..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..
..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..

..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..

منابع طبیعی-بیابان زدایی-محیط زیست

اهمیت انرژی های نو و استفاده از نیروگاههای بادی

 گر برخی از کشورهای جهان با آرزوی برخورداری از منابع فسیلی و نفت ایران، مشغول چرخاندن چرخهای صنایع خود در دوران نفت 140 دلاری هستند، بدون شک بسیاری دیگر از کشورها نیز آرزومند داشتن توانمندیهای این کشور 4 فصل از نظر منابع طبیعی و البته مزارع بادی هستند که براساس آخرین اعلام انجمن جهانی انرژی باد، پتانسیل آن بالغ بر 30000 مگاوات تخمین زده شده است.

طراحی و ساخت آسیابهای بادی از 2000 سال پیش از میلاد مسیح در ایران مرسوم بوده و هم اکنون نیز بستر مناسبی برای گسترش بیش از پیش بهره برداری از توربینهای بادی فراهم شده است.
این در حالی است که نیروگاه های متکی به سوختهای فسیلی، توان تأمین برق مصرفی کشور را ندارند و از سوی دیگر، در حال گذار از دوران سوخت ارزان هستیم و در پی آن، تغییر زاویۀ نگاه مدیران ارشد کشور به منابع جدیدی از انرژی . در حالی که ظرفیت اسمی کل نیروگاه های برق کشور 34000 مگاوات است، مدیرعامل سازمان متولی انرژیهای نو ایران از توان 6500 مگاواتی نیروگاه های بادی خبر می دهد و البته گلایه از کم توجهی مسئولان ذی ربط برای تحقق این مهم. در روزهایی که بازار نفت و انرژی ناآرامیهای بسیاری را شاهد است، گفتگو در دفتر آرام مدیرعامل سازمان انرژیهای نو ایران (سانا) و شنیدن آخرین وضعیت منابع تجدیدپذیر، فرصتها و توامندیهای کشور و برنامه های آیندۀ وزارت نیرو حاوی نکات بسیار جالبی است که بدون شک برای تمامی مردم ایران جالب توجه است.

 *****

 این روزها با افزایش بی سابقۀ قیمت نفت، مباحث بسیاری راجع به ضرورت استفادۀ بیشتر از منابع جدید انرژی نقل محافل علمی و رسانه ای شده است. اصلی ترین وظایف و اهداف «سانا» یا همان سازمان انرژیهای نو ایران چیست؟

  «سانا» سازمانی وابسته به وزارت نیرو و وظیفۀ آن مدیریت بر منابع تجدیدپذیر کشور است. این مدیریت شامل شناخت منابع مذکور و اجرای پروژه های نمونه می شود. یعنی هدف ما تولید نیست. هدف ما فرهنگ سازی است. رویکرد ما به این منابع این است که ساخت مبدلهای انرژیهای تجدیدپذیر را در کشور بررسی و آنها را بومی کنیم. چون همانطور که می دانید انرژیهای تجدیدپذیر به صورت تولید پراکنده هستند.
تولید پراکنده چه مزیتهایی بر تولید متمرکز دارد؟

  امروزه در تمامی دنیا، بر تولید به روش پراکنده یا دی جی (Distributed Generation) اتفاق نظر دارند و تمرکز کل دنیا بر همین تولید پراکنده است. این سیستمهای تولید پراکنده DG نام دارند. بزرگ ترین مزیت این گونه سیستمها این است که با سـرمایـه هـای بسیار کوچـک امـکان راه انـدازی، نـصب و بهره برداری از این سیستمها وجود دارد و از طرفی دیگر وابستگی به شبکۀ سراسری را کم می کنند.

  وضعیتی را تصور کنید که شبکۀ سراسری برق ساعتها از سرویس خارج شود و برق مملکتی یک شبانه روز یا حتی چند ساعت قطع شود. این وضعیت به خصوص برای ممالک صنعتی یک فاجعه است. در اینجاست که فایدۀ سیستمهای مذکور نمایان می شود و حتی با قطع چند ساعتۀ شبکه سراسری هیچ مشکل تهدیدکننده ای به وجود نخواهد آمد.

  منابع تجدیدپذیر یکی از آن منابعی است که امکان تولید انرژی الکتریکی دارند به صورتی که هم خودشان مصرف کنند و هم بخشی از این انرژی تولید شده را به شبکۀ سراسری تزریق کنند. علاوه بر منبع باد، منابع دیگری از جمله خورشید، ژئوترمال، نیروگاه های آبی کوچک، استفاده از زباله، ضایعات کشاورزی و دامی و مواردی مثل تولید سوخت خودرو از پسماندهای کشاورزی نیز مطرح است.
  با توجه به اهمیت روزافزون این منابع، «سانا» و وزارت نیرو چه اقداماتی برای تأمین انرژی از منابع تجدیدپذیر انجام داده اند؟

  تقریباً از 5-6 سال پیش وزارت نیرو تصمیم گرفت تا پتانسیل تولید انرژی الکتریکی از باد را در نواحی مختلف کشور مورد بررسی و سنجش قرار دهد.البته قبل از آن هم مطالعاتی در دانشگاه ها انجام داده بودند اما نه به گستردگی مطالعاتی که ما و وزارت نیرو شروع کرده بودیم. یک مشاور ایرانی را با یک مشاور آلمانی هماهنگ کردیم و با در اختیار قراردادن امکانات و نرم افزارهای ویژه، آنان شروع به مطالعۀ ارتفاعات کشور کردند. سپس اطلاعات اولیۀ باد را از ایستگاه های موجود هواشناسی کشور گرفتیم. بر اساس همین مطالعات و اطلاعاتی که از ارگانها و نهادهای مختلف مربوط گرفتیم، توانستیم 70 نقطه را شناسایی کنیم و 70 دکل هم به ارتفاع حدود 40 متر در ارتفاعات 10، 20، 30 و 40 متری نصب کردیم که قادر به اندازه گیری جهت و سرعت باد و همچنین رطوبت هوا و میزان تابش انرژی خورشیدی بودند. طی دو سال اطلاعات این دکلها ابتدا به صورت دستی و بعد به صورت دیجیتالی و ماهواره ای جمع آوری شد. حاصل این اطلاعات، تهیه و تدوین نقشۀ جامعی از وضعیـت باد بـود کـه به طـور مشخص نشان دهندۀ پتانسیل ارتفاعات کشور در تولید انرژی بادی است. آنچه از این نقشه دستگیر ما و کارشناسان شد این بود که ما در اکثر نقاط کشور امکان نصب توربینهای بادی را داریم.
  آیا با این بررسیهای انجام گرفته، ظرفیت تولید برق از انرژی باد مشخص شده است؟

  در واقع سه جریان بزرگ بادی در کشور وجود دارد: یکی در طول کشور از شرق به غرب در شمال، و یکی از شمال به سمت پایین در قسمت غرب کشور و دیگری در قسمتهای شمال و جنوب سلسله جبال زاگرس و البرز. بنا بر اطلاعات مقدماتی که در دست ماست حدوداً 10000 مگاوات ظرفیت نصب توربینهای بادی در نقاط مختلف کشور را داریم و قطعاً اطلاعات تکمیلی نشان دهندۀ وجود ظرفیتی چند برابر ظرفیت فعلی خواهد بود. بنابراین تولید انرژی الکتریکی از طریق باد در کشور ما می تواند یکی از به صرفه ترین و راحت ترین روشهای تولید انرژی باشد زیرا، نه هزینۀ هنگفتی می طلبد نه ریسک بزرگی دارد.

  بزرگ ترین و موفق ترین کشور در این زمینه آلمان است که وسعت آن به اندازۀ استان خراسان قدیم ماست. آلمان تا به حال 22000 مگاوات توربینهای بادی در کشور خود نصب کرده است و این نشان می دهد که ظرفیت موجود در کشور ما اعدادی بیش از 10000 مگاوات خواهد بود. پس ما باید به پتانسیل تولید انرژی الکتریکی از طریق باد جدی تر از این حرفها فکر کنیم.
  در این زمینه چه طرحهایی اجرا شده است؟

  با توجه به برنامه ریزیهایی که از قبل انجام گرفته، دولت دو پروژۀ بزرگ بادی را در دست اقدام دارد: یکی در منجیل به ظرفیت 100 مگاوات و دیگری در بینالود نزدیک مشهد به ظرفیت28/3 مگاوات. پروژۀ بینالود تمام شده اما پروژۀ منجیل همچنان در دست اقدام است. بر اساس برنامه ریزیهایی که در همین زمینه انجام گرفته بخش خصوصی، اولین کارخانۀ تولید تجهیزات توربینهای بادی را در کشور راه اندازی کرده است. الآن سالهاست که ایران اولین کشور در خاورمیانه است که توربینهای بادی را خود می سازد. ما همین الآن چیزی در حدود 180 میلیون کیلووات ساعت در مزرعۀ منجیل و بینالود برق تولید و به شبکۀ سراسری آن را تزریق می کنیم.

  بهترین نمونۀ توربینهای بادی 7-8 سال اخیر، که همان توربینهای 660 کیلووات V47 اسـت، در کشـور ما تولیـد می شود. از نمونه توربینهای ساخته شده در کشور ما الآن در ارمنستان و 4 دستگاه هم در دیگر کشورهای خارجی نصب شده و مشغول بهره برداری است.
  برای استفاده از این نوع انرژیها در کشور با چه مشکلاتی روبه رو هستیم؟

  متأسفانه به جهت اینکه قیمت برق در کشور ما بسیار پایین است و علتش هم قیمت سوختهای فسیلی است که با سوبسید عرضه می شوند، امکان رقابت نیروگاه های بادی با نیروگاه های گازی وجود ندارد.

  چون در سالهای گذشته، دولت گاز را با قیمتی بسیار ارزان ارائه می کرد، هزینۀ احـداث یـک نیروگاه گازی معادل 300 دلار به ازای هر کیلووات بود و گاز فراوانی به آن تعلق می گرفت، بنابراین احداث نیروگاه بادی برای دولت جذابیت اقتصادی نداشت.

  بی توجهی به نیروگاه های بادی علل مختلفی داشته است. غیر از علتی که در بالا ذکر شد باید به تعلق سوبسید به گاز و پایین بودن هزینۀ اولیه بهره برداری از گاز و قیمت تمام شدۀ آن اشاره کرد. تمام اینها باعث شده است که باد و نیروگاه های بادی در کشور ما نه تنها در گذشته بلکه در حال هم توجیه اقتصادی نداشته باشد. این در حالی است که درکشورهایی مثل امریکا، هند، چین، آلمان، اسپانیا و به طور کلی اغلب کشورهای دنیا استفاده از توربینهای بادی به شدت رواج یافته است. چون به فکر این هستند که وابستگی خود را به سوختهای فسیلی کم کنند. چون مسئولان ما هیچگاه تصور روشنی از باد و فواید آن و واقعیـت در مـورد رو بـه اتمـام بـودن سوختهای فسیلی نداشته اند، همین دو پروژۀ دولتی ما به سختی در حال انجام گرفتن است. متأسفانه ما در تمامی مراجعه ها به مسئولانی که کلید تصمیم گیری را در اختیار دارند با قیاس گاز و سوختهای فسیلی با باد مواجه شدیم و شاهد به فراموشی سپردن باد و انرژی بادی بودیم.

  مسـئلۀ دیـگـری که مـا بـاید به آن به عـنوان یکی از بزرگ ترین مزیتهای استفاده از توربینهای بادی برای تولید انرژی توجه کنیم، مسئلۀ محیط زیست است. متأسفانه در کشور ما صدمه زدن به محیط زیست هیچ هزینه ای ندارد. یعنی اگر فردی برفرض، موتـور اتـومبـیلـش ایـراد فنـی داشـته باشد و حـجم زیـادی از دی اکسیدکربن را وارد محیط کند هیچ برخوردی با وی نمی شود. قبلاً که نمی شده؛ الآن هم اگر بشود، جدی نیست. بنابراین ما در کشور خودمان هیچ وقت محاسبه نکرده ایم که صدمه به محیط زیست چه هزینه ای برای ما و ملت ما در بر دارد و بدتر اینکـه در تـولید انـرژی این هزینه ها را منظور نکردیم و فقط حجم انرژی مورد نیاز را مورد بررسی قرار دادیم بدون اینکه به عواقب آن فکر کنیم.

  اگر عملکرد کشورهای اروپایی را با خودمان مقایسه کنیم، آنها با توجه به همۀ سرمایه ها و امکاناتی که برای دسترسی و ابتیاع منابع فسیلی کشورهای دارای این ذخایر داشتند و با وجود اشراف تجاری بر کشورهای تولیدکنندۀ نفت، باز هم سرمایه گذاریهایی در زمینۀ تولید انرژی از طریق باد و خورشید داشتند تا جایی که کشوری مثل آلمان با آن پهنۀ نه چندان وسیع، 20000 مگاوات نیروگاه بـادی دارد و اسـپانیا در طول یک سال ناگهان با ظرفیـتی معادل 5000 مگـاوات تـوربینـهای بـادی را بـه بهره برداری می رساند.
  امور تحقیقاتی مرتبط با سانا چگونه انجام می گیرد؟

  ما در سانا بخشی به اسم تحقیقات داریم. البته پروژه های ما که حدوداً 60 میلیارد تومان در سال است اغلب ماهیت ساخت پایلوت، پتانسیل سنجی و تحقیقاتی دارند. همان پتانسیل سنجی در واقع نوعی تحقیق است که حاصل آن به تهیۀ نقشه هایی منجر می شود که حکم منبع تصمیم گیری را برای ما دارد. ساخت نیروگاه های پایلوت هم در حقیقت نوعی تحقیقات کاربردی است.
  یکی از جنبه های مهم بحث تولید انرژی از منابع تجدیدپذیر، تولید قطعات مورد نیاز است و مسلماً یکی از رسالتهای سانا، انتقال تکنولوژی به بخش خصوصی است. تعامل شما با شرکتهای خصوصی فعال در این عرصه چگونه است؟ ظاهراً تأمین قطعات پروژه هایی که صحبت آن شد با شرکت صبا نیرو بوده است.

  سرمایه گذاری دولت بر این هدف استوار بوده است که آنها هم سرمایه گذاری شان پا بگیرد. ولی به نظر من باید حجم این سرمایه گذاریها را بیشتر کنیم. برای اینکه آنها به همین یک تا دو پروژه اکتفا نکنند و بتوانند به اجرای پروژه های متعددی اقدام کنند و از این طریق به بزرگ شدن و توسعه یافتن سرعت ببخشند و برای اینکه یک R&Dبزرگ درست کنند و امکاناتشان را گسترده کنند، ما باید به اینگونه شرکتها با آغوش باز و روی گشاده برخورد کنیم. سیستمهای حمایتی در سیاستگذاریهای کشور تعریف شده اند، اما دست مدیران دولتی برای اجرای این سیاست حمایتی خیلی باز نیست. اینکه ما الآن یک صبا نیرو داریم و چند تا نداریم، بیشتر به این علت است که ما این کار را توسعه ندادیم.
  رابطۀ شما با شرکتهای خصوصی مشتاق به سرمایه گذاری در تولید برق چگونه است؟

  ما تا به حال در حدود 600 مگاوات موافقت اصولی صادر کرده ایم، در صورتی که چیزی حدود 3000 مگاوات متقاضی داریم. منتها چون اینها نمی توانند از بانکها وام بگیرند در توسعه کمی مشکل دارند. بحث قیمت خرید هم هست. این شرکتها باید بتوانند سرمایه گذاری کنند و ما هم باید در دولت برنامه ریزی کنیم تا بتوانیم یک سیستم تأمین اعتبار مطمئن را ایجاد کنیم تا قراردادهای این شرکتهای خصوصی تأمیـن اعتـبار بشـود. یعـنی وقتی قرارداد را می بندید باید مطمئن باشید که ما در تاریخ معین پول شما را پرداخت می کنیم و برق تولیدی شما را می خریم. این پول اگر به موقع به شما برسد شما می توانید قسطها و حقوق کارکنان را پرداخت کنید و به کارتان رونق ببخشید.
  آیا شما برنامه ای هم دارید برای اینکه تولید را از بخش صنعتی به سمت تولید خانگی ببرید؟ مثل استفاده از توربینهای کوچک برای مصارف خانگی؟

  تا زمانی که برق با قیمتی حول و حوش 20 تومان به ازای هر کیلو وات فروخته بشود و این سوبسید هم به انرژی داده شود، توسعه و استفاده از این سیستمهای هیبریدی و سولار یا آب گرمکنهای خورشیدی توجیه اقتصادی ندارد و مردم هم ترجیح می دهند که به این عرصه برای سرمایه گذاری وارد نشوند.

  ما طرحهای پایلوت فراوانی هم در تمامی این سیستمها انجام داده ایم. ما 6000 متر مربع را به آبگرمکنهای خورشیدی واگذار کردیم الآن هم دارد کار می کند. سازمان بهینه سازی مصرف سوخت مسئول این امر است و عزیزانمان هم در آن سازمان مشغول توسعۀ این طرح هستند. من فکر می کنم که اگر دولت قیمت حاملهای انرژی را واقعی بکند، تمام این سیستمها به شدت در مملکت توجیه پیدا می کنند و سیاستهای بخش ساختمان و صنعت در بحث تأمین انرژی تغییر و در نهایت به نتیجۀ خوبی منجر شود. یعنی فشار کمتری به شبکۀ سراسری وارد خواهد آمد و نتیجه این خواهد شد که با تأمین انرژی الکتریکی از منابعی مثل باد و سولار دیگر شاهد این خاموشیها نخواهیم بود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد