..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..
..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..

..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..

منابع طبیعی-بیابان زدایی-محیط زیست

رابطه جمعیت و محیط زیست (قسمت دوم)


رابطه‌ افزایش جمعیت با افزایش آلودگی‌های زیست‌محیطی

اثر انسان بر زمین در روزگار قدیم به‌صورت زندگانى در طبیعت و تأمین وسیلهٔ گذران روزانه و امکانات زندگى بوده است. از حدود ۱۰۰۰۰ تا ۱۲۰۰۰ سال پیش که دورهٔ کشاورزى آغاز شد انسان‌ها به‌تدریج به تولید‌کننده و مصرف‌کنندهٔ غذا تبدیل شدند و به پاک کردن زمین‌ها و اهلى کردن جانوارن پرداختند و از همین زمان به‌خاطر توسعه و بهبود کشاورزى، دستکارى در طبیعت رو به افزایش گذاشت و دشوارى‌هاى ناشى از تغییرهاى اکولوژیک به‌تدریج ایجاد شد.

با گسترش صنعت و انقلاب صنعتى که از نیمه دوم سدهٔ هفدهم آغاز شد انسان با اختراع جانشین کشف انرژى سوخت‌هاى فسیلى به استخراج هر چه بیشتر معادن پرداخت و به این ترتیب تغییرات محیط‌زیست به‌شدت افزایش یافت.

امروزه در اثر فعالیت‌هاى انسان بر روى زمین و روند رو به افزایش انرژى و منابع طبیعى، آلاینده‌هاى گوناگونى در محیط‌زیست رها مى‌شوند که مهم‌ترین آنها عبارت است از: اکسیدهاى گوگرد (Sox)، اکسیدهاى کربن (COx)، اکسیدهاى ازت (NOx).

با افزایش جمعیت مقدار زباله و فضولات جامد نیز افزایش مى‌یابد. مقدار زبالهٔ تولید شده به میزان مصرف جامعه و ضایعات حاصله از آن بستگى دارد.

مقدار مواد آلاینده محیط‌زیست از قدرت پالایش و جبران کنندگى کرهٔ زمین بسیار بیشتر است. به‌ویژه که با پیشرفت‌ کشورهاى در حال توسعه این مواد روز‌به‌‌روز بیشتر خواهد شد به‌طورى که هم اکنون مقدار So۲ تولید شده در کشورهاى آسیائى سالانه ۱۰ درصد اضافه مى‌شود. نتیجه کلى اثر آلاینده‌هاى مختلف، بروز پدیده‌هاى گلخانه‌اى و گرم شدن تدریجى زمین است که از جمله پیامدهاى آن بالا آمدن سطح آب اقیانوس‌ها و خطر به زیر آب رفتن بخش‌هائى از کرهٔ زمین به‌ویژه در کشورهائى مانند بنگلادش و... است.

امروزه رشد بى‌رویه جمعیت، مصرف زیاد از حد، گسترش صنعت و کاربرد نابه‌جا و کنترل نشده تکنولوژى، سبب تخریب و ایجاد بحران‌هاى زیست‌محیطى شده است. توسعه صنعت و تراکم نسبى بالاى جمعیت، تخریب منابع طبیعى، از بین رفتن جنگل‌ها، بهره‌بردارى سطحى از معادن، فرسایش خاک، آلودگى هوا، آلودگى صوتى، آلودگى محیط در منابع شهرى و صنعتى موجب آلوده شدن محیط‌زیست گردیده است.

  بقیه در ادامه مطلب...
 

نسل بسیارى از حیوانات از روى زمین محو شده است و دخالت‌هاى بشر در طبیعت، نظام طبیعى محیط‌زیست را به‌صورت مصنوعى دگرگون ساخته است.

۳۵ درصد از خاک ایران در مناطق کویرى (فراخشک) و ۳۰ درصد از آن در مناطق بیابانى (خشک) واقع شده است و به‌دلیل کمبود آب، بخش زیادى از مساحت آن کمتر قابل استفاده مى‌باشد. میزان فرسایش سالانه خاک در ایران متجاوز از ۵/۱ میلیارد تن مى‌باشد. به‌عبارت دیگر در هر سال، شاهد نابودى ۴۰۰ هزار هکتار اراضى حاصلخیز بوده که پیش‌بینى مى‌شود در ۲۰ سال آینده این مقدار به مرز ۵/۴ میلیارد تن در سال برسد. بهره‌بردارى بى‌رویه و مفرط از پوشش گیاهى باعث شده نسبت به سال ۱۳۶۵ بیش از ۷۰% از مناطق حفاظت شده و بیش از ۵۰ درصد پناهگاه‌هاى حیات‌وحش، قابلیت خود را در زمینه ترمیم و احیاء در کوتاه مدت از دست بدهند و سیل یک ساله اخیر شهرستان نکاء و سایر شهرها مى‌تواند دلیل آن شمرده شود.

آب، خاک، هوا و جانداران، چهار منبع طبیعى مهم و مورد نیاز هستند که تأمین همه نیازهاى آدمى به‌وجود آنها وابسته است. به‌علت رشد جمعیت و قطع بى‌رویه درختان جنگلى، سالانه ۱۷ میلیون هکتار از جنگل‌هاى جهان نابود مى‌شود. به‌علت نابودى جنگل‌ها و آلودگى‌هاى شیمیائى محیط‌زیست سالى ۵۰۰۰۰ گونه مختلف گیاهى و جانورى براى همیشه از صفحه روزگار محو مى‌شوند.

بر اثر رشد جمعیت و افزایش مصرف سوخت‌هاى فسیلى، سالى ۶ میلیارد تن کربن و یا ۳/۲۲ میلیارد تن گاز کربنیک وارد جو زمین مى‌شود و موجبات ذیل را فراهم مى‌سازد:

- گرم شدن روزانه زمین
- آب شدن یخچال‌هاى قطبى
- بالا آمدن سطح رودخانه‌ها و اقیانوس‌ها
- بروز خشکسالى
- تغییر فصل‌ها و افزایش موارد طوفان و گرد بادهاى مخرب

در نهایت، اینکه آلودگى هوا به‌علت مصرف بیش از حد گازهاى سمى در صنایع، دودکش کارخانجات و منازل، اگزوز اتومبیل‌ها و سوزاندن زباله‌ها از مشکلات عمده مناطق پرجمعیت و شهرها است و موجب تخریب لایه اُزن و افزایش اشعه فرابنفش بر روى زمین شده است. در نتیجه سیستم ایمنى بدن انسان‌هاى در معرض خطر، ضعیف شده و مردم عصر حاضر چند برابر بیشتر از اجداد خود به بیمارى‌هائى نظیر سرطان و... مبتلا مى‌شوند.

اثرات آلودگى‌ها نه تنها موجب بروز بیمارى‌هاى مختلف جسمى و روانى شده بلکه به منزله تهدیدى جدى براى سلامت نسل‌هاى آینده نیز مى‌باشند.

به گزارش سازمان جهانى بهداشت در سال ۱۹۹۵، در کشورهاى توسعه نیافته صنعتى ۳۱% مردم از آب سالم محروم بوده‌اند و علت آن افزایش جمعیت، شرایط اقتصادى نامطلوب و افزایش حجم بدهى‌هاى خارجى این کشورها گزارش شده است. در این کشورها امکان دستیابى به فن‌آورى تهیه تلمبه‌هاى لازم براى تهیهٔ آب ارزان وجود ندارد و فاضلاب‌هاى خانگى و پساب صنایع کشاورزى موجب آلودگى هرچه بیشتر آب‌هاى در دسترس مى‌شود. آلودگى آب به مدفوع عامل عمدهٔ شیوع بیمارى‌هاى اسهالى و عفونى است.

اهمیت آب این نعمت لایزال و مقدس خداوندى و نیز استفاده بهینه از منابع آب از دیدگاه کیفى و کمى موضوعى نیست که از نظر کارشناسان و صاحب‌نظران پوشیده باشد و حساسیت آن در کشور ایران که از جمله کشورهاى خشک و نیمه خشک محسوب مى‌شود چندین برابر جلوه‌گر مى‌شود.

براساس تعریفى که خانم فالکلین (Faulkin) از نهاد 'حرکت بین‌المللى و جمعیت' در خصوص شاخص تنش آبى در سال ۱۹۹۳ ارائه کرده است در این رابطه کشورهاى جهان به ۳ گروه تقسیم مى‌شوند:

۱. کشورهاى بدون تنش آبى که سرانه منابع آب تجدید شونده شیرین آنها بین رقم ۱۰۰۰ و بیش از ۱۷۰۰ مترمکعب در سال مى‌باشد.

۲. کشورهاى با تنش آبى مزمن با سرانه منابع آب تجدید شونده شیرین بین ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ مترمکعب در سال

۳. کشورهاى با تنش آبى مطلق با سرانه منابع آب تجدید شونده شیرین کمتر از ۵۰۰ مترمکعب در سال.

اصولاً کارشناسان دنیا میزان ۱۰۰۰ مترمکعب سرانه آب را معیار مناسبى براى تعیین شاخص تنش آبى تشخیص داده‌اند که این رقم مورد تأکید بانک جهانى نیز مى‌باشد. ولى این معیار توسط سازمان خوابار جهانى (Food and drug Assocciation F. A. O) رقم ۸۰۰ مترمکعب مشخص شده است. این در حالى است که براساس آخرین اطلاعات و آمار ارائه شده در سال ۲۰۰۲ میلادى سهم هر ایرانى (سرانه) از آب تجدید شونده شیرین در سال، حدود ۲۰۰۰ مترمکعب مى‌باشد که در آینده‌اى نه چندان دور، براساس محاسبات انجام گرفته این رقم به نصف رقم فعلى کاهش خواهد یافت.

اگر مسئله کنترل جمعیت در دنیا در حد مطلوب و هم‌ساز با شاخص‌هاى سازمان ملل صورت نگیرد تعداد کشورهائى که به مرور در معرض تنش آبى حاد قرار خواهند داشت افزایش مى‌یابد. به‌عبارت دیگر پیش‌بینى مى‌شود که در سال ۲۰۲۵ حدود ۵۰ کشور جهان از تنش آبى رنج ببرند که متأسفانه کشور ایران نیز در این طبقه قرار خواهد گرفت.

مسئله تنش آبى در دنیا و به‌ویژه در دهه‌هاى آتى، از اهمیت ویژه‌اى برخوردار است که مسلماً بى‌توجهى و اهمال در مورد آن، علاوه بر ایجاد مشکلات بهداشتى، زیست‌محیطى، اکوسیستمى و نزاع‌هاى آبى، موجب ایجاد اختلال جدى در امنیت غذائى دنیا به‌ویژه در کشورهاى خشک و نیمه خشک نظیر ایران خواهد گردید.

دولت‌هاى جهان با دید توسعه پایدار و لحاظ کردن محدودیت‌ها، مدیریت منابع آب را به‌عنوان یکى از عمده‌ترین راه‌حل قبول کرده‌اند. مجموع عمومى سازمان ملل متحد با توجه به اهمیت اساسى آب در آینده تصمیم گرفت که سال ۲۰۰۳ را به‌نام 'سال جهانى آب شیرین' اعلام نماید. آب شیرین گرانبهاترین عنصر زندگى در روى زمین بوده و وسیله‌اى ضرورى براى رفع نیازهاى اساسى انسان چون بهداشت، غذا، انرژى و حفظ اکوسیستم‌هاى منطقه‌اى و جهانى است. اگرچه ۷۰ درصد سطح زمین پوشیده از آب است اما تنها حدود ۵/۲ درصد آن آب شیرین مى‌باشد. حدود ۷۰ درصد از این آب هم منجمد و بر سر قله‌هاى یخ‌زده قرار دارد و به این ترتیب فقط چیزى کمتر از یک درصد از منابع آب شیرین در دسترس و قابل استفاده انسان است.

در مبحث جمعیت و محیط‌زیست دو جنبه مورد نظر است:

۱. حصول اطمینان از تلفیق عوامل جمعیتى و زیست‌محیطى و ریشه‌کنى فقر در سیاست‌ها، طرح‌ها و برنامه‌هاى توسعه‌اى.

۲. کاهش الگوهاى ناپایدار مصرف و تولید و همچنین اثرات منفى عوامل جمعیتى.

در این مبحث اقدامات ذیل به‌عهده دولت‌ها مى‌باشد:

- تلفیق عوامل جمعیتى در ارزیابى اثرات آن بر مسائل زیست‌محیطى و سایر برنامه‌ها و تصمیم‌گیرى به‌منظور دستیابى به توسعه پایدار.

- اقدام به ریشه‌کنى فقر، با توجه به استراتژى‌هاى درآمدزا و اشتغال‌آفرین براى روستایان فقیر و کسانى که در اکوسیستم‌هاى شکننده و یا در مرز آن زندگى مى‌کنند.

- استفاده از اطلاعات جمعیتى براى بهبود و ترویج مدیریت منابع پایدار، به‌ویژه سیستم‌هاى اکولوژیکى شکننده.

- تغییر الگوهاى ناپدار مصرف و تولید از طریق اقدامات اقتصادى، قانونى و ادارى با هدف تقویت بهره‌گیرى دائمى از منابع و جلوگیرى از اضمحلال محیط‌زیست.

- اجراء سیاست‌هائى در جهت پرداختن به‌عواقب زیست‌محیطى افزایش اجتناب‌ناپذیر جمعیت و تغییرات در تمرکز و توزیع آن در آینده، به‌ویژه در مناطق شهرى که از نظر زیست‌محیطى آسیب‌پذیر هستند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد