..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..
..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..

..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..

منابع طبیعی-بیابان زدایی-محیط زیست

مهمترین تحولات زیست محیطی در ایران و جهان

مهمترین تحولات زیست محیطی در ایران و جهان

مساله بهسازی محیط زیست، پس از جنگ جهانی دوم و در حقیقت بعد از نیمه دوم قرن بیستم، با رشد سریع و نامتناسب صنعت اهمیت یافت وایجاد مراکز صنعتی در اروپا وآمریکا و گرایش شدید شهرنشینی ورشد مصنوعی جمعیت در شهرها، آلودگی و بهم خوردن تعادل حیاتی طبیعت را به ارمغان آورد و در اثر الوده شدن هوا، آب و موادغذایی و .. مخاطراتی را برای زندگی انسان ایجاد کرد و به همین جهت سال 1970 در اروپا و آمریکا سال حفاظت از محیط زیست اعلام شد ورهبران سیاسی کشورها وظیفه خود دانستند که اجتماع را از آلودگی بیشتر بر حذر دارند و هزینه های هنگفتی را برای این امر در بودجه کشورهای خود منظور نمایند.
در سال 1970 انجمن های حفظ و حمایت از منابع طبیعی تشکیل شد وموسسات خیریه ودولت ها، دانشمندان را در یافتن راه حل هایی،تشویق وکمک مادی نمودند و با کمک علم و قانون توانست اقدامات موثری انجام گیرد.
پس از آن در ژوئن 1972 برنامه محیط زیست و توسعه سازمان ملل متحد UNEP، اولین کنفرانس جهانی را در استکهلم سوئد درزمینه مسائل زیست محیطی ترتیب داد و اولین بیانیه مشترک 26 ماده ای بین 13 کشور با تاکید بر حقوق زیست محیطی منعقد شد که اصل اول بیانیه مقرر می دارد:

« انسان حق اساسی آزادی، برابری و شرایط مناسب زندگی در محیطی را دارد که شان انسانی و خوشبختی او را تامین کند. او می تواند مسئولیت رسمی حمایت و اصلاح محیط زیست را برای نسل خود و نسل های آینده بر عهده گیرد».
اصل مذکور، بر حقوق فردی زیست محیطی اشاره دارد که حق فردی مسئولیت حفاظت از محیط زیست را بر عهده یکایک افراد جامعه قرار داده، به گونه ای که ضمن اجتناب خود از تخریب محیط زیست، دیگران را نیز از این امر نهی می نماید که از طریق آموزش افراد در همه گروه های سنی، در زمینه حفاظت محیط زیست و گسترش تحقیقاتی علمی انجام می شود.
حق جمعی، نیز حل مسایل زیست محیطی را بر عهده دولت ها نهاده که با همکاری های بین المللی ممکن می باشد.
«اصل 21 بیانیه استکهلم نیز به دولت ها هشدار می دهد ک ضمن آزادی عمل در بهره برداری از منابع طبیعی و حق حاکمیت بر آن ها، از هر گونه عملی که منجر به خسارت بر محیط زیست دیگرکشورها می شود پرهیز نمایند.»
در سال 1975، در پی توصیه کنفرانس استکهلم در زمینه آموزش، کارگاه بین المللی آموزش محیط زیست توسط یونسکو در بلگراد تشکیل شد و جهت افزایش مبادله اطلاعات و برگزاری کارگاه های مختلف آموزشی وانجام پروژه های پژوهشی و تالیف کتب و مقالات از اندیشمندان دعوت به همکاری شد.
در سال 1977، یونسکو با همراهی سازمان ملل متحد کنفرانس بین دولتی آموزشی محیط زیست را در تفلیس گرجستان برگزار نمود که در بیانیه این کنفرانس به آموزش افراد در کلیه سنین وسطوح به صورت آموزش های رسمی وغیررسمی و نقش وسایل ارتباط جمعی تاکید شده است و از کارشناسان رشته های گوناگون وافرادی که اعمال و تصمیمات آن ها بر محیط زیست تاثیر می گذارد خواسته شده تا با شرکت در دوره های آموزشی وکسب دانش ومهارت های لازم نسبت به مسئولیت خود دراین مورد آگاه تر شوند.
در سال 1991، شورای جوانان انگلیس در زمینه محیط زیست کنفرانسی با نام «محیط زیست ما، انگیزه » برگزار کرد.
مسایل مورد توجه جوانان در زمینه محیط زیست، حول محورهای زیر مطرح گردید تا مورد توجه تصمیم گیران تمام سطوح اجرایی قرار گیرد:
«آگاهی، حمل ونقل ،آلودگی، طبیعت، انرژی اقتصاد، بهره برداری از زمین، مدیریت منابع تولیدات غذایی، جمعیت و همکاری جهانی»
در دهه 1990، 80% امریکایی ها و بیش از دو سوم اروپایی ها خود را طرفدار محیط زیست دانسته اند، که بیداری مردم در اروپای غربی با ظهور جنبش سیاسی سبز تسریع شد. این جنبش در سال های آخر دهه 70 در آلمان غربی و هم اکنون در 16 کشور، حزب سیاسی دارد و در حال حاضر، در خود پارلمان اروپا نیز تعدادی از اعضای حزب سبز عضویت دارند واحزاب و نامزدهایی که برنامه ها وسیاست های خود را «سبزنساخته» باشند به زحمت می توانند در انتخابات پیروز شوند.


بقیه این نوشته را در ادامه مطلب مشاهده فرمائید....

 
در ژوئن 1992، دقیقا 20 سال پس از کنفرانس استکهلم، در شهر ریودوژانیر وبرزیل ،‌کنفرانس «محیط زیست و توسعه» برگزار شد و باتاکید بر، به رسمیت شناختن ماهیت یکپارچه و مرتبط موطن ما زمین کار خود را آغاز کرد که تا این زمان کشورهای صنعتی، جوامع در حال توسعه را عامل تخریب محیط زیست می دانستند ولی در این کنفرانس متخصصان وسران کشورهای در حال توسعه ثابت کردند که منشا 80% از آلاینده های محیط، کشورهای صنعتی هستند وپس ازمذاکرات پیاپی، قطعنامه ای با عنوان دستورالعمل 21 برای قرن بیست ویکم تنظیم شد که هر یک از موارد می تواند رهنمودی برای مبارزه با آلودگی های زیست محیطی باشد. و دستورالعمل کنفرانس در چهاربخش تنظیم شد:

بخش اول: ابعاد اجتماعی واقتصادی مساله آلودگی
بخش دوم:حفظ وبهره برداری و مدیریت منابع طبیعی در چهارچوب توسعه پایدار
بخش سوم: تقویت نقش اقشار عمده جامعه
بخش چهارم: ابزار اجرایی کار

یکی از جلوه های کنفرانس ریو، استانداردهای ایزو 14000 به منظور ایجاد استانداردهای بین المللی مدیریت زیست محیطی در جامعه جهانی بود. زیرا بسیاری از شرکت کنندگان بر این باور بودند که اکثر مشکلات محیطی همچون ،نازک شدن لایه ازن، گرم شدن زمین وذوب شدن یخ ها، بعدی جهانی دارد که استانداردهای ملی و منطقه ای نمی تواند راه گشای حل این مشکل باشد.
سازمان یونسکودر بیست وهشتمین کنفرانس عمومی خود با عنوان راهبرد میان مدت، (2001-1996) ، با شرکت متخصصان وصاحب نظران مسائل مختلف برگزار شد و ضمن بازنگری عملکرد یونسکو وترسیم ویژگی های قرن بیست ویکم وارائه راهبردهای اساسی پیرامون محیط زیست، جمعیت وتوسعه و تقابل میان این سه مقوله، مساله محیط زیست مورد تاکید قرار گرفت.
راهبرد میان مدت یونسکو اهداف زیر را مدنظر داشته است:

راهبرد میان مدت، در درجه اول درصدد است با تاکید بر زمینه ومحیط اجتماعی واقتصادی وفرهنگی و با تاکید همزمان بر مسایل جهانی،‌آگاهی های علمی لازم برای درک رابطه میان جمعیت، محیط زیست وتوسعه را ایجاد وروز آمد کند. بنابراین، از فعالیت های تحقیق و توسعه و راه اندازی شبکه عمومی از سوی مرکز اصلی وموسسات تحقیقاتی حمایت خواهد شد تا این مراکز ونهادها به طور خاص بتوانند در تهیه مواد آموزشی مناسب وآموزش کارکنان مشارکت کنند.

راهبرد میان مدت در درجه دوم، به تقویت توانایی دولت های عضو در مسیر عضو در مسیر بهبود وجهت دهی مجدد فعالیت های ملی آموزش وکارآموزی در بخش رسمی وغیررسمی، با تکیه بردانش دقیق علمی می پرازد. تهیه مواد وتدوین شیوه های آموزشی با ملاحظه ویژگی های فرهنگ و مطابق با نیازهای گروه های متفاوت ،مورد تاکید قرار خواهد گرفت.
درتمام فعالیت ها، شیوه های فرارشته ای که برای بررسی مسائل زیست محیطی، جمعیتی و توسعه ضروری هستند تقویت میشوند واز این نظر به 9 کشور پر جمعیت جهان، دولت های عضو منطقه آفریقا و دولت های کوچک جزیره ای توجه خاصی خواهد شد.
دولت های عضو منطقه، برای اجرای پروژه ها از سوی صندوق جمعیت ملل متحد، برنامه توسعه ملل متحد، برنامه محیط زیست ملل متحد و همچنین سایر سازمان های اهدا کننده ،تامین مالی و حمایت فنی می شوند.
راهبرد میان مدت در درجه سوم می کوشد تا تصمیم گیرندگان و اشخاصی را که می توانند در افکار عمومی و رسانه ها موثر باشند بسیج کند. با این هدف که در آنان حساسیت بیشتری نسبت به مسایل زیست محیطی ،جمعیتی و توسعه ای ایجاد کند تا این افراد از طریق پخش پیام های متناسب، در تحول مطلوب رفتارها وگرایش ها مشارکت درزند.
نکته حایز اهمیت در روند شکل گیری دیدگاه زیست محیطی در جهان و مرور بیانه ها و دستورالعمل های هر یک از کنفرانس های بین المللی، تاکید ویژه آنان بر حقوق جمعی و فردی است که در بعد فردی نیز بر نقش آموزش های زیست محیطی اشاره داشتند چنانچه در اجلاسی که به منظور برای دستورالعمل 21، در ژوئن 1997 تشکیل شده بود، به این مهم پرداخته شد.

تحولات زیست محیطی در ایران


حفاظت وسالم نگهداشتن محیط زیست موضوعی است که از دیرباز مورد توجه ایرانیان بوده است و برای کشوری با تاریخ کهن این امر قدمتی دیرینه دارد. چنانچه در«اسطوره های ایرانی، درختان، انسان های خوبی بوده اند که پس از مرگ تبدیل به درخت می شوند و زندگی جاودانه می یافتند و به همین دلیل قطع درختان قطور، کاری ناصواب بود. ایرانیان باستان می گفتند هر کس درخت کهنسالی یا درخت میوه ای را قطع کند در همان سال یکی از خویشاوندان خود را از دست خواهد داد ودر اوستا، زرتشت آزار حیوانات را گناه کبیره می داند و در ارتباط با طبیعت نیز از اهورامزدا می پرسد چه قومی خوشبخت تر است؟در پاسخ می شنود، ملتی که درخت مثمر بکارد و زمین های لم یزرع را به زمین های کشاورزی تبدیل کند.


جنگل، درخت وگل و گیاه نیز ایرانیان شادابی، طراوت و آرامش و زیبایی است ودر ادبیات منشورو منظوم ،قامت بلند زنان به سرو و پوست لطیف و زیبایی آنان به گل تشبیه شده است و در نام گذاری فرزنان به خصوص دختران خود از واژه گل یا با استفاده از پیشوند و پسوند آن یا از دیگر عناصر موجود در طبیعت بهره جسته اند.

همچنین ایرانیان در برخی موارد مهریه دختران خود را براساس عناصر آب و خاک (زمین) تعیین نموده اند.خصوصا پس از گرایش آنان به دین اسلام توجه شان مضاعف شد. چرا که در اسلام تاکیدات زیادی بر طبیعت و عناصر موجود در آن دارد که در زیربه برخی از آن ها اشاره می شود:

**بسیاری از سوره های قرانی به نام یکی از عناصر طبیعت است.

«قران مجید از جنگل ها، منابع طبیعی و مراتع تحت عنوان انفال یاد می کند و آن را یکی از نعمت های مهم الهی و حیاتی برای انسان ها می شمارد.»
** در مواردی زیادی در قران مجید به یکی از جلوه های طبیعت سوگند یاد شده است
** آیات متعددی انسان را به گردش در طبیعت و تفکر در آن دعوت می کند. چنانچه شفیعی مازندرانی در همایش اسلام و محیط زیست اشاره می نماید که دعوت به تفکر ومطالعه در آفرینش بسیاری از پدیده های طبیعی و یاد کردن طبیعت به عنوان موجودی دارای شعور و تسبیح گوی ورازدار، همه و همه گواه بر این حقیقتند که قران وپرودگار حکیم عظمت و اهمیت ویژه ای برای همه مخلوقات از جمله طبیعت و پدیده های طبیعی قایلند. این اهمیت درسی گران بها برای همگان است تا آن ها را دست کم نگیرند ودر آفرینش آن ها بیشتر بیندیشند و به دقایق و اسرار نهفته در درون آنها بیشتر تفکر کنند.
** در سیره بانوی اسلام آب،مظهر پاکی به عنوان مهریه ایشان ذکر شده است.
** بسیاری از بزرگان دین به امر زراعت پرداخته اند و برخی از آنان به مشاغلی همچون کشاورزی وپرورش دام اشتغال داشتند.
** تاکید ویژه اسلام بر پاکیزگی و پرهیز از آلودگی نیز قابل تامل است تا حدی که پاکیزگی را نشانی از ایمان می داند و آداب وضو و غسل، قبل از عبادت مبین، تطهیر توامان جسم وروح است.
عده ای بر این باورند ایرانیان مسلمان دارای پیشینه غنی وکهنی در حفظ و حمایت از محیط زیست بودند. اما با حمله مغول به ایران همبستگی ایرانیان با محیط زیست از هم گسسته شد وبرخی از ایرانیان با الگوگرفتن از سبک زندگی کوچ رو، همبستگی با محیط طبیعی خود را از دست دادند و در ییلاق و قشلاق برای ایجاد مکان هایی برای کشاورزی وزیستن، زمینه ای برای جنگل تراشی در این اقوام ایجاد شد. چنانچه، علی یخکشی در این رابطه با تاسف بیان می دارد:«در آغاز شاید از بین رفتن جنگل ها کارآسانی برای ایرانیان نبود و قلبشان حاضر به انجام چنین کاری نمی شد ولی به مرور به اجبار با این کار خو گرفتند تا حدی که امروزه هیچ اثری از همبستگی مردم و طبیعت دیده نمی شود و به رغم وجود قوانین مدون، موسسات آموزشی و پژوهشی وسازمان های اجرایی مربوطه، جنگل ها را نابود کرده وبه محیط زیست خود کمتر توجه می کنند.

بدین ترتیب، تخریب محیط طبیعی موجب شد تا حفاظت از محیط زیست در قالب سازمانی دولتی در سال 1335 با نام «کانون شکار ایران» وارد عمل شودو وظیفه حفظ حیات وحش ونظارت براجرای مقررات مربوط به آن برعهده گیرد وشعباتی نیز در استان ها،شهرستان ها و بخش ها دایر نماید ودر این سال مجلس قانون شکار را تصویب کند.
در شانزدهم خرداد 1346 با تصویب قانون صید وشکار، کانون شکار به سازمان شکاربانی ونظارت بر صید تغییر نام داد و مسئولیت های جدیدی به آن تفویض شد و از محدوده شکار فراتر رفت وابعاد جدیدی به سازمان محول گردید که شامل:
-حفظ ونگهداری شکارگاه ها وفضای حیاتی جانوران وحشی وحمایت آنها در برابر گرسنگی و تشنگی و صید و شکار بی رویه و عوامل و حوادث نامساعد جوی وطبیعت مانند حریق جنگل ومراتع و سیل و طغیان رودخانه ها و بیماری های واگیر ومسمومیت نباتی وامثال آن.
-فراهم آوردن موجبات محیطی مساعد جهت تکثیر وپرورش جانوران وحشی.
-کوشش در اصلاح نژاد جانوران وحشی
-بررسی وتحقیقات علمی درباره جانوران وحشی
-ایجاد پارک های ملی و مناطق حفاظت شده وموزه های حیوان شناسی
-درسال 1350، «سازمان حفاظت محیط زیست» جایگزین« سازمان شکاربانی» شده و وظیفه جلوگیری از انجام هر گونه اقدام زیان بخش برای تعادل و تناسب محیط زیست به اختیارات قبلی اضافه شد.

-«عده ای دوره 1350-1335 را دوره ارزش های اسطوره ای نامیده اند و از آنجایی که ارزش های این دوره پیش از آغاز شکل گیری ارزش های زیست محیطی واعلام خطر آلودگی می باشد. اما هیچ گونه تاثیری از آن ها نپذیرفته است.این ارزش ها بر لزوم حفاظت از منابع حیات وحش کشور، جلوگیری از شکار بی رویه وصیادی تاکید داشت. اما حائز اهمیت آن که ارزش های زیست محیطی و اجتماعی حاکم بر گروزه کوچک کانون شکار و اداره شکاربانی آن چنان انسجام ویکپارچگی قدرتمندی داشت که در هیچ دوره دیگری پس از آن دیده نشده است.»
در سال 1353، دقیقا پس از برپایی کنفرانس جهانی محیط زیست در استکهلم ، قانون حفاظت وبهسازی محیط زیست تصویب شد که اختیارات قانونی ونقش سازمان را در خصوص برنامه های رشد وتوسعه ملی افزایش داد.
در دهه 1350، ارزش های زیست محیطی دوره جدید، برگرفته از شعارهای گروه های افراطی طرفدار محیط زیست در غرب بود که هیچ سنخیتی با ارزش های سنتی ایران وتناسبی با ساختار تکنولوژیک ما نداشت و بهمین سبب اثری نامطلوب وسازنده در روند فعالیت های سازمان حفاظت محیط زیست نداشت.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی وتدوین قانون اسلامی، اصل پنجاهم آن ، بر حفاظت محیط زیست و تحقق توسعه پایدار اشاره می کند که:

«حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسل های بعد باید در آن حیات اجتماعی و رشد داشته باشند وظیفه عمومی تلقی گردد. از این رو فعالیت های اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیرقابل جبران آن ملازم پیدا کند ممنوع گردید.»
پس از انقلاب علیرغم آنکه سازمان حفاظت محیط زیست دست نخورده باقی ماند و در قانون اساسی هم به طور صریح به این امر تاکید داشتند، اما به دلیل آن که این مساله ریشه در غرب داشت و با ارزش های رژیم گذشته همنوا بود با استقبال چندانی روبرو نشد و دربرخی موارد صورت فرمایشی به خود گرفت.البته در سال های اخیر به دلیل به مخاطره افتادن شرایط زیست محیطی و آلودگی حاصله و افزایش حساسیت بین المللی، این مساله از سوی سازمان های دولتی وتشکل های غیردولتی زیست محیطی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است که بررسی نحوه عمل هر یک از بخش های دولتی و غیردولتی در این خصوص قابل تامل می باشد.
در بخش غیردولتی گروه های طرفدار محیط زیست در ایران از حدود سه دهه پیش تشکیل شده است ولی تشکل های زیست محیطی در ایران حرکتی نوپا بوده وعمری بیش از یک دهه دارد.(مطلبی 1382: 14) این تشکل ها عمدتا با حضور جوانان داوطلب فعالیت نموده و در جهت تنویر افکار عمومی تلاش می کنند که بخشی از فعالیت های این تشکل ها شامل مواردی چون راه اندازی گردهمایی های زیست محیطی ،معرفی کوه ها،،روز پاکسازی دریای خزر و. انتشار گاه نامه هایی با عناوین زیست محیطی می باشد. در بخش دولتی ،با بررسی برنامه های اقتصادی- اجتماعی توسعه در دو مقطع زمانی قبل وبعد از انقلاب می توان از نگرش دولتمردان ایران، نسبت به ملاحظات زیست محیطی ونحوه عملکردشان در این خصوص آگاهی یافت.
اولین برنامه توسعه اقتصادی اجتماعی در سال 1328 آغاز شد ولی تا پایان برنامه پنجم( در سال 1356) هیچ نوع ملاحظات زیست محیطی در سیاست ها،اهداف وبرنامه های عمران وتوسعه مورد نظر نبوده و تمام برنامه ها موجب دگرگون سازی اکوسیستم ها .معماری مسکن و مدرنیزه کردن اشکال استقرار، بدون توجه به پی آمد های زیست محیطی توسعه بوده است.
و در برنامه ششم (1357) که با دیدگاه زیست محیطی آمایشی طراحی شده بود. به دلیل وقوع انقلاب اسلامی به اجرا گذاشته نشد. طی دهه اول انقلاب (67-1357) در اثر دگرگونی در ساختار پیشین و 8 سال جنگ،نه تنها برنامه منظم توسعه طراحی واجرا نشد بلکه آسیب های شدید وعظیم وارده بر محیط زیست کشور موجبات جابجایی وسیع جمعیت، تخریب گسترده محیط و آلودگی ها حاصله بود.
برنامه پنج ساله اول جمهوری اسلامی ایران ( 72-1368) که سیاست واهداف خود را به بازسازی اقتصادی کشور معطوف نمود، خالی از دیدگاه های زیست محیطی توسعه بود و سیاست های برنامه دوم (77-1373) نیز فاقد بخش محیط زیست بود. در برنامه سوم توسعه ، بر 2 بعد اساسی تاکید ویژه صورت گرفته است:
1-برنامه بهره برداری پایدار از مناطق مختلف، که این امر به دللی افزایش روز افزون جمعیت تخریب منابع ، آب ،خاک و.. مدنظر قرارگرفت.
2-جلب مشارکت عمومی از طریق افزایش آگاهی مردم
دربرنامه سومن توسعه، علیرغم ملحوظ داشتن دیدگاه زیست محیطی ،تخریب و آلودگی ها روند رو به فزایدی داشت و در زمینه ارتقاء آگاهی عمومی تلاش بسیار ناچیزی صورت گرفت. چنانچه در رسانه ملی «تلویزیون» کمترین حرکتی در این زمینه انجام نشد.
در برنامه چهارم توسعه،الزام های مربوط به هدف های کیفی و کمی درراستای توسعه پایدار به قرار زیر تنظیم شد:
1- اشاعه فرهنگ و اخلاق زیست محیطی
2- توسعه سازگار بخش ها با محیط زیست
3- حفاظت واحیای تنوع زیستی
4- حفاظت، احیا و توسعه منابع طبیعی
5- توانمند سازی و ارتقا جایگاه امورزیست محیطی کشور

با مرور برنامه های توسعه اقتصادی اجتماعی شاهد آن بودیم که در ابتدا ، توجه به مسایل زیست محیطی و رعایت آن درسیاستگذاری و برنامه ریزی ها، امری فرعی و جنبی، محسوب میشد و عملکرد ضعیف و بیشتر شعارگونه سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان متولی اصلی این امر آثار نامطلوبی را ایجاد نمود که دلایل اصلی آن حاکمیت نوعی شتابزدگی در امر توسعه وعدم آگاهی کافی مسئولین ومردم از پیامدهای منفی آن بود. اما هم اکنون که کشور مادر ابتدای برنامه چهارم توسعه قرار دارد ونخسین گام را در چشم انداز 20 ساله برداشته است و درصدد احرا رتبه اول د رسطح منطقه وکسب وجهه بین المللی می باشد،‌بایستی بتواند دررفع آلودگی های زیست محیطی وپیامدهای نامطلوب آن که از مهم ترین چالش های تحقق توسعه پایدار است، کوشش نماید و آینده نوید بخشی را رقم زند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد