..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..
..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..

..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..

منابع طبیعی-بیابان زدایی-محیط زیست

پارک های ملی و مناطق حفاظت شده در تهدید تصمیم گیری برای حذف از

پارک های ملی و مناطق حفاظت شده در تهدید تصمیم گیری برای حذف از فهرست حفاظتی


مجلس شورای اسلامی دست اندازی به پارک های ملی ، مناطق حفاظت شده و جنگل های باستانی را به هر شکل و با هر عنوان ممنوع سازد!

این مناطق امانتی است از سوی ملت به دولت برای حفاظت نه واگذاری!


تحقیقات و مشاهدات کانون دیده بانان زمین و نیز خبر ها و گزارش های منعکس شده در رسانه ها، بیش از یک دهه است که خبر از سایه شوم تجاوزی می دهد که اختاپوس وار به پارک های ملی ، مناطق حفاظت شده ، جنگل های باستانی شمال ، جنگل های زاگرس، سواحل شمالی و جنوبی کشور و پس کرانه های آن ، آبخیز ها ( کوه ها ) و... چنگ انداخته و اهداف خود را یکی پس از دیگری به نام توسعه محقق می کند . شاهد مثال این دست تخریب ها که حاصل چنان تجاوزاتی بوده است در پایان همین بیانه آورده شده است .

همة این تجاوزات در سرزمینی اتفاق می افتد که :

*- از نظر پوشش جنگلی در زمرة کشور هایی است که دارای پوشش کم جنگل ( LFC) و یا کشور هایی که سطح جنگل های آنها نسبت به کل اراضی کشورشان کمتر از 10 درصد است.

*-جنگل های مرطوب آن کمتر از یک درصد است و در حال حاضر نیز به شدت مورد بهره برداری و واگذاری است.

*- مناطق چهار گانه حفاظتی آن ( پارک های ملی ، مناطق حفاظتی ، آثار طبیعی ملی، مناطق شکار ممنوع ) معادل 4/7 درصد ( 12 میلیون و 500 هزار هکتار ) و زیر استاندارد های جهانی است. ( طبق استاندارد های جهانی حداقل 10 درصد هر سرزمین می بایست حفاظت شده باشد )

*- بیش از 32 میلیون هکتار ( حدود 20 درصد ) از مساحت کشور را عرصه های بیابانی تشکیل می دهد ( با پراکنش در 17 استان ) .

*- بیش از یکصد میلیون هکتار از اراضی کشوردر معرض کاهش پتانسیل تولید و به تعبیری بیابان زایی قرار گرفته است .
*- میزان خسارت ناشی از فرسایش بادی کشور سالانه به بیش از یکصد میلیارد تومان رسیده است .

*-فرسایش آبی در آن بسیار بالاست و میزان رسوب پشت سد ها به 230 میلیون مترمکعب رسیده است به طوری که سالانه از ظرفیت سد های کشور به اندازه یک سد بزرگ کاسته می شود .

*- از 609 دشت کشور، بیش از یک سوم آن از نظر کمی به دلیل اضافه برداشت از سفره های آب زیر زمینی در شرایط بحرانی قرار گرفته است .

*- مناطق آبی در سواحل جنوبی و پس کرانه های تالابی بسیار با ارزش و نادر آن، با آلودگی های وسیع نفتی مواجه شده است .

*- مناطق آبی سواحل شمالی و تالاب های بی نظیر پس کرانه آن نیز در تهدید توسعه های صنایع نفت و پتروشیمی است .

*- هوای پایتخت و شهر های بزرگ آن از انبوه انفجار آمیز خودرو به مرز خفقان آور رسیده و آسیب های بسیار جدی و گسترده به سلامتی و زندگی مردم وارد شده است و خسارت سالانه آلودگی هوا در ایران به یک میلیارد و 810 میلیون دلار یعنی معادل 14 هزار و 420 میلیارد ریال رسیده است .

*- در میان 133 کشور جهان بر اساس شاخصه های عملکرد زیست محیطی ( PILOT) در سال 2006 در رتبه 117 جای گرفته است .

*- هنوز راهکارهایی برای معضل عظیم زباله اجرا نشده و زباله های آن رها سازی و دفن می شوند.
*- هنوز فاضلاب های صنعتی ، کشاورزی و مسکونی و بیمارستانی آن به داخل خاک یا در رودخانه ها و تالاب ها و دریا رها می شود .

*- که ...

بنابراین با تامل بر روی نکات فوق در می یابیم که کشور ما تحت شرایط دشوار طبیعی و انسان ساخت قرار دارد و در حال حاضر با معضلات حادّ محیط زیستی مواجه است و اینجاست که اگر به اهمیت جنگل های باستانی ، پارک های ملی و مناطق حفاظت شده توجه کنیم هرگز این گنجینه را در طبق پیشکش به دست نابودی نمی سپاریم و این امر زمانی اهمیت خود را نشان می دهد که بدانیم پارک های ملی ، مناطق حفاظت شده و جنگل های باستانی یعنی : 

یعنی مخزن آب

یعنی حافظ خاک

یعنی اکسیژن

یعنی بانک ژن

یعنی مخزن دارو و درمان جسم و جان

یعنی پایگاه تحقیقاتی ، پایگاه آموزشی

یعنی آموختن از طبیعت بکر که چگونه خود را ساماندهی می کند

یعنی الگو برای مدل های دست ساخت
یعنی موزه زنده گیاهی و جانوری

یعنی تنوع چشم انداز

یعنی یک اثر هنری زنده ،یعنی کارگاه نقاشی

یعنی میراث نسل ها

  یعنی پایگاه سجود در مقابل خالق هستی 

حال نگرانی از آنجا آغاز شد که معاونت طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست در سخنانی حیرت آور با تاکید بر اینکه ما مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست را با چنگ و دندان حفظ کرده ایم، اظهار می کند: تعرضات تعدادی از دستگاه های دولتی و غیر دولتی به مناطق حفاظت شده سازمان بسیار زیاد و وحشتناک است این در حالی است که شمار نیرو های حفاظتی ما محدود است. وی تصریح کرد در صورت ادامه این روند مجبوریم در جه حفاظتی برخی از مناطق را کاهش دهیم و یا نام آنها را از فهرست مناطق حفاظت شده حذف کنیم.
(همشهری 2 دی 85 ) 

معاونت طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست با دو پهلو گویی و عدم شفافیت تهدید می کند که در صورت ادامه این روند تصمیم گیری برای کاهش درجه حفاظتی و یا حذف برخی از این مناطق از فهرست مناطق حفاظتی خواهد شد .

سئوال اینجاست که منظور ایشان از " ادامه این روند " چیست ؟

آیا منظور تعرضات تعدادی از دستگاه های دولتی و غیر دولتی به مناطق حفاظت شده سازمان است؟

یا کمبود نیرو ؟

اگر مقصود از این روند، تعرضات است ، آیا پاسخ شما به این تعرضات عقب نشینی و واگذاری است ؟

و اگر منظور از این روند ، کمبود نیرو است، شواهد مثالی که در زیر همین بیانیه آمده است تنها مؤید نظریه اول است مبنی بر تعرضات تعدادی دستگاه های دولتی و غیر دولتی ( بخش اختصاصی و خصوصی ) است .

بنا براین هرگاه دلیل تعرضات ، حجتی برای حذف مناطق حفاظتی باشد، باید از تجربه جنگ تحمیلی آموزش بگیرید، از آنانکه به بهای جان و زندگی خود و خانواده خود مرز های کشور را با همة تعرضات داخلی و خارجی بسیار وحشتناک رها نکردند و با گذشت از مرز های خود محوری ، این مرزو بوم را حفظ کردند که اگر چنین نبود اکنون کشور ما سرنوشتی چون عراق و افغانستان داشت ! آنها ایستادند و ایستادن را آموزش دادند و نه واگذار کردن و بخشیدن را !

معاونت طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست در مصاحبه دیگری، به بخشی از دولت اشاره می کند که با آن ها به تعاملات خوبی رسیده اند. وی می گوید " خوشبختانه تعاملات خوبی در عرصه های طبیعی میان دو سازمان ( سازمان جنگلها و سازمان محیط زیست ) رخ داده است و نگاه سازمان جنگل ها و مراتع، از نگاه بهره برداری به نگاه حفاظتی تغییر پیدا کرده است. ( سایت خبر گزاری جمهوری اسلامی – 29 آذر 85 ) اما خیلی زود اخبار منتشر شده جنس این تعاملات را نشان می دهد. بخوانید روزنامه آینده نو مورخ دوشنبه 4 دی را در خصوص تعامل میان سازمان محیط زیست و سازمان جنگل ها را برای پاکتراشی 40 هکتار از جنگل های باستانی شمال ( مینو دشت استان گلستان ) به منظور راهسازی و معدن کاوی :

این خبر خود گویای آن است که برخلاف نظر ایشان، نگاه سازمان جنگل ها هیچگونه تغییری نکرده است و همان نگاه آشنای واگذاری و بهره برداری است و نه حفاظتی و این امر را به ذهن متبادر می کند که سازمان حفاظت محیط زیست نیز نگاه مشابه دارد و برخلاف اظهارات قبلی ایشان مبنی برحفاظت با چنگ و دندان، می بینیم که به راحتی به این نوع تعامل تن داده می شود . اینجاست که تصمیم وحشتناک و حیرت آور سازمان حفاظت محیط زیست مبنی برکاهش درجه حفاظتی برخی از مناطق و یا حذف نام آنها از فهرست حفاظت شده دور از ذهن نمی نماید .

معاونت محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست در بخشی از مصاحبه اخیر خود تاکید می کند که حفظ این مناطق، تنها بر عهده سازمان حفاظت محیط زیست نیست و نیازمند یک عزم ملی است که هم اکنون این عزم ملی وجود ندارد . ( سایت خبر گزاری جمهوری اسلامی 29 آذر 85)

عزم ملی یک مقوله بسیار گسترده است که در این مجال فرصت پرداختن به آن نیست ولی کانون دیده بانان زمین معتقد است که بخش وسیعی از این مقوله به تصمیم سازان و تصمیم گیران حکومت بر می گردد که با تدوین یک برنامه آمایش سرزمین منطبق با شرایط بحرانی آب و خاک کشور، اولاً جلوی سلیقه های دولتی را بگیرند و درثانی، با تغییر و بازنگری در قوانین و پایبندی به تعهد به کنوانسیون های بین المللی این عزم ملی را به ظهور برسانند .

حال با توجه به تخریب های وسیع و تجاوزات گسترده به پارک های ملی ، جنگل های باستانی و مناطق حفاظت شده و با توجه به معضلات زیست محیطی حاد که دامنگیر کشور است و در فوق به آن اشاره مختصری شد و اظهار نظرات حیرت آور سازمان محیط زیست ( دولت ) در واگذاری و حذف این عرصه های بسیار حیاتی ، کانون دیده بانان زمین از مجلس شورای اسلامی یعنی نمایندگان مردم می خواهد که هرچه سریع تر دست اندازی به پارک های ملی ، مناطق حفاظت شده و جنگل های باستانی را به هر شکل و با هر عنوان ممنوع سازد و در پی آن از قوة قضاییه می خواهد که متخلفین را به اشّد مجازات محکوم کند .

بعلاوه کانون دیده بانان زمین توجه مجلس را به این مسئله جلب می نماید که، با عنایت به اینکه رئیس سازمان محیط زیست، حکم مقام معاونت ریاست جمهوری را دارد و به همین دلیل نظیر سایر وزارتخانه ها تحت نظارت مستقیم مجلس قرار ندارد ، ضروری است با بهره گیری از نظرات کارشناسان و تجارب دیگر کشور ها در این زمینه سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان جنگلها، از شکل کنونی تشکیلات اداری خود خارج و به عنوان وزارتخانه در آیند تا نمایندگان بتوانند وزیر شایسته برای این امر مهم را تأیید کنند و در ادامه وزیر مربوطه را مانند سایر وزرا مورد سئوال و استیضاح قرار دهند .

بیاد داشته باشیم که، توسعه بدون اکسیژن لازم ، بدون آب ، بدون خاک ، بدون جنگل و نهایتاً بدون پدیده های طبیعی حیاتی ، پایدار نخواهد بود و این امر ممکن نیست مگر، با حفاظت واقعی از این پدیده های طبیعی حیاتی و جلوگیری جدی و قانونمند از اینهمه تجاوز ، تخریب و آلودگی .


شواهد مثال زیر، ضرورت اقدام عاجل مجلس در ممنوع ساختن هر گونه تعرض و تجاوز و تخریب پارک های ملی ، مناطق حفاظت شده و جنگل های باستانی را ایجاب می کند. بعلاوه، این مثال ها که تنها به برخی پارک های ملی و مناطق حفاظت شده اشاره دارد، خود گویای آن است که این تخریب ها، نه بخاطر کمبود نیرو، بلکه به دلیل تعرضات و یا تصرفات بالفعل و یا قرار گرفتن در تهدید تصرفات بالقوه است :


*- منطقه حفاظت شده البرز مرکزی (دامنهء شمالی، بین دو رودخانه هراز و چالوس در استان مازندران ودر شهرستان های چالوس ، نور ، نوشهر واقع شده است و دامنه جنوبی آن در استان تهران در شهرستان های شمیرانات ، تهران و کرج . بعلاوه بخش های مهمی از حوزه های آبخیز لتیان ، کرج و کن و سولقان در این منطقه واقع شده اند , و اهمیت حیاتی برای تامین آب تهران دارد ) تهدید به نابودی کامل. کلنگ شوم این تهدید بزرگ در سال 1375 برای احداث آزاد راه تهران شمال زده شد و از آن تاریخ تاکنون که ده سال می گذرد با وجودآنکه تنها 5 درصد راه ساخته شده است، زمین های بسیاری به غارت و یغما رفت و امروز نیز با مصوبه اخیر دولت فاتحة بخش شرقی آن با احداث راه نور – بلده – گرمابدر – لواسان – تهران خوانده خواهد شد. بعلاوه احداث سد سیاه بیشه یکی دیگر از تهدید های جدی در این منطقه است. بیاد داشته باشیم این منطقه حیاتی هم اکنون از مهم ترین تامین کننده های آب استان تهران و بخش غربی مازندران است و تخریب آن با احداث این راه ها ضربه هولناکی به تامین آب در استان تهران و مازندران خواهد زد .

*- پارک ملی گلستان (استان گلستان) در معرض نابودی . احداث جادة عریض ترانزیتی از عمیق ترین درة این پارک. بخوانید گزارش کانون دیده بانان زمین را در همین سایت (تعریض جاده پارک ملی گلستان بر بستر سیل خیز یعنی بازی با جان مردم و عناد با منابع ملی)

*- پارک ملی لار (شمال استان تهران) در تهدید جدی نابودی . بر اساس مصوبه اخیر دولت مجوز عبور جاده از درون پارک داده شد. گفتنی است راه نور – بلده – خاتون بارگاه – گرمابدر – فشم – لواسان – تهران تماماٌ از مناطق حفاظت شده و از آبخیز های بلند منطقه می گذرد و نابودی کامل حوزه لتیان از دیگر پیامد های این راه شوم است . شایان ذکر است ایجاد این راه مدت هاست در دستور کار قرار دارد و در طی سال های گذشته نیز با ترفند " راه های روستایی" رشته هایی از این راه ها تا پشت پارک ملی لار آورده شده است و از آن طرف نیز تعریض راه فشم به گرمابدر در دو سال پیش شروع شد که کانون دیده بانان زمین در قالب یک گزارش ( تعریض راه فشم به گرمابدر به سود کوهخواران به ضررمنابع ملی ) اهداف و خطرات ناشی از احداث این راه را به اطلاع عموم رساند .

*- پارک ملی ارومیه (آذربایجان غربی و شرقی) احداث راه در دل دریاچه ارومیه – احداث سد های متعدد مخزنی در مسیر تمامی رودخانه های آب شیرین حوزه آبگیر دریاچه و کاهش حق آبه آن و معضلاتی که هم اکنون این دریاچه مهم با آن رو برو است.

*- پارک ملی نایبند (استان بوشهر) در استان بوشهر که تنها پارک ملی دریایی ایران و یکی از ارزشمند ترین زیستگاه های دریایی خلیج فارس است در تهدید جدی توسعه های نفتی است .

*- پارک ملی بمو (استان فارس) تصرف بخش های وسیعی از آن توسط پادگان های نظامی و دیگر اشخاص با نفوذ. گفتنی است این پارک یکی از ده پارک نمونه دنیا از نظر ذخایر ژنتیکی است.

*- پارک ملی سرخه حصار (شرق شهر تهران) تصرف و تخریب در ابعاد بسیار وسیع به گونه ای که معاونت طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست هم اکنون می گوید تنها بخش کوچکی از این پارک را بر عهده داریم ( 9 دی 1385 )

*- پارک ملی خُجیر (شرق شهر تهران) تهدید به عبور اتوبان و دو نیم کردن پارک و زمین خواری . مدیر کل محیط زیست استان تهران در گفتگو با ایسنا مورخ 4 آذر 85 در این مورد می گوید : اخیراً با توجه به احداث سد ماملو فشار مضاعفی به پارک ملی خجیر وارد شده و زمین خواران به این منطقه هجوم آورده اند . بعلاوه آتش سوزی های بسیار زیاد در این پارک ملی که هنوز در خاطرها هست و این یعنی عدم حفاظت از پارک ملی .

*- پارک ملی خبر (استان کرمان) در تهدید توسعه های گردشگری با آنکه تشکل های زیست محیطی کرمان خوشبختانه توانسته اند از حداث تله کابین در این پارک جلوگیری کنند (پشتیبانی کانون دیده بانان زمین از اعتراض تشکل های زیست محیطی کرمان به ساخت تله کابین در پارک ملی"خبر" ) ولی هیچ تضمینی برای ممنوعیت هر گونه دست اندازی به این پارک وجود ندارد.

*- منطقه های حفاظت شده ورجین و جاجرود (استان تهران) این مناطق که به دلیل تجاوز ، ویلا سازی های شخص ، قطعه قطعه کردن زمین در شیب تاکنون با زمین لغزش های متعدد روبرو بوده است که کانون دیده بانان زمین گزارش های مفصلی از این زمین لغزش ها داده است:

( زمین لغزش دیگر در حوزة لتیان .این بار با ابعادی بسیار وسیع در منطقه حفاظت شده جاجرود )

(زمین لغزش میگون، نتیجه آغاز تعریض جاده میگون - شمشک و تجاوز به ...)

(ساخت و ساز در مسیر شیب تند آبراهه، عامل اصلی خسارت (جانی و مالی) در سیل فشم - منطقه حفاظت شده ورجین )

ابعاد این تعرض ها در مصاحبة مدیر کل اداره محیط زیست استان تهران تا اندازه ای روشن است که ایشان در تاریخ چهارم آذر 1385 در گفتگو با ایسنا، با اشاره به پروند های زمین خواری مناطق تحت حفاظت این سازمان در استان تهران می گوید : ... در این پروند ها حدود 10 میلیون و 632 هزار و 322 متر مربع از اراضی تحت حفاظت اداره محیط زیست استان تهران به تصرف زمین خواران در آمده بود که ما با کمک دادسرای ناحیه 2توانستیم حدود 60 درصد از این زمین ها را خلع ید کنیم . "

*- منطقه حفاظت شده ارسباران (استان آذر بایجان شرقی ) بهره برداری از معدن سونگون در دل منطقه حفاظت شده جنگلی که به عنوان ذخیره گاه زیست کره نیز ثبت شده است که نتیجه آن تخریب وسیعی از اراضی جنگلی، نشت مواد شیمیای به.سفره های آب زیر زمینی ، تشدید فرسایش خاک و ... بوده است .

*- تالاب بین المللی و ذخیره گاه زیستکره میانکاله (استان مازندران) در محاصره تاسیسات نفتی . در شبه جزیره میانکاله آخرین باقی مانده های جنگل های باستانی جلگه ای هیرکانی وجود دارد که ارزش حفاظتی بسیار بالایی دارد ولی متاسفانه به شدت در تهدید آلودگی های نفتی قرار دارد (تالاب بین المللی میانگاله در تهدید جدی آلودگی های نفتی )

*- تالاب های بین المللی سه گانه آلاگل ، آجی گل و آلماگل (استان گلستان) در تهدید توسعه های نفت و پترو شیمی ( تالاب بین المللی آلاگل )

*- تالاب بین المللی گمیشان (استان گلستان) در تهدید توسعه های نفتی (تالاب بین المللی گمیشان در تهدید جدی طرح های نفتی )

*- تالاب بین المللی شادگان (استان خوزستان) در تهدید فاضلاب های طرح نیشکر ، جاده سازی در دل تالاب و آلودگی های نفتی نزدیک به دو سال است که 35 هزار متر مکعب زباله های بسیار سمی در این تالاب ریخته شده ولی تاکنون اقدام عملی برای خنثی سازی آن انجام نشد ه است . بخوانید گزارش کانون دیده بانان زمین را در همین سایت :

( نتایج آرمایش زباله های نفتی از زمین های گیسی آبادان نشانگر تهدید جدی برای تالاب شادگان )

35 هزار متر مکعب از زباله های سمی زمین گیسی سر از تالاب شادگان در آورد )

(بازی خطرناک بروکراسی در امحاء زباله های گیسی آبادان(زباله های نفتی تخلیه شده در تالاب بین الملی شادگان)

(طرح نیشکر و تالاب شادگان)

*- تالاب بین المللی گاوخونی (استان اصفهان) این سد دفاعی در مقابل پیشروی کویر امروز مرده است و به مخزن فاضلاب های صنعتی و کشاورزی ا صفهان تبدیل شده است ( تخریب تالاب گاو خونی، نابودی سد دفاعی در برابر پیشروی کویر)

*- دریاچه پریشان و دشت ارژن (استان فارس) این دو تالاب با خصوصیات ویژه در کنار هم یکی از شگفتی های طبیعت را به تصویر کشیده اند به گونه ای که اطراف دریاچه پریشان را جنگل های بلوط وبادام و داغداغان پوشانده و برعکس، تالاب ارژن با انبوهی از گیاهان نی و لویی پوشش داده شده که هریک زیستگاه های جانوری خود را دارد . این دو تالاب از سوی یونسکو نیز به عنوان ذخیره گاه زیست کره معرفی شده اند و هر دوی آنها نقش بسیار مهمی در حفظ ذخایر گیاهی و جانوری دارند. اما علی رغم همة این ارزش ها با انواع تهدید ها و تخریب ها همچون احداث راه ، احداث استخر های پرورش ماهی در کنار آن ، رها سازی گونه های غیر بومی توسط شیلات در داخل آن و ورود فاضلاب به داخل آن و... روبروست .

*- تالاب بین المللی هامون (استان سیستان و بلوچستان) این تالاب که پیش از این با مساحت حدود 40 هزار هکتار ، مجموعه آبی وسیعی با ویژگیهای اکولوژیکی بسیار غنی را تشکیل می داده است و برای معیشت مردم زابل از ارزش حیاتی بسیار زیادی برخوردار بود ، امروز تبدیل به بیابان ماسه ای شده است .

این دگر گونی تاسف بار، نتیجهء احداث "چاه نیمه" ها (که  "چاه نیمه"ء چهارم آن همین اواخر با حضور وزیر نیرو افتتاح شد)، کاهش "حق آبه" ایران از هیرمند و تشدید خشکسالی های منطقه بوده است.  

 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد