراین دراثر کاهش ضخامت لایه اوزون میزان تابش اشعه UV-B به سطح زمین افزایش می یابد و موجب تاثیرات نامطلوب زیست محیطی می‌شود. ازجمله به زنجیره های غذایی خشکی واقیانوس صدمه می زند وسلامت انسان رامورد تهدید قرار می‌دهد.

بیش از 300 نوع گیاه برای تعیین واکنش گیاهان در برابر افزایش UV-B آزمایش گردیده که دربیشتراز نیمی ازآنها تغییراتی نمایان شده است. بطوری که مثلا برگ های تنباکو در برابر این اشعه لبه هایشان به طرف بالا پیچانده می شود که احتمالا این تغییر ناشی از تخریب یک هورمون گیاهی دربالاترین لایه ها توسط اشعه مذکور است. کاهش باردهی که بدلیل افزایش جذب یا افزایش انعکاس انرژی فوری می باشد همچنین افزایش شاخه ها, کوتاهی طول برگ ها وافزایش تعداد برگها, اثرات ناشی از افزایش اشعه UV-B می باشد. گاهی اوقات تغییرات فصلی در درختان یکساله یادوساله نیز دیده می شود به عنوان مثال گل دهی ممکن است تسریع شود یا به تاخیر افتد اما تعداد گل ها و بنابراین میوه ها اغلب کاهش می یابد. بیشتر نگرانی ها مربوط به آسیب وارده برسیستم های فتوسنتزی به وسیله اشعه UV-Bمی باشد که در نتیجه آن پتانسیل تولید اولیه کاهش می‌یابد و بنابراین تمام شبکه غذایی یک اکوسیستم تهدید می‌شود و اگر انهدام لایه ازن گسترده‌تر شود ومحصولات عمده کشاورزی نظیر(گندم, برنج ذرت) را تحت تاثیرقراردهد, اختلال های اجتماعی جدی نیز به بار خواهد آمد.

حتی یک کاهش مختصر در تولید غذا پیامدهای سیاسی واجتماعی بزرگی درسراسر جهان دارد و یک کاهش 10تا15 درصدی درمحصولات کشاورزی فاجعه بار خواهد بود.

پستانداران نیز مانند انسان دچارآسیب چشمی می شوند, برای مثال مقادیر زیاد اشعه UV-Bشدت عفونت های چشمی وتعدادی از سرطان های چشم را درگاو افزایش می‌دهد.

در بررسی ها نشان داده شده که اشعه مذکور برای حیوانات نه تنها سرطان زاست, بلکه سیستم ایمنی بدن را نیز تغییرمی دهد که نتیجه اش عدم شناخت تومور سرطانی به عنوان یک جسم زاید می باشد. مقادیر بالای اشعه UV-B درقله کوهها نیز می تواند باعث عقیم شدن پرندگان در این مکان هاشود. از دیگر اثرات اشعه نامبرده براکوسیستم خشکی, افزایش آلودگی هوا و افزایش واکنش فتو‌شیمیایی در تروپوسفر همچون تولید ازن درسطح زمین و ایجاد باران های اسیدی را می توان نام بردکه همگی بر روی سلامت انسان و محصولات کشاورزی و سایر گیاهان تاثیرات زیان باری دارند. همچنین مدتهاست که چنین حدس زده می شود که انهدام لایه اوزون ممکن است به کاهش قابلیت تولید یا بهره وری اولیه (تولید گیاهی) اقیانوس های جهان منجر شود.

ازآنجا که لایه ازن ناحیه جنوبگان درسال های اخیر 50درصد کاهش یافته, بنابراین دراین منطقه مقداربیشتری اشعه UV-B به سطح اقیانوس می تابد که این تولید فتوپلانکتون ها ( آونگ های میکروسکوپی شناورکه شالوده ذنجیره غذایی دریا هستند) راکاهش می دهد و همچنین موجب آسیب رسیدن به DNA و درنتیجه رشد و تولید مثل آنها می شود. درباره اثرات انهدام لایه ازن برسلامت انسان باید گفت که درحال حاضرعقیده براین است که احتمالا انواع بیماری ها درمقایسه با شرایط غیر ازآن به صورت همه گیر ظاهر خواهد شد.

برخی از وضعیتهای پزشکی که باافزایش اشعه UV-B وخیم ترمی شوندعبارت است از:

-سرطان های پوستی 

- آسیب های چشمی وتاثیر برسیستم ایمنی بدن 

تحقیات نشان داده است که به ازای 5 درصدکاهش ضخامت لایه ازن درآمریکا,56000 بیمار بر تعداد مبتلایان به سرطان پوست ( ازنوع سرطان یاخته های قاعده‌ای) و 25000 برتعدادمبتلایان به سرطان پوست(نوع سرطان با یاخته های متورق) افزوده شده است. برخی از تخمین ها حکایت از آن دارندکه اگر هیچ اقدامی در زمینه کاهش تخریب لایه ازن صورت نگیرد, میزان مرگ ومیر ناشی از سرطان پوست برای افرادی که در حال حاضر درایالات متحده زندگی می کنند وآنهایی که تاسال 2075 دراین کشور متولد می شوندحدود 3میلیون نفر خواهد بود.

" آلودگی هوا "


بر اساس آمارهای مختلف، سالیانه نزدیک به 3میلیون نفر در اثر آلودگی هوا جان خود را از دست می دهند و این در حالیست که 90درصد این افراد در کشورهای توسعه یافته زندگی می کنند. در بعضی کشورها تعداد افرادی که در اثر همین عامل جان خود را از دست می دهند بیشتر از قربانیان سوانح رانندگی است. این مرگ و میر بطور خاص مربوط به آسم، برونشیت، تنگی نفس، حملات قلبی و آلرژی های مختلف تنفسی است.

آلودگی هوا چیست؟

آلودگی هوا، به وجود هر ماده ای در هوا که می تواند برای انسان یا محیط او مضر باشد اطلاق می گردد. آلاینده ها ممکن است طبیعی و یا ساخته دست بشر باشند و ممکن است به اشکال مختلف ذرات جامد یا قطرات مایع یا گاز باشند که بالغ بر 180 آلاینده می باشند.

منابع انتشار آلاینده های هوا: منابع آلوده کننده هوا به دو قسمت طبیعی و مصنوعی تقسیم بندی می شود. که منابع طبیعی عبارتند از: فعالیت های آتشفشان ها و آتش سوزی جنگل ها، گرد و غبار طبیعی، دود و مونواکسیدکربن ناشی از آتش سوزی ها، گاز رادون ناشی از کانی های زمین و درختان کاج که ترکیبات آلی را از خود متصاعد می کنند. همچنین منابع مصنوعی نیز عبارتند از: وسایل نقلیه موتوری(که در واقع مشکلی اساسی هستند چراکه دی اکسید نیتروژن که مهم ترین آلوده کننده هوا است را تولید می کنند)، زغال سنگ سوزها، صنایع مختلف، آلودگی های ناشی از سوزاندن بقایای کشاورزی و...

آلاینده های هوا:

ترکیبات آلوده کننده هوا به دو قسمت گازها و ذرات جامد تقسیم می شوند: 

1) ذرات جامد: ذرات کوچک و جامد براساس اندازه تقسیم می شوند و عبارتند از: pm 10 و 5pm 2/. دسته اول ذراتی که دارای قطر کمتر از 10میکرومتر هستند و دسته دوم ذراتی که دارای قطر کمتر از 2/5میکرومتر هستند. ذرات با قطر کمتر از 2/5میکرومتر برای سلامتی زیان بارتر هستند.

2) گازها: شامل مونواکسیدکربن، دی اکسید نیتروژن، دی اکسید گوگرد، هیدروکربن ها، ازن و....

آلودگی هوا در منازل:

دی اکسیدکربن یک گاز آلوده کننده هوا نیست ولی همواره بعنوان یک عامل مهم در بررسی کیفیت هوای منازل مورد توجه قرار گرفته و بعنوان شاخص کیفیت هوا لحاظ می شود. افرادی که در معرض این هوا قرار می گیرند، دچار خستگی، عدم رضایت و عدم تمرکز می گردند. مواد و مصالح ساختمانی مثل رنگ ها بخصوص رنگ های با ترکیبات سربی، حشره کش ها و اسپری فرمالدئید نیز می توانند باعث آلودگی هوا در منازل گردد. 

حفاظت در برابر آلودگی هوا: در روزهایی که خبرهای رادیو، تلویزیون و روزنامه ها هوا را در شرایط بحرانی اعلام می کنند این خبر به شما کمک می کند که خود را از آلودگی هوا محافظت کنید. AQI (یا شاخص کیفیت هوا) یک شاخص برای گزارش کیفیت هوای روزانه می باشد. AQI با اندازه گیری آلاینده هایی چون ازن، منواکسیدکربن، دی اکسید گوگرد، دی اکسید نیتروژن و گرد و غبار محاسبه می شود.

 وضعیت شاخص استاندارد آلودگی (I.PS )

پاک 0-50، سالم 50-100، ناسالم 100-200، بسیار ناسالم 200-300، خطرناک 300 

در مواقع آلودگی هوا چه باید کرد؟

در روزهای بحرانی آلودگی هوا حتی الامکان از تردد در محدوده های مرکزی و پر ترافیک شهر اجتناب کنید. استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی در سفرهای روزانه درون شهری خود را جایگزین خودروهای شخصی نمائید. فعالیت یا بازی کودکان در محیط های باز را محدود نمائید و افراد مسن یا افراد با بیماری های قلبی، ریوی نظیر; آسم، برونشیت مزمن و نارسائی قلبی از خروج از خانه اجتناب نمایند.

باران اسیدی یکی از مشکلا ت جدی محیط زیست

یکی از مشکلات جدی محیط زیست که امروزه بشر در اکثر نقاط جهان با آن درگیر است، «باران اسیدی» می باشد. «باران اسیدی»، به پدیده هایی مانند مه اسیدی و برف اسیدی که با نزول مقادیر قابل توجهی اسید از آسمان همراه هستند، اطلاق می شود. باران هنگامی اسیدی است که میزان Ph آب آن کمتر از 5/6 باشد. این مقدار Ph بیانگر تعادل شیمیایی بوجود آمده میان دی اکسیدکربن و حالت محلول آن یعنی بی کربنات در آب خالص است. «باران اسیدی» دارای نتایج زیان بار اکولوژیکی می باشد و وجود اسید در هوا نیز بر روی سلامتی انسان اثر مستقیم دارد. همچنین بر روی پوشش گیاهی تاثیرات نامطلوبی می گذارد. لازم به ذکر است که در چند دهه اخیر میزان اسیدیته آب باران، در بسیاری از نقاط کره زمین افزایش یافته و به همین خاطر اصطلاح «باران اسیدی» رایج شده است. اما چه عناصری باعث تغییر طبیعی باران می شوند؟ منشا» این عناصر چیست؟ این پدیده در کجا رخ می دهد؟ معمولا نزولات جوی بعلت حل شدن دی اکسیدکربن هوا در آن و تشکیل اسیدکربنیک بطور ملایم اسیدی هستند و Ph باران طبیعی آلوده نشده حدود 5/6 می باشد. پس نزولاتی که به مقدار قابل ملاحظه ای قدرت اسیدی بیشتری داشته باشند و Ph آنها کمتر از 5 باشد، باران اسیدی تلقی می شوند. 

تاریخچه «باران اسیدی»
پدیده باران اسیدی در سال های پایانی دهه 1800 در انگلستان کشف شد، اما پس از آن تا دهه 1960 به دست فراموشی سپرده شد. «اسمیت» در سال 1873 واژه «باران اسیدی» را برای اولین بار مطرح کرد. او پی برد که ترکیب شیمیایی باران تحت تاثیر عواملی چون جهت وزش باد، شدت بارندگی و توزیع آن، تجزیه ترکیبات آبی و سوخت می باشد. این محقق متوجه اسید سولفوریک در باران شد و عنوان نمود که این امر، برای گیاهان و اشیا واقع در سطح زمین خطرناک است. «موتا» و «میلو» درسال 1987 عنوان داشتند که دی اکسیدکربن با اسید سولفوریک و اسید نیتریک عوامل اصلی تعیین کننده میزان اسیدی بودن آب باران هستند، چرا که در یک فاز آبی به صورت یون های نیترات و سولفات درمی آیند و چنین یون هایی به آب باران خاصیت اسیدی می بخشند. 

 اسیدهای موجود در باران اسیدی

اسیدهای عمده در باران اسیدی، اسید سولفوریک و اسید نیتریک می باشند. بطور کلی این اسیدها به هنگام حمل توده هوایی که آلاینده های نوع اول را دربردارند، بوجود می آیند. از این رو معمولا محل نزول باران اسیدی دورتر از منبع آلاینده ها می باشد. باران اسیدی یک مشکل آلودگی است که به علت حمل دوربرد آلاینده های هوا توسط باد حد و مرز جغرافیایی نمی شناسد. 

 منابع تولید دی اکسید گوگرد
بطور کلی دی اکسید گوگرد در مقیاس جهانی بیشتر بوسیله آتشفشان ها و توسط اکسایش گازهای گوگرد حاصل از تجزیه گیاهان تولید می شود. دی اکسید گوگرد طبیعی معمولا در قسمت های بالای جو انتشار می یابد. بنابراین غلظت آن در هوای پاکیزه ناچیز می باشد. دی اکسید گوگرد بوسیله صنعت نفت به هنگام پالایش نفت و یا تصفیه گاز طبیعی مستقیما و یا در هوا انتشار می یابد.

 منابع تولید اکسیدهای نیتروژن

اکسید نیتروژن در هوای غیر آلوده به مقدار کم در اثر ترکیب اکسیژن و نیتروژن موجود در هوا هنگام رعد و برق، وجود دارد و همچنین مقداری هم از رها شدن اکسیدهای نیتروژن از منابع زیستی حاصل می شود، اما اکسید نیتروژنی که بعنوان آلاینده جوی محسوب می شود، از نیروگاه ها و دود اگزوز خودروها ناشی می شود. 

 اثرات بوم شناختی باران اسیدی

آلاینده های نوع اول ،مانند هوا و آب باران را چندان اسیدی نمی کنند، اما این آلاینده ها می توانند طی چند ساعت یا چند روز به آلاینده های نوع دومی مثل اسید نیتریک و اسید سولفوریک تبدیل شوند که هر دو در آب بسیار انحلال پذیر و جزو اسیدهای قوی می باشند. در واقع تمام قدرت اسیدی در باران اسیدی، به علت وجود این دو اسید است. میزان تاثیر باران اسیدی بر روی حیات زیست شناختی در یک منطقه به ترکیب خاک و صخره سنگی که در زیر لایه سطحی زمین آن منطقه واقع است، بستگی دارد. مناطقی که در زیر لایه سطحی زمین گرانیت یا کوارتز دارند، بیشتر تحت تاثیر قرار می گیرند، زیرا خاک وابسته به آن، ظرفیت کمی برای خنثی کردن اسید دارد. چنانچه صخره سنگی در زیر لایه سطحی زمین از نوع سنگ آهک یا گچ باشد، اسید بطور موثر خنثی می شود، زیرا کربنات کلسیم به صورت باز عمل کرده و با اسید وارد واکنش می شود. 

 تاثیر روی اکوسیستم آبی

دریاچه های اسیدی شده به علت شسته شدن سنگها بوسیله یون هیدروژن دارای غلظتهای بالای آلومینیوم هستند که این عامل اصلی کاهش جمعیت ماهیهاست. ترکیب زیست شناختی دریاچه های اسیدی شده به شدت دچار تغییر می شود و تکثیر ماهیها در آبهای دارای قدرت اسیدی بالا کاهش می یابد. وقتی Ph خیلی پایین تر از 5 باشد، گونه های اندکی زنده مانده و تولید مثل می کنند. آب دریاچه های اسیدی شده اغلب زلال و شفاف می باشد و این به علت از بین رفتن زندگی گیاهی و جانوری این دریاچه ها می باشد. 

 تاثیر روی گیاهان و جنگل ها

تاثیر باران اسیدی بر روی جنگل ها و محصولات کشاورزی را به دشواری می توان تعیین کرد. ولی با این وجود بررسی های آزمایشگاهی حاکی از این هستند که گیاهان زراعی رشد یافته در شرایط باران های اسیدی رفتار متفاوتی نشان می دهند. محصولات برخی افزایش یافته و محصولات گروهی کاهش می یابد. آلودگی هوا اثرات بدی روی درختان دارد. اسیدی شدن خاک، مواد غذایی موجود در آن را شسته و از بین می برد. باران اسیدی که در جنگل ها می ریزد، تاثیر نامطلوبی روی درختان و پوشش گیاهی می گذارد و ممکن است باعث خشک شدن درختان شود. جنگل های ارتفاعات بالا بیش از همه تحت تاثیر ریزش باران اسیدی هستند. قدرت اسیدی در مه و شبنم بیش از باران است، زیرا در مه و شبنم آبی که موجب رقیق شدن اسید شود، کمتر است.  

تصاویر زیست محیطی


برای دیدن تصاویر زیست محیطی به ادامه مطلب بروید . . .  .





ادامه مطلب ...

هوبره، نگین درخشان آسمان کویری سیستان و بلوچستان

هوبره ، پرنده نادری که در فهرست پرندگان نادر محیط زیست کشور قرار گرفته است و بارها و بارها در آسمان سیستان و بلوچستان همچون نگینی درخشیده است. هوبره که شباهت بسیار زیادی به میش مرغ دارد، پرنده ای مهاجر محسوب می شود که بومی ایران نیست اما به عقیده یک متخصص پرنده شناسی این گونه در کشورهای همسایه و در نزدیکی مرزهای ایران نیز حیات دارد.

هوبره‌ از پرندگان‌ بسیار‏‎ ‎زیبا و باشکوه کویرهاست‌‏‎، پرنده ای بیابانگرد که خجالتی و بسیار خوب با زندگی کویری خود را وفق داده و بسیار مقاوم است.

از لحاظ ترکیب و شکل ظاهری تا حدودی به بوقلمون شباهت دارد .این پرنده در جنوب و جنوب شرقی ایران در بیابان های اطراف بندرعباس، لار و شمال و جنوب سیستان و بلوچستان ساکن شده و همچنین در مرکز ایران در صحرای ولدآباد و ابراهیم آباد در شرق تاکستان در جنوب قزوین هم دیده شده است.

این پرنده نادر و کمیاب در مناطق شنی، تپه ماهورها، ریگزاهار و نواحی مرکزی با بوته های پراکنده، علف های کوتاه و حاشیه گندمزارها به سر می برد و این گونه آشیانه خود را بر روی زمین می سازد.

هوبره بین 75-65 سانتی متر طول و حدود 5/1 کیلو تا سه کیلو وزن دارد و طول بال های آن به 140 سانتیمتر می رسد که البته‌ نرها حدود 10‏‎‎ درصد از ماده‌ها بزرگتر‏‎ هستند.

هوبره‌ نر دارای‌ دمی‌ نسبتا بلند و بال هایی‌ باریک‌ در‏‎ ‎هنگام ‌پرواز است.‌،‎ دو رشته‌ پرهای‌ زینتی‌‏‎ سیاه‌ و سفید در حاشیه‌ گردن‌ دارند ‏‎که ‌‏‎سیاهی‌‏‎ آنها در پشت‌ گردن‌ به‌ خوبی‌ مشخص است.

هوبره ماده نیز کوچکتر از نر است و زیر تنه، خاکستری پررنگ تری دارد، همچنین انتهای شاهپرهای بال هوبره ها سیاه است.

چیزی که در خلقت این پرنده ای که شاید بارها و بارها در جای جای سرزمین سیستان و بلوچستان دیده ایم بیشتر از همه نمود پیدا کند سطح پشتی شاهپرهای ثانویه که در فصل زمستان سفید می شود .

پرواز این پرنده سنگین و آهسته است و در هنگام پرواز ابتدا به تندی راه می رود و بعد پرواز می کند و دمی نسبتا بلند دارد.

هوبره پرنده ای تماشایی است که در هنگام پرواز پرهای زیبایش تلالو از رنگ سفید و قهوه ای دارد.

این پرنده چشمان زرد و درشت دارد و در هنگام قوز کردن ، هماهنگی کامل با محل شنزار محیط خود پیدا می کند و در هنگام جفتگیری ، نرها روش عجیبی در جذب ماده دارند .

آنها کورکورانه با گامهای بلند راه می روند و پرهای طوق گردن و کاکل سرشان را به هوا بلند کرده و برای ماده نمایش می دهند .

ماده این پرنده 4-2 تخم روی زمین می گذارد . گونه آسیایی آن جزء پرنده های بی صدا ( بسیار آرام ) هستند .

هوبره‌ پرنده‌ای‌ همه ‌چیزخوار است‌ و از بذرها ، دانه‌ها و شاخه‌های‌ نازک‌ ،برگ‌ و گل‌‏‎گیاهان‌استفاده‌ می‌کند.

البته‌ جانورانی‌‏‎ ‏‎همچون‌ ملخ‌ ، سوسک‌ ، کرم‌ ، ‏‎عنکبوت‌ ، مورچه‌، مارمولک‌ و حتی‌ مار را نیز می‌خورد اما اغلب خوراکش‌ را برگ‌لگجی‌ ، کنار ، خارشتر ، دانه، میوه‌ گیاهان‌‏Allium، گندم‌ و جو و بعضی‌ از دانه‌های‌ روغنی‌‏‎ که‌ بیشتر در دسترس‌ است‌ ، تشکیل‌ می‌دهد‏‎.

به خوردن " شور" که علف خودروی وحشی مخصوص این مناطق می باشد بسیار علاقه دارد. ندرتا آب می نوشد و بیشتر آب بدنش را از غذایی که می خورد بدست می آورد.

روی زمین آشیانه می سازد و در هوای گرم تابستان و نیمروز در پناه بوته ای به اصطلاح جفت می کند و کمتر به چشم می آید به همین جهت دیدن آن در چنان شرایطی بسیار مشکل است ولی وقتی کمی باد می وزد چه صبح و چه عصر برای یافتن طعمه و نوشیدن آب حرکت می کند و در این وضع از فاصله دور کاملا دیده می شود .

زیستگاه این پرنده بیابان های خشک و نقاطی است که کمتر در دسترس شکارچیان بوده است ، در عین حال شکار آن با تفنگ نیز مشکل است زیرا از فاصله دور متوجه حضور انسان یا خودرو می شود و هنوز به تیررس نرسیده پرواز می کند .

بعضی از مردم حتی در ایران اعتقاد دارند خوردن گوشت هوبره باعث افزایش بعضی توانمندی های جسمی می شود و مخصوصا سنگدان آن خاصیت دارویی دارد .

هوبره در جدال با شاهین می تواند از خود دفاع کند و اگر پرنده شکاری با تجربه نباشد چه بسا که به جای هوبره ، پرنده شکاری از بین برود.

هوبره در جدال با شاهین وقتی شاهین از پشت نزدیک می شود ناگهان تغییر ارتفاع به سمت بالا داده و از مقعد خود خمیر رقیق چسبناکی را به سمت شاهین می افشاند که در صورت ریخته شدن بر روی بالهای شاهین بلافاصله شاهین سقوط می کند و در حین سقوط آسیب می بیند ( به این دلیل به آن پرنده بمب انداز هم می گویند ).

این پرنده بی نظیراز گونه هایی است که بعلت شکاری بی رویه در خطر انقراض قرار دارد و تخریب زیستگاههای آن نیز مزید بر علت است و این پرنده را در زمره پرندگان قابل حمایت قرار داده است و به همین سبب مورد حمایت سازمان حفاظت از محیط زیست قرار گرفته است.

بیشتر زیستگاه های هوبره تحت نظات حفاظت محیط زیست است


مدیر کل محیط زیست سیستان و بلوچستان در این باره می گوید: هوبره پرنده ای است که شکار آن ممنوع و در صورت شکار غیر مجاز متخلفان ضمن دستگیر به مقام قضایی معرفی می شوند.
تورج همتی افزود: هوبره همانند دیگر گونه های جانوری و گیاهی در برنامه های حفاظت زیست محیطی قرار دارند و توسط محیط بانان و تیم های گارد حفاظت می شود.

وی افزود: هر ساله با شروع فصل سرما از اواخر مهرماه شاهد حضور این نوع پرنده در جای جای استان هستیم که زیست بوم های مختلفی را برای خود انتخاب می کنند.

او ادامه داد:طی سرشماری انجام شده پاییزه امسال، حدود یک هزار قطعه پرنده هوبره از مناطق سرد سیبری به زیستگاه های مختلف استان از جمله شیله، دشت هامون، بزمان، چابهار و اطراف خاش کوچ کرده اند.

همتی بیان کرد: تمامی زیستگاه های هوبره در سیستان و بلوچستان تحت نظارت سازمان حفاظت محیط زیست قرار دارد و تیم های حفاظتی در صورت شکار غیر مجاز این پرنده با متخلفان بشدت برخورد می کنند.

وی افزود: همچنین در مناطق آزادی که بعضا هوبره در آن جا حضور دارند همیاران زیست محیطی در حفاظ و نگهداری از این نوع گونه نادر کوشا هستند که با تلاش آنان شاهد کمترین میزان آسیب به مهمانان سیستان و بلوچستان بوده ایم.

مدیر کل حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان بیان کرد:متاسفانه برخی افراد بومی به سبب ناآگاهی و برخی از اعراب مقیم کشرهای حاشیه خلیج فارس با سفر به این استان اقدام به شکار این پرنده می کنند که بارها و بارها دستگیر و با آنان برخورد شده است.

وی افزود: همچنین این افراد در مناطق زیستی هوبره اقدام به تله گذاری می کنند که با هوشیاری و نظارت دقیق ماموران محیط زیست تله جمع آوری می شود.

همتی معتقد است: هوبره پرنده ای که در کنار شرایط خاص محیط زیست استان، زیبایی دو چندانی را به اکوسیستم منطقه می بخشد و همگان باید در راه نگهداری از این گونه کوشا باشند.

وی افزود: هر ساله هوبره ها تا اواخر اسفندماه سیستان و بلوچستان را به عنوان اسکان موقت خود می پذیرند و با شروع فصل بهار شاهد خروج شش ماهه آنان از این سرزمین هستیم.

به امید روزی که زندگی هوبره در زیست بوم ها خالی از اضطراب و نگرانی باشد.

منبع : سایت سازمان حقاظت محیط زیست

معنی نام کشورهای جهان

در اینجا معنی نام کشورهای جهان در جلوی نام آنها آمده و زبانی که ریشه این نام در اصل از آن گرفته شده در میان پرانتز آورده شده است:

ایران : سرزمین نجیب زادگان (آریاییان) (فارسی دری)

آذربایجان :آتورپاتکان{نگهدار آتش}(فارسی/ دری)

آرژانتین :سرزمین نقره(اسپانیایی)

آفریقای جنوبی :سرزمین بدون سرما(آفتابی) جنوبی(لاتین،یونانی)

آفریقای مرکزی :سرزمین بدون سرما(آفتابی) مرکزی(لاتین،یونانی)

آلبانی: سرزمین کوهنشینان

آلمان :سرزمین همه مردان یا قوم ژرمن(فرانسوی – ژرمنی)

آنگولا :از واژه نگولا که لقب فرمانروایان محلی بود

اتریش : شاهنشاهی شرق (ژرمنی)

اتیوپی : سرزمین چهره سوختگان (یونانی)

ارمنستان : سرزمین فرزندان ارمن،نام نبیره ی نوح"ع"(فارسی/ دری)

ازبکستان : سرزمین خودسالارها (سغدی-ترکی-فارسی/ دری)

اسپانیا : سرزمین خرگوش کوهی (فنیقی)

استرالیا : سرزمین جنوبی (از لاتین)

استونی : راه شرقی (ژرمنی)

اسکاتلند :سرزمین اسکات ها{در لاتین قوم گائل را گویند}(لاتین)

افغانستان :سرزمین قوم افغان(دری فارسی)

اکوادور :خط استوا (اسپانیایی)

الجزایر :جزیره ها(عربی)

السالوادور :رهایی بخش مقدس(اسپانیایی)

امارات متحده عربی :شاهزاده نشین های یکپارچه عربی(عربی)

اندونزی :مجمع الجزایر هند(فرانسوی)

انگلیس :سرزمین قوم آنگل(ژرمنی)

اوروگوئه :شرقی

اوکراین :منطقه مرزی(اسلاوی)

ایالات متحده امریکا :از نام آمریگو وسپوچی دریانورد ایتالیایی

ایتالیا : شاید به معنی ایزد گوساله (یونانی)

ایرلند : سرزمین قوم ایر (شاید هم معنی با آریا) (انگلیسی)

ایسلند : سرزمین یخ (ایسلندی)

باهاما : دریای کم عمق یا ریشدارها(اسپانیایی)

بحرین : دو دریا (عربی)

برزیل : چوب قرمز

بلژیک : سرزمین قوم بلژ (از اقوام سلتی)، واژه بلژ احتمالاً معنی زهدان و کیسه میداده.

بلیز : یا از نام دزدی دریایی به نام والاس یا از واژهای بومی به معنای آب گل آلود

بنگلادش : ملت بنگال (بنگلادشی)

بوتان : تبتی تبار

بوتسوانا : سرزمین قوم تسوانا

بورکینافاسو : سرزمین مردم درستکار (از زبانهای موره –دیولا)

بولیوی : از نام سیمون بولیوار مبارز رهایی بخش آمریکای لاتین

پاراگوئه : این سوی رودخانه

پاکستان : سرزمین پاکان

پاناما :جای پر از ماهی(زبان کوئِوا )

پرتغال : بندر قوم گال (از اقوام سلتی) (لاتین)

پورتوریکو : بندر ثروتمند (اسپانیایی)

تانزانیا :این نام از همامیزی تانگانیگا(سرزمین دریاچه تانگا) + زنگبار است

تایلند :سرزمین قوم تای

ترکمنستان : سرزمین ترک مانندها

ترکیه : سرزمین قویها (ترکی با پسوند عربی)

جامائیکا : سرزمین بهاران

جیبوتی : شاید به پادری بافته از الیاف نخل می گفتند(زبان آفار)

چاد : دریاچه ( زبان بورنو)

چین :سرزمین مرکزی(چینی)

دانمارک : مرز قوم "دان "

دومینیکن : کشور دومینیک مقدس (اسپانیایی)

روسیه : کشور روشن ها، سپیدان (شاید از ریشه سکایی"راؤش" )

روسیه سفید (بلاروس ):درخشنده(روس) سفید(روسی)

رومانی : سرزمین رومی ها

زلاند نو :زلاند جدید(زلاند نام یکی از استان های هلند به معنای دریاست)

ژاپن : سرزمین خورشید تابان (ژاپنی)

سریلانکا : جزیره باشکوه (سنسکریت)

سلیمان جزایر :از نام حضرت سلیمان

ترین ها در ایران !!

رتبه های اول ایران در دنیا



۱- بیشترین تولید پسته


2- بیشترین تولید خاویار


3- بیشترین تولید خانواده توت


4- بیشترین تولید زعفران (80% کل تولید جهانی)


5- بیشترین تولید زرشک


6- بیشترین تولیدمیوه آلویی (از قبیل شفت وگیلاس وغیره )


7- بالاترین دمای ثبت شده روی سطح زمین (70.7 درجه سانتیگرد در کویر لوت)


8- بیشترین تلفات انسانی در سرما و کولاک برفی (4000 نفر در کولاک سال 1350 کشته شدند، میزان بارش برف 8 متر در 5 روز)


9- بزرگترین واردکننده گندم


10- بیشترین فرار مغز ها


11- بیشترین نسبت زن به مرد در مدارس و دانشگاه ها 1.23 زن در مقابل هر مرد)


12- بالاترین میزان تشعشات زمینی، با شدت سالانه 260 میلی سیورت در رامسر (مقایسه= یک عکس رادیوگرام سینه 0.05 میلی سیورت، میدانهای اطراف چرنوبیل 25 میلی سیورت)


13- بیشترین تعداد زمینلرزه های بزرگ (بالای 5.5 ریشتر)


14- دقیقترین تقویم دنیا (تقویم جلالی)


15- بیشترین مصرف تریاک و هرویین (امریکا بیشترین مصرف کوکایین را دارد)


16- بیشترین تعداد تغییر پایتخت در طول تاریخ (تهران سی و دومین پایتخت ایرانست)


17- کهنترین کشور دنیا (تاسیس شده در 3200 سال قبل از میلاد مسیح)


18- میزبان بزرگترین جمیعت مهاجر جهان (اکثرا عراقی و افغان)


19- بزرگترین تولید کننده فیروزه


20- بزرگترین منابع روی در جهان


21- بزرگترین تولید کننده و صادر کننده فرش های دست بافت (75% کل تولید جهانی)


22- بیشترین شتاب پیشرفت تولید علم و تکنولوژی در جهان (340000% رشد در طول 37 سال 1349-1387، شتاب رشدی یازده برابر متوسط جهان در سال 1388, رشد سالانه کنونی 25.7%)


23- بزرگترین سیستم بانکی اسلامی (کل سرمایه 236 میلیارد دلار)


24- بالاترین میزان وابستگی به انرژی (بیشترین اتلاف انرژی در جهان)


25- بزرگترین منابع انرژی هیدروکربن (گاز و نفت با هم، با ارزش 14000 میلیارد دلار بر حسب قیمت جهانی 75 دلار هر بشکه نفت)


26- بالاترین تناسب ذخایر به تولید برای نفت در جهان(با میزان تولید کنونی ایران معادل 89 سال ذخایر نفتی دارد)


27- ارزانترین پایتخت جهان (طبق تحقیق شبکه خبری سی ان ان تهران ارزانترین پایتخت جهانست)


28- بزرگترین فوران چاه نفت در تاریخ (نشت چاه نفتی قم در سال 1335 سه ماه ادامه داشت با فوران روزی 125000 بشکه نفت، ارتفاع فوران 52 متر، مقایسه با نشت نفتی خلیج مکسیکو با خروج سه ماه 53000 بشکه در روز


29- بالاترین آلودگی دی اوکسید گوگرد در هوای شهری


30- قدیمیترین منبع مصنوعی یا ساختگی آبی جهان با قدمت 2700 سال (قنات گناد آباد هنوز هم آب 40000 نفر را فراهم میکند)


31- بزرگترین مجموعه جواهرات در جهان (جوهرات شاهی ایران در موزه بانک مرکزی ایران بزرگترین گنجینه جوهرات جهانست)


32- کهنترین امپراتوری جهان (هخامنشیان اولین ابرقدرت تاریخ بودند و در اوج قدرت بر 44% کل جمیعت جهان حکومت میکردند که این بالاترین درصد جمیعت تحت یک دولت در تاریخ هم هست.


33- بالاترین رشد مصرف گاز طبیعی


34- بیشترین رشد تعداد خودروهای گازسوز


ماهواره ها



انواع ماهواره ها

ماهواره ها بر اساس ماموریت هایشان طبقه بندی می شوند. 

1-ماهواره های تحقیقات علمی اطلاعات را به منظور بررسی های کارشناسی جمع آوری می کنند. این ماهواره ها اغلب به منظور انجام یکی از سه ماموریت زیر طراحی و ساخته می شوند. (1) جمع آوری اطلاعات مربوط به ساختار، ترکیب و تاثیرات فضای اطراف کره زمین. (2) ثبت تغییرات در سطح و جو کره زمین. این ماهواره ها اغلب در مدارهای قطبی در حرکتند. (3) مشاهده سیارات، ستاره ها و اجرام آسمانی در فواصل بسیار دور. بیشتر این ماهواره ها در ارتفاع کوتاه در حرکتند. ماهواره های مخصوص تحقیقات علمی حول سیارات دیگر، ماه و خورشید نیز حضور دارند.

2-ماهواره های هواشناسی
به منظور مطالعه بر روی نقشه های هواشناسی و پیش بینی وضعیت آب و هوا کمک می کنند. این ماهواره ها قادر به مشاهده وضعیت اتمسفر مناطق گسترده ای از زمین می باشند.بعضی از ماهواره های هواشناسی در مدارهای سان سینکرنوس، قطبی، در حرکتند که توانایی مشاهده بسیار دقیق تغییرات در کل سطح کره زمین را دارند. آنها می توانند مشخصات ابرها، دما، فشار هوا، بارندگی و ترکیبات شیمیایی اتمسفر را اندازه گیری نمایند. از آنجا که این ماهواره ها همواره هر نقطه از زمین را در یک ساعت مشخص محلی مشاهده می کنند دانشمندان با اطلاعات به دست آمده قادر به مقایسه دقیق تر آب و هوای مناطق مختلفند. ضمنا شبکه جهانی ماهواره های هواشناسی که در این مدارها در حرکتند می توانند نقش یک سیستم جستجو و نجا ت را بر عهده گیرند. آنها تجهیزات مربوط به شناسایی سیگنال های اعلام خطر در همه هواپیما ها و کشتی های خصوصی و غیر خصوصی را دارا هستند.
بقیه ماهواره های هواشناسی در ارتفاع های بلندتر در مدارهای ژئوسینکرنوس قرار دارند. از این مدارها، آنها می توانند تقریبا نصف کره زمین و تغییرات آب و هوایی آن را در هر زمان مشاهده کنند. تصاویر این ماهواره ها مسیر حرکت ابرها و تغییرات آنها را نشان می دهد. آنها همینطور تصاویر مادون قرمز نیز تهیه می کنند که گرمای زمین و ابرها را نشان می دهد.

3-ماهواره های ارتباطی در واقع ایستگاه های تقویت کننده سیگنال ها هستند، از نقطه ای امواج را دریافت و به نقطه ای دیگر ارسال می کنند. یک ماهواره ارتباطی می تواند در آن واحد هزاران تماس تلفنی و جندین برنامه شبکه تلوزیونی را تحت پوشش قرار دهد. این ماهواره ها اغلب در ارتفاع های بلند، مدار ﮋئوسینکرنوس و بر فراز یک ایستگاه در زمین قرار داده می شوند. یک ایستگاه در زمین مجهز به آنتنی بسیار بزرگ برای دریافت و ارسال سیگنال ها می باشد. گاهی چندین ماهواره که دریک شبکه و درمدارهای کوتاهترقرار گرفته اند، امواج را دریافت و با انتقال دادن سیگنال ها به یکدیگر آنها را به کاربران روی زمین در اقصی نقاط آن می رسانند. سازمانهای تجاری مانند تلویزیون ها و شرکت های مخابراتی در کشورهای مختلف از کاربران دائمی این نوع ماهواره ها هستند.

4-ماهواره های ردیاب که کلیه هواپیماها، کشتی ها و خودروها بر روی زمین قادربه مکان یابی با دقت بسیار زیاد خواهند بود. به علاوه اشخاص عادی نیز میتوانند از شبکه ماهواره های ردیاب بهره مند شوند.در واقع سیگنال های این شبکه ها (GPS)در هر نقطه ای از زمین قابل دریافتند.دستگاه های (GPS)دریافت کننده، سیگنال ها را حداقل از سه ماهواره فرستنده دریافت و پس از محاسبه کلیه سیگنال ها، مکان دقیق را نشان می دهند.

5-ماهواره های مخصوص مشاهده زمین به منظور تهیه نقشه و بررسی کلیه منابع سیاره زمین و تغییرات ماهیتی چرخه های حیاتی در آن، طراحی و ساخته می شوند. آنها در مدارهای سان سینکرنوس قطبی در حرکتند. این ماهواره ها دائما در شرایط تحت تابش نور خورشید مشغول عکس برداری از زمین با نور مرئی و پرتوهای نا مرئی هستند.رایانه ها در زمین اطلاعات به دست آمده را بررسی و مطالعه می کنند. دانشمندان به کمک این ماهواره معادن و مراکز منابع در زمین را مکان یابی وظرفیت آنها را مشخص می کنند.همینطور می توانند به مطالعه بر روی منابع آبهای آزاد و یا مراکز ایجاد آلودگی و تاثیرات آنها و یا آسیب های جنگل ها و مراتع بپردازند.

6-ماهواره های تاسیسات نظامی مشتمل از ماهواره های هواشناسی، ارتباطی، ردیاب و مشاهده زمین می باشند که برای مقاصد نظامی به کار می روند.برخی از این ماهواره ها که به ماهواره های جاسوسی نیز شهرت دارند قادر به تشخیص دقیق پرتاب موشکها، حرکت کشتی ها در مسیر های دریایی و جابجایی تجهیزات نظامی در روی زمین می باشند.
  

برنامه‌ریزی آمایش سرزمین

از مسائل مهم و کلیدی که در کنار برنامه‌ریزی‌های کلان و بخشی باید مستقلاً به آن پرداخت، «برنامه‌ریزی آمایش سرزمین» و «برنامه‌ریزی منطقه‌ای» است. برنامه‌ریزی آمایش سرزمین، روند جامعی از برنامهریزی منطقه‌ای را ارائه می‌کند. این شکل از برنامه‌ریزی برای به‌کارگیری برنامه‌ریزی منطقه‌ای در سطح یک کشور بهترین مکمل برای برنامه‌ریزی کلان و بخشی است. برنامه‌ریزی آمایش سرزمین چون با دیدی وسیع و همه‌جانبه به فضای ملی نگاه می‌کند، همة مناطق کشور را باحوصله و دقت و از جهات مختلف مورد مطالعه و شناسایی قرار می‌دهد. سپس بر اساس توانمندی‌ها، قابلیت‌ها و استعدادهای هر منطقه باتوجه به یکنواختی و هماهنگی اثرات نتایج عملکردهای ملی آن‌ها در سطح ملی، نقش و مسئولیت خاصی را به هر منطقه محول می‌کند.
مهم‌ترین خصوصیات آمایش سرزمین، جامع‌نگری، دوراندیشی، کل‌گرایی، کیفیت‌گرایی و سازماندهی فضای کشور است. هدف آمایش سرزمین، توزیع بهینة جمعیت و فعالیت در سرزمین است، به‌گونه‌ای که هر منطقه متناسب با قابلیت‌ها، نیازها و موقعیت خود از طیف مناسبی از فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی برخوردار باشد و جمعیتی متناسب با توان و ظرفیت اقتصادی خود بپذیرد. به عبارت دیگر، هدف کلی آمایش سرزمین عبارت است از سازماندهی فضا به‌منظور بهره‌وری مطلوب از سرزمین در چهارچوب منافع ملی.
آمایش سرزمین زیربنای سازماندهی توسعة منطقه‌ای است و به بیانی دیگر ابزار اصلی برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری‌های منطقه‌ای و ملی است. آمایش سرزمین، زمینة اصلی تهیة برنامه‌های توسعه اقتصادی‌-‌اجتماعی هر منطقه را فراهم می‌آورد و ابزار اصلی تلفیق برنامه‌ریزی‌های اقتصادی و اجتماعی با برنامه‌ریزی‌های فیزیکی و فضایی خواهد بود. از آن‌جا که برای تحقق اهداف توسعه، باید همة منابع اجتماعی را اعم از منابع انسانی، اقتصادی و منابع فضایی و محیطی به‌ کار گرفت و به‌کارگیری همة این‌ها مستلزم برنامه‌ریزی است، لذا آمایش سرزمین مبنای طرح‌ها و برنامه‌های جامع توسعه بوده و پیوند دهندة برنامه‌ریزی‌های اقتصادی، اجتماعی و فضایی یا مجموع آنان در قالب برنامه‌ریزی جامع و در مقیاس ملی و منطقه‌ای است.
در بحث آمایش سرزمین، مقولة «فضا» و تحلیل قانونمندی‌های حاکم بر شکل‌گیری آن، کلیدی‌ترین نقش را در برنامه‌ریزی دارد. به‌طور کلی در مورد فضا برداشت‌ها و تعابیر مختلفی وجود دارد، اما در مجموع می‌توان گفت فضا دربرگیرنده و حاصل روابط متقابل اقتصادی‌ـ‌اجتماعی بخشی از جامعه در محیط مشخصی از سرزمین است و سازمان فضایی تبیین روابط بین انسان و فضا و فعالیت‌های انسان در فضا است. سازمان فضایی سیمای کلی و چگونگی پراکنش و اسکان جمعیت و توزیع استقرار و ساختار اقتصادی ‌ـ ‌اجتماعی و کنش‌های متقابل بین آن‌ها را مشخص می‌سازد.



تحلیل چگونگی سازمان فضایی کشور از ضرورت‌های زیر ناشی می‌شود:


با شناخت عوامل مؤثر و نیز چگونگی سازمان‌یابی فضا، می‌توان قانونمندی‌های سازمان دادن فضا را دریافت تا از این طریق توسعة ارادی و هدایت شدة فضای کشور ممکن گردد.
با شناخت سیمای موجود و ویژگی‌های فضای ملی می‌توان به نقاط قوت و ضعف آن پی برد و در جهت سازماندهی دوبارة وضع موجود اقدام نمود.
با شناخت روند سازمان‌یابی فضا می‌توان دریافت که تحولات ملی به چه سمت و سویی گرایش دارد و در نتیجه، در توافق با استراتژی توسعة کشور هست یا نه.
همچنین می‌توان نتیجه گرفت که در برنامه‌ریزی فضای ملی، کدام روندها را باید تقویت یا تضعیف کرد یا به وجود آورد. عواملی که منجر به شکل‌گیری یک سرزمین یا یک فضا (عوامل ارادی و غیر ارادی) می‌شود، عبارتند از عوامل ارادی یا غیر ارادی.
عوامل غیر ارادی عواملی هستند که ارادة انسان، حداقل در شرایط حاضر نقش تعیین‌کننده‌ای در تغییر و تحول آن‌ها ندارد. این عوامل را به‌نوبة خود به دو گروه جغرافیایی طبیعی و جغرافیایی تاریخی تقسیم می‌کنند.
عوامل ارادی بالطبع به عواملی اطلاق می‌شود که تحت تأثیر تصمیم و ارادة انسان (جامعة بشری) قابلیت تغییر و تحول بسیار دارد. این عوامل را نیز در سه گروه ساختار اقتصادی، ویژگی‌های فرهنگی و سیاسی و نظامی و تغییر و تحولات فراملی طبقه‌بندی می‌کنند.
ساختار اقتصادی: شیوه و ترکیب تولید، اولویت‌ها در تخصیص منابع، سیاست‌های وارداتی و صادراتی باعث شکل‌گیری مراکز تولید و مصرف، قطب‌های صنعتی و نواحی کشاورزی و مراکز دادوستد می‌شود که از اصلی‌ترین عوامل شکل‌گیری سرزمین است.
ویژگی‌های فرهنگی و سیاسی و نظامی: رونق اقتصادی و به‌تبع آن رشد و توسعة شهرهای مشهد و قم به‌دلیل عنایت مردم به اماکن متبرکه، ایجاد و توسعة شهرهایی چون زاهدان، یاسوج و شهرکرد و برخی از شهرهای غرب کشور بر اساس ملاحظات سیاسی و توسعة بندر چابهار بر اساس ملاحظات نظامی، نمونه‌هایی از شکل‌گیری سرزمین بر اساس عوامل غیر ارادی است.
تغییر و تحولات فراملی: جنگ 8 سالة ایران و عراق و محدودیت‌های بالقوه‌ای که پس از جنگ نیز همواره از سوی همسایة غربی وجود داشته، اضمحلال حکومت اتحاد جماهیر شوروی و ایجاد جمهوری‌های مستقل در شمال کشور که باب تازه‌ای در مناسبات اقتصادی و اجتماعی با ایران را گشوده‌اند یا تحولات مربوط به افغانستان در نوار شرقی کشور و ... هر یک به‌نوبة خود در دوره‌های زمانی میان‌مدت و بلندمدت باعث ایجاد تغییرات در این مناطق خواهد شد.
برنامه‌ریزی منطقه‌ای، افزون بر جهت تنظیم و هماهنگ‌کردن برنامه‌های مختلف اقتصادی‌ـ‌اجتماعی با نیازها و امکانات محلی، فرآیندی است در جهت مشارکت مردم و مناطق در برنامه‌ریزی و فراهم آوردن موجبات برنامه‌ریزی از پایین به بالا در جهت انطباق برنامه‌های کلان ملی با ویژگی‌های ناحیه‌ای.
برنامه‌ریزی منطقه‌ای از نظر جغرافیا و فضا، وجوه مشترک فراوانی با آمایش سرزمین دارد. تجارب جهانی نیز حکایت از این واقعیت دارد که این دو (برنامه‌ریزی منطقه‌ای و آمایش سرزمین) باید در کنار هم و بلکه برنامه‌ریزی منطقه‌ای در چهارچوب آمایش سرزمین انجام پذیرد.

سالی ۵ میلیارد تن خاک حاصلخیز ایران تباه می‌شود

هر سال بیش از ۵ میلیارد تن خاک حاصلخیز ایران در نتیجه جاری شدن سیلاب و فرسایش خاک در پشت سدهای کشور جمع می‌شود. این رقم برابر است با حجم آبی که سدی به بزرگی سد امیرکبیر می‌تواند در پشت خود ذخیره کند.

علی سلاجقه رئیس سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری ایران در یک همایش دولتی ضمن طرح مشکل انباشت خاک‌های حاصلخیز در پشت سدهای ایران، پیشنهاد کرده است که به جای ایجاد سدهای بزرگ روی استخراج منابع آبی که هدر می‌رود سرمایه‌گذاری شود.

زیان‌های زیست‌محیطی سدها


سلاجقه گفته است:«سالانه ۱۵۰ میلیارد متر مکعب آب در زاگرس تولید می‌شود که بعد از قعر خلیج فارس بیرون می‌آید و کشورهای عربی با همکاری آمریکا این آب شیرین را از خلیج فارس برداشت می‌کنند.» وی توصیه کرده که به جای سرمایه‌گذاری روی سدها، طرح‌هائی برای مهار و بهره‌برداری از آب‌هائی که هدر می‌رود اجرا شود.


انباشت خاک‌های حاصلخیز در پشت سدهای بزرگ، در کنار مشکلات زیست‌محیطی، لایروبی دائمی سدها را ضروری می‌کند که هزینه سنگینی دارد. عدم لایروبی سدها، به مرور زمان سبب می‌شود که بازدهی آن‌ها کاهش یابد. رئیس سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری ایران در همایش ملی مدیریت حریق در منابع طبیعی گفته است:«فرسایش خاک در کشور به حدی است که سالانه یک سد به حجم سد امیر کبیر بایگانی می‌شود.»

مخالفان سدسازی چه می‌گویند؟

ایجاد سدهای بزرگ، نه تنها در ایران، بلکه در سراسر جهان مخالفان زیادی دارد. در سال ۱۹۹۷ نخستین نشست بین‌المللی حفاظت از رودخانه‌ها با حضور نمایندگان ۲۰ کشور جهان در شهر "کارتی با"‌ی برزیل تشکیل شد. شرکت‌‌کنندگان این نشست، روز ۱۴ مارس را به عنوان روز جهانی حفاظت از رودخانه‌ها و مخالفت با سدسازی نام نهادند.

طرفداران محیط زیست در ایران نیز، هرسال در روز ۱۴ مارس، (۲۴ اسفند) کنفرانس‌ها و سمینارهائی برگزار می‌کنند و به بررسی تاثیر سدسازی بر وضعیت رودخانه‌های ایران می‌پردازند.

سال گذشته، عباس محمدی مدیر گروه دیده‌بان کوهستان از سدها به عنوان «یکی از عوامل مخرب محیط‌های کوهستانی و طبیعت ایران» نام برد. وی گفت:«سازندگان و حامیان سدسازی چنان چهره دروغین و تقدیس شده‌ای از سدسازی ساخته‌اند و آن‌را معادل آبادانی جا زده‌اند که همه می‌پندارند زندگی بدون سد ممکن نیست.»

مدیر گروه دیده‌بان کوهستان ایران، همان زمان در مصاحبه‌ای با دویچه وله گفت:«رودخانه‌ای که در مسیر طبیعی خودش حرکت می‌کند یک اکوسیستم بارور است و این اکوسیستم، چه از لحاظ طبیعی و چه از لحاظ اقتصادی، برای انسان مفید است. تجربه نشان داده که دست‌کاری در سیستم رودخانه‌ها هم روی موجودات زنده غیرانسانی و هم روی انسان‌ها تاثیر منفی دارد.»

بازده پائین و زیان‌سنگین

به گفته عباس محمدی، «آمار رسمی نشان‌می‌دهد که سدهای موجود ایران، با هزینه سنگینی که به کشور تحمیل کرده‌اند، تنها ۵ درصد برق ایران را تامین و حدود ده درصد اراضی کشاورزی را آبیاری می‌کنند. اما ایجاد همین سدها سبب شده است که تمام رودخانه‌های مهم ایران آسیب ببینند.»

مدیر دیده‌بان کوهستان‌های ایران، معتقد است یکی از دلایل گسترش سدسازی در ایران، منافع سرشاری است که سدها برای پیمانکاران و مدیران امضا کننده قراردادها ایجاد می‌کنند.

محمدی در مصاحبه سال پیش خود به دویچه‌وله گفت:«ما در ایران حدود ۳۰۰ شرکت سدسازی داریم. در جائی مثل بلوچستان که رودخانه در آن وجود ندارد، حدود ۳۰ تا ۴۰ سد در دست ساختمان است. در کویر مرکزی ایران، جائی که تنها ۱۰ تا ۱۲ درصد آب کشور در آن‌جاری است، بیش از ۲۰۰ سد ساخته شده یا در دست احداث است. برای برخی محافل تنها ساخت و ساز مهم است، نه نتیجه‌ای که از این ساخت و سازها حاصل می‌شود.»


منبع : دویچه وله