..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..
..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..

..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..

منابع طبیعی-بیابان زدایی-محیط زیست

ویژگی های زمانی و مکانی خشکسالی

خشکسالی ها ویژگی های متعددی دارند که عبارتاند از:

1-آغاز، تداوم و پایان خشکسالی 
خشکسالی غالبا به عنوان یک پدیده خزنده توصیف میشود و برخلاف سیل و بارندگی که شما میدانید چه زمانی شروع شده، چه زمانی خاتمه پیدا کرده و در چه محدودهای بوده است توصیف زمانی و مکانی خشکسالی بسیار مشکل است (علیزاده 1385). به طور کلی تشخیص زمان آغاز و خاتمه خشکسالی مسئله بسیار مشکلی است. اصولاً زمان آغاز خشکسالی عمدتاً به تعریف مورد استفاده وابسته است. در حالت کلی می توان گفت زمان آغاز خشکسالی، زمانی است که ذخیره رطوبتی چه در محیط خاک (خشکسالی کشاورزی) و چه در مخازن آبی(خشکسالی هیدرو لوژیک) خاتمه یافته باشد. از طرف دیگر انتهای خشکسالی نیز مسأله قابل توجهی محسوب می شود. پایان خشکسالی نسبت به زمان آغاز محسوستر است. در امر کشاورزی، پایان خشکسالی، زمانی است که نزول باران، رطوبت مورد نیاز خاک را تأمین نماید (شفیع زاده 1389). زمان آغاز تا پایان خشکسالی که به عنوان دوره تداوم خشکسالی در نظر گرفته میشود، یکی از ویژگیهای اساسی خشکسالی محسوب میگردد. ممکن است مقیاس زمانی دوره تداوم خشکسالی از روز و ماه تا سال تفاوت نماید. هر قدر دوره تداوم خشکسالی طولانی تر شود، ذخایر آب منطقه تحت خطر جدی قرار گرفته و به همین جهت شدت خشکسالی رخ داده  افزایش می یابد (اسدی زارچ 1388).
تداوم خشکسالی به بازه زمانی بین آغاز و پایان یک رخداد خشکسالی اطلاق شده و از نظر تعیین میزان اثرات و پیامدها به اندازه شدت خشکسالی اهمیت دارد. به عنوان نمونه یک خشکسالی با شدت نسبتا کم یا یک خشکسالی بین فصلی ، اگر در فاصله زمانی که یک محصول خاص در دوره رشد و شکوفایی خود به کمبود رطوبت حساس و شکننده است رخ دهد، در مقایسه با یک خشکسالی با شدت و تداوم زمانی طولان یتر و بحرانی تر در چرخه زراعی آثار زیانبار و مخرب بیشتری دارد( WMO و GWP .2001).

2-شدت خشکسالی
شدت خشکسالی معمولی ترین و رایج ترین ویژگی خشکسالی است که به انحراف یک شاخص از حالت نرمال آن اشاره دارد. تعیین یک آستانه مشخص برای بیان شدت، گامی جهت تشخیص زمان آغاز، پایان، تداوم و گستره مکانی خشکسالی است. زمان بندی و تداوم با تعیین زمان تقریبی آغاز و پایان خشکسالی تعیین می شود. تعامل یا برهمکنش متقابل خشکسالی و اجزاء در معرض آن شامل مردم، اراضی کشاورزی، ذخایر و منابع آب و ... و نیز میزان آسیب پذیری این اجزاء نسبت به خشکسالی، میزان تأثیرپذیری را معین می سازد. اهمیت شدت به حدی است که پایش، ارزیابی و پیشبینی این پدیده بدون توجه به شدت آن چندان مفید نیست ( WMO و GWP .201).
میزان کمبود آب در هر گام زمانی (مثلاً ماهانه) از یک دوره خشکسالی نسبت به آستانه معین، شدت خشکسالی نامیده میشود (شارما 2000). بر اساس تعریف هر قدر میزان کمبود بارندگی نسبت به شرایط میانگین کمتر باشد، به همان اندازه تأثیر خشکسالی نمود عینی بیشتری پیدا میکند (علیزاده 1235). علاوه بر این، میزان استمرار حالت خشکسالی در یک منطقه نیز گویای شدت خشکسالی در همان منطقه است، یعنی در شرایطی که خشکسالی تنها برای یک ماه استمرار داشته باشد احتمال دارد بارش ماه بعد، میزان کمبود ماه مزبور را جبران نماید، ولی اگر ماه بعدی نیز خود نسبت به شرایط طبیعی کمبود داشته باشد، به مراتب در شدت بخشیدن به حالت خشکسالی مؤثر خواهد بود (قویدل رحیمی و همکاران 1384). میزان کاستی در متغیر مورد مطالعه و همچنین زمان استمرار آن بیانگر شدت خشکسالی است. به همین منظور برای مشخص ساختن این عامل در مطالعه خشکسالی، محققان با استفاده از نمایههای مختلف سعی میکنند درجه ناهنجاری منفی متغیر مورد مطالعه را نیز مد نظر قرار دهند. انتخاب نمایههای SPI ، RDI ، EDI و SPEI در پژوهش حاضر عمدتا به همین دلیل بوده است. زیرا در محاسبه ی آنها فاکتورهای متعدد اقلیمی که هر یک به نوعی بیانگر شدت خشکسالی هستند استفاده می شود ( اسدی زارچ 1388).
تحقیقات انجام گرفته نشان میدهد که درصد فراوانی وقوع خشکسالی و شدت آن در کشور بسیاربالا بوده که بیشترین فراوانی با 50 درصد متعلق به منطقه بندرعباس می باشد و پس از آن به ترتیب، زابل 46.7 % ، زاهدان 43% ،  یزد 42% ، ایرانشهر 40% ،  کرمان 27 % ، دارای خشکسالی است که همگی جزو مناطق خشک ایران محسوب می شوند. بطورکلی پراکندگی جغرافیائی مجموع درصد خشکسالی محاسبه شده درنواحی جنوبی کشور از گستردگی زیادتری برخوردار است و هرچه از بخش های جنوبی و مرکزی کشور فاصله گرفته می شود از شدت و فراوانی خشکسالی ها نیز کاسته می شود (فتاحی و صداقت کردار 1386). دلیل این امر، تاثیر سیستم های پرفشار جنب حاره ای است که مقادیر بارندگی بخش های جنوبی کشور را نسبت به بخش های شمالی و غربی به طور محسوس کاهش داده و مانع ازتأثیر سیستم های شمالی و غربی به این مناطق می شود (مبین 1392).

3-فراوانی خشکسالی 
فراوانی خشکسالی نیز از ویژگیهای مهم مورد مطالعه در بررسی خشکسالی یک منطقه بشمار میآید که در مقیاس های مختلف زمانی (سالانه، ماهانه و فصلی) محاسبه می شود. با توجه به وجود شدت های مختلف خشکسالی، بررسی فراوانی می تواند برای هر یک از این شدت ها به طور جداگانه صورت گیرد. همچنین محاسبه توزیع فراوانی در شدت های مختلف می تواند در ارزیابی قابلیت منطقه مورد مطالعه نسبت به شدت های مختلف خشکسالی کاربرد داشته باشد. در سالهای اخیر تعدادی از محققین روش هایی را برای محاسبه دوره بازگشت خشکسالی ها ارائه کرده اند(چونگ 12 و همکاران 2000 ، فرناندز و همکاران 1999، ژورنل و همکاران 2003).

4-وسعت منطقه ای خشکسالی
اینکه خشکسالی در چه وسعتی روی دهد و اثرات آن تا چه حدی فراتر رود خود مسأله مهمی است. اصولا رخداد خشکسالی می تواند در منطقه ای با وسعت چند صد کیلومتر مربع اتفاق افتد ولی ممکن است شدت و دوره تداوم آن در سراسر منطقه یکسان نباشد. خشکسالی قارهای که خصوصا در مناطق خشک اتفاق می افتد در ناحیه وسیعی که صدها، بلکه هزاران کیلومتر مربع را می پوشاند، گسترش پیدا میکند. در خصوص وسعت تحت شعاع پیامدهای ناشی از خشکسالی به نمونه های متعددی میتوان اشاره نمود. به عنوان مثال در نتیجه شدت و تداوم خشکسالی ها، طوفان های گرد و غبار صحرای بزرگ آفریقا در دهه 1970 از چنان قدرت و سرعتی
برخوردار شدند که ریزغبارهای ناشی از آن با طی هزاران کیلومتر مسیر، به اروپای غربی و مرکزی رسیدند. ورود این ریزغبارها و گسترش آنها در این مناطق اثرات مهمی بر شرایط تابشی و تغییر در تابش خورشیدی دریافت شده به سطح زمین داشته است )وارنر 2004).

5-دوره تناوبی رخداد خشکسالی
بررسی های مربوط به احتمال تکرار خشکسالی ها و سایر پدیده های طبیعی به صورت رخدادهای نامنظم، بخش زیادی از تحقیقات محققان را به خود اختصاص داده است، به طوری که بیش از 1000 مقاله در رابطه با ارتباط رخدادهای آب و هوایی با سیکل یازده ساله کلف های خورشیدی تهیه شده است (بران و رادیر 1985).
کلف های خورشیدی لکه هایی هستند که به دلیل اختلاف درجه حرارت در سطح خورشید، به صورت لکه های سیاهی به نظر می رسند. چگونگی پیدایش این لکه ها هنوز به درستی شناخته نشده است و بیشتر تصور می شود که زبانه کشیدن و در هم پیچیدن توده های گاز مشتعل از خورشید باعث پدید آمدن آن گردد. با بررسی های انجام گرفته، امروزه رابطه میان لکه های خورشیدی با برخی از پدیده های زمینی به اثبات رسیده است (جعفری بهی 1387). در رابطه با تناوب رخدادهای خشکسالی، برخی از محققان علاوه بر تناوب 11 ساله به دوره 22 ساله پی برده اند. برخی محققان نیز به دوره تناوبی بیشتری اشاره کرده اند. با توجه به مطالعات زیادی که در این زمینه انجام شده است هنوز قانونمندی علمی که به طور قطع مورد تأثیر واقع شود عنوان نگردیده است. این گونه مطالعات در کشورهای استرالیا و هند نشان داده اند که هنگام کاهش لکه های خورشیدی یا به دنبال آن، خشکسالی های شدیدی در این مناطق روی داده است (بالم و مولی 1981).

تعاریف و مفاهیم خشکسالی با توجه به اهمیت موضوع

در دهه های اخیر در بین حوادث طبیعی که جمعیت های انسانی را تحت تأثیر قرار داده اند، فراوانی پدیده خشکسالی اقلیمی از نظر درجه شدت، تداوم، فضای تحت تأثیر، تلفات جانی، خسارات اجتماعی-اقتصادی و اکولوژیکی درازمدت در جامعه، بیشتر از سایر بلایای طبیعی بوده است. همچنین تمایز این پدیده با سایر بلایای طبیعی در این است که برخالف سایر بلایا این پدیده بتدریج و در یک دوره زمانی نسبتا طولانی عمل کرده و اثرات آن ممکن است پس از چند سال و با تأخیر بیشتری نسبت به سایر حوادث طبیعی ظاهر شود، بنابراین  چون تعیین دقیق زمان شروع آن کار مشکلی است تا حدودی آنرا یک پدیده و بلیه خزنده می دانند. از سویی چون خشکسالی خلاف سایر بلایای طبیعی کمتر منجر به خسارات ساختاری میشود، مدیریت بحران و کم رسانی در هنگام وقوع این پدیده در مقایسه با سایر پدیده ها مثل سیل پیچیده تر و مشکل تر می باشد. در دهه های اخیر خشکسالی های محیطی بخاطر مداخله بیش از حد انسان در طبیعت، بدتر و وخیمتر نیز شده است.

خشکسالی یکی از مزمن ترین و زیانبارترین بلایای طبیعی محسوب میشود که از دیرباز در پهنه وسیع کشورهای مختلف به خصوص کشورهای مستقر در مناطق گرم و خشک به کرات وقوع یافته و انسان ها اثرات قابل توجه آن را بر منابع آب، کشاورزی، محیط زیست و جنبه های اقتصادی-اجتماعی تجربه کرده اند (یاراحمدی، 1384.)


خشکسالی یک ویژگی طبیعی هر نوع اقلیمی است و ممکن است در هر رژیم آب و هوایی در گوشه و کنار جهان از بیابانها تا جنگلهای بارانی رخ دهد. این پدیده یکی از پر هزینه ترین مخاطرات طبیعی است که درمقیاس و بازه های زمانی گوناگون اتفاق می افتد و اثرات آن بر کلیه جوانب حیاتی، اقتصادی-اجتماعی و حتی سیاسی و فرهنگی جوامع تحت تاثیر، آشکار است. ردپای خشکسالی ها معموال بزرگتر از بالایای دیگر است.شاید هیچ یک از مخاطرات طبیعی دیگر را نتوان به اندازه خشکسالی پایش نمود زیرا آغاز تدریجی و آهسته این رویداد خود فرصتی را فراهم می آورد تا دگرگونی های حاصله و روند تغییرات نمایه های خشکسالی چون بارش، دما، کمیت آبهای سطحی و زیرزمینی را بخوبی مشاهده و مورد سنجش و ارزیابی قرار داد. از این رو یکی از مهمترین علل ارائه و کاربرد نمایه ها و شاخص های خشکسالی در دهه های اخیر، همین ویژگی بوده است. خشکسالی همانند دیگر بلایای طبیعی برحسب شدت، موقعیت و گستره مکانی، تداوم و زمان بندی، تعریف و مشخص و معمولا دامنه ای از فرایندهای هیدرومتئورولوژیکی که آغاز آن کمبود بارش و سپس با محدودیت منابع آب تداوم مییابد را در بر گرفته، و در نهایت شرایطی را پدید می آورد که به صورتی آشکار خشکتر از شرایط نرمال بوده و تا حدی موجب محدودیت رطوبت آب قابل دسترس می شود. پیامد این فرایندها تهدید سامانه های زیستی و آسیب پذیری فزاینده اکوسیستم ها و عناصر متشکله آنها به صورت پسخور های منفی است (WMO و GWP ).

تجارب و مشاهدات جهانی، ناحیه ای و محلی بیانگر آن است که خشکسالی ها می توانند بطور مؤثری بر، تولید برق آبی و صنایع، سلامتی و بهداشت انسان و وضعیت کشاورزی و زراعت، آب و آبیاری، امنیت غذایی، امنیت فردی حیوان، امنیت معیشت (بانوانی که در جستجوی آب مسافت های طولانی پیاده روی می کنند، دسترسی به آموزش دخترانی که جهت یافتن آب فرصت آموختن را از دست می دهند) اثرات منفی گذاشته که البته شدت و میزان این اثرات به اوضاع اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی جامعه تحت تأثیر و میزان آسیب پذیری آنان بستگی دارد.

از میان پدیده های اقلیمی که جوامع و محیط زیست را متاثر می سازند، خشکسالی یکی از پیچیده ترین آنها است. ریشه این پیچدگی و ابهام به اشکال در کمی کردن شدت این پدیده است زیرا غالبا خشکسالی با توجه به اثرات آن بر انواع سیستمها) کشاورزی، منابع آب، بوم شناسی، جنگل، اقتصاد و... تعریف شده و در این بین یک متغیر فیزیکی جهت ارزیابی وجود ندارد (سرگیو و ویسنت-سرانو 2012) .

خشکسالی حالتی نرمال و مستمر از اقلیم است، گرچه بسیاری به اشتباه آن را واقعه ای تصادفی و نادر می پندارند. این پدیده تقریبا در تمامی سرزمین ها و مناطق اقلیمی رخ می دهد، اگر چه مشخصات آن از یک منطقه به منطقه دیگر کاملا تفاوت می کند، اما حساسیت و آسیب پذیری مناطق خشک و نیمه خشک به آن بیشتر است(رضیئی و همکاران 2005.)

خشکسالی بسط یک دوره زمانی است که طی آن آب قابل دسترس به طور قابل توجهی پایین تر از حد معمول است. این دوره زمانی ممکن است هفته ها، ماه ها و حتی سال ها (بسته به شرایط ویژه مکانی) به طول انجامد (لشنی زند 1230 ). تعیین زمان دقیق شروع و خاتمه خشکسالی امری دشوار است. خشکسالی می تواند کوتاه مدت باشد و فقط برای چند ماه به طول انجامد و یا چندین سال متوالی ادامه یابد که در این حالت اثرات زیان بخش آن تا سال ها بعد تداوم خواهد داشت.

 خشکسالی در میان بالایای طبیعی از جمله وقایع بی سر و صدایی است که به صورت منطقه ای عمل می کند. خشکسالی اگرچه یک پدیده قابل برگشت شناخته شده است، اما سرمایه گذاری های کالن برای شناسایی و پایش آن فقط در ممالک پیشرفته به طورمحدود و در مواقع وقوع آن انجام می گیرد، که آن هم مقطعی بوده و با ریزش اولین بارش پس از خشکی به فراموشی سپرده می شود.

خشکسالی یک اختلال موقتی در سیستم اقلیمی است و با خشکی تفاوت دارد چرا که خشکی صرفا محدود به مناطقی با بارندگی اندک است و حالتی دائمی از اقلیم میباشد، به عبارت دیگر خشکی جز ذات منطقه بوده و فطرت و هویت اقلیمی منطقه است و بر همین اساس بخش هایی از زمین را بر اساس کلیه سیستم های طبقه بندی اقلیمی مناطق خشک نامیده اند ولی خشکسالی جز ذات منطقه نیست و بنا به دلایلیاز جمله کاهش بارندگی در تمام اقالیم جهان رخ می دهد.

خشکسالی در مفهوم عام به وضعیتی گفته می شود که در آن مقدار آب موجود برای فعالیت های اقتصادی به مراتب کمتر از مقدار متوسط آن در سال های قبل باشد. خشکسالی تنها یک مفهوم اقتصادی نیست، بلکه مفاهیم ژئوفیزیکی نیز بر آن مترتب است. البته خشکسالی را نباید با کمبود آب اشتباه نمود و باید توجه داشت که خشکسالی یک مفهوم نسبی است .

خشکسالی عبارت است از: کاهش رطوبت مستمر و غیر طبیعی. واژه مستمر به تداوم حالت از نظر پالمر کمبود و واژه غیرطبیعی به انحراف نمایه مورد نظر از شرایط طبیعی یا میانگین اطلاق می شود، به صورت دیگر و ساده تر خشکسالی را می توان دوره هایی دانست که در آن مقدار بارش نسبت به میانگین درازمدت آن کمتر باشد. از نظر تالکسن خشکسالی عبارت است از یک رویداد شدید منطقه ای و پایدار، که  طی آن دسترسی به آب کمتر از شرایط متوسط می باشد.

سازمان هواشناسی جهانی معیارهایی را که می توان با آنها خشکسالی را تعیین و تعریف نمود، مطابق زیر ارائه کرده است :

- بارش 

- بارش همراه با میانگین دما

- رطوبت خاک و میزان محصول

- تبخیر و تعرق

اما از بین عوامل فوق، بارش به عنوان مهمترین نهاده سیستم اقلیمی یکی از عمده ترین پارامترهایی است که در تعریف خشکسالی مورد استفاده قرار می گیرد و بیش از 90 % تحقیقات خشکسالی بر مبنای آن انجام گرفته است.

به هر صورت با توجه به پیچیدگی همه جانبه موضوع، هنوز یک تعریف دقیق و جهانی از پدیده خشکسالی که مورد پذیرش همگان باشد ارائه نشده است و هر یک از رشته های مختلف علوم، پدیده خشکسالی را از دیدگاه خود تعریف نموده اند. همچنین عدم وجود یک تعریف جامع و دقیق از خشکسالی و متفاوت بودن معنی آن از دیدگاه های مختلف مانع از درک مفهوم خشکسالی شده است. حال از آنجایی که خشکسالی بر کلیه جنبه های زندگی و بخشهای مختلف جامعه خصوصا تغییر محیط طبیعی تأثیر مستقیم و غیرمستقیمی دارد، عدم درک مفهوم آن موجب تردید و رکود در بخشهای مختلف اقتصادی، مدیریتی و سیاستگزاری میشود. اما بر اساس بررسی منابع علمی به طور کلی می توان دو نوع تعریف عمومی از خشکسالی ارائه نمود: مفهومی و عملی (کردوانی 1386) .

تعریف مفهومی خشکسالی

تعاریف مفهومی که در قالب اصطلاحاتی کلی بیان می شود به افراد کمک می کند تا مفهوم خشکسالی را درک کنند. بعنوان مثال خشکسالی عبارت است از یک دوره ی ممتد کمبود بارش که منجر به صدمه زدن محصولات زراعی و کاهش عملکرد می شود (محمدنیاقرایی 1379).  تعاریف مفهومی در تبیین سیاستگزاری در زمینه خشکسالی نیز حائز اهمیت است. مثال خط مشی (سیاست کلی) در زمینه خشکسالی در استرالیا تلفیقی از آگاهی نسبت به تغییرپذیری نرمال اقلیم در تعریف متناظر آن از خشکسالی میباشد. این کشور، کمکهای مالی به زارعین را صرفا در رخداد "خشکسالیهای استثنایی" بالاخص زمانی که شرایط خشکسالی حادتر از مواردی است که به عنوان جزئی از ریسک عادی مدیریت پروژه در نظر گرفته می شود، ارائه می کند.

تعریف عملی خشکسالی

تعاریف عملی به افراد کمک می کند تا شروع، خاتمه و درجه شدت خشکسالی را تشخیص دهند. برای تعیین شروع خشکسالی بر مبنای تعاریف عملی، میزان انحراف از میانگین بارش یا سایر متغیرهای اقلیمی در طول یک دوره زمانی را مشخص میکنند. این امر معمولا با مقایسه وضعیت فعلی نسبی به میانگین های گذشته که غالبا مبتنی بر دوره آماری 20 ساله است انجام می شود. در تعریفی عملی از خشکسالی کشاورزی، مقدار بارندگی روزانه با مقادیر تبخیر و تعرق مقایسه میشود تا سرعت تخلیه رطوبت خاک تعیین شود و این روابط بر حسب میزان تأثیرات خشکسالی بر رفتار گیاه )یعنی رشد و عملکرد( در مراحل مختلف نمو گیاه بیان می گردد (کردوانی 1386) .

قانون پیوستن ایران به کنوانسیون مقابله با بیابان زایی ملل متحد


قانون الحاق جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون مقابله با بیابان زایی ملل متحد



قانون پیوستن دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون سازمان ملل متحد برای بیابان زدایی در کشورهایی که به طور جدی با خشکسالی و یا بیابان زایی مواجه می باشند (به ویژه در آفریقا)


به دنبال بروز خشکسالی ها و قحطی های شدید اواخر دهه ی 1960 و اوایل 1970 آفریقا این موضوع به عنوان یک معضل جهانی و درد مشترک صدها میلیون انسان بخصوص در کشورهای توسعه نیافته در سطح بین المللی مطرح شد و مجمع عمومی سازمان ملل متحد را بر آن داشت تا در سال 1974 اولین قطعنامه ی رسمی را برای جلب افکار عمومی به بحران بیابان زایی و مقابله با آن تصویب کند.متعاقب آن، برنامه ی محیط زیست ملل متحد (UNEP) بلا فاصله اقدامات وسیعی در چهار قاره ی آسیا، آفریقا، آمریکای لاتین و اروپا آغاز کرد که شامل تهیه ی طرح و اجرای برنامه های مهار بیابان زایی و طرح های حفاظت آب و خاک با کمک کشورهای پیشرفته باشد . ارزیابی های بعدی در سال 1991 نشان داد که با وجود پیگیری های انجام شده از طریق سازمان ملل و برگزاری کارگاه های آموزش نحوه ی مقابله با بیابان زایی و سمینارها و جلسات مختلف به صورت منطقه ای و بین المللی از طریق UNEP، این اقدامات متناسب با نیازهای جامعه جهانی نبوده است.

از این رو، برای نخستین بار همایشی در عالی ترین سطح ممکن در ریودوژانیرو موسوم به کنفرانس سران تشکیل شد که به مساله ای جز اقتصاد یا فرهنگ پرداخت . در قطعنامه ی این کنفرانس که 21.Agenda نام گرفته است و در واقع دستور کار جامعه ی جهانی برای قرن بیست و یکم است؛ فصل دوازدهم به بیابان زایی اختصاص یافته و از سازمان ملل متحد خواسته شده است تا با این موضوع به عنوان معضلات جهانی برخورد جدی به عمل آید. در همین ارتباط سازمان ملل متحددر اجلاس چهل و هفتم 47 مجمع عمومی، قطعنامه ی شماره 47/719 را به تصویب رساند که در آن تشکیل کمیته ای به نام «کمیته بین الدول مذاکرات برای تدوین پیمان» (کنوانسیون) «جهانی مهار بیابان زایی و مقابله با اثرات خشکسالی» در کشورهایی که با مشکل بیابان زایی و خشکی مواجه هستند، به ویژه در آفریقا و نهایتاً تدوین کنوانسیون پیش بینی شده بود که سرانجام متن آن در 17 ژوین 1994 مطابق با 28 خرداد 1373 نهایی شده و از طرف سازمان ملل متحد این روز به عنوان «روز جهانی مبارزه با بیابان زایی» نامگذاری شد.

در اکتبر 1994 مراسم رسمی امضاء کنوانسیون در پاریس برگزار و وزیر وقت جهاد سازندگی به نمایندگی از سوی جمهوری اسلای ایران سومین فردی بود که کنوانسیون را امضاء و در دیماه سال 1375 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و بدین ترتیب جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از اعضاء متعاهد آن درآمد.

بر اساس ماده 10 لایحه ی الحاق دولت جمهوری اسلامی ایران به کنوانسیون، کشورهای متعاهد می بایست دارای برنامه ی مشخصی تحت عنوان برنامه ی اقدام ملی باشند. تدوین برنامه ی اقدام ملّی مستلزم شناسایی عوامل موثر در بیابان زایی و معرفی منابع لازم اعم از فنی، مالی و انسانی است.


تاریخ تصویب قانون : 1375/10/11

منبع : وبسایت مصوبات و قوانین مجلس شورای اسلامی ایران

جزئیات متن این قانون در وبسایت مجلس شورای اسلامی