..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..
..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..

..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..

منابع طبیعی-بیابان زدایی-محیط زیست

بررسی کمی و کیفی زباله شهر آباده و ارزیابی آن بر محیط زیست جایگا

بررسی کمی و کیفی زباله شهر آباده و ارزیابی آن بر محیط زیست
جایگاه دفن زباله شهر آباده

محمدتقی صفائی ، مجید حسینی  ، قدرت اله منصوری

(کارشناس بهداشت محیط مرکز بهداشت شهرستان آباده)

چکیده

معضلات تلنبار نمودن زباله در جایگاه دفن زباله شهر آباده و عدم بضاعت مالی در دفن بهداشتی و یا ایجاد طراحی جایگاه دفن به روش بهداشتی، ابتدا حجم، وزن، ترکیب فیزیکی زباله تولیدی در یک روز در سه قصل زمستان ( 1384 ) و بهار ( 1385 ) و تابستان( 1385) شناسایی گردید. همچنین جهت ارزیابی اثرات جایگاه بر محیط زیست منطقه وضعیت موجود منطقه مورد بررسی قرار گرفت.

نتایج حاصل از بررسی کمی و کیفی زباله نشان داد که متوسط زباله تولیدی در فصل بهار حدود 42.5 تن ، تابستان 49.1 و زمستان 35.7 تن بود. چگالی زباله فوق در بهار 361 ، تابستان 342 و زمستان 395 کیلوگرم در مترمکعب می باشد. متوسط سالیانه سرانه تولید زباله توسط هر نفر 0.488 کیلوگرم در روز می باشد. تفکیک فیزیکی زباله کل شهرستان نشان می دهد که مواد فسادپذیر 0.65 درصد ، کاغذ و کارتن 5 درصد منسوجات 4 درصد، شیشه 6 درصد، فلزات 0.5 درصد ، استخوان 1.5 درصد، پلاستیک 6.5 درصد و سایر مواد 9 درصد می باشد .

نتایج حاصل از ارزیابی اثرات نشان داد که جمعیت شهر آباده در سال 1385 ، 71068 نفر و در پایان دوره طرح (سال 1400 ) با ضریب رشد جمعیت 1.2 درصد 95000 نفر خواهد بود . حداکثر دمای شهر 42.5 درجه و حداقل 22 درجه سانتی گراد زیر صفر می باشد . متوسط بارندگی سالیانه 120mm می باشد. گلباد شهر در بیشتر روزها از شرق به غرب است، در 62 روز سال به طور متوسط یخبندان داریم.

بررسی ارزیابی اثرات جایگاه بر منطقه نشان داد که این جایگاه اثرات زیست محیطی وارد می کند و نمی تواند جایگاه فوق مورد استفاده قرار گیرد.

دانلود فایل PDF مقاله (متن کامل مقاله) در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

توالی و تحول اکوسیستم

منظور از اکوسیستم مجموعه جانداران یک محیط به همراه کلیه عوامل و تشکیل دهنده‌های آن محیط است. بنابراین بطور خلاصه اکوسیستم را می‌توان با عبارت محیط و موجودات زنده آن تعریف کرد. و این واژه از دو کلمه Endogical و System تشکیل یافته است که به معنای مجموعه موجودات زنده و محیط زندگی آنها می‌باشد. مراد از پدیده توالی ، جایگزین شدن جامعه‌های زنده و به تعبیر دقیق‌تر ، انواع اکوسیستمها در یک منطقه بدنبال یکدیگر است. بطور کلی تحول و تکامل اکوسیستم را توالی گویند.

مقدمه

ماهیت تحول و بلوغ ، جایگزین شدن منظم و جهت‌دار جامعه‌های زنده ، یکی پس از دیگری است. توالی ، با استقرار کم‌نیاز‌ترین جامعه‌ها آغاز می‌شود و هر جامعه‌ای شرایط محیط را برای استقرار جامعه‌ای دیگر ، جامعه‌ای پرنیاز تر ازخود ، آماده می‌سازد. به تعبیری دیگر علت توالی ، نوسان توان رقابت جانداران به دنبال تحول در شرایط محیط است. به عنوان مثال در محیط متشکل از یک لایه چند سانتیمتری خاک ، بوته‌ها بهتر از درختچه‌ها رشد می‌کنند. اما وقتی ضخامت خاک افزایش یافت ، توان رقابت درختچه‌ها در برابر بوته‌ها بالا می‌رود و جایگزین شدن درختچه‌ها در محل استقرار قبلی بوته‌ها را ممکن می‌سازد.

جهات تغییرات در ضمن توالی


همزمان با وقوع توالی ، بسیاری از مشخصات اکوسیستم هر کدام در مسیر معینی تغییر می‌یابند و یا به بیان دقیق‌تر وقوع توالی معلول تغییر در عده‌ای از ویژگیهای اکوسیستم است. برای آسانی بیان جهات تغییر در طی توالی می‌توان به صورت زیر طبقه‌بندی کرد.
  • از لحاظ توده زنده و انرژی.
  • از لحاظ چرخه‌های مواد.
  • از لحاظ ساختار اکوسیستم و جامعه زیستی.
  • از لحاظ ثبات اکوسیستم.
  • از لحاظ استراتژی کلی اکوسیستم.

تقسیمات توالی



توالی اولیه



نوعی از توالی که برای نخستین بار در یک منطقه رخ می‌دهد.

توالی ثانویه


در مناطقی که توالی اولیه به صورت کامل یا نزدیک کامل رخ داد و جامعه زیستی متعادل با شرایط محیط استقرار یافته ، به دلیل اثر عوامل بیرونی ، خواه مستقل از دخالت انسان و خواه ناشی از دخالت انسان.

توالی درون‌زا


مراد از توالی درون زا یا منبعث از درون یا ایجاد شده بوسیله خود، نوعی از توالی است که بدون دخالت عوامل بیرون از خود اکوسیستم نظیر تغییر در شرایط اقلیمی یا حریق و سیل رخ می‌دهد.

توالی برون‌زا


شکلی از توالی است که از تاثیر یک عامل بیرونی یعنی عاملی غیر از تحول درونی اکوسیستم نشات می‌گیرد. مثلا جایگزین شدن پوششهای گیاهی پس از دروه‌های یخبندان و افزایش تدریجی دما و تبدیل منظم اقلیم رخ می‌دهد.

توالی اتوتروفیک


این نوع توالی به لحاظ تعداد و سطح وقوع توالی بیشترین شکل توالی را تشکیل می‌دهد. وجه مشخصه اصلی در این نوع توالی برتری تولید بر مصرف در طی مراحل توالی است.

توالی هتروتروفیک


به لحاظ تعداد و سطح وقوع این شکل از توالی محدودتر از نوع قبلی است. در این نوع توالی طی مراحل اولیه توالی ، نقش هتروتروف‌ها یا مصرف کننده‌ها بر نقش اوتوتروف‌ها یا تولید کننده‌ها برتری دارد.

کلیماکس


آخرین نوع اکوسیستم است که در پایان توالی در یک منطقه استقرار می‌یابد. تعریف رایج‌تر کلیماکس ، اکوسیستم متعادل یعنی در حال تعادل پایدار با محیط است.
تصویر

زنجیر غذایی و شبکه غذایی در اکوسیستم

در دانش اکولوژی هر یک از از سطوح انباشتگی مواد آلی یا انرژی را یک پله غذایی یا یک سطح غذایی (trophilevel) می‌نامند و تولید کننده‌ها بالطبع سطح اول و هر یک از ردیفهای مصرف کننده ، یک سطح دیگر تلقی می‌شوند. این زنجیره‌های غذایی مستقل از هم نیستند و بین اکثر زنجیره‌های غذایی حلقه‌های مشترک وجود دارد.

برای مثال در یک اکوسیستم مرتعی ، یک زنجیره غذایی با سه حلقه گیاه ، خرگوش و گرگ استقرار می‌یابند و زنجیر دیگری نیز با سه حلقه گیاه ، گوسفند و گرگ تشکیل می‌شود. حلقه سوم بین دو زنجیر مشترک است. پس گرگ این دو زنجیر را بهم پیوند می‌دهد. مجموعه زنجیره‌های غذایی را که باهم حلقه‌های مشترک دارند در اصطلاح رشته یا شبکه غذایی (tood Web) می‌نامند.

هرمهای اکوسیستم



هر چقدر از پله پایین‌تر اکوسیستم به طرف پله‌های بالاتر پیش رویم، تعداد موجودات زنده پله‌ها کمتر می‌شود، در واقع می‌توان گفت مقدار انرژی انباشته در پله‌های اکوسیستم از پایین به بالا به تدریج کاهش می‌یابد. توجه به این مطلب ، انگیزه اصلی طرح مبحثی تحت عنوان هرمهای اکوسیستم است. اگر در یک اکوسیستم ، موجودات زنده پله اول را یک جا جمع کنیم و بعد موجودات زنده پله‌های دیگر را به همان توالی طبیعی به ترتیب پله‌ها روی هم قرار دهیم، شکل عمومی آنها ، به صورت یک هرم خواهد بود.

اگر گیاهان و حیوانات موجود در اکوسیستم از نظر مدت زمان رشد ، حجم و وزن بدن با همدیگر هماهنگ باشند می‌توان از هرم تعداد ، به عنوان هرم وزن استفاده نمود به این نوع هرم ، هرم وزن زنده یا توده زنده نیز گفته می‌شود. اما شرط اصلی این هرم این است که همه موجودات زنده همه پله‌های آن یکساله باشد اگر بیشتر از این باشد هرم وزن زنده گویایی خود را از دست می‌دهد.

چرا که در اینحالت ، وزن زنده جانداران مختلف در این هرم ، در طول یکسال یکسان نخواهد بود. مثلا وزن زنده مصرف کنندگانی مانند فیل و زرافه ، در یکسال تفاوت فاحشی خواهد داشت. به خاطر همین ، هرم انرژی مطرح گردید که منظور از آن ، محاسبه مقدار انرژی‌ای است که در مدت معینی در هر کدام از پله‌های اکوسیستم ذخیره می‌شود در اینحالت مقدار انرژی انباشته شده در مدت معین مثلا یکسال ، ملاک رسم هرم قرار می‌گیرد.

مقاله و تحقیقی کامل در مورد فضای سبز

فصل اول


تعریف فضای سبز


«به قسمتهایی از شهر که شامل چمن،درخت و درختچه و پرچین و... که به منظور جلوگیری از آلودگی هوا و زیبایی شهر، که قسمتهایی از آن مثل پارکها که مردم اوقات فراغت خود را در آنجا می گذرانند فضای سبز شهری گفته می شود.»

داشتن فضای سبز مطلوب مستلزم انجام عملیاتی است که روی سطح سبز باید صورت پذیرد.آراستگی و شادابی چمن، شاخسار با طراوت درختان، پر گل بودن بوته ها، عاری بودن سطح از علف های هرز و پاکیزگی محیط، از شاخص های یک فضای مناسب می باشد.

برای نیل به این شاخصهای عملیاتی خاص بر روی هر یک از اجزای فضای سبز باید انجام شود.در این راستا برای کاهش دغدغه و افزایش بازدهی کاری به نظر می رسد فعال نمودن بخش خصوصی و کاهش تصدی گری دولت می تواند کار سازباشد.در این میان نظارت بر بخش خصوصی و کنترل آن به منظور انجام صحیح و به موقع کارها و عملیات باغبانی از وظایف مهمی است که بر دوش دولت می باشد.

مشاهده سایر مطالب مربوط به فضای سبز از اینجا
ادامه مقاله (متن کامل مقاله) در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

فرسایش خاک و طرق مبارزه با آن

فرسایش خاک و طرق مبارزه با آن
جدا شدن ذرات خاک در اثر عوامل مختلف مانند آب ، باد و ... و از دست رفتن آنها را اصطلاحا فرسایش گویند.
دید کلی 
هدر رفتن مایعی آب از خاک به دو صورت کلی انجام می‌شود:
نفوذ نزولی آب در داخل خاک که از طریق آن آب زاید لایه‌های سطحی خاک دفع می‌گردد.
هرزروی آب که در سطح خارجی خاک روان می‌گردد.
نفوذ نزولی آب ، سبب شسته شدن عناصر محلول شده و ممکن است قسمت قابل ملاحظه‌ای از مواد غذایی گیاه را از دسترس ریشه خارج سازد. هرزروی سطحی آب نه تنها سبب اتلاف آب می‌شود، بلکه با شستن ذرات خاکی ممکن است باعث فرسایش خاک گردد. خروج مواد غذایی گیاهی تنها از طریق کشت نباتات و برداشت محصول صورت نگرفته و شسته شدن و فرسایش خاک نیز در این مورد نقش عمده‌ای را بازی می‌کند.
در مواردی که شیب زمین زیاد یا قابلیت نفوذ خاک کم است، قسمت قابل ملاحظه‌ای از آب باران به صورت هرزروی سطحی هدر می‌رود. در چنین مواردی نه تنها خاک و در نتیجه گیاهان از این آب محروم می‌شوند، بلکه مقدار زیادی از ذرات خاک همراه آب هدر رفته، شسته می‌شوند.  
فرسایش تسریعی 
فرسایش آبی در واقع یکی از پدیده‌های معمولی زمین شناسی است که بوسیله آن کوهها بتدریج فرسوده شده و دشتها ، دره‌ها و بستر رودخانه‌ها و دلتاها ، تشکیل می‌یابند. این نوع فرسایش که به کندی صورت می‌گیرد، فرسایش طبیعی نامیده می‌شود. در صورتی که فرسایش با سرعت خیلی بیشتری انجام شود و حالت تخریبی به خود بگیرد، به آن فرسایش تخریبی گفته می‌شود.
در پدیده فرسایش دو عمل مختلف انجام می‌شود: یکی جدا شدن ذرات و دیگری حمل و تغییر مکان آنها. عواملی مانند انجماد و ذوب متناوب ، جریان آب و ضربانات قطران باران اثر جدا کنندگی داشته و مواد را جهت شسته شدن آماده می‌کنند.

ادامه مقاله ( متن کامل مقاله ) در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

خاک

دید کلی

خاک‌ها مخلوطی از مواد معدنی و آلی می‌باشند که از تجزیه و تخریب سنگ‌ها در نتیجه هوازدگی بوجود می‌آیند که البته نوع و ترکیب خاک‌ها در مناطق مختلف بر حسب شرایط ناحیه فرق می‌کند. مقدار آبی که خاک‌ها می‌توانند بخود جذب کنند. از نظر کشاورزی و همچنین در کارخانه‌های راه‌سازی و ساختمانی دارای اهمیت بسیاری است که البته این مقدار در درجه اول بستگی به اندازه دانه‌های خاک دارد.


تعریف خاک

خاک‌ها مخلوطی از مواد معدنی و آلی می‌باشند که از تجزیه و تخریب سنگ‌ها در نتیجه هوازدگی بوجود می‌آیند که البته نوع و ترکیب خاک‌ها در مناطق مختلف بر حسب شرایط ناحیه فرق می‌کند. مقدار آبی که خاک‌ها می‌توانند بخود جذب کنند. از نظر کشاورزی و همچنین در کارخانه‌های راه‌سازی و ساختمانی دارای اهمیت بسیاری است که البته این مقدار در درجه اول بستگی به اندازه دانه‌های خاک دارد.

هرچه دانه خاک ریزتر باشد، آب بیشتری را به خود جذب می‌کند که این خصوصیت برای کارهای ساختمان‌سازی مناسب نیست. بطور کلی خاک خوب و حد واسط از دانه‌های ریز و درشت تشکیل یافته است. تشکیل خاک‌ها به گذشت زمان ، مقاومت سنگ اولیه یا سنگ مادر ، آب و هوا ، فعالیت موجودات زنده و بالاخره توپوگرافی ناحیه‌ای که خاک در آن تشکیل می‌شود بستگی دارد.


ادامه مقاله (متن کامل مقاله)  در ادمه مطلب

ادامه مطلب ...

آلودگی نوری تهران در وضعیت قرمز

به گفته نوروزی آلودگی نوری موجب افزایش بیماریهای قلبی، افسردگی و انواع سرطان ها در افراد می شود که این اثرات نیز در اکثر کشورها به اثبات رسیده است.
شهرهای بزرگی مانند تهران مدت‌ها است به دلیل استفاده غلط از نورهای مصنوعی، از مرز هشدار آلودگی‌های نوری گذشته‌اند و در وضعیت قرمز به سر می‌برند.

به گزارش ایسنا، پایتخت و پایتخت نشینان در حالی هر روز از آلاینده‌های مختلف هوا، صوت، خاک و آب به شدت در تهدید هستند و سلامتشان در خطر است، این بار مسوولین محیط زیست شهری نسبت به افزایش آلودگی نوری در شهر تهران هشدار دادند و اعلام کردند وضعیت آلودگی نوری در پایتخت بسیار نامطلوب است.

کارشناسان محیط زیست شهری معتقدند: اصناف بیشترین آلودگی نوری را تولید می‌کنند و مناطق تجاری نیز آلوده ترین نقاط از لحاظ آلودگی نوری در کلانشهر تهران هستند چرا که در کشور ما دانش نور پردازی وجود ندارد و هر یک از اصناف بصورت نادرست از نور استفاده میکنند. آلودگی نوری روشن شدن بیش از حد یک محیط بر اثر نورهای مصنوعی است که به تمام اکوسیستم آسیب میرساند.

میرزاخلیل، پژوهشگر آلودگی نوری گفت: گیاهان نورپسند در طول روز نیازمند چهار هزار و 200 لوکس نور و گیاهان سایه پسند نیز به دلیل جذب میزان بالای کلروپلاست، نیازمند 72 لوکس نور برای ادامه زندگی شان هستند. طبق «قانون بردباری»، رساندن نور بیش از اندازه به گیاه در شب رشد آن را دچار اختلال کرده و فصل از دست دادن برگ و جوانه زنی آن را به مخاطره می کشاند.

بر اساس بررسی‌های به عمل آمده، زندگی شبانه در زیر نور مصنوعی باعث ایجاد رفتارهای نامنظم و بروز بیماری‌هایی از مانند سرطان می شود ، طبق آمارهای اطلس آلودگی نوری 3/2 درصد مردم دنیا از آلودگی نوری رنج می برند و همچنین 40 درصد جمعیت امریکا و 6/1 درصد اروپائیان و 1/10 درصد مردم سایر نقاط دنیا هرگز تاریکی کامل در شب را نیز ندارند.

نور با کیفیت نامطلوب محیط زیست و آسمان شب را آزار دهنده می سازد یکی از حساس ترین و مهم ترین اثرات آلودگی نوری بر انسان شامل آسیبهای چشمی، بروز استرس، خیرگی چشم یا چشم زدگی است که این مورد زمانی رخ می دهد که اشعه مستقیم نور با شدت زیاد در محور دید عابرین یا رانندگان قرار بگیرد این در حالیست که دیگر موجودات زنده نیزبه واسطه آلودگی نوری اسیب می بینند.

بر اساس قانونی که در زیست شناسی به قانون بردباری معروف شده است، افزایش یک عامل محیطی می تواند عاملی محدود کننده در رشد باشد و در اینجا نیز با افزایش غیرطبیعی نور به عنوان یک عامل محیطی، گیاه نیز با مشکل روبرو خواهد شد، گیاهان چهار فصل به طور طبیعی باید در ابتدای پاییز رفته رفته تغییری در رنگ برگ های خود داده و برگ های خود را از دست بدهند. اما نور مصنوعی، ریتم زندگی آنها را در شهرهای بزرگ تغییر داده و حیات گیاه را به مخاطره می کشاند. به طوری که منجر به مرگ گیاه می شود.

میرزاخلیل معتقد است: با وجود چنین نورهایی، درختان دیرتر خزان می کنند و برگ های خود را از دست می دهند. پس در هنگام بارش برف، وجود برگ های پهن بر شاخه درختان سطحی را برای ماندگاری برف روی درخت به وجود می آورد و انباشته شدن برف موجب شکستن درخت می شود. در صورتی که اگر درخت به موقع خزان کرده بود، دیگر برگی بر شاخه نداشت و برف نیز محلی برای انباشته شدن روی درخت نداشت.

این پژوهشگر افزود: بررسی ها نشان داده که برخلاف نرم طبیعی، بسیاری از درختان تهران خصوصا گونه چنار تا میانه های زمستان هنوز بر شاخه های خود برگ دارند و این برگ ها می توانند عاملی باشند تا در هنگام بارش برف، به دلیل سنگین شدن تاج درخت، باعث شکستن شاخه ها شوند و یا حتی در درختان ضعیف تر، ریشه کن شدن درخت را به دنبال داشته باشند.

اثرات مخرب نور بر انسان

اثرات مخرب آلودگی نوری بر انسان و محیط زیست به مراتب جدی تر از حد انتظار ماست زمانی را تصور کنید که هنوز انسانها در غارها زندگی می کردند آنان مجبور بودند امورات زندگی شان رابا طلوع و غروب خورشید تنظیم کنند ، انسانها در طول تاریخ سعی کردند از عوامل طبیعی مانند جمع آوری کرمهای شب تاب ساخت شمع استفاده از روغن های حیوانی و سوزاندن چوب برای روشن ساختن اطرافشان بهره مند شوند.

این روال تا اختراع برق توسط ادیسون ادامه داشت و همانطور که پس از اختراع وسیله ایی فرهنگش نیز بوجود می آید، رفته رفته استفاده از لامپ و برق در تمام خانه ها ادارات خیابانها و بزرگراه ها شیوع پیدا کرده و پا از حیطه خود فراتر نهاد و به وسیله ای جهت سرگرمی و بوجود آوردند زیبایی ها و رنگهای خیره کننده در آبنماها ساختمانها و برجها و ... انجامید.

سلامت محیط زیست در گرو حفظ جنگلها

نابودی جنگل ها که پوشش های ارزشمند محیط زیست هستند و اکثراً ناشی از تجارت غیرقانونی چوب، افزایش استفاده از ساخت و سازهای بی رویه ساختمانی و جاده ای است باعث تشدید بحران گرم شدن زمین، انقراض گونه های مختلف گیاهی و جانوری شده است.


قطع بی رویه درختان در آسیا از ۶سال قبل تاکنون باعث از بین رفتن ۲۰درصد از جنگل های دنیا شد که در مقایسه با دامداری که زمانی اولین عامل نابودی جنگل ها بود رشد چشمگیری داشته است. دامداری هم اکنون باعث از بین رفتن ۵درصد از جنگل های دنیا می شود.


ادامه مقاله در ادامه مطلب ....

ادامه مطلب ...

تالاب چیست؟

بر خلاف رشد وآگاهی مردم وکشورها نسبت به اهمیت محیط های طبیعی به ویژه تالابها هنوز درک واقعی ازاهمیت، کارکرد واهمیت این زیستگاههای حیاتی و متنوع بسیارپایین است. تالابها را می توان شاهکارخلقت به شمارآورد.



اصطلاح تالاب برای مردم مختلف،معانی متفاوتی دارد.درحقیقت نزدیک به ۵۰ تعریف از تالاب امروزه مورد استفاده قرارمی گیرد.این تعارف را می توان دردو گروه اصلی قرار داد:


۱) گروه اول تعایف باز و گسترده

۲) گروه دوم تعاریف بسته و محدود


در تعاریف باز اینطور آمده است:


تالاب به مناطق مردابی، آبگیر، آبی به صورت طبیعی یا مصنوعی، دایـم یا موقت با آب ساکن یا جاری شیرین، لب شوریا شورمشتمل برآن دسته از آبهای دریایی که عمق آب درکشند پایین تراز۶مترتجاوزنکند.این تعریف کفه های صخره ای، بسترهای علفی دریایی درمناطق ساحلی،کفه های گلی رودخانه ها،آبهای شیرین،باتلاقهای جنگلی،دریاچه ها،مردابها ودریاچه های شوررا دربرمی گیرد.


اما درتعریف بسته ومحدود تالابها بعنوان اکوتون تلقی می شوند. اکوتون ها مناطق گذرگاهی بین دو یا چند جامعه متمایزیا محیط زیست آبی و خشکی به شمارمی آیند که غرقابی شدن خاک باعث بوجود آمدن پوشش گیاهی ویژه ای می شود.


● تالابها؛ زیستگاههایی پیچیده و حیاتی


بر خلاف رشد وآگاهی مردم وکشورها نسبت به اهمیت محیط های طبیعی به ویژه تالابها هنوز درک واقعی ازاهمیت، کارکرد واهمیت این زیستگاههای حیاتی و متنوع بسیارپایین است. تالابها را می توان شاهکارخلقت به شمارآورد.


به جرأت می توان گفت درمجموعه چهره های محیط طبیعی زمین کمترزیستگاهی می توان تا بدین پایه با اهمیت پیدا کرد که تا بدین حد در مورد آنها غفلت شده باشد. در واقع می توان تالابها را ازجمله نظام های حیات بخشی به حساب آورد که مطلقا جایگزین ندارند. تالابها مفید ترین ودرعین حال بدبیارترین اکو سیستم های طبیعیت بشمارآورد.


هیچیک ازاکوسیستمهای جهان به اندازه تالابها صدمات ناشی از کوته اندیشی بشروتمایلات خودخواهانه انسان محوری را تجربه نکرده اند. درواقع بشربا نابودی تالابها سطح پایین معرفت ودانش خود را درابعاد علمی،اقتصادی و اجتماعی ، فرهنگی نشان داده است و متأسفانه هنوزروند تخریب این سیستمهای طبیعی بی همتا که دهها کارکرد متفاوت و موزون را یکجا در خود دارند متوقف نشده است. تا دسامبر ۱۹۹۰ تعداد تالابهای ثبت شده با اهمیت بین المللی به ۷۷۰ تالاب رسیده است و تعداد اعضای کنوانسیون رامسر به ۹۱ کشور ارتقاء یافته است. این روند روبه رشد اگرچه امیدوارکننده است ولی همزمان و به موازات آشکارشدن اهمیت این زیستگاهها موج تخریب آنها درچهارگوشه جهان هنوز آنطور که لازم است فرو ننشسته است.


در ششمین کنفرانس کنوانسیون رامسردر بریسبن کشور استرالیا برگزار شد تعداد تالابهای ثبت شده به ۸۰۰ نونه و گستره ای به وسعت ۳ میلیون هکتار رسید. این تالابها معرف بهترین نمونه های تالابی جهان و باز نمای تالابهای شاخص کشورهای عضو بشمارمی روند. کشوراسترالیا نخستین میزبان کشورهای متعاهد کنوانسیون رامسر در سال ۱۹۷۴ بوده است.


نخستین همایش کشورها برای امضای معاهده حفظ و حمایت از تالابهای با اهمیت جهانی درسال ۱۹۷۲ در شهررامسرایران برگزارگردید و بدین ترتیب کنوانسیون رامسرپا به عرصه وجود نهاد. کشورایران بعنوان زادگاه این معاهده آنچنان که شایسته است در حفظ و حمایت ازاین پدیده های شکننده تلاشی درخوربدعت گذارانجام نداده است. به نظرمی رسد همه کشورها از نظرپیشینه فرهنگی دارای ضعفهای کم و بیش یکسانی هستند.


درتمام طول تاریخ انسان، تالابها بعنوان نامناسب، بد،بی فایده،مضر و بستری برای زندگی وحوش و مأمنی برای حشرات ناقل بیماریها شناخته می شدند؛ اراضی غیر قابل مهاری که همیشه تصویرآن با نماد کروکدیل آراسته گردد یا تصویری از باتلاق که هر کس در آن پا بگذرد در کام مرگ فرو می رود. انگیزه ای جزستیزدایمی انسان برعلیه آن به وجود نمی آورد.

به همین دلیل رابطه انسان با تالابها همیشه خصمانه ودرجهت تخریب آن بوده است. به طوری که مهار تالابها و تبدیل آنها به گستره های قابل کشت و کاریا حتی تبدیل آن به اراضی بایرورها شده ازموفقیتهای جامعه انسانی تلقی می شد.


درهمه این سالها بدون استثنا در تمام کشورها هرگونه کاربری زمین تالابی برای استفاه های ممکن نظیر کشاورزی، آبزی پروری، زهکشی و خشکاندن تالابها برای توسعه اراضی زراعی یا تحصیل زمین برای توسعه صنعت نه تنها مجار تلقی می شد. بلکه بعنوان اصلاح و بهبود به حساب می آمد. باید اعتراف کرد که این فنون تنها زمانی می توانند قابل دفاع باشند که کاربردی بجا،منطقی وحساب شده داشته باشند. تبدیل تالابها به سایر کاربریها زمانی موجه است که دستاوردی بیش ازفواید چند جانبه موجودیت تالابها را دربرداشته باشد.


درحالی که بدون ارزیابی ومقابله کاریها با یکدیگر ازجنبه های مختلف نظیرمقابله سود و هزینه،پیش بینی پیامدهای احتمالی وهزینه های جبران اثرات وفرصتهای ازدست رفته،زهکشی و خشکاندن تالابها درنهایت چیزی جزتخریب، ساده سازی و یکنواخت سازی پیچیدگی های طبیعت نیست.

تالابها بعنوان اکوسیستمهای حاصلخیزوغنی ومنحصربه فردمی توانند دربرنامه های راهبردی اقتصادی،اجتماعی نقش تعیین کننده داشته باشد. این مفهوم در تقابل و تضاد با تصور سنتی و مرسوم از آنها قرار دارد.


تصور رایج از تالابها هنوز هم آنها را اراضی خیس یا آبی با حاشیه های لجنی و دور از دسترس و کانونی برای نشو و نمای حشرات و شیوع بیماری هایی نظیر مالاریا می داند که اغلب با واژه های مرداب و یا باتلاق تعریف می شود. بدیهی است آگاهی های علمی ازتالابها ازنظرمکانیسم های درونی کارکردهای غیرملموس یا آشکارفقط درسطح بوروکراتیک ارتقاء یافته و درسطوح عام و خاص یعنی مردم و تصمیم گیران هنوزهم تصمیم سنتی چیره است.


که به همین دلیل رهایی ازدست این اراضی ازطریق زهکشی و تبدیل آنها به اراضی زراعی نه تنها نخسین هدف جوامع روستایی و نهادهای دولتی است بلکه درالگوهای رایج توسعه اقتصادی و تصمیم گیران سیاسی بعنوان نوعی توسعه تلقی می شود. روندی که تا به امروز ادامه داشته و تأثیرات مفاهیم جدید حفاظت نظیرتنوع زیستی و توسعه پایدارکمتر توانسته اند رویکردهای سنتی را تغییر دهند. نابودی تالابها مختص کشورهای درحال توسعه نیست و درکشورهای صنعتی نیز گسترش کشاورزی با اتکا به نابودی تالابها صورت پذیرفته است.


از این نظر هر دو گروه ازکشورهای توسعه یافته ودرحال توسعه جهان دارای ویژگی مشترکی هستند. آمریکا با ۸۷ میلیون هکتارازتالابهای خود را اززمان استعمارتاکنون از دست داده است و بقیه تالابهای باقیمانده نیزبه شدت درمعرض پیامدهای توسعه صنعتی قراردارند. در حالی که قانون آب پاک آمریکا امروزه ناظر برلایروبی، خاکریزی و پرکردن تالابها است و ضرورت سازماندهی آنها را مد نظرقرارداده است. ولی به نظرمیرسد برای جبران فرصت های از دست رفته کمی دیرشده است.


درابتکارات جدید تدوین قوانین در بخشی از اصل امنیت غذایی، سال ۱۹۸۵ زهکشی تالابها محدود شده و مورد حمایت دولتها قرارندارند.هرگونه مساعدت دولتی برای تبدیل تالابها برخلاف سالهای گذشته محدود شده است.


فعالیت های سازمان هایی نظیر WWF، IUCN، IWRB و بویژه سازمانهای NGO در ارتقای سطح آگاهی مردم و کشورها برای اقدامات هماهنگ جهانی برای حفاظت و مدیریت آخرین بازمانده تالابها در سالهای اخیر بسیار مؤثر بوده است.


منبع : آفتاب


اکوسیستم و اجزاﺀ تشکیل دهندۀ آن

برای مطالعۀ بیوسفر که که خیلی بزرگ است آن را به قطعات کوچک، همگن و یکنواخت تقسیم می کنند که قابل تعریف نیز باشد که به این قطعات کوچکتر اصطلاحاً اکوسیستم گفته می شود. واژۀ اکوسیستم در سال 1935 توسط تنسلی اکولوژیست انگلیسی پیشنهاد شد که واژۀ خلاصه شده ای از اسم دو کلمه ای سیستم اکولوژیکی می باشد. مفهوم ساده و خلاصۀ اکوسیستم عبارت است از مجموعۀ موجودات زنده و محیط زندگی آنها.


یک اکوسیستم، نظام کم و بیش پایداری است که از نظر اقلیمی، گیاه شناسی، جانور شناسی، خاک شناسی، ژئوشیمیایی و غیره از یک نوع همگنی برخوردار است و منابع طبیعی برای ادامۀ بقاﺀ و چرخه های زیستی در آن وجود دارند. بسیاری از سیستم ها از یک تکامل طولانی و همچنین از جریانات ممتد سازگاری گونه ها با محیط منتج شده اند. بنابراین توانایی لازم جهت رسیدن به یک نوع خود تنظیمی و ثبات در مقابل تغییرات محیطی را دارا هستند (هومئوستازی).


به عنوان نمونه ای از یک اکوسیستم می توان برکه ای را در نظر گرفت که نسبت به سایر محیط های مجاور نظیر جنگل ها، مراتع و مزارع و غیره از استقلال نسبی برخوردار است.


در این برکه دو جزء کاملاً مشخص قابل تفکیک است. جزء اول محیط فیزیکی و شیمیایی است که اساساً از آب و مواد محلول تشکیل یافته است و در آن گیاهان و جانوران آبزی به سر می برند. این محیط غیر زنده را اصطلاحاً بیوتوپ (زیست جای) می نامند. در شکل زیر به برخی از عوامل غیر زنده در محیط های خشکی نیز اشاره شده است.


جزء دوم شامل مجموعۀ موجودات زنده گیاهی و جانوری است که درون این برکه به ادامۀ زندگی و تولید مثل می پردازند (جزء زنده). بین این موجودات زنده روابط متعددی از قبیل وابستگی های متقابل غذایی،  رقابتی و غیره وجود دارد. مجموعۀ این موجودات زنده را اصطلاحاً  بیوسنوز می نامند که بر حسب نوع موجودات زندۀ بیوسنوز، دو جزء اصلی آن شامل موجودات گیاهی و موجودات جانوری می باشند.


بر طبق تعریف موبیوس (1877)، بیوسنز مجموعه ای از موجودات زنده است که به وسیلۀ روابط متقابل به یکدیگر وابسته بوده و در سایۀ تولید مثل در یک محیط معیّن و مشخص به طور دائم پایدار می مانند. به عبارت دیــگر یـک بـیـوسـنوز اجتماعــی از مـوجودات زنـده ای اسـت که بـه وسیلـۀ کـشش ها یـا جـاذبـه های مـتـقــابـل  ( یا غیر متقابل) در یک محیط زیست مجتمع گردیده و تحت تأثیر عوامل مختلف آن قرار می گیرند. برخی از این بیوسنوزها مثل مزرعه فقط به مقیاس عمر انسانی پایدار هستند و برخی دیگر نیز پایدارتر بوده و ممکن است صدها یا هزاران سال پایداری خود را حفظ کنند. بنابر این بیوسنوز و بیوتوپ دو جزء لاینفکی هستند که با تأثیر متقابل بر یکدیگر نظام کم و بیش پایداری را تشکیل می دهند که به اکوسیستم معروف است. در واقع اکوسیستم از لحاظ کارکرد، واحد بنیادین اکولوژی  به شمار می رود.


اکوسیستم از نقطه نظر آب و هوا، پستی و بلندی محیط، گیاهان و جانوران، نوع خاک، گردش آب و یا ژئوشیمی، معرّف نوعی همگنی و یکنواختی است و درون آن منابع کافی برای تضمین ادامۀ حیات وجود دارد.

 

از نقطه نظر ترمودینامیک، یک اکوسیستم نظامی است باز و در طی زمان نسبتاً پایدار می باشد. اجزاء ورودی به این سیستم عبارتند از انرژی خورشیدی، مواد معدنی، نزولات آسمانی و اجزاء خروجی آن عبارتند از گرما، اکسیژن، گاز کربنیک، و سایر گازهای دیگر، ترکیبات هوموس دار . تغییراتی که از جهات مختلف در موجودات زندۀ آن به وجود می آید.


طبقه بندی اکوسیستم ها و بیوسنوزها


واژه اکوسیستم را می توان بر بیوسنوزها و بیوتوپ های بسیار متنوع و با وسعتی بسیار متنوع و با وسعتی بسیار متغیر اطلاق نمود. بدین ترتیب طبقه بندی زیر میسر می باشد.


1- میکرو اکوسیستم،  نظیر تنه یک درخت مرده یا آکواریوم.

2- مزو اکوسیستم، نظیر جنگل یا تالاب.

3- ماکرو اکوسیستم، نظیر اقیانوس.


بیوسنوزها را نیز می توان بر اساس اندازه و وسعت آنها از وسیعترین تا کوچکترین به ترتیب اهمیت به صورت زیر مشخص نمود.


1- جوامع اصلی یا غالب: مهمترین جوامعی که روی کرۀ زمین قابل تشخیص هستند عبارتند از جوامع زمینی (خشکی ها)، جوامع دریایی و جوامع آبهای شیرین.


2- بیوم ها: عبارتند از گستره های جغرافیایی نسبتاً وسیع که در هر یک از آنها گروههای (جانوری و گیاهی) تقریباً همگنی مستقر می باشند و موجودیت این بیوم تحت کنترل ماکرو کلیمای منطقه است و در بین عوامل مختلف اقلیمی تأثیر درجه حرارت و رطوبت در تعیین خصوصیات بیوم و موجودات زندۀ آن مهمتر هستند. مهمترین بیوم های کره زمین عبارتند از: جنگل های معتدل خزان کننده، توندرا، تایگا، صحراها، جنگل های پر بارانمناطق حارّه و غیره.


3- اجتماعات: در حقیقت مناطقی به گستردگی بیوم ها واقعاً یکنواخت نمی باشد. در داخل بیوم ها گروه هایی از کونه های معین دیده می شوند که می توان آنها را دقیقاً مشخص کرده و محل استقرارشان را تعیین نمود. برای مثال گروهی از گیاهان یک منطقه وسیع که اجتماع پایداری را به وجود می آورند نظیر جنگل یکدست راش با فلور و فون مخصوص خود، در این گروه قرار دارند.


4- سینوسی ها: برخی جوامع خرد و کوچک وجود دارند که علی رغم کوچکی ابعادشان به خمبی قابل تشخیص بوده و به سادگی می توان ابعاد و خصوصیاتشان را مشخص نمود. جسدی که در حال تلاشی است یا تنۀ یک درخت مرده که سبب جمع شدن تعدادی از موجودات گرد یکدیگر می شود، یک سینوسی هستند. طول عمر و موجودیت سینوسی ها بسیار کم و محدود می باشد.


تأثیر حاشیه ای (اکوتون)


ضمن عبور از جوامع مختلف ملاحظه می شود که تغییر یک جامعه به جامعه ای دیگر کم و بیش تدریجی صورت می گیرد. در اثر این تبدیل جامعه، بخشی از آن سرزمین خصوصیت هر دو جامعه را دارا خواهد بود. این بخش از سرزمین، ناحیۀ بینابینی، زیست مرز و یا اکوتون گفته می شود. در مورد بیوم های عظیم، وسعت این ناحیه می تواند بالغ بر دهها کیلومتر مربع باشد نظیر ناحیه ای که بین جنگل های سوزنی برگ کانادا و مراتع امریکای شمالی وجود دارد. مناطق حاشیه ای جنگل ها، مناطق باتلاقی بین تالاب ها و خشکی ها و نیز نوار ساحلی بین قاره ها (محّل حدّ فاصل جزر و مدّ آب دریا) و یا محل اتصال رودخانه های آب شیرین با دریا، یک اکوتون محسوب می شود.

در اغلب موارد تنوع گونه ای گیاهان و جانوران در اکوتون ها غنی تر از بیوسنوزهای مجاور می باشد زیرا امکان ورود کلیه موجودات از اکوسیستم های مجاور به ناحیۀ بینابینی وجود دارد لیکن تعداد افراد هر یک از گونه ها در داخل اکوتون کمتر از تعداد افراد آنها در جامعۀ اصلی شان است.


در برخی منابع علمی، به نواحی بینابینی که دارای وسعت بسیار زیادی هستند اصطلاحاً پهن زیست مرز گفته می شود.


ادامه دارد...

تهرانی ها در 9 ماه امسال فقط دو روز هوای پاک داشتند

با انتشار گزارش وضعیت 9 ماه کیفیت هوای پایتخت مشخص شد که از ابتدای امسال تهرانی‌ها تنها دو روز هوای پاک برای تنفس داشتند.



با انتشار گزارش وضعیت 9 ماه کیفیت هوای پایتخت مشخص شد که از ابتدای امسال تهرانی‌ها تنها دو روز هوای پاک برای تنفس داشتند.

مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران با اعلام مطلب گفت: « براساس این گزارش در 275 روز نه ماه سال 90، پایتخت نشینان فقط دو روز هوای پاک تنفس کردند.»

او ادامه داد: « این درحالی است که در همین مدت تهران 169 روز هوای ناسالم داشت که از این 169 روز سه روز وضعیت هوا در وضع بسیار ناسالم قرارداشت.»

رشیدی با بیان اینکه تعداد روزهای پاک از سال 88 ،روند نزولی را نشان ‌می‌دهد تصریح کرد: « تعداد روزهای پاک طی یک روند نزولی از 19 روز از سال 88 و 14 روز در سال 89 به دو روز پاک از سال 90 کاهش پیدا کرده است.»

او تصریح کرد: « در مقابل این کاهش روزهای پاک تعداد روزهای ناسالم روندی صعودی داشته به طوری که این تعداد از 35 روز ناسالم از سال 88 و 63 روز ناسالم در سال 89 به 169 روز ناسالم در سال 90 افزایش پیدا کرده است.»

او تصریح کرد: « با نگاهی به این گزارش 9 ماهه ‌می‌توان نتیجه گرفت که شاخص کیفیت هوای تهران از ابتدای امسال به علت تعداد بیشتر روزهای آلوده در مقایسه با مدت مشابه در دو سال 88 و 89 در وضعیت بسیار نامطلوبی قرار داشته است.»

رشیدی خاطرنشان کرد: « آذر امسال نیز به رقم بارندگی‌های کم سابقه و چند سال اخیر در پایتخت، تهرانی‌ها حتی یک روز پاک نیز تجربه نکردند و هوای تهران در آذرماه 23 روز ناسالم را تجربه کرد.»


منبع : ایلنا

توسعه پایدار، شهرهای ناپایدار

اگر روزگاری توسعه صرفاً به معنای تولیدگرایی و رشد اقتصادی بوده امروز این مفهوم دچار تغییر ماهوی شده است. به طوری که گفته می شود توسعه یک امر فراگیر و چند بعدی است که نه تنها در حوزه اقتصاد کاربرد دارد، بلکه به گسترش کیفی زندگی انسان ها، محیط زیست و تغییر بینش فرهنگی مردم نیز توجه دارد.

توسعه در قرن ،۲۱ در صورتی به نتایج مطلوب می رسد که از سطح کمی فراتر رفته و تغییرات عمیقی در سازمان های اجتماعی و بینش فکری مردم ایجاد کند. اگر این تغییرات نهادینه شود در آن صورت بسیاری از جنبه های مشارکت مردم در نظام برنامه ریزی ها تضمین می شود.

● عواقب برهم خوردن رابطه طبیعت با انسان

در رابطه جدید، انسان بدون پیش بینی عواقب آینده به بهره گیری و یا به عبارت بهتر به بهره کشی از طبیعت پرداخت. چنین امری موجب تخریب طبیعت شد. تخریب طبیعت، آینده توسعه بشریت را مورد تهدید قرار داد. آلودگی آب، خاک، هوا، مصرف روزافزون منابع و کاهش توان های طبیعی از مهمترین معضلاتی بود که نشان می داد چنین توسعه ای نمی تواند پویا و ماندگار باشد و آینده حیات بشریت در هاله ای از ابهام است. تمام این موارد موجب شد که مفهوم توسعه پایدار در اندیشه جوامع شکل بگیرد ، توسعه ای که نیاز های نسل فعلی را به گونه ای برآورده سازد که از توان نسل های آینده برای توسعه کاسته نشود، زیرا در غیر این صورت سیستم های اجتماعی و محیطی دچار بی تعادلی می شوند. از سوی دیگر انقلاب صنعتی موجب افزایش جمعیت شد که این افزایش بیشتر متوجه مراکز شهری بود که به صورت کانون های فناوری و تولید درآمده بودند. برهم خوردن تعادل های اجتماعی و محیطی بیشتر از هر جای دیگر در شهرها نمود پیدا می کند. در سال ۱۸۰۰ فقط دو درصد جمعیت جهان در شهرها زندگی می کردند، در سال ۱۹۵۰ این رقم به ۳۰ درصد رسید. در سال ۲۰۰۰ ، ۴۷ درصد جمعیت جهان در مناطق شهری به سر می برند و پیش بینی می شود این رقم تا سال ۲۰۳۰ به بیش از ۶۰ درصد برسد. روزانه حدود ۱۸۰ هزار نفر به جمعیت شهرنشینی جهان افزوده می شود. حدود یک میلیارد نفر نیازمند در دنیا زندگی می کنند که از این تعداد بیش از ۷۵۰ میلیون نفر بدون بهره مندی از سرپناه و خدمات اولیه در مناطق شهری زندگی می کنند.

در مورد ایران نیز پیش بینی می شود که ۷۰ درصد جمعیت تا سال ،۱۴۰۰ در شهرها ساکن شوند. چنین روندی موجب شکل گیری شهرهایی شده است که بشدت ناپایدارند و محیط زیست را بشدت تخریب می کنند. این شهرها با مشکلاتی نظیر: آلودگی هوا، آلودگی آب، دفع فاضلاب، آلودگی صوتی، مصرف فزاینده انرژی، تخریب اراضی و جنگل ها، کمبود فضاهای باز و فضاهای سبز، مشکلات حمل و نقل و ترافیک، تهدید حیات جانوری ، تولید پسماند و... مواجه اند.

● تعاریف توسعه پایدار

در نگاه اول به نظر می رسد وقتی که ما توسعه پایدار را به کار می بریم حتماً باید فرآیندی به نام توسعه نیز وجود داشته باشد که توسعه پایدار در مقابل آن مطرح شده است. برای توسعه مفاهیم و تعاریف زیادی ارائه شده است. اصطلاح توسعه بطور فراگیر پس از جنگ جهانی دوم مطرح شد. واژه توسعه در لغت به معنای خروج از «لفاف» بیان شده است. در قالب نظریه نوسازی، «لفاف» همان جامعه سنتی و فرهنگ و ارزش های مربوط به آن است که جوامع برای متجدد شدن باید از آن مرحله سنتی خارج شوند.

«مایل تو دارو» توسعه را جریانی چند بعدی تعریف کرده است که هدف آن بهبود زندگی اجتماعی همراه با تسریع رشد اقتصادی، کاهش نابرابری و ریشه کن کردن فقر است.

«برنشتاین» نیز هدف توسعه را غلبه به سوءتغذیه، فقر و بیماری می داند. تمام این مفاهیم درجای خود مفاهیمی ارزشمند هستند که بشریت در تمام زمان ها به دنبال رسیدن به آنها بوده است. روند دستیابی به توسعه پس از جنگ جهانی دوم به لطف پیشرفت های تکنولوژیک و ارتباطات به نحو فزاینده ای افزایش یافت. در این راه بهره گیری از منابع طبیعی امری گریز ناپذیر بود. زیرا هرگونه توسعه ای از طریق تلفیق بهره گیری از زمین و نیروی انسانی حاصل می شود.

از سوی دیگر پیشرفت های تکنولوژی، ارتباطات و بهبود وضعیت بهداشتی باعث افزایش جمعیت جهان شد به گونه ای که جمعیت جهان از دو میلیارد نفر در سال ۱۹۳۰ به چهار میلیارد نفر در سال ۱۹۷۵ افزایش یافت و در سال ۲۰۰۰ از مرز شش میلیارد نفر گذشت و پیش بینی می شود جمعیت جهانی در ۲۰۱۵ به بیش از هشت میلیارد نفر افزایش یابد. دو پدیده رشد جمعیت و انقلاب صنعتی که هر دو با بهره برداری بیشتر از طبیعت همراه بود موجب فشار به اکوسیستم های طبیعی و نابودی بسیاری از منابع زمین شد. ورود آلاینده های صنعتی و آلودگی های محیط زیست، قطع جنگل ها، افزایش فرسایش خاک، تخریب لایه ازن، فاجعه های هسته ای نظیر نشت از مرکز هسته ای چرنوبیل، مصرف فزاینده انرژی، بخصوص منابع تجدید ناپذیر، آلودگی آب و آلودگی هوا و ... از مسائلی بودند که نشان می داد اگر چه بشر به توسعه دست یافته و توانسته است به بسیاری از اهداف توسعه دست یابد و زندگی اجتماعی خود را بهبود بخشد، اما این توسعه به علت نابودی بسیاری از منابع طبیعی و تخریب محیط زیست حاصل شده است و در این میان اگر چه بشریت با دستیابی به توسعه توانسته بود از «لفاف» خارج شود اما جهان را در لفافی از آلودگی و تخریب قرار داده بود که چشم انداز توسعه در آینده را تاریک و مبهم جلوه می داد و در این میان نه تنها طبیعت بلکه این بشریت است که در حال نابودی است، ناگفته پیداست که چنین توسعه نمی تواند پایدار و مانا باشد زیرا با نابودی زمین، حفظ توسعه و افزایش گستره آن برای نسل آینده ناممکن خواهد بود. توجه به چنین مواردی موجب شکل گیری اندیشه توسعه پایدار شد.

براساس گزارش «برانت لند» توسعه پایدار، توسعه ای است که نیازهای کنونی نسل حاضر بدون آن که توانایی های نسل آتی را در برآوردن نیازهای خود به مخاطره افکند، برآورده شود.

● تجدید نظر در استفاده از منابع استوار
همان طور که از این تعریف پیدا است، تأکید توسعه پایدار بر تجدید نظر در استفاده از منابع استوار است و بر دگرگونی در سیستم های مدیریتی و تکنولوژیکی تأکید دارد. و به دنبال ایجاد یک موازنه بین عوامل محیطی و منابع طبیعی با عوامل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی جوامع است تا شرایط بهتری برای زندگی تمام مردم جهان در محدوده ظرفیت های بالقوه محیط زیست فراهم کند. چنین مکانیسمی از دو طریق می تواند به وجود آید: کاستن از فشارها و افزودن بر ظرفیت های موجود. البته اکولوژیست ها و محیط گرایان بر عامل اول و اقتصاد دانان بر راه حل دوم تأکید دارند.

مفهوم جدید توسعه پایدار کلی نگر است و همه ابعاد اجتماعی، اقتصادی ، فرهنگی و دیگر نیازهای بشری را در بر می گیرد و این ویژگی که از آن با عنوان جامع نگری توسعه پایدار تعبیر می شود به مهم ترین جاذبه توسعه پایدار تبدیل شده است.

● منشأ توجه به توسعه پایدار

نگرشی تاریخی به شکل گیری توسعه پایدار، نشان می دهد که این مفهوم از اواسط دهه ۱۹۷۰ مطرح شد و در سال ۱۹۷۱ کنفرانس سازمان ملل که درباره محیط زیست انسانی با حضور کارشناسان در فونکس (سوئیس) تشکیل شد و دستور کاری را با هدف ایجاد ارتباط بین توسعه و محیط زیست گزارش داد.

این گزارش استدلال می کرد که مسائل زیست محیطی ریشه در فقر و روند صنعتی شدن دارد. به این ترتیب محیط زیست دیگر یک مانع در برابر توسعه تلقی نمی شد. برگزاری اجلاس زمین در ریو نقطه عطفی در زمینه توسعه پایدار بود پس از برگزاری کنفرانس ریو موضوع توسعه پایدار به عنوان موضوعی جهانی، تمام عرصه های زندگی همچون فقر، نابرابری آموزش و بهداشت، حقوق زنان و کودکان، آزادی ملت ها، سیاست و اقتصاد و همکاری های بین المللی را تحت تأثیر قرار داد و به عنوان روشی برای پاسخ گویی به مسائل خطیری که چرخه حیات و طبیعت و نوع بشر را به مخاطره افکنده است مطرح شد.

در توسعه پایدار، انسان مرکز توجه است و انسان ها، هماهنگ با طبیعت سزاوار حیاتی توأم با سلامت و سازندگی هستند و توسعه حقی است که باید به صورت مساوی، نسل های کنونی و آینده را زیر پوشش قرار دهد. بنابراین حفاظت از محیط زیست بخش جدا نشدنی از توسعه است و نمی تواند به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گیرد و کشورها در یک حرکت جمعی، باید از سلامت و یکپارچگی نظام طبیعی کره زمین حراست کنند و با توجه به سهم متفاوت در آلودگی محیط زیست، کشورها، مسئولیت مشترک ولی متفاوتی در این زمینه دارند. با توجه به تمام عوامل توسعه پایدار و برای ایجاد دستور کار جهانی برای رسیدن به توسعه پایدار در سال ۱۹۹۲ دستور کاری در مجمع عمومی سازمان ملل به تصویب رسید که به دستور کار ۲۱ معروف شد.

در دستور کار ۲۱ بر مواردی چون تغییر الگوی مصرف، تأمین نیازهای اساسی ملل فقیر، کاستن از مواد زائد و استفاده بهینه از مواد، بر لزوم حفاظت از محیط زیست کوه ها، دریاها، جنگل ها و جزایر تأکید شد. براین اساس توسعه پایدار به راه میانبری از میان تخصص ها و مشاغل نیاز دارد و از آنجا که به برقراری عدالت در بین نسل کنونی و نسل آینده معتقد است یک اصل اخلاقی نیز می باشد.

● ارکان توسعه پایدار

توسعه پایدار دارای سه اصل پایداری محیط زیست، پایداری اقتصادی و پایداری اجتماعی است.

اساس پایداری محیط زیست بر این اصل استوار است که استفاده از زمین باید به گونه ای صورت بگیرد که استفاده از آن برای نسل های آینده نیز میسر باشد و فعالیت های انسانی، از نظر پایداری محیطی تنها هنگامی پایدار است که بتواند بدون تقلیل منابع یا تنزل محیط طبیعی اجرا شود. برای این منظور لازم است استفاده از منابع طبیعی با توجه به ظرفیت تجدیدپذیری آنها (ظرفیت برد) باشد. توسعه پایدار محیط زیستی بر کاهش استفاده از منابع طبیعی و انرژی های تجدیدناپذیر، جلوگیری از اتلاف منابع انرژی، کاهش تولید پسماندها و تأکید بر استفاده مجدد و بازیافت پسماندها، استفاده از مواد قابل بازگشت به طبیعت و کاهش تولید آلودگی ها در صنایع و کشاورزی تأکید می کند.

پایداری اقتصادی به معنای حفظ و ارتقای وضعیت فعلی اقتصادی است بدون آن که منابع طبیعی دچار تخریب شود که در این راستا فعالیت های اقتصادی باید موجب رشد جامعه شوند و با عدالت و کارآیی همراه باشند. انسان و جوامع انسانی محور اصلی توسعه پایدار هستند همان گونه که گفته شد، هدف توسعه پایدار، توسعه همه جانبه است و توسعه همه جانبه بدون توسعه اجتماعی ممکن نخواهد بود. در توسعه اجتماعی بر اهدافی نظیر هویت فرهنگی، همبستگی اجتماعی، توسعه تشکیلاتی، مشارکت شهروندان، توانمندسازی انسان ها و امکان جابه جایی اجتماعی تأکید می شود. پس به طور کلی می توان گفت که هدف توسعه پایدار دستیابی به جامعه ای پویا و ماندگار است که این امر جز با حفظ محیط زیست ممکن نخواهد شد.

زیست پالایی

از دیگاه جهانی ، پس از آب و هوا، پوسته خاک ، سومین جزء عمده محیط زیست انسان تلقی می شود . خاک علاوه بر اینکه پایگاه موجودات خشکی زی، بویژه جوامع انسانی ست، محیط منحصر به فردی برای زندگی انواع حیات، مخصوصًا گیاهان به شمار می رود .

بر خلاف آب و هوا ، آلودگی خاک از نظر ترکیب شیمیایی به آسانی قابل اندازه گیری نیست و یک خاک پاک یا خالص تعریف پذیر نمی باشد . بنابراین ناگزیریم مسائل بالقوه آلودگی خاک را در چارچوب پیش بینی خطرات و صدمات ا حتمالی در کارکرد خاک مطالعه کنیم .

 آلودگی های نفتی یک پی آمد اجتناب ناپذیر از افزایش سریع جمعیت و فرایند صنعتی شدن می باشد. آلودگی خاک توسط مواد هیدروکربنه نفتی به شکل وسیع در اطراف تأسیسات اکتشاف و پالایش و به شکل موضعی در مسیرهای انتقال این مواد در سطح استان خوزستان به خوبی قابل مشاهده است . علاوه بر انتشار مستقیم این آلاینده ها ، غبارات حاصل از سوخت گازهای همراه نفت طی سالیان متمادی توانسته مواد سمی و مضری را به خاک های منط قه اضافه کند . وجود این آلاینده ها در محیط زیست علاوه بر ت أثیر گسترده بر اکوسیستم منطقه ، با گذشت زمان و ورود به چرخه غذایی ، به جوامع انسانی نیز راه می یابند و به این ترتیب سلامت انسانها را تهدید می کنند

در حال حاضر نیاز به جلوگیری از گسترش این آلودگی ها و همینطور پاکسازی مناطق آلوده شده به شدت احساس می شود. برای این منظور می توان از روش های مختلفی بهره گرفت؛ یکی از این روش ها گیاه پالایی می باشد که از گیاهان و میکروارگانیسم های همراه آنه ا جهت پاکسازی محیط های آلوده (خاک، آب ) بهره می گیرد . در حقیقت گیاه پالایی با استفاده از دخالت های انسانی از جمله تکنو لوژی های کشاورزی (شخم زدن ، کود دادن و …) باعث ایجاد شرایط مناسب برای رشد و استقرار گیاه و افزایش فعال یت های طبیعی پاکسازی می شود.

 بزرگترین مزیت این روش نسبت به سایر روش ها :

ارزان بودن و سادگی آن است . در این روش انتخاب گیاه مناسب از اهمیت ویژه ای برخوردار است که به شرایط اقلیمی منطقه، نوع و میزان آلودگی خاک بستگی دارد . این تحقیق با هدف بررسی حذف آلودگی ناشی از گازوئیل توسط گیاه یونجه و جو در قالب یک آزمایش گلخانه ای طراحی و اجرا شد.

زیست پالایی (Bioremediation)

زیستپالایی (Bioremediation) :

یک گزینهی مناسب برای تخریب آلایندههای زیانآور گوناگون با استفاده از فعالیت زیستشناختی طبیعی است. این روش نسبت به سایر روش‌ها ارزانتر است، به فناوری پایینی نیاز دارد و پذیرش عمومی آن نیز بالاتر است.

از آنجا که به نظر میرسد زیستپالایی یک گزینهی خوب نسبت به فناوریهای پاکسازی متداول است، پژوهش در این زمینه به سرعت در حال افزایش است.

تعریف زیستپالایی: فرایندی است که طی آن زائدات آلی به صورت زیستشناختی و در شرایط کنترل شده تجزیه شده و به حالت غیر زیانآور میرسد، یا اینکه غلظت آنها به حد کمتر از مقدار مجاز سازمان‌های قانونگذار میرسد.

طبق تعریف، زیستپالایی عبارت است از استفاده از موجودات زنده، عمدتا میکروارگانیسمها، جهت تجزیهی آلایندههای محیطی و تبدیل آنها به شکلهای با سمیت کمتر.

میکروارگانیسمها ممکن است بومی منطقهی آلوده باشند، یا اینکه از جای دیگری جداسازی شده و به محل آلوده آورده شده باشند. تجزیهی زیستی یک ترکیب غالبا نتیجهی عمل چندین موجود زنده است. وقتی که به منظور افزایش میزان تجزیه، میکروارگانیسمها را به محل آلوده وارد میکنیم، به آن تقویت زیستی میگوییم.

عکسی که نشان افتخار نشنال جئوگرافی ۲۰۱۱ را گرفت

بیش از ۲۰ هزار عکس از ۱۳۰ کشور مختلف در رقابت عکاسی بین‌المللی نشنال جغرافی ۲۰۱۱ شرکت کردند.

این عکس با اثر حرکت افقی در ذخیره طبیعی "ماسای مارا" در کنیا و بدون تمام جنبه‌های زائد از یک گربه‌سان بزرگ گرفته شده است.