ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 |
با تدوین متدولوژی ارزیابی در ایالات متحده آمریکا، تکامل آن به تدریج از دهه 1970 آغاز و روشهای مختلفی تاکنون در این زمینه توسط کارشناسان کشورهای دیگر جهان ارائه شده است. لیکن با وجود تلاشهای بسیار و بحث و بررسی درخصوص آنها که در نشستها و کنفرانسهای متعدد بینالمللی صورت گرفته هنوز متدولوژی واحدی که مورد قبول کلیه کارشناسان قرار گیرد تعیین و انتخاب نشده است. از اینرو هنوز انواع مختلف متدهای تجزیه و تحلیلها در ارزیابی پروژههای گوناگون کاربرد دارد. علت اصلی چنین ناهماهنگی در انتخاب یک متدولوژی واحد به دلیل نوع پروژهها، اندازه، پیچیدگی و محل جغرافیایی و تنوع محیطی است که پروژهها در آنها اجرا میگردند.
بررسی سابقه انتخاب روشهای ارزیابی نشان میدهد که در ابتدا 5 روش اصلی مورد استفاده کارشناسان قرار میگرفته است. این روشها عبارتند از:
روش کارشناسی یا تخصصی ویژه
این روش آسان است و نیازی به آموزش جهت اجرا ندارد. به طوری که گروهی از کارشناسان با تجربه و متخصص در زمینههای مختلف، ارزیابی را براساس نظرات کارشناسی انجام میدهند. در حال حاضر بسیاری از تحلیلگران از این روش استفاده مینمایند زیرا نیازی به آموزش متدولوژی نداشته و فقط از جنبههای تجربی کاربرد دارد. در این روش فقط اثرات پروژه بر محیطزیست جمعآوری و گزارش میشود ولی هیچگونه معیار، بارگذاری و شناخت روابط علت و اثر در آنها وجود ندارد. به اضافه، وضعیت واقعی اثرات بر پارامترهای خاصی که تحت تأثیر قرار میگیرند معرفی نمیشوند.
عمدهترین خصوصیات روش تخصصی ویژه به شرح زیر است:
- اطمینانی بر جامعیت آن در کلیه اثرات مرتبط وجود ندارد.
- به دلیل استفاده از معیارهای مختلف شخصی در ارزیابی گروههای مختلف از عوامل محیطزیست تحلیل صحیح و دقیقی نمیتواند صورت بگیرد.
- جهت تبادل نظر در موارد خاص کارآیی ندارد.
- احتمال از قلم افتادن برخی از پارامترهای زیستمحیطی وجود دارد.
- به انرژی و زمان زیادی در شناسایی و جمعآوری اطلاعات برای موارد مختلف تخصصی نیاز دارد.
- به سبب اینکه این روش غیر سیستماتیک است، تهیه و تدوین گزارش نهایی آسان نمیباشد. به همین جهت گزارش نهایی از چارچوب منسجمی برخوردار نیست.
به جهت کلیه معایب فوق، این روش برای تحلیل اثرات، کاربرد و قابلیت کافی نداشته و فقط در مواردی که منابع مالی و یا تخصصهای لازم در حد کافی موجود نمیباشند استفاده میگردد.
چکلیست
صورتریزها معرف سادهترین نگرش در ارزیابی میباشند و از روشهای اولیه و پایه جهت ارزیابی محسوب میگردند و هنوز کاربرد آنها در شکلهای مختلف عمومیت دارد. این تکنیک ارزیابی معمولاً شامل دامنهای از مواردی است که جهت تهیه یک گزارش ارزیابی به کار میروند. کاربرد آنها معمولاً کلی است و برای پروژههای ویژه نیز مورد استفاده قرار میگیرند.
صورتریزها به عنوان یک شاخه مهم از متدهای متداول تجزیه و تحلیل از نخستین روشهایی بودهاند که تقریباً همزمان با معرفی موضوع ارزیابی در دهه 1970 در آمریکا معرفی شدهاند. به طور کلی این متد به عنوان یک روش سازماندهی شده و با چارچوب محکم نه فقط برای شناسایی اثرات پروژه به کار میرود بلکه در شناسایی و معرفی پروژهها نیز دارای توانایی است. انواع سادهتر صورتریزها کاربردی بیش از این ندارند.
اکثر صورتریزها جهت اطمینان از اینکه بررسیهای زیستمحیطی مهمی مورد توجه قرار گرفتهاند به کار میروند. اینگونه صورتریزها در بررسیهای ویژه کاربرد دارند. در سادهترین شکل، صورتریزها اثرات متقابل و اهمیت و میزان آنها را مورد بررسی قرار نمیدهند. هرچند، این نوع از اطلاعات باید در صورتریزها مورد توجه قرار گیرند. در بهترین نوع صورتریزها، به برجستگی و شاخص بودن اثرات پرداخته میشود.
خصوصیات عمده صورتریزها به شرح زیر است:
صورتریزها با وجود تنوع و تعداد زیاد دارای مشابهت کلی میباشند. کلیه آنها از فهرستهایی به نام «فهرست مادر» تشکیل شدهاند. بخشی از فهرست شامل جنبهها یا پارمترهای زیستمحیطی متأثر از یک پروژه یا فعالیت بوده و بخش دیگر کلیه فعالیتها یا عوامل مرتبط با پروژه را که دارای اثراتی بر محیطزیست خواهند بود در بر میگیرد.
تنوع صورتریزها و قابلیت زیاد و متعدد آنها در اجرای بخش عمده ارزیابی، کار تصمیمگیری در مورد فواید و منافع این روشها را مشکل میسازد. صورتریزهایی مانند ساده، تشریحی، سنجشی و پرسشنامهای کلاً برای پایهریزی مراحل ابتدایی ارزیابی بسیار مفید هستند ولی هر یک به تنهایی نمیتوانند به عنوان یک راهنما جهت اطمینان از اینکه هیچ فاکتور تعیینکنندهای از نظر دور نمانده است در اختیار ارزیاب و تصمیمگیرنده قرار دهند.
تفسیر و ارزیابی اثرات معرفی میگردد و اطلاعات و نتایج به نحو ساده و قابل فهمی در اختیار علاقمندان قرار میگیرد. این روش، جامع و فراگیر بوده و محیطهای فیزیکی، بیولوژیکی و اجتماعی ـ اقتصادی را در بر دارد.
ماتریسهای ساده هرچند که میتوانند اثرات اولیه و یا مستقیم را شناسایی نمایند لیکن قادر به مشخص نمودن اثرات غیرمستقیم و با درجات بالاتر و پیچیده نیستند. ماتریسهای کاملتر که به صورت کمی و درجهبندی شده میباشند ویژگیهای خاصی را جهت تجزیه و تحلیل نتایج در اختیار تصمیمگیرندگان قرار میدهند. لیکن ماتریسها توانایی برخورد با عدم قطعیتها را نداشته و در واقع کلیه پیشبینیها براساس وقوع قطعی اثرات و پیامدهای پروژه است. به همین جهت پیشبینی تغییرات غیر منتظره در طبیعت و محیطزیست توسط آنها ممکن نیست.
برخی مواقع، بزرگی اندازه ماتریسها و تعدد عوامل منجر به تشکیل تودهای از اعداد و ارقام میشود که کار کردن با آنها موجب سردرگمی ارزیاب میگردد. ماتریسها در ارائه شیوههای پایش و بازرسی اثرات زیستمحیطی پس از اتمام پروژه و بهنگام بهرهبرداری، ناتوان و فاقد کارآئی کافی هستند.
روش شبکهها
منظور از این روش شناخت زنجیره ارتباطات متقابلی است که احتمال دارد در اثر پروژه پیشنهادی در محیطزیست بروز نماید. به عبارت دیگر شبکهها روابط بین فعالیتهای پروژه و مشخصههای زیستمحیطی را مشخص مینمایند. تغییر در یک خصوصیت زیستمحیطی ممکن است دیگر جنبههای زیستمحیطی را موجب گردند. مثلاً یک ذخیرهگاه بزرگ ممکن است بر میکروکلیما تأثیر بگذارد لیکن پوشش گیاهی موجود در حاشیه که در حد آستانه قرار دارد در اثر تغییر در شرایط میکروکلیمائی دچار دگرگونی شود.
بدون وجود پوشش گیاهی، خاک در معرض فرسایش قرار میگیرد و موجب افزایش میزان رسوبات ورودی به ذخیرهگاه میشود و بر ارگانیسمهای موجود در آب تأثیر میگذارد. چنین ارتباط متقابل در اکوسیستمها از طریق کاربرد تکنیک شبکهها قابل شناسایی است.
سورنسون از کسانی میباشد که در توسعه تکنیک شبکه تلاش زیادی به عمل آورده است. او ماتریس مرحلهای را طراحی نموده و از این طریق سبب توسعه آن گردید. و از این طریق عناصر خرد در روابط بین فعالیتهای پروژه و محیطزیست قابل شناسایی شده است.
راسن نیز از افراد دیگری است که در این زمینه موجب توسعه روش ماتریسها و ابداع تکنیک شبکه گردیده است. مدلسازی و شبیهسازی نیز در این زمینه به کار گرفته شدهاند.
از جمله مزایا و معایب شبکهها میتوان به عمدهترین آنها در زیر اشاره نمود:
اصولاً شبکهها براساس نحوه ساختارشان به دو نوع تقسیم میگردند. گروه اول شبکههایی که برای ارزیابی شرایط زیستمحیطی ویژهای طراحی گردیدهاند که شبکه سورنسون از این جمله است. طراحی اینگونه شبکهها نیاز به زمان زیادی دارد زیرا در مورد هر پروژه باید اطلاعات جداگانهای تهیه نمود. لذا این شبکهها هرچند میتوانند راهنما و دستورالعمل مناسبی برای ارزیابی اثرات پروژههای مشابه ارائه کنند لیکن به دلیل شرایط متفاوت محیطزیست در نقاط مختلف جهان، به طراحیهای ویژهای در این زمینه نیاز است که آن نیز به صرف انرژی، دقت، پرسنل متخصص و هزینه زیاد نیازمند است.
نوع دیگر شبکههایی میباشند که معمولاً مورد استفاده برنامههای ارزیابی قرار میگیرند. ساختار چنین شبکههایی نظیر نوع اول است لیکن منحصراً مربوط به یک پروژه خاص نمیباشند. از جمله محاسن و مزایای شبکهها، راهنمایی مفید آنها در تجزیه و تحلیل اثرات غیر مستقیم و چندجانبه فعالیتها است. باضافه در خاتمه تجزیه و تحلیل میتوان خلاصهای مختصر و ساده قابل فهم از اثرات را در اختیار تصمیمگیرندگان و علاقمندان قرار داد. از معایب مهم این روش، نبود معیار یا ضابطه خاصی برای تعیین نسبی اهمیت اثرات است. لذا در سنجش عوامل کیفی نظیر پارامترهای اجتماعی و زیباییشناسی به این روش نمیتوان چندان متکی بود. اصولاً شبکهها فقط اثرات نامطلوب را بررسی مینمایند. لذا تجزیه و تحلیل هزینه ـ منفعت از این طریق امکانپذیر نمیباشد. در پروژههای بزرگ نیز که دارای گزینههای متعدد و با اطلاعات فراوان هستند طرح شبکهها بسیار مفصل و پیچیده خواهد بود که این خود عامل سردرگمی تحلیلگران میشود هرچند توسط کامپیوتر این مشکل در سالهای اخیر حل شده است.
ادامه دارد .... .