..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..
..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..

..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..

منابع طبیعی-بیابان زدایی-محیط زیست

انتقاد رئیس سازمان حفاظت محیط زیست از عملکرد وزارت راه در جنگل ا

انتقاد رئیس سازمان حفاظت محیط زیست از عملکرد وزارت راه در جنگل ابر:
اجازه تعریض جاده جنگل ابر را نخواهیم داد


 رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ضمن انتقاد از عملکرد وزارت راه در رابطه با جاده سازی در جنگل ابر، تأکید کرد: پیشنهاد محیط زیست مبنی بر جاده درجه یک روستایی در جنگل ابر تأیید شده و وزارت راه باید بر اساس شروط تعیین شده اقدام کند.

محمد جواد محمدی زاده درباره آخرین وضعیت جاده ابر گفت: جاده علی آباد- شاهرود مصوب سفر استانی هیئت دولت در شاهرود است و در سفر دوم و سوم هیئت دولت مورد تصویب واقع شده است.
وی یادآور شد: کاربری این جاده از گذشته برای استفاده اهالی منطقه بوده و به عنوان یک جاده ترانزیتی هرگز مد نظر نبوده بلکه جاده ای که بتواند دو نقطه را به یکدیگر وصل کند. پیش از این نیز این جاده جیپ رو و تحت عنوان جاده گاز در حاشیه خط انتقال گاز وجود داشته و اهالی از آن استفاده می کردند.
معاون رئیس جمهور افزود: از آنجایی که جاده مورد نظر فاقد مشخصات فنی و مهندسی مورد نیاز است، لذا تصویب شد که جاده ای بر اساس مهندسی ایجاد شود.

وزارت راه احداث راه چهاربانده را آغاز کرد

رئیس سازمان حفاظت محیط زیست ضمن ابراز تأسف از عملکرد وزارت راه و ترابری در رابطه با مسیر جاده ابر، بیان کرد: متأسفانه وزارت راه و ترابری بر خلاف تعهداتی که داشت مسیر جاده را در حد یک جاده چهار بانده با مشخصات جاده با دسترسی اصلی جاده شاهرود به طرف علی آباد را شروع کرد.
محمدی زاده با اشاره به مقاومت سازمان حفاظت محیط زیست درباره عملکرد وزارت راه و ترابری گفت: با شکایت سازمان حفاظت محیط زیست و دخالت سیستم قضایی عملیات متوقف شد.
وی اضافه کرد: البته بخشی از اقداماتی که در جاده صورت گرفته بود در حوزه سازمان جنگل ها بود که متأسفانه نه تنها مجوز این سازمان را داشتند بلکه هیچ مجوزی نیز از دفتر ارزیابی زیست محیطی اخذ نکرده بودند.
معاون رئیس جمهور تصریح کرد: علی رغم این که به مناطق حفاظتی سازمان محیط زیست نزدیک نشده بودند به دلیل این که هیچ مجوز قانونی برای این اقدامشان نداشتند، رأسا وارد عمل شدیم و با احداث جاده مخالف و اجازه ادامه عملیات را ندادیم.
وی گفت: پس از این اقدام سازمان حفاظت محیط زیست، وزارت راه و ترابری گزینه های جدیدی را مطرح کرد که پس از بررسی ها مشخص شد که تخریب جنگل به ویژه گونه سرخدار که در خطر انقراض و دارای ارزش بالایی است را به دنبال دارد و موجب نابودی و تخریب تعداد زیادی از درختان می شود.
این مقام مسئول تصریح کرد: با دو تا سه گزینه پیشنهادی وزارت راه و ترابری مخالفت شد و هیچ یک رأی نیاورند.

خواست محیط زیست جاده درجه یک روستایی درجنگل ابراست

محمدی زاده بیان کرد: سازمان حفاظت محیط زیست به اعتبار مصوب دولت موافقت اصولی با جاده داشت اما در زمینه مشخصات فنی پروژه صحبت هایی مطرح شد. با توجه به این که از روز اول نیز اعلام کردیم جاده روستایی با مشخصات فنی یک جاده روستایی را قبول داریم اجازه تعریض جاده را ندادیم.

محمدی زاده با تأکید بر این که اجازه تعریض جاده در جنگل ابر را نخواهیم داد، گفت: تنها در زمینه رفع نواقص جاده موافقت داشته ایم اما با گزینه پیشنهادی جدیدی که مستلزم تعریض جاده و تخریب عرصه ها بود موافقت نکردیم.
معاون رئیس جمهوری با اشاره به مطرح شدن مشکلات جاده سازی در جنگل ابر در جلسه سوم هیئت دولت به استان گلستان، توضیح داد: در این جلسه اعتراض خود را نسبت به عملکرد وزارت راه اعلام کردیم. بنابراین مصوب شد با کسب مجوزهای لازم و طی تشریفات قانونی در اخذ مجوز دفتر ارزیابی زیست محیطی عملیات ادامه یابد.
وی ادامه داد: استاندار به عنوان حکم بین سازمان های محیط زیست، وزارت راه و ترابری و جنگل ها حکمیت و گزینه را نهایی کند.
این مقام مسئول گفت: بر همین اساس نمایندگانی از سوی دو سازمان محیط زیست و جنگل ها، وزارت راه و ترابری و استانداری تعیین و گزینه مورد نظر بررسی و در نهایت با پیشنهاد و نظر محیط زیست مورد توافق استاندار نیز قرار گرفت.
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست گفت: از نظر ما بیش از شش ماه است که پروژه با مشخصات فنی جاده درجه یک روستایی که اصلاح شیب ها و پیچ های تند و آسفالت را در بردارد مورد تأیید است و به صورت مکتوب مراتب اعلام شده و وزارت راه براساس گزینه تأیید شده باید اقدام کند.
وی ادامه داد: بنابراین تمام شیب ها، پیچ های تند، اصلاحات هندسی، آسفالت و ترمیم نقاط حادثه خیز مورد تأیید ما است؛ با توجه به شرایط و مواردی که سازمان تعیین کرده، هیچ مانعی برای ادامه پروژه وجود ندارد و به صورت مکتوب مراتب نیز اعلام شده است.

وزارت راه باید زودتر اجرای گزینه مورد تایید را آغاز کند

رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با بیان این که وزارت راه و ترابری باید هر چه زودتر نسبت به اجرای پروژه و گزینه مورد تأیید شده اقدام کند، گفت: با توجه به این که اتفاقات در اراضی سازمان جنگل ها رخ داده بود توقع داشتیم آنها مدعی باشند اما با شکایت سازمان محیط زیست عملیات جاده سازی در جنگل ابر متوقف شد.
وی ادامه داد: در این رابطه سازمان جنگل ها و سازمان حفاظت محیط زیست توافق و تأیید کردند که در صورت رعایت موارد تعیین شده، هیچ مانعی برای ادامه پروژه وجود ندارد.
محمدی زاده درباره نظر و عملکرد استاندار گلستان نیز گفت: استاندار گلستان در رابطه با جاده جنگل ابر به عنوان حکم انتخاب شده و با پیشنهاد و نظر سازمان حفاظت محیط زیست موافق است.
معاون رئیس جمهور تأکید کرد: توافقات و شرایط سازمان حفاظت محیط زیست بر انجام عملیات در حد جاده درجه یک روستایی است.

ممکن است تعداد کمی درخت قطع شود

وی در پاسخ به این پرسش که آیا عملیات جاده سازی در جنگل ابر منجر به قطع درخت می شود؟ گفت: این ادعا که به هیچ وجه قطع درخت نخواهند داشت درست نیست؛ امکان دارد برای اصلاح پیچ جاده تغییرات مختصری ایجاد شود که در نهایت تعداد کمی درخت نیز قطع شود اما اجازه تخریب را به هیچ وجه نمی دهیم. ضمن این که وزارت راه و شهرسازی مکلف شده تا چند برابر درختان قطع شده را در ارضی بکارد و جبران خسارات کند.

منبع : سبز پرس

افزایش پنج سانتیمتری سطح آب دریاچه ارومیه

مشاور معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا خبر داد:
افزایش پنج سانتیمتری سطح آب دریاچه ارومیه


مشاور معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا، از افزایش پنج سانتیمتری سطح آب دریاچه ارومیه از ابتدای سال آبی جاری تاکنون خبر داد. 


«علیرضا دایمی» دیروز از لایروبی رودخانه های حوضه دریاچه ارومیه و باروری ابرها به عنوان برنامه های علاج بخشی توسط وزارت نیرو برای این دریاچه یاد کرد و گفت: از ابتدای سال 90 تاکنون بخشی از رودخانه های این حوضه لایروبی شده است تا مسیر رودخانه ها باز شود. 
دایمی که با پایگاه اطاع رسانی وزارت نیرو گفت و گو می کرد، ادامه داد: همچنین مقدماتی برای انجام باروری ابرها در حوضه صورت گرفته است به این ترتیب که در استان آذربایجان غربی توسط ژنراتورهای زمینی و در استان آذربایجان شرقی پروازهایی برای باروری ابرها انجام شده است.
وی درخصوص حجم بارش هایی که در اثر باروری ابرها در سطح حوضه رخ داده است، گفت: از آنجایی که ارزیابی ها با فاصله زمانی انجام می شود هنوز ارزیابی دقیقی از میزان افزایش بارش ها از ابتدای سال آبی جاری تاکنون در دست نیست.
دایمی خاطر نشان کرد: اما با این وجود از ابتدای سال 90، حجم بارش ها بین پنج تا 15 درصد موثر بوده است و به عبارتی دیگر از ابتدای سال 90 تاکنون، این فناوری به طور متوسط حدود 10 درصد باعث افزایش بارش ها شده است.
به گفته وی، با توجه به این که بخش عمده ای از بارش ها به صورت برف بوده است، آثار این بارش ها هنوز بر روی دریاچه ارومیه مشخص نشده است اما با این وجود بر اثر بارش ها از ابتدای سال آبی جاری تاکنون سطح دریاچه ارومیه حدود پنج سانتی متر افزایش ارتفاع داشته است. دایمی تصریح کرد: امکان این که دریاچه در کوتاه مدت به تراز طبیعی یا اکولوژیکی (1274.1) برسد، وجود ندارد و در زمان کنونی تنها کاری که می توان انجام داد این است که نگذاریم تراز دریاچه سیر نزولی خود را ادامه دهد.
وی افزود: هم اکنون باید برای حفظ تعادل نسبی دریاچه تلاش شود و در آینده با اجرای برنامه های میان مدت و بلندمدت شرایط را بهبود بخشید.
مشاور معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا گفت: اگرچه بارش هایی که تاکنون انجام شده، موجب شده است تا وضعیت دریاچه ارومیه بهبود پیدا کند، اما این بارش ها تنها می تواند کمک کند که دریاچه در شرایط بدتر از این قرار نگیرد و تراز نزولی آن ادامه پیدا نکند.
وی افزود: بارش های حوضه دریاچه ارومیه از ابتدای سال آبی جاری تاکنون 82 میلیمتر بوده است.
مشاور معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا، کاهش برداشت ها از آب های زیر زمینی و سطحی که به بهره وری و افزایش بازده آب در حوضه منجر می شود را یکی از برنامه های آینده برای علاج بخشی دریاچه ارومیه دانست.
وی انتقال آب از حوضه های مجاور که در زمان کنونی در دست مطالعه است را نیز یکی دیگر از برنامه های آینده اعلام کرد و گفت: اگر این اقدام به نتیجه برسد، در دراز مدت می تواند بسیار موثر باشد.
دایمی تعیین تکلیف چاه های غیر مجازی که در حوضه وجود دارد را نیز موضوع مهمی دانست و افزود: بخش زیادی از آب دریاچه ارومیه از این طریق در حال از بین رفتن است.
وی تغییر روش های آبیاری به روش های مدرن و اختصاص آب اضافی از این روش به دریاچه را آخرین اقدامی که در زمان کنونی در نظر وزارت نیرو است، بیان کرد و گفت: بعد از این که مسیر رودخانه ها لایروبی شد، رهاسازی از مخازن سدها صورت می گیرد.

منبع : سبز پرس

سال جهانی تنوع زیستی نگاهی به وضعیت زیرگونه پلنگ ایرانی

ایرانیان تا کنون دو گربه خود را از دست داده اند. شیر ایرانی و ببر مازندران. از این دو گربه در ایران تنها چند عکس و نقاشی مانده و خاطراتی که بعضاً مکتوب شده و بعضاً سینه به سینه به نسل حاضر رسیده است. یک گربه ایرانی دیگر نیز وضعیت چندان مناسبی ندارد. یوزپلنگ آسیایی امروزه در وضعیت «شدیداً در معرض خطر» قرار گرفته و تنها در ایران باقی مانده است. از این گربه فقط 70 تا 100 قلاده باقی مانده و در تمامی کشورهای آسیا نسل آن منقرض شده. خوشبختانه توجه جامعه جهانی به یوزپلنگ و تلاش های دولت ایران امیدواری به بقای یوزپلنگ را بیشتر کرده است. اما در این میان، توجه ویژه به حفاظت یکی دیگر از گربه های ایران مغفول مانده. امروزه اخبار نگران کننده از مرگ و میر پلنگ به دست انسان از گوشه و کنار می رسد به نحوی که تنها در همین دو ماهه اول امسال، منابع خبری از مرگ دست کم هفت پلنگ در ایران و بر اثر تصادف و شکار خبر داده اند. گزارش های بین المللی از پلنگ ایرانی نیز از «نزولی» بودن جمعیت این گونه حکایت دارند.


پس از ببر هیرکانی و شیر ایرانی، پلنگ بزرگترین گربه سان ایران از نظر جثه محسوب می شود. شکل ظاهری، خلق و خو و رفتار پر رمز و راز آن باعث شده تا همواره نام پلنگ در اذهان عمومی ماندگار باشد و گاه افسانه ها و داستان هایی درباره آن بر سر زبان ها بیافتد. این افسانه عمدتاً آمیخته با آیین و رسوم کهن ایرانی است و در آنها گاه صفات و رفتارهایی انسان گونه برای پلنگ تصور می شود.

مثلاً در برخی روستاهای حوزه کجور در استان مازندران، داستان جالبی درباره پلنگ ها گفته می شود. می گویند وقتی پلنگ نخستین بار گاوی را شکار کرد، چون دید بلندکردن و حمل آن برایش دشوار است، «یاعلی» گفت و بعد گاو را بردوش انداخت و رفت. ولی چون گوسفندی را شکار کرد، از سر غرور با خود گفت «اینکه کاری ندارد» و هر چه کرد نتوانست آنرا بلند کند و ببرد.
از این دست داستان ها زیاد گفته و شنیده شده و نشان می دهد پلنگ ها نزد جامعه، گوشتخواران شناخته شده ای هستند. اما این شناخت گاه با ترس و وحشت همراه است، به نحوی که برخی از جوامع به محض مشاهده پلنگ نسبت به شکار آن اقدام می کنند.

آغاز پلنگ

دیرینه شناسان معتقدند که اولین گربه های روی زمین، گربه های «دندان خنجری» بوده اند که حدود 35 میلیون سال پیش می زیسته اند اما تمامی نوادگان آنها هزاران سال قبل از بین رفته اند. این دانشمندان در یافته اند که جد مشترک گربه سانان امروزی، گربه ای به نام Pseudaelurus بوده که در حدود 9 تا 20 میلیون سال قبل می زیسته. آنها با مطالعه بیشتر به این نکته رسیدند که یکی از نوادگان Pseudaelurus در حدود 11 میلیون سال قبل در آسیا می زیسته که گربه های کوچک و بزرگ امروزی همگی از نسل این گونه از گربه هستند.

حدود 4 تا 6 میلیون سال پیش اشتقاق گربه های کوچک و بزرگ اتفاق افتاده است و از حدود 2 تا 4 میلیون سال قبل نیز گربه سانان بزرگ نظیر پلنگ در جهان زندگی کردند.



برگی از کتاب منافع الحیوان مربوط به قرن 13 میلادی


صرف نظر از گربه های اهلی، هم اکنون در جهان 37 گونه گربه سان مشخص شده اند که پلنگ یکی از آنها است. اما بسیاری از گربه سانان جهان نیز، دارای زیرگونه هایی هستند. مثلاً در مطالعات گذشته دانشمندان، 27 زیر گونه از پلنگ شناسایی شده بود که 13 زیرگونه متعلق به آفریقا و 14 زیرگونه متعلق به آسیا معرفی شده بود.

با این حال تحقیقات دانشمندان در یک دهه اخیر روی ژن پلنگ های جهان نشان می دهد که تمامی پلنگ ها در 9 زیرگونه دسته بندی می شوند. پلنگ های «آفریقایی»، «عربی»، «آمور یا خاور دور»، «شمال چین»، «جنوب چین»، «جاوه»، «سری لانکا»، «هندی» و «ایرانی» زیر گونه های پلنگی هستند که در مطالعات جدید مشخص شده اند.




پراکنش جهانی

در میان گربه سانان جهان، پلنگ یکی از گسترده ترین محدوده پراکنش جغرافیایی را دارا است. در گذشته پلنگ ها، از جنوب آفریقا تا قسمت های جنوبی صحرای بزرگ افریقا، از آنجا به طرف شرق و تا آسیای صغیر، ایران، هندوستان، سری لانکا، آسیای جنوب شرقی، چین، تبت و خاور دور و روسیه را در قلمرو خود داشتند اما امروزه این محدوده بسیار کم شده است.

براساس اعلام مجامع جهانی خصوصاً اتحادیه جهانی حفاظت (IUCN)، می توان پلنگ را در ایران، افغانستان و پاکستان «نادر»، در فلسطین، عمان، عربستان سعودی، قفقاز، یمن و ترکمنستان «درمعرض خطر» و در کویت، لبنان، قطر، ترکیه، امارات عربی متحده، اردن و سوریه «منقرض شده» طبقه بندی کرد.

تا سال گذشته، وجود پلنگ در عراق مشکوک بود اما در سال گذشته، یک قلاده پلنگ در «سلیمانیه» بر اثر انفجار مین ضد نفر کشته شد. این اتفاق باعث شد تا بار دیگر حضور پلنگ در این کشور قطعی شود و به این ترتیب می توان پلنگ عراق را در رده نادر طبقه بندی کرد.

وضعیت جهانی

طبق اعلام IUCN، وضعیت کلی پلنگ « ریسک کم/نزدیک به تهدیدشده» (LR/nt – Near Threatened) است اما وضعیت هر زیرگونه با زیرگونه دیگر تفاوت اساسی دارد. به عنوان مثال جمعیت پلنگ آفریقا در حدود 700 هزار قلاده برآورد شده و جمعیت پلنگ هندوستان کمتر از 10 هزار قلاده تخمین زده شده است. اما طبق تخمین IUCN، جمعیت پلنگ ایرانی 870 تا 1290 قلاده بیشتر نیست که عمده این جمعیت (600 تا 900 قلاده) در ایران زندگی می کنند. از جمعیت پلنگ عربی نیز بیش از 200 قلاده گزارش نشده که همگی در شبه جزیره عربستان هستند.
در میان پلنگ های جهان، بدترین وضعیت، متعلق به پلنگ آمور یا خاور دور است. زیستگاه این پلنگ در شمال شرقی و شرق روسیه است و سال ها تحقیق، جمعیت 35 قلاده ای پلنگ آمور در این منطقه را نشان داده است.



طبق رده بندی IUCN، وضعیت پلنگ ایرانی در معرض خطر (EN) است. این زیرگونه پلنگ تقریباً در تمامی استان های ایران یافت می شود. با این حال هنوز قطعی بودن حضور پلنگ در استان همدان نیاز به تحقیقات بیشتر دارد. 

محمد فرهادی نیا، پژوهشگر حیات وحش، اخیراً در پایان نامه کارشناسی ارشد خود آورده است: «30 درصد از جمعیت پلنگ ایران در شمال شرقی کشور زندگی می کنند. استانهای خراسان رضوی و شمالی، گلستان، مازندران و سمنان هنوز بیش از بسیاری از دیگر استانها پلنگ دارند. در جنوب، فارس را باید پرجمعیت ترین استان کشور در نیمه جنوبی کشور دانست. در جنوب شرقی کشور، اطلاعات بیشتری درخصوص وضعیت و پراکنش پلنگ در استان پهناور سیستان و بلوچستان در سال های اخیر بدست آمده و حداقل 5 منطقه در سراسر این استان، زیستگاه پلنگ هستند. در شمال شرقی ایران، آذربایجان شرقی متراکم ترین استان از حیث پلنگ و منطقه کیامکی شناخته شده ترین زیستگاه این استان است. در مرکز ایران، شهرستان بافق یزد معتبرترین زیستگاه این گربه سان در میان استانهای کویر مرکزی (مانند اصفهان و یزد) است. ولی اطلاعات موجود درباره بزرگترین گربه سان ایران از غرب کشور بسیار ضعیف است. درباره پلنگ کرمانشاه و کردستان کمتر سخن گفته شده و به نظر می رسد ایلام از این نظر اطلاعات بیشتری را در دسترس دارد. در جنوب، استانهای هرمزگان، بوشهر و خوزستان، پیش از آنکه آخرین انشعابات زاگرس وارد جلگه های ساحلی شوند، می توان آثاری را از پلنگ ها رؤیت کرد. درمجموع، شاید به جرأت بتوان گفت که اکثر مناطق کوهستانی و جنگلی کشور زیستگاه پلنگ بوده و عمدتا هستند و تقریبا تمامی استانهای کشور در حوزه پراکنش این جانور قرار دارند.»
همانطور که فرهادی نیا در پایان نامه خود آورده است، اطلاعات درباره پلنگ استان های ساحلی جنوب ایران بسیار کم است.

با این حال، «انجمن طرح سرزمین» از سال گذشته نسبت به اجرای طرحی مطالعاتی درباره پلنگ در منطقه «بشاگرد» استان هرمزگان اقدام کرده است. پژوهشگران این تشکل مردمی موفق شدند تا با استفاده از دوربین های تله ای، اولین عکس از پلنگ در بشاگرد را ثبت کنند تا سندی محکم برای وجود پلنگ در هرمزگان در دست داشته باشند.

پلنگ بشاگرد

گذشته از این، گزارش هایی پراکنده و تایید نشده نیز از مشاهده و حتی شکار پلنگ در استان بوشهر موجود است که زیستگاه های احتمالی پلنگ در این استان را مشخص می کند.
برخی گزارش ها نیز حکایت از مسافرت پلنگ های ایرانی بین ایران و کشورهای همسایه شمال غربی ایران و از طریق رود ارس دارد.

هرچند که این گزارش ها تایید شده نیست، اما «اورس برایتن موزر» رئیس کارگروه گربه سانان IUCN، در گفت و گو با سبزپرس گفته بود که باید مطالعات دقیقی روی پلنگ های ایرانی صورت بگیرد و در صورت تایید چنین گزارش هایی، می توان امیدوار بود که با تقویت جمعیت پلنگ در کشورهای شمال غرب ایران، وضعیت جمعیت پلنگ های ایرانی را تثبیت کرد.

خال های توخالی؛ زندگی مرموز

شاید اصلی ترین دلیل شهرت پلنگ، پوست زیبا و منحصر به فرد این گربه باشد. پلنگ های ایرانی پوستی نخودی رنگ با خال های سیاه رنگ تو خالی دارند. خال های بدن پلنگ از دو تا پنج لکه کنار هم شکل گرفته اند که بیشتر شبیه به گل هستند. بر خلاف یوزپلنگ که خال های توپر و شبیه به نقطه دارد. این خال ها برای هر پلنگ مانند اثر انگشت برای انسان، منحصر به فرد است و جانور شناسان با مقایسه عکس های به دست آمده از پلنگ های یک منطقه و دقت در شکل خال ها، می توانند به تعداد پلنگ ها در منطقه پی ببرند. دست و پای عضلانی کوتاه پلنگ این امکان را برای او فراهم می کند تا به راحتی از صخره و درخت بالا برود.

هوشنگ ضیایی در کتاب «راهنمای صحرایی پستانداران ایران» درباره عادت پلنگ ها در وقت غذا خوردن می نویسد: «معمولاً غذای اضافی خود را به روی درختان می برد و یا در شکاف سنگ ها و زیر شاخ و برگ ها پنهان می سازد.» و در جایی دیگر می نویسد: «پلنگ از اکثر پستانداران بزرگ و کوچک، به خصوص گراز، کل و بز، قوچ و میش و همچنین پرندگان، خزندگان نظیر لاکپشت، ماهی ها و حشرات تغذیه می کند. به شکار و خوردن گوشت روباه و سگ اهلی علاقه مند است.» حتی در سال 1386 که پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، اقدام به قلاده گذاری دو قلاده یوز کرده بود، یکی از این یوزپلنگ ها توسط یک پلنگ شکار شده و خورده شده بود.

پلنگ ها در سه سالگی بالغ می شوند و در اواسط زمستان جفت گیری می کنند. مدت آبستنی پلنگ حدود 95 روز است و از یک تا شش توله به دنیا می آورند. عمر پلنگ ها در شرایط اسارت حداکثر 23 سال است اما در طبیعت عمر کمتری دارند.

پلنگ ایرانی در باغ وحش ارم تهران


محیط بانان و کسانی که موفق به مشاهده پلنگ در طبیعت شده اند معتقدند که مشاهده این گربه در طبیعت بسیار مشکل است. آنها می گویند که پلنگ همیشه یک قدم از انسان جلوتر است و آنها را زیر نظر دارد. علاوه بر این پلنگ در مواجهه با انسان، رفتاری پرغرور از خود نشان می دهد. به این معنی که اگر تنها باشد و راهی برای فرار داشته باشد، ابتدا کمی به انسان نگاه می کند. پس از آن با آرامی از جا بلند شده و آرام آرام به طرف معبری برای فرار قدم می زند. در این مسیر چند بار به انسان نگاه می کند. اما به محض اینکه از دید انسان خارج شد، پا به فرار گذاشته و تقریباً پیدا کردن مجددش محال است.

با این حال برخی معتقدند که پلنگ به انسان حمله می کند. در چند سال اخیر تنها در دو مورد درگیری پلنگ با انسان در رسانه ها گزارش شده است. در هر دو مورد، انسان ها از ناحیه دست و پا دچار آسیب شده اند. با توجه به اینکه پلنگ در موقع شکار، با گرفتن گلوی حیوان آن را خفه می کند، در این دو مورد هیچگاه پلنگ ها به گردن و صورت افراد حمله نکرده اند.

هرچند که این دو پلنگ کشته شده اند اما می توان این طور نتیجه گرفت که پلنگ هیچگاه به انسان حمله نمی کند، بلکه در مواقع خطر تنها از خود دفاع می کند. محیط بانان می گویند که پلنگ در موقعیتی که راه فرار برای خود پیدا نکند و یا اینکه توله به همراه داشته باشد، ممکن است حالت تهاجمی به خود بگیرد.

تهدیدهای جدی

قطعاً یکی از مهمترین دلایل برای انقراض گونه ها، تخریب زیستگاه و از دست رفتن طعمه است. درباره پلنگ نیز همین طور است. تکه تکه شدن زیستگاه ها، آلودگی و از دست رفتن منابع آب، و کاهش شدید جمعیت طعمه ها یکی از دلایل سیر نزولی جمعیت پلنگ است.

اما در چند سال گذشته، پلنگ های زیادی بر اثر تصادف با خودروها و یا تغذیه از طعمه مسموم شده به دست انسان از بین رفته اند. تعداد زیادی نیز تا کنون شکار شده اند.

توله پلنگ کشته شده در جاده پارک ملی گلستان / سال 1387


بزرگترین پلنگی که تا کنون شکار آن ثبت شده، توسط «هدایت تاجبخش» در سال های پیش از انقلاب شکار شده است. تاجبخش به خاطر داشتن تروفه (نمونه شکار) این پلنگ جایزه بزرگ رقابت های بین المللی شکار پلنگ در جهان را در سال 1354 دریافت کرد.

آمارهای غیر رسمی نشان می دهد که در پنج سال گذشته، 90 قلاده پلنگ به دلایل مختلف توسط انسان کشته شده اند. تنها در سال گذشته مرگ نزدیک به 30 قلاده پلنگ گزارش شده است. در دو ماه گذشته نیز هفت قلاده پلنگ در ایران کشته شدند که عمدتاً بر اثر تصادف با خودرو در جاده ها جان خود را از دست داده اند.

با این حال، سازمان حفاظت محیط زیست به غیر از پروژه های مطالعاتی درباره پلنگ ها، اقدام ویژه ای برای کاهش تلفات و تهدیدهای پلنگ در ایران انجام نداده است.

پلنگ کشته شده در یاسوج/ تیرماه 1388


به نظر می رسد بزرگترین تهدید برای پلنگ در ایران، ضعف اطلاعات درباره این گربه سان بزرگ جثه است. این ضعف اطلاعاتی از سویی متوجه محافل علمی و اجرایی است و از سوی دیگر به عموم جامعه خصوصاً ساکنان حاشیه زیستگاه های پلنگ و مناطق روستایی و عشایری مربوط می شود.

مطالعات نوپا در زمینه پلنگ ایرانی

امروزه در مقایسه با یک دهه قبل، اطلاعات بسیار زیادی درباره پلنگ ایرانی در دسترس است. شاید بتوان شروع مطالعه درباره پلنگ ایرانی را به مقاله ای نسبت داد که توسط بهرام کیابی، بیژن فرهنگ دره شوری، قائمی و جهانشاهی در سال 2002 نوشته شد. این مقاله با موضوع مرور کلی وضعیت پلنگ در ایران نوشته شده بود و نگارنده تلاش کرده بودند تا در این مقاله کلاسیک، برآوردی از جمعیت پلنگ در ایران ارائه دهند.

از سوی دیگر، با ورود فناوری «دوربین های تله ای» (Camera Trap) به ایران مطالعات حیات وحش و خصوصاً پلنگ شکل جدید به خود گرفت. با استفاده از این فناوری، مطالعات زیادی در مناطقی چون «ساریگل»، «البرز مرکزی»، «بمو»، «خجیر»، «بیرک»، «قرخود»، «گلستان»، «کلاه قاضی»، «توران»، «تندوره»، «بشاگرد» و «کیامکی» انجام شد.


جمجه پلنگ


دیدگاه شما در مورد این مطلب چیست ؟

لیست قرمز حیات وحش ( Redlist IUCN)


لیست قرمز حیات وحش ( Redlist IUCN)

کل گونه های زنده موجود در عالم هستی از ۲ تا ۱۰۰ میلیون تخمین زده می شود. از این میان تنها ۸/۱ میلیون گونه توصیف شده است. در حالی که دانشمندان درباره تعداد گونه ای موجود بحث می کنند کاهش های جمعیتی و نرخ افزایشی انقراض گونه های توصیف شده و نشده در نتیجه فعالیت های مستقیم و غیر مستقیم بشر وجود دارد(بررسی ۱۶۸۶ گونه جانوری یک کاهش کلی ۳۰% را از سال ۱۹۷۰ تا ۲۰۰۵ نشان داد).

اگرچه از ۱۶۴۲۱۸۹ گونه توصیف شده تنها ۴۴۸۳۸ گونه شناسایی شده اند (تنها ۷/۲%) لیست قرمز IUCN (IUCN Red List) یک تصویر لحظه ای مفیدی از چیزی که امروزه برای گونه های مختلف جهان رخ می دهد را فراهم می سازد و نیاز اساسی را برای عملیات حفاظت تاکید می نماید. در سال ۲۰۰۰ لیست قرمزIUCN برای ۱۶۵۰۷ گونه مشخص شد که ۱۱۴۰۶ به عنوان گونه های تهدید شده لیست شد و در سال ۲۰۰۴ این لیست شامل ۳۸۰۴۷ گونه بود که ۱۵۵۸۹ تای آن شامل تهدید شده ها بود. در سال ۲۰۰۸ این لیست شامل ۴۴۸۳۸ گونه بود که ۱۶۹۲۸ آن تهدید شده ها بود. در این لیست ۸۶۹ انقراض ثبت شد (۸۰۴ گونه لیست شده به عنوان انقراض و ۶۵ گونه لیست شده به عنوان انقراض در حیات وحش).

اگر ۲۹۰ گونه به طور بحرانی در معرض خطر را بر چسب “احتمالا منقرض” بچسبانیم آمار انقراض به ۱۱۵۹ گونه می رسد. ۱۶۹۲۸ گونه خطر انقراض آنها را تهدید می کند(۳۲۴۶ گونه به طور بحرانی در معرض خطر و ۴۷۷۰ در معرض خطر و ۸۹۱۲ آسیب پذیر می باشند). ۵۵۷۰ گونه دارای اطلاعات ناقصی برای تعیین وضعیت تهدیدشان بود و به عنوان اطلاعات دارای نقص لیست شد. ۱۷۶۷۵ گونه به عنوان حداقل درگیری لیست شد که دارای احتمال پایینی از انقراض می باشند ولی طبقه بندیشون خیلی وسیع است و ممکن است شامل گونه هایی بشه که به حفاظت مربوط باشد(برای مثال آنها ممکن است دارای رنج محدودی اما نه با تهدیدهای مشاهده شده باشند یا اینکه جمعیت شان ممکن است کاهش یابد نه به اندازه کافی سریع برای اینکه زمان نداشته باشیم تا یه لیست در حال تهدید آماده کنیم).

یک نکته قابل ذکر است که لیست قرمز IUCN یک مرجع پایه برای گونه های جهان است و برای گونه های به طور کامل مشخص نشده یک تمایلی برای مشخص شدن گونه ها وجود داره و احتمال داده می شه تا در حال تهدید باشند. این غیر ممکن است که نتایج این لیست را برای همه جانداران بسط بدهیم (۳۸% از گونه ای لیست شده در معرض تهدیدند) و بگوییم ۳۸% از گونه ای جهان احتمالا در معرض تهدیدند.

ارزیابی پستانداران جهان نشان داد که یک چهارم گونه های پستانداران جهان (۲۲%) به صورت جهانی در معرض تهدید یا انقراضند و ۸۳۶ (۱۵%) دارای اطلاعات ناقص می باشند.

علی رغم ۳۶۶ گونه دوزیست جدید تعداد زیادی به عنوان در خطر تهدید لیست شده و انقراض مسلم دو گونه بحران انقراضی را که دوزیستان با آن مواجهند اثبات می کند. تقریبا یک سوم (۳۱%) در معرض تهدیدند یا منقرض شده اند و ۲۵% دارای اطلاعات ناقص هستند.

ارزیابی کامل پرندگان جهان نشان داد که بیشتر از یک هشتم آنها (۶/۱۳%) در معرض تهدید یا انقراض هستند. پرندگان دارای یک گروه خوب شناخته شده با کمتر از ۱% به عنوان اطلاعات ناقص می باشند.

برای اولین بار ۸۴۵ گونه مرجانهای با ساختمان ریفی آبهای گرم در لیست قرمز با بیش از یک چهارم (۲۷%) به عنوان در معرض تهدید و ۱۷% به عنوان اطلاعات ناقص لیست شده است.

همه ۱۶۱ گونه ماهی های دریاهای گرمسیر اکنون شناسایی شده اند. بیش از ۱۲% از آنها که جز گونه های ماهی های خوراکی محسوب می شوند در نتیجه ماهیگیری بیش از اندازه در معرض تهدید انقراض هستند و بیشتر از ۳۰% آنها دارای اطلاعات ناقصی می باشند.

همه ۱۲۸۰ گونه خرچنگ های آب شیرین مشخص شده اند. ۱۶% به عنوان تهدید به انقراض لیست شده اند و بیشتر از ۴۹% دارای اطلاعات ناقصی هستند.

۳۵۹ ماهی آب های شیرین مختص به اروپا هستند با ۲۴% به عنوان در معرض تهدید و تنها ۴% دارای اطلاعات ناقص لیست شده اند.



لیست قرمز IUCN شامل شناسایی تعدادی گونه های منحصر به فرد قابل توجه مثل شناسایی ۱۴ نوع رطیل در هند و ۱۲ ماهی آب شیرین دریاچه Dianchi در چین نیز می باشد.


تعداد و نسبت های گونه های مشخص شده و گونه های مشخص شده در معرض تهدید در۲۰۰۸ IUCN Red List بوسیله گروه مهره داران

مهره داران
تعداد تخمینی از گونه های توصیفی
تعداد گونه های های ارزیابی شده
تعداد گونه های تهدید شده
تعداد تهدید شده ها به عنوان درصدی از گونه های توصیف شده
تعداد تهدید شده ها به عنوان درصدی از گونه های ارزیابی شده
پستانداران
۵۴۸۸۵۴۸۸۱۱۴۱۲۱%۲۱%
پرندگان
۹۹۹۰۹۹۹۰۱۲۲۲۱۲%۱۲%
خزندگان
۸۷۳۴۱۳۸۵۴۲۳۵%۳۱%
دوزیستان
۶۳۴۷۶۲۶۰۱۹۰۵۳۰%۳۰%
ماهی ها
۳۰۷۰۰۳۴۸۱۱۲۷۵۴%۳۷%
مجموع مهره داران
۶۱۲۵۹۲۶۶۰۴۵۹۶۶۱۰%۲۲%
مجموع کل جانداران۱۶۴۲۱۸۹
۴۴۸۳۸
۱۶۹۲۸
۱%
۳۸٪



گروه بندی جانوران بر اساس تخمین جمعیتی در  IUCN Red List

طبقه بندی
اندازه جمعیت موثر تخمین زده شده (Ne)
به طور بحرانی در معرض خطر 
(Critically Endangered-CR)
Ne < 250- در حال کاهش و متلاشی شده
در معرض خطرEN- Endangere))
Ne < 2,500- در حال کاهش و متلاشی شده
آسیب پذیر (Vulnerable-VU)
Ne < 10,000- در حال کاهش و متلاشی شده
نزدیک به تهدید شدن(Near Threatened)
Ne=10,000-50,000)-شرایط نزدیک به آسیب پذیر بودن
کمترین نگرانی (Least Concern)
شرایط قرار گیری در هیچ کدام ازطبقه بندی های بالا را ندارد
Neتعداد تخمین زده شده از حیوانات بالغ در حیات وحش

تعداد ۵۰۰۰۰ تا جاندار خط جدا کننده بین نزدیک به تهدید شدن با کمترین نگرانی می باشد.


برچسب ها : iucn redlist iran, redlist iran, redlist ایران, ایران iucn, رد لیست, رد لیست ایران, رد لیست حیوانات وحشی, لیست قرمز iucn, لیست قرمز حیات وحش

بیوتکنولوژی و محیط زیست


مفهوم بیوتکنولوژی (زیست فناوری) :


واژه زیست‌فناوری (بیوتکنولوژی) نخستین بار در سال ۱۹۱۹ از سوی کارل ارکی (Karl Ereky) به مفهوم کاربرد علوم زیستی و اثر مقابل آن در فناوری‌های ساخت بشر به کار برده شد. به طور کلی هر گونه کنش هوشمندانه بشر در آفرینش، بهبود و عرضه فرآورده‌های گوناگون با استفاده از جانداران، به ویژه از طریق دستکاری آن‌ها در سطح مولکولی در حیطه این مهم‌ترین، پاک‌ترین و اقتصادی‌ترین فناوری سده حاضر، زیست‌فناوری، قرار می‌گیرد.


زیست‌فناوری از جمله واژه‌های پر سرو صدای سال‌های اخیر است.این واژه را درست یا نادرست به مفهوم همه چیز برای مردم به کار می‌برند. زیست‌فناوری را در یک تعریف کلی به کارگیری اندامگان یا ارگانیسم یا فرایندهای زیستی در صنایع تولیدی یا خدماتی دانسته‌اند. تعریف ساده این پدیده نوین عبارت است از دانشی که کاربرد یکپارچه زیست‌شیمی، میکروب‌شناسی و فناوری‌های تولید را در سامانه‌های زیستی به دلیل استفاده‌ای که در سرشت بین رشته‌ای علوم دارند مطالعه می‌کنند. در تعریف دیگر زیست‌فناوری را چنین تشریح کرده‌اند:

فنونی که از موجودات زنده برای ساخت یا تغییر محصولات، ارتقا کیفی گیاهان یا حیوانات و تغییر صفات میکروارگانیسم‎ها برای کاربردهای ویژه استفاده می‌کند. زیست‌فناوری به لحاظ ویژگی‌های ذاتی خود دانشی بین رشته‌ای است. کاربرد این گونه دانش‌ها در مواردی است که ترکیب ایده‌های حاصل در طی همکاری چند رشته به تبلور قلمرویی با نظام جدید می‌انجامد و زمینه‌ها و روش‌شناسی خاص خود را دارد و در نهایت حاصل برهم‌کنش بخش‌های گوناگون زیست‌شناسی و مهندسی است. زیست‌فناوری در اصل هسته‌ای مرکزی و دارای دو جزء است: یک جزء آن در پی دستیابی به بهترین کاتالیزور برای یک فرایند یا عملکرد ویژه‌است و جزء دیگر سامانه یا واکنشگری است که کاتالیزورها در آن عمل می‌کنند.



بیوتکنولوژی و نقش آن در حفظ محیط زیست

رشد سریع زیست فناوری در دهه های اخیر و قابلیت های عظیم آن در زمینه علوم مختلف از جمله پزشکی، کشاورزی، دامپروری، محیط زیست، صنعت و معدن و غیره و ایجاد فرآورده های نسبتاً زیاد حاصل از آن توجه دانشمندان و دولتمردان کشورهای جهان را به خود جلب کرده است. صاحبنظران معتقدند این علم بیش از سایر علوم شناخته شده بشری می تواند چهره جهان و محیط زیست انسان را متحول و دگرگون سازد. اکنون محققان این دانش در کشورهای پیشرفته جهان با در اختیار داشتن امکانات صنعتی و به خدمت گرفتن توانمندی های سایر علوم، مواد و عناصر ژنتیکی را مورد بررسی و شناسایی قرار داده و آنها را تفکیک می کنند یا با استفاده از روش های مختلف ترکیبات جدید و تازه یی به وجود می آورند. آنها می توانند با ایجاد نظم و ترتیب دوباره در این مواد برنامه و آرایش مجددی برای آنها مطرح کنند. این فناوری علاوه بر فواید بسیار از توانمندی هایی برخوردار است که در صورت بهره برداری نابجا می تواند به بروز آسیب های خطرناکی در موجودات زنده و محیط زیست منجر شود.


تاکنون آثار زیان آور و ابعاد مخاطره آمیز محصولات مهندسی ژنتیک و زیست فناوری به طور قطعی از نظر علمی به اثبات نرسیده است. اما دانشمندان و متخصصان این رشته نمی توانند آثار منفی احتمالی این محصولات را بر محیط زیست و سلامت انسان ها نادیده بگیرند. در طول تاریخ همواره برخی از افراد یا گروه ها برای رسیدن به اهداف تجاری، اقتصادی، سلطه طلبی و نیات غیرانسانی خود، منافع عمومی و مسائل اخلاقی را زیر پا گذاشته و قربانی امیال شخصی کرده اند. اولین مورد شبیه سازی (کلونینگ) حیوانات با استفاده از مهندسی ژنتیک در 1997 در اسکاتلند انجام شد. در این سال «یات ویلموت» و همکارانش از آمیزش سلول پستانی میشی 6 ساله و سلول تخمک فاقد هسته از میش دوم و قرار دادن آن درون رحم میش دیگری، موفق به اولین شبیه سازی شدند و حیوان حاصل را نیز «دالی» نامیدند. در حقیقت دالی اولین محصول جانوری مهندسی ژنتیک بوده که قدرت حیات داشت. بعدها دالی های دیگری توسط دانشمندان ژاپنی، امریکایی، انگلیسی، استرالیایی و“ با همان روش مشابه به وجود آمدند. در اواخر سال 2002 اولین مورد شبیه سازی انسان نیز گزارش شد.

در عرصه کشاورزی و محیط زیست نیز به منظور تولید گیاهان مقاوم به آفات و بیماری ها و تولید محصول با کیفیت برتر، مهندسی ژنتیک قدم های بسیار مهمی برداشته است به طوری که کشورهای امریکا، کانادا، آرژانتین و چین در این زمینه موفق به تولید ذرت، گندم، برنج، پنبه، سیب زمینی، سویا و کدوی مقاوم به علف کش ها، قارچ ها و ویروس ها و همچنین محصولات با بازدهی غذایی بالاتر شده اند. هم اکنون سطح زیر کشت گیاهان تغییر یافته ژنتیکی (GMO) به حدود 60 میلیون هکتار می رسد. امروزه 6 میلیون نفر از کشاورزان در 16 کشور مختلف به کشت و کار گیاهان تغییر یافته ژنتیکی مشغول هستند. مهندسی ژنتیک و تغییرات در گیاهان زراعی، تولید گیاهان با مقاومت مطلق در مقابل آفات و امراض نباتی و بی نیاز از کاربرد سموم خطرناک تحولی را در کشاورزی ایجاد کرده است که سرنوشت اقتصادی، اجتماعی و بعضاً سیاسی بسیاری از کشورها را تحت تاثیر خود قرار داده است. اصولاً دو دسته محصولات دستکاری شده ژنتیکی وجود دارد:

1- (Gentically Modified Organisms) GMO یا فرآورده های غذایی تغییر یافته ژنتیکی که از فرآورده های اصلاح شده با روش های مهندسی ژنتیک متفاوت است.

2- (Living Modified Organisms)

LMO یا موجودات زنده تغییر یافته ژنتیکی نظیر حیوانات و گیاهان اصلاح ژنتیکی شده.

طرفداران محیط زیست نگرانی هایی را در مورد استفاده از گیاهان اصلاح ژنتیکی شده و رهاسازی GMOها در محیط زیست دارند که برخی از این نگرانی ها عبارتند از:


- امکان انتقال افقی ژن هایی که به گیاهان زراعی منتقل شده اند. ممکن است گونه مجاور یک علف هرز باشد و با این انتقال ژنی، شرایط لازم برای برخورداری بهتر از محیط برای رشد و افزایش قدرت و تهاجم در اختیارش قرار گیرد.
- افزایش مقاومت در موجودات هدف یا حساسیت در موجوداتی که هدف برنامه های اصلاحی و انتقال ژن نیستند.

- افزایش استفاده از مواد شیمیایی (مانند سموم علف کش) در کشاورزی.

- تظاهر غیرقابل پیش بینی یا پیش بینی نشده ژن های منتقل شده و یا ناپایداری تظاهر ژن های منتقل شده.

علاوه بر این در کشاورزی پایدار به منظور حفظ محیط زیست به جای کودهای شیمیایی از کودهای بیولوژیک استفاده می شود که با روش بیوتکنولوژی تولید می شوند. این کودها از میکروارگانیسم های مختلف هستند، عده یی قادر به تثبیت ازت بوده و عده یی دیگر نیز قادر به حل کردن املاح فسفات و پتاسیم و آمونیم خاک هستند. امروزه استفاده از منابع طبیعی زنده یکی از موضوعات مهم محیط زیست است. خطرات احتمالی حاصل از آزادسازی ارگانیسم های تغییریافته ژنتیکی برای محیط زیست عبارتند از:

اثرات آنتاگونیستی روی میکروارگانیسم های مفید خاک.

تاثیر افزایش بیش از حد ارگانیسم های آزاد شده به محیط و تاثیر بقای آنها بر اکوسیستم.

اثرات مستقیم و غیرقابل انتظار در گونه ها به جز گونه های هدف.

بیماری زایی میکروارگانیسم نسبت به گیاهان، حیوانات و تغییرات در میزبان.

انتقال ویژگی نامطلوب به ارگانیسم های دیگر از جمله وارد کردن ژن به یک ارگانیسم، آزادسازی تصادفی و عمدی به محیط زیست، بقا و تکثیر ارگانیسم در محیط تماس با گونه های دیگر و اکوسیستم. همه ارگانیسم های تغییریافته ژنتیکی به محیط آزاد نمی شوند و اگر در محیط رها شوند، قادر به تکثیر نیستند، اما ممکن است برخی از ارگانیسم های تغییریافته دارای ژن های جدید مضری باشند. بنابراین باید تمام خطرات حاصل از ارگانیسم های تغییریافته مورد ارزیابی قرار گیرند زیرا این خطرات در ارگانیسم های مختلف متفاوت است. میکروب های تغییریافته ژنتیکی شامل باکتری های تثبیت کننده نیتروژن، باکتری های مقاوم به سرما و یخبندان و میکروب های تصفیه کننده خاک می شوند. اگر باکتری های مقاوم به سرما پس از تولید (برای کاهش آسیب یخبندان) در محیط آزاد شوند، می توانند بر بارش برف و باران اثر بگذارند و گرچه آزادسازی این محصولات، به موجود امکان زندگی در آب های سردتر را می دهد، ولی گاه زیستگاه طبیعی ماهی ها را تغییر می دهند و در نتیجه امکان فراهم کردن غذا برای آنها کاهش می یابد.

از جمله باکتری های تغییریافته ژنتیکی که به طبیعت آسیب می رساند می توان برخی از گونه های باکتری سودوموناس، کلبسیلا، باسیلوس و ریزوبیوم با قابلیت تجزیه لیگنین، سلولز و همی سلولز و تولید اتانول را نام برد که پس از رها شدن در طبیعت مواد مغذی خاک از جمله نیتروژن را از بین می برند. به هر حال ممکن است آزادسازی گونه یی از ارگانیسم های تغییریافته ژنتیکی که به طور معمول در طبیعت زندگی نمی کنند، برای محیط خطرناک باشند. پس در استفاده از فناوری زیستی همه نکات مثبت و منفی آن را باید در نظر گرفت تا مبادا دستاوردهای بیوتکنولوژی روزی به سرنوشت استفاده از رادیوایزوتوپ ها و مواد شیمیایی گرفتار نشوند. نامحسوس بودن خطرات یا وجود نکات مبهم در زمینه استفاده از روش های مهندسی ژنتیک دلیلی بر فقدان خطرات احتمالی نیست. به همین دلیل تعداد بی شماری از کشورهای صنعتی و افراد متعهد در سطح بین المللی تصمیم گرفتند ضوابطی برای جلوگیری از خطرات احتمالی ناشی از کاربری روش های مهندسی ژنتیک تدوین کنند تا تمام دانشمندان، محققان و کاربران را به رعایت آنها تشویق کنند. حتی برای اجرای این ضوابط به صورت قوانین و مقررات ملی و بین المللی لازم الاجرا، تلاش های زیادی صورت گرفته است. به طور کلی باید بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیک نیز مانند هر نوع فناوری دیگر با نظارت و کنترل به کار گرفته شود، زیرا اثرات آن در کوتاه مدت نامشهود است. به علاوه ممکن است روش های مورد استفاده در مهندسی ژنتیک پس از قرار گرفتن در دسترس متخصصان غیرمتعهد، جامعه را به مخاطره بیندازد.

اگر چه سابقهٔ فعالیت در عرصهٔ بیوتکنولوژی نوین در کشور به بیش از دو دهه می‌رسد و در این مدت اقداماتی نیز برای بهره‌گیری از این فناوری انجام شده است، اما باید بررسی شود که این اقدامات تا چه میزان بر مبنای نیازها و مزیت‌های نسبی کشور بوده‌اند.


چنین می‌نماید که روند حرکت بیوتکنولوژی در کشور مطابق با سیاست‌های تعدادی از کشورهای پیشرفته بوده و سیاست بومی و ملی در این خصوص وجود نداشته است. ایجاد یک سری از موج‌های مقطعی در کشور همچون تهیهٔ نهال خرما، تولید واکسن هپاتیت، تولید اینترفرون، تولید هورمون رشد و غیره نشانهٔ این تأثیرپذیری و دنباله‌روی مطلق از جریانات بین‌المللی است. متأسفانه در این روند، برخی از حوزه‌های کاربردی بیوتکنولوژی که متناسب با شرایط کشور بوده و از بازار بزرگی نیز در سطح ملی و بین‌المللی برخوردار هستند، مورد کم توجهی قرار گرفتند.


لازم به ذکر است که اغلب این موارد از سطح دانش و تکنولوژی نسبتاً ساده‌ای برخوردار هستند و کشور نیز در این زمینه‌ها از مزیت نسبی مناسبی برخوردار است. البته از آنجایی که بیوتکنولوژی یک فناوری است تا علم، بنابراین تأکید مطلب حاضر بر توان تولید و صنعتی کردن حوزه‌های ذکر شده است تا انجام تحقیقات بنیادی و تولید علم، چرا که در برخی از مواردی که با نام حوزه‌های کمتر توجه شده در ذیل معرفی شده‌اند، سابقهٔ تحقیقات حتی به اوایل دههٔ پنجاه شمسی برمی‌گردد. اما نشانی از آنها در صنعت و بازار یافت نمی‌شود:

طبق آمارهای رسمی، سهم بخش کشاورزی کشور از تولید ناخالص ملی حدود ۲۵ درصد است که از این میزان، ۴۵ درصد مربوط به دامپروری است.


با این تفسیر، حدود ۱۱ درصد از تولید ناخالص ملی از دامپروری تأمین می‌شود؛ ضمن این‌که، صنعت دامپروری به دلیل گستردگی، از اشتغال‌زایی بسیار بالایی نیز برخوردار است. از لحاظ تعداد دام نیز، حدود ۷ تا ۸ میلیون رأس گاو و ۷۰ تا ۸۰ میلیون رأس گوسفند و بز در کشور وجود دارد. علاوه براین، سالانه حدود ۸۰۰ میلیون تا یک میلیارد قطعه مرغ در کشور تولید می‌شود. سهم تولیدات این میزان دام و طیور در کشور با احتساب فرآورده‌های آن‌ها در حدود ۷ تا ۸ میلیارد دلار می‌باشدکه رقم قابل توجهی را در مقایسه با درآمدهای نفتی تشکیل می‌دهد.

بنابراین، حوزهٔ دامپروری، بدون شک یکی از مهم‌ترین بخش‌های اقتصادی و قابل توجه در کشور می‌باشد. البته چنانچه به نقش این حوزه، در تأمین بخش عمده‌ای از نیازهای غذایی و پروتئینی کشور نیز اشاره شود، اهمیت استراتژیک آن در حفظ استقلال ملی نیز روشن خواهد شد.

بنابراین، اگر به کمک بیوتکنولوژی و روش‌های به نژادی، بتوان بازده و بهره‌وری این صنعت را افزایش داد، سود کلانی نصیب تولیدکنندگان، مصرف‌کنندگان و اقتصاد ملی خواهد شد.

دامپزشکی و بهداشت دام نیز از دیگر حوزه‌های مهم بیوتکنولوژی دام، طیور و آبزیان محسوب می‌شود. طبق آمارهای موجود جهانی، در سال ۲۰۰۳ سهم بیوتکنولوژی از محصولات و خدمات بهداشت و درمان دام معادل ۸/۲ میلیارد دلار از مجموع ۱۸ میلیارد دلار کل هزینه‌های این بخش بوده است. پیش‌بینی می‌شود این رقم در سال ۲۰۰۵ به ۱/۵ میلیارد دلار از مجموع ۲۳ میلیارد دلار برسد که نشان‌دهندهٔ افزایش سهم بیوتکنولوژی از کل بازار مذکور است. به طور کلی، مهم‌ترین موارد کاربردی بیوتکنولوژی در حوزهٔ دام، طیور و آبزیان عبارتند از:

تولید واکسن‌ها و داروهای حیوانی

- تولید کیت‌های تشخیصی ( برای تشخیص بیماری‌ها، خصوصیات مهم جانوری، تشخیص پیش از تولد و غیره)

- انتخاب براساس مارکر

- به‌نژادی به کمک بیوتکنولوژی

- ایجاد بانک‌های ژن جانوری

- تولید حیوانات تراریخته

- کلونینگ

به نظر می‌رسد سه مورد نخست از موارد فوق با توجه به نیروهای انسانی، مؤسسات تحقیقاتی و تولیدی موجود کشور از امکان‌پذیری بیشتری برخوردار بوده و لذا می‌توان توجه بیشتری به این حوزه‌ها معطوف داشت.

به عنوان مثال، با استفاده از تکنیک انتخاب براساس مارکر می‌توان در بدو تولد تشخیص داد که یک دام دوقلوزا هست یا خیر. در صورت اطلاع از این موضوع، می‌توان از دام‌های دوقلوزا در ازدیاد نسل و از سایر دام‌ها در تولید فرآورده‌ای دیگر استفاده کرد. در این صورت، به جای تحمل ۵۰ میلیون گوسفند به مراتع کشور که در نهایت منجر به تولید ۳۰ میلیون بره شوند، می‌توان با ۲۰ میلیون گوسفند به این بازدهی دست یافت و فشار بر مراتع را تا حد زیادی کاهش داد. تأثیر بیوتکنولوژی بر مراتع کشور نیز در بندهای بعدی بررسی می‌شود.

استفاده از بیوتکنولوژی در صنعت دامپروری

امروزه از روش‌های مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی، در صنایع پرورش دام، طیور و آبزیان به منظور اصلاح نژاد، افزایش کمی و کیفی محصول و مقابله با بیماری‌ها به طور گسترده‌ای بهره‌گیری می‌شود.

ایران نیز به لحاظ دامپروری و تولید فرآورده‌های دامی دارای مزایای نسبی فراوانی است؛ به طوری که تقریباً تمام دام‌های ارزشمند، در ایران قابل پرورش و نگهداری هستند. این مزیت، صنعت تولید دام و فرآورده‌های آن را در کشور در زمرهٔ صنایع پردرآمد و مهم قرار داده است. در این بین، بیوتکنولوژی با توجه به کاربردهای وسیع آن، می‌تواند در توسعه و ارتقای صنعت مذکور نقش به سزایی ایفا نماید.

فرآورده‌ها و محصولات میکروبی

برخی از فرآورده‌های میکروبی که کاربردهای وسیعی در صنایع مختلف دارند، از این جهت دارای اهمیت هستند که معمولاً از سطح دانش و فناوری پایین‌تری برخوردار بوده و سابقهٔ بهره‌گیری از آن به سال‌های دور باز می‌گردد. در این خصوص، غالباً میکروب‌هایی از طبیعت استخراج می‌شوند و پس از مراحل غربال‌گری، بهترین آن‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. ضمن این که برای ارتقای عملکرد این میکروب‌ها می‌توان از روش‌های اصلاحی نظیر جهش‌زایی، مهندسی ژنتیک، نوترکیبی وغیره استفاده کرد.


نکتهٔ قابل تأمل در این مورد، دستیابی به جوامع متنوع میکروبی است که خوشبختانه از این حیث، کشور از مزیت نسبی خوبی برخوردار است؛ جداسازی باکتری‌های پربازده هضم‌کنندهٔ مواد نفتی از خلیج فارس و در آخرین مورد، تولید کود بیولوژیک بارور ۲ از میکروارگانیسم‌های بومی کشور و ده‌ها مورد مشابه از مصادیق بارز این ادعا هستند. متأسفانه علیرغم کاربردها و مزایای بسیار، تاکنون از قابلیت‌های کشور در این زمینه کمتر استفاده شده است. در ذیل به برخی از این فرآورده‌ها، موارد کاربرد و اهمیت آن‌ها اشاره شده است:

بیومس میکروبی

یکی از منابع اصلی تولید محصولات بیوتکنولوژی، بیومس (Bomass) میکروبی است. بیومس، در واقع به توده‌ای از سلول‌های میکروبی اطلاق می‌گردد که برای کاربردهای مختلف تکثیر می‌شوند. از جمله کاربردهای بارز بیومس میکروبی، می‌توان به استفاده از آن‌ها به عنوان مخمرهای نانوایی، خوراک دام و طیور و مکمل‌های آن، افزودنی‌های غذایی، آفت‌کش‌ها و کودهای بیولوژیک اشاره نمود.


اهمیت اقتصادی

براساس پیش‌بینی مؤسسه Royal Dutch Shell در نیمه اول قرن بیست و یکم، بیش از ۳۰ درصد نیاز جهانی به سوخت‌ها و ترکیبات بیولوژیک گوناگون با ارزش حدود ۱۵۰ میلیارد دلار، به کمک بیومس میکروبی تولید خواهد شد. برای مثال، پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۰۵ میلادی بیش از ۱۰ درصد کل آفت‌کش‌های جهان با ارزشی معادل ۴ میلیارد دلار توسط صنایع بیوتکنولوژی تولید شود.

یکی از مهم‌ترین انواع آفت‌کش‌های بیولوژیک جهان، بیومس حاصل از نوعی باکتری موسوم به باسیلوس تورنژینسیس (Bacillus thuringiensis) است.


یکی از عمده‌ترین موارد کاربرد بیومس میکروبی، استفاده از آن‌ها به عنوان غذا و افزودنی‌های غذایی است. ارزش بازار جهانی طعم دهنده‌های غذایی در سال ۲۰۰۰ حدود ۱/۱ میلیارد دلار بوده است. اهمیت اقتصادی بیومس میکروبی تا به حدی است که محققان کشور کوبا با استفاده از ضایعات نیشکر و تکنولوژی تخمیر، اقدام به تهیه و تولید پروتئین‌های تک یاخته (SCP) نموده‌اند تا کشور را از واردات خوراک دام و سویا بی‌نیاز نمایند.

لازم به ذکر است که در حال حاضر، واردات خوارک دام و طیور و مکمل‌های آن به کشور بیش از یک میلیارد دلار در سال است؛ از طرفی تولید پروتئین تک یاخته یکی از راهکارهای بیوتکنولوژی برای رفع این مشکل در کشور است، ضمن اینکه مواد خام اصلی برای تولید SCP، ضایعات کشاورزی، متانول،‌ نفت و گاز است که در همهٔ این موارد، کشور از مزیت بسیار مناسبی برخوردار است . متأسفانه تولید SCP در کشور تاکنون از مرحلهٔ تحقیقات فراتر نرفته است، علیرغم این که سابقهٔ شروع تحقیقات در این زمینه به پیش از انقلاب و دههٔ ۱۳۵۰ برمی‌گردد.

صنایع تخمیری بیوتکنولوژی

صنایع تخمیری که طیف وسیعی از حوزه‌های مرتبط با میکروارگانیسم‌ها و بیوتکنولوژی را دربرمی‌گیرند از قدیمی‌ترین شاخه‌های فناوری زیستی به شمار می‌آیند. الکل‌ها، آنتی‌بیوتیک‌ها، اسیدهای آلی، آنزیم‌ها و بسیاری از ترکیبات مورد استفاده در صنایع غذایی، دارویی و غیره بخشی از محصولات با ارزش تولید شده در این صنعت را تشکیل می‌دهند. آنزیم‌هایی نظیر پروتئازها، آمیلازها، لیپازها، سلولازها و غیره که مصرف بسیار زیادی در صنایع مختلف دارند از جمله مهم‌ترین تولیدات بیوتکنولوژی صنعتی به شمار می‌روند.

اهمیت اقتصادی

آنزیم‌ها که در واقع کاتالیست‌های زیستی به دست آمده از باکتری‌ها و قارچ‌های گوناگون هستند، سالانه به میزان زیادی تولید شده و بازار بسیار بزرگی از محصولات بیوتکنولوژیک را به خود اختصاص می‌دهند.


در چند سال اخیر، ارزش بازار جهانی آنزیم‌های صنعتی میکروبی که بخش عمدهٔ آن ( بیش از ۵۰ درصد) توسط شرکت دانمارکی Novo Nordisk A/S تولید و عرضه می‌شود،‌ سالیانه به بیش از ۸/۱ میلیارد دلار رسیده است.


پیش‌بینی می‌شود میزان فروش آنزیم‌های صنعتی تا سال ۲۰۰۸ به ۳ میلیارد دلار بالاغ گردد. هم‌چنین ارزش بازار جهانی آنزیم‌های دارویی، سالانه به بیش از ۳/۲ میلیارد دلار بالغ می‌شود. جدول۱- ارزش بازار جهانی آنزیم‌های صنعتی در سال‌های ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۲ ( میلیون دلار) تولید ویتامین‌ها، اسیدهای آمینه، اسیدهای آلی و بیوپلیمرها از دیگر عرصه‌های سودآور بیوتکنولوژی صنعتی است. آمارها نشان می‌دهد در سال ۱۹۹۶ ارزش اسیدهای آمینه، ویتامین‌ها و بیوپلیمرهای تولیدی دنیا به ترتیب ۴/۲، ۲ و ۵/۰ میلیارد دلار بوده است.


تولید اغلب آنتی بیوتیک‌ها نیز با استفاده از روش‌های تخمیری و بیوتکنولوژیک صورت می‌گیرد که به سبب کاربرد بسیار گسترده در درمان عفونت‌ها، از اهمیت و ارزش اقتصادی بالایی برخوردار هستند.

در حال حاضر بیش از ۱۶۰ آنتی‌بیوتیک مختلف توسط صنایع تخمیری بیوتکنولوژی در جهان ساخته می‌شوند که ارزش کل بازار جهانی آن‌ها بیش از ۲۳ میلیارد دلار تخمین زده شده است.

خاطر نشان می‌شود که تولید اغلب این آنتی‌بیوتیک‌ها نیاز به دانش فنی پیچیده‌ای همچون تولید واکسن‌ها و داروهای نوترکیب ندارد و سال‌هاست که در اقصی‌نقاط جهان تولید می‌شوند.

در سال ۲۰۰۲ درآمد آمریکا از تولید و فروش آنتی بیوتیک‌ها به بیش از ۹۷/۷ میلیارد دلار رسیده است که در میان محصولات حاصل از بیوتکنولوژی جایگاه مهمی را به خود اختصاص می‌دهد.

بیوتکنولوژی غذایی

به لحاظ تعریف، بیوتکنولوژی غذایی عبارت است از: استفاده از سلول‌های زنده یا بخشی از آن‌ها، به منظور تولید یا اصلاح محصولات غذایی یا مواد افزودنی مورد استفاده در صنایع غذایی. برای مثال، به‌کارگیری مستقیم تودهٔ سلولی میکروارگانیسم‌ها به عنوان پروتئین تک یاخته، استفاده از میکروب‌ها در تولید محصولات غذایی تخمیری نظیر ماست و پنیر و محصولات گوشتی تخمیر شده، پرورش قارچ‌های خوراکی، تولید سس‌های متنوع، طعم‌دهنده‌ها، شیرین‌کننده‌ها و افزودنی‌های خوارکی، آنزیم‌های مورد استفاده در صنایع غذایی، ویتامین‌ها و اسیدهای آمینه و آلی تنها گوشه‌ای از کاربردهای بسیار متنوع بیوتکنولوژی در صنایع غذایی هستند. استفاده از باکتری‌های مفید ( پروبیوتیک) که به منظور درمان یا مقابله با بیماری‌های روده‌ای، اصلاح جمعیت میکروبی بدن و تولید ویتامین‌ها، به برخی از مواد غذایی مانند ماست و دیگر فرآورده‌های لبنی افزوده می‌شوند، نیز از حوزه‌های بسیار جذاب بیوتکنولوژی مواد غذایی محسوب می‌شوند.

اهمیت اقتصادی

بازار جهانی صنایع مربتط با بیوتکنولوژی غذایی به دلیل گستردگی و تنوع بسیار زیاد آن، ارقام قابل توجهی را نشان می‌دهد. به عنوان مثال در سال ۲۰۰۳، ارزش بازار جهانی امولسیون‌کننده‌های غذایی بیش از یک میلیارد دلار بوده است که در این بین لیسیتین ( پرمصرف‌ترین امولسیفایر غذایی) که یکی از فرآورده‌های مهم بیوتکنولوژیک مورد استفاده در صنایع غذایی به شمار می‌رود، به تنهایی رقمی بیش از ۲۵۰ میلیون دلار را به خود اختصاص داده است.

جالب است بدانیم که در حال حاضر، با استفاده از میکروارگانیسم‌ها و روش‌های بیوتکنولوژی، سالانه بیش از ۲۷۰۰۰۰ تن اسید سیتریک به ارزش حدود ۴/۱ میلیارد دلار در جهان تولید می‌شود که بخش اعظم آن در صنایع غذایی به مصرف می‌رسد.


در سال ۱۳۸۱ میزان واردات اسید سیتریک به کشور بیش از ۵/۶ هزار تن بوده است. همچنین بازار جهانی پروبیوتیک‌های مورد استفاده در صنایع تولید مواد و افزودنی‌های غذایی، ماست و فرمولاسیون‌های دارویی، از ارزش بسیار بالایی برخوردار است. برای مثال، میزان فروش سالیانه ماست‌های حاوی پروبیوتیک در جهان، رقمی حدود ۱۰ میلیارد دلار به خود اختصاص می‌دهد. آنزیم‌های مورد استفاده در صنایع غذایی انسان و دام، بیشترین سهم را از بازار آنزیم‌های صنعتی به خود اختصاص داده‌اند.


در حال حاضر، تنها در اتحادیه اروپا ارزش محصولات تولیدی در زمینه بیوتکنولوژی غذایی ( محصولات غذایی تخمیری، اسیدهای آمینه، ویتامین‌ها و غیره ) بیش از ۲۵ میلیارد دلار برآورد شده است.

بیوتکنولوژی دریایی

بیوتکنولوژی دریایی یکی از حوزه‌های در حال رشد و بکر این فناوری است که به کمک آن، از جانداران دریایی مانند ماهی، جلبک و یا باکتری‌ها به طور مستقیم و غیرمستقیم برای تولید فرآورده‌های ارزشمند بیولوژیک استفاده می‌شود.


با توجه به پتانسیل بالای مناطق دریایی و تنوع عظیم موجودات آبزی، تاکنون محصولات فراوانی از آن‌ها استحصال شده است که از آن جمله می‌توان به مواد دارویی، آنزیم‌ها، مواد مولکولی بیولوژیک, کیت‌های تشخیصی، آفت‌کش‌های زیستی، بیوماس جهت تولید انرژی و غیره اشاره کرد. از جمله ویژگی‌های محصولات و فرآورده‌های دریایی، وجود ترکیبات هالوژنه در آن‌ها است، که غالباً نمی‌توان آن‌ها را از موجودات خشکی‌زی به دست آورد. علاوه براین، میکروارگانیسم‌های دریایی، منبع غنی از ژن‌های متنوع هستند که می‌توان از آن‌ها برای تولید داروها و فرآورده‌های بیولوژیک جدید استفاده کرد.

اهمیت اقتصادی

در سال ۲۰۰۲، بازار جهانی فرآورده‌ها و فرآیندهای حاصل از بیوتکنولوژی دریایی، به بیش از ۴/۲میلیارد دلار رسید که نسبت به سال پیش از آن، ۴/۹ درصد رشد داشته است.
انتظار براین است که بازار جهانی فرآورده‌های بیوتکنولوژی دریایی، به غیر از کشور آمریکا، تا سال ۲۰۰۷، رشد سریعتری معادل ۴/۶ درصد داشته باشد. بنابراین پیش‌بینی می‌شود که بازار جهانی فرآورده‌ها و فرآیندهای بیوتکنولوژی دریایی، تا سال ۲۰۰۷ به بیش از ۳ میلیارد دلار برسد. در حال حاضر، دو کشور امریکا و ژاپن، پیشگامان اصلی صنعت بیوتکنولوژی دریایی جهان هستند. توسعه بیوتکنولوژی دریایی در این دو کشور ، مرهون سرمایه‌گذاری آنها در دو دههٔ گذشته است؛ به عنوان مثال، در سال ۱۹۹۲، ایالات متحده و ژاپن به ترتیب ۴۰ و ۵۱۹ میلیون دلار در زمینهٔ بیوتکنولوژی دریایی سرمایه‌گذاری کردند.

با توجه به آمار و ارقام فوق و وجود حدود ۳ هزار کیلومتر مرز آبی و چندین دریاچه در ایران، به نظر می‌آید که بیوتکنولوژی دریایی می‌تواند زمینهٔ مناسبی جهت سرمایه‌گذاری و کسب درآمد برای کشور باشد. علیرغم وجود این پتانسیل مناسب، در ایران سرمایه‌گذاری ناچیزی در این زمینه صورت گرفته است؛

اگر چه مراکزی مانند مؤسسه تحقیقات شیلات ایران، مؤسسه تحقیقات بیوتکنولوژی خلیج فارس و برخی از دانشگاه‌ها ( به طور پراکنده) در این زمینه مشغول به فعالیت هستند، ولی حجم این فعالیت‌ها در مقایسه با پتانسیل اقتصادی زیادی که در دریا وجود دارد، بسیار ناچیز است. عدم توجه به بیوتکنولوژی دریایی، در سند ملی زیست‌ فناوری ایران نیز مشاهده می‌شود؛ به گونه‌ای که در این سند، نامی از بیوتکنولوژی دریایی، به عنوان یکی از شاخه‌های بیوتکنولوژی، برده نشده است.
ایران، در زمینهٔ نیروی انسانی در حوزهٔ بیوتکنولوژی دریایی نیز با کمبود روبروست؛ علیرغم اینکه دانشگاه‌های زیادی در سراسر دنیا، دوره‌های آموزشی بیوتکنولوژی دریایی دارند، در حال حاضر رشته‌ای به نام بیوتکنولوژی دریایی در کشور وجود ندارد.
۵ـ تولید متابولیت‌های ثانویهٔ گیاهی ( شامل داروهای گیاهی)

متابولیت‌های ثانویهٔ گیاهی ترکیباتی هستند که توسط سلول‌های گیاه تولید می‌شوند اما غالباً به مصرف خود گیاه نمی‌رسند. این متابولیت‌ها کاربردهای مختلفی در صنایع گوناگون و به ویژه پزشکی دارند. اسانس‌ها و مواد معطر، مواد مؤثره دارویی، فرمون‌ها،‌ حشره‌کش‌ها، علف‌کش‌ها، قارچ‌کش‌ها،‌ هورمون‌های گیاهی و مواد آللوپاتیک ( ایجاد کننده انواع مقاومت‌ها و یا بازارنده رشد و نمو ) از این جمله هستند. در این میان ترکیبات دارویی و اسانس‌ها دارای اهمیت ویژه‌ای هستند. از آنجایی که کشور ما، از تنوع گیاهی مطلوبی برخوردار است، این زمینه می‌تواند در بحث بیوتکنولوژی کشاورزی در مورد توجه ویژه قرار گیرد.

اهمیت اقتصادی

قیمت متابولیت‌های ثانویه معمولاً بسیار بالا است، به طوری که فروش محصولات دارویی مانند شیکونین (Shikonin) یا دیجیتوکسین (Digitoxin) و یا عطرهایی همچون روغن جاسمین(Jasmin) از چند دلار تا چند هزار دلار به ازای هر کیلوگرم تغییر می‌کند. همچنین قیمت هر گروم از داروهای ضد سرطان مانند وین بلاستین (Vinblastin)، وین کریستین (Vincristin)، آجمالیسین (Ajmalicine) و تاکسول (Taxol) به چند هزار دلار می‌رسد. به عنوان مثال، تاکسول یکی از ترکیبات دارویی است که از پوست درخت سرخدار (Taxus brevifolia L.) به دست می‌آید و در درمان سرطان‌های سینه و تخمدان مورد استفاده قرار می‌گیرد.


ضمن اینکه آزمایش‌های متعددی برای بررسی اثر این دارو بر روی انواع سرطان‌ها مانند سرطان خون، غدد لنفاوی، ریه، روده بزرگ، سر و گردن وغیره در دست انجام است. طبق گزارش اعلام شده از سوی سازمان هلال احمر ایران، میزان ارز تخصیص یافته برای خرید هر گرم تاکسول تا ۵/۲ میلیون تومان نیز رسیده است.


از آنجایی که رشد این درخت به کندی صورت می‌گیرد و منابع دسترسی به این گیاه محدود بوده و در عین حال برای درمان یک بیمار سرطانی، حدود ۲۸ کیلوگرم از پوست درخت سرخدار لازم می‌باشد که این مقدار معادل پوست سه درخت یکصد ساله است، لذا تولید این دارو به روش استخراج از پوست درخت، مقرون به صرفه نیست. به همین دلیل در حال حاضر، این متابولیت را با استفاده از روش کشت سلولی و در شرایط آزمایشگاهی تولید می‌نمایند.

با این روش، تولید یک گرم از داروی تاکسول حدود ۲۵۰ دلار هزینه دارد، در حالی که با قیمتی حدود ۲۰۰۰ دلار در بازار عرضه می‌گردد. شایان ذکر است گونه‌ای دیگر از این درخت با نام علمی Taxus bacata L. وجود دارد که در جنگل‌های شمال کشور دارای پراکندگی زیادی می‌باشد اما تاکنون ارزیابی دقیقی از لحاظ میزان تاکسول در این گونه و امکان‌سنجی تولید آن به طور جدی صورت نگرفته است.


به نظر می‌رسد، بخش اعظمی از ضعف کشور در تولید متابولیت‌های ثانویه مربوط به عدم توجه کافی به بیولوتکنولوژی گیاهان دارویی است، چرا که بخش اعظم متابولیت‌های گیاهی را ترکیبات دارویی تشکیل می‌دهند. در واقع بیوتکنولوژی گیاهان دارویی نیز همانند همتای دریایی خود در کشور مورد کم‌توجهی شدیدی واقع شده و تعداد نیروهای متخصص فعال در این عرصه بسیار ناچیز است.

براساس آمارهای موجود، ارزش بازار جهانی داروهای مشتق از گیاهان در سال ۲۰۰۲ با رشد ۲/۶ درصدی نسبت به سال پیش از آن، به ۷/۱۳ میلیارد دلار بالغ گردید. پیش‌بینی می‌شود این مقدار در سال ۲۰۰۷ به رقمی معادل ۸/۱۸ میلیارد دلار برسد. آمریکا در سال ۲۰۰۲ بیش از ۵۰ درصد این بازار را به خود اختصاص داده بود. نقش بیوتکنولوژی در این بازار بسیار حائز اهمیت بوده است.

کاربرد بیوتکنولوژی در بخش جنگل و مرتع

سطح جنگل‌های کشور بالغ بر ۱۲ میلیون هکتار است که از این مقدار، حدود ۵/۱ میلیون هکتار جنگل‌های صنعتی خزری، ۵/۴ میلیون هکتار جنگل‌های منطقه زاگرس و بقیه جنگل‌های پراکندهٔ مرکزی، جنوبی و ارسباران است. جنگل‌ها علاوه بر این که به عنوان دستگاه تنفس زیست‌کره، از جمله اجزای بسیار حیاتی اکوسیستم به شمار می‌روند، نقش مهمی در تأمین مصنوعات چوبی و کاغذی، سوخت و تعداد زیادی از مواد مورد نیاز جامعه دارند.

لذا توجه بیش از پیش به تحقیقات بیوتکنولوژی در راستای احیای جنگل‌ها و بهینه سازی روش‌های استفاده از چوب، فراوری و افزایش بازده جنگل‌های طبیعی و دست کاشت و بهبود کیفی آن‌ها به منظور استفاده بهتر در بخش صنعت، نقش به سزایی در رفع نیازهای کشور و حفظ عرصه‌های جنگلی خواهد داشت.

اهمیت اقتصادی

عرصه‌های مرتعی کشور، با سطحی بالغ بر ۹۰ میلیون هکتار که حدود ۷۰ میلیون واحد دامی از آن تغذیه می‌کنند، اهمیت فوق‌العاده‌ای بر درآمد ناخالص ملی دارد، علوفهٔ تولیدی بخش مرتع، بالغ بر ۱۰ میلیون تن با ارزش ریالی بیش از ۲۵۰۰ میلیارد ریال است. اگر ارزش بخش مرتع در جلوگیری از فرسایش خاک و تأثیر آن در حفظ و ذخیره شدن نزولات آسمانی در خاک را نیز به این مقدار اضافه کنیم، نقش حیاتی آن در اقتصاد ملی بیشتر مشخص می‌شود.



نگاهی به نقش بیوتکنولوژی در حفظ سلامت محیط زیست


از آنجایی که همیشه نمی توان بهره برداری صد درصد را انتظار داشت و همچنین عوامل دیگری از جمله فرسایش خاک، کمبود آب، عدم حاصلخیزی خاک به دلیل نامساعد بودن شرایط محیطی، کمبود منابع تجدیدناپذیر و از طرف دیگر کم شدن جمعیت افرادی که مشتاق به کار بر روی زمین های زراعی هستند، لذا در آینده نه تنها برای چین بلکه برای تامین غذای ۸ میلیارد انسان ساکن بر روی کره زمین مشکلات زیادی در پیش خواهد بود.

افزایش جمعیت کره زمین و افزایش گرمای کره زمین از یک طرف و کم شدن تنوع و گوناگونی موجودات از طرفی دیگر، باعث شده است فشارهای زیادی به محیط زیست وارد آید. تا سال ۲۰۲۰ جمعیت کره زمین به ۸ میلیارد نفر می رسد و این بدان معناست که در ۲۰ سال آینده انتظار می رود ۲ میلیارد نفر به جمعیت کره زمین اضافه شود، لذا تغذیه این جمعیت از دیدگاه تولید، توزیع و سالم رساندن به مصرف کننده مساله یی بسیار مهم و اساسی است و در صورتی که جهت برخورد با چنین وقایعی آینده نگری در کار نباشد حتماً مشکلات و مسائلی در پیش خواهند بود که فردا برای مقابله با آنها دیر است.

متاسفانه زمین های زراعی و جمعیت به طور یکسانی توزیع نشده اند. به عنوان مثال، چین فقط ۷ درصد از زمین های حاصلخیز کره زمین را داراست در صورتی که حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد از جمعیت کره زمین در چین ساکنند. بنابراین حتی اگر از تمام این اراضی به بهترین روش و در بهترین شرایط استفاده شود، باز هم پاسخگوی نیاز غذایی این جمعیت نخواهد بود.

از آنجایی که همیشه نمی توان بهره برداری صد درصد را انتظار داشت و همچنین عوامل دیگری از جمله فرسایش خاک، کمبود آب، عدم حاصلخیزی خاک به دلیل نامساعد بودن شرایط محیطی، کمبود منابع تجدیدناپذیر و از طرف دیگر کم شدن جمعیت افرادی که مشتاق به کار بر روی زمین های زراعی هستند، لذا در آینده نه تنها برای چین بلکه برای تامین غذای ۸ میلیارد انسان ساکن بر روی کره زمین مشکلات زیادی در پیش خواهد بود.

از سوی دیگر منابع و معادن موجود در محیط زیست ثابت و دست نخورده نخواهند ماند و در طول زمان دچار دگرگونی ها و تغییراتی می شوند که می توان گفت بیشترشان به ضرر انسان و حتی خود محیط زیست است. ویران شدن صحراها و جنگل ها و مصرف مداوم زغال سنگ و نفت، همگی منجر به افزایش دی اکسیدکربن و در نتیجه بالا رفتن گرمای کره زمین می شوند. دانشمندان ثابت کرده اند که تا سال ۲۱۰۰ میانگین دمای کره زمین ۲ تا ۳ درجه سانتی گراد افزایش می یابد و در کنار آن نوسانات آب و هوایی نیز بیشتر خواهد شد.

تغییرات آب و هوایی می تواند زمان بندی بارش ها را به طور اساسی تغییر دهد و همین امر باعث مهاجرت مردم و تغییر شغل و پیشه کشاورزان می شود. به علاوه، افزایش آلودگی های بشر، خود از جمله عواملی است که به مرور باعث فرسایش بیابان ها، زمین ها و صحراها می شود و از همه مهم تر مشکلاتی را در کمیت و کیفیت آب و دسترسی به آن ایجاد می کند که این امر حیات موجودات زنده را به خطر خواهد انداخت.

نداشتن تغذیه مناسب و کمبودهای غذایی باعث شده است بسیاری از بیماری ها در بین مردم مناطق محروم خصوصاً کشورهای آفریقایی و به ویژه در بین کودکان، به طور چشمگیری گسترش یابند. از جمله تلاش هایی که می توان در جهت حل این مشکل انجام داد این است که بتوان با حداقل امکانات و هزینه کمتر، بیشترین کمک و رسیدگی را در چنین مناطقی داشت. لذا با بهره گیری از فناوری های زیستی و علوم مختلف از جمله مهندسی ژنتیک، سعی می شود گیاهان را به گونه یی دستکاری کنند که از نظر داشتن عناصر ضروری بدن، ویتامین ها و ارزش غذایی دارای بهترین و بیشترین ویژگی های لازم باشند.

یکی از مشکلاتی که در گذشته در زمینه بهره برداری از گیاهان و محصولات کشاورزی و مرکبات و سایر مواد غذایی ضررهایی را ایجاد می کرد، حفظ و نگهداری از محصولات در انبارهای مربوطه بود که امروزه با استفاده از روش های نوین بیوتکنولوژی، انبارداری طولانی میسر شده و لذا با افزودن تاریخ مصرف مواد غذایی و کنسرو ها و انواع بسته بندی های مواد خوراکی، بیشتر می توان از محصولات استفاده مفید کرد.

با گزارش هایی که روزانه در اخبار علمی اعلام می شود کاملاً مشهود است که به دلیل تجاوز بشر به حریم محیط زیست و استفاده نابجا و غلط از زیستگاه های طبیعی، زیستگاه های بسیاری از انواع موجودات از بین رفته اند و بسیاری هم در معرض خطر نابودی هستند. تمام موارد یاد شده در کنار بسیاری از دلایل دیگر همگی منجر به اختلال در نظام طبیعی حیات می شوند و لذا جهت نگهداری جنگل ها، زیستگاه ها، گوناگونی گونه ها، پاکیزگی محیط، آب، خاک و برای حفظ حیات الزاماً باید مطمئن بود که مواد غذایی مورد نیاز در آینده در شرایطی بسیار مناسب با خاک و آب و محیط مناسب به دست می آیند و کمترین خطر و مشکلی آینده را تحریک خواهد کرد.در چنین شرایطی است که دستاوردهای علمی و پیشرفت هایی که در فناوری حاصل گشته است به کمک می آیند.

امروزه با استفاده از علوم مختلف از جمله بیوتکنولوژی و دستکاری های ژنتیکی دانشمندان در تلاشند تا هر چه بیشتر از تاثیرات منفی که به هر دلیلی محیط زیست و سلامت کره زمین را تهدید می کند، بکاهند.یکی از مزیت هایی که استفاده از بیوتکنولوژی در حفظ سلامت محیط زیست دارد کاهش مصرف آفت کش ها است. با توجه به نیاز غذایی بشر، به دست آوردن محصولی سالم و مناسب از اهمیت ویژه یی برخوردار است.

کشاورزان و زارعین برای مبارزه با آفات و جلوگیری از تهاجم حشرات موذی به مزارع و حفظ سلامت گیاهان در مقابل بیماری های مختلف، به هر نحوی تلاش می کنند. یکی از روش های مبارزه با این مشکلات استفاده از طیف وسیعی از آفت کش هاست. مصرف این مواد، مشکلات و نگرانی هایی را در پی داشته است که از دیرباز ذهن دانشمندان را به خود مشغول کرده بود. چنین آفت کش ها و مواد دارویی مربوط به گیاهان از مواد شیمیایی و مواد سمی ساخته می شوند. همچنین با توجه به اینکه هدف اصلی در ساختن این مواد در واقع مقابله با آفت و بیماری های گیاهی است، کمتر به تاثیرات مصرف آن روی محیط توجه شده بود.

به دلیل پایداری و عدم تجزیه شدن سریع آفت کش ها و عدم بازگشت کامل شان به چرخه حیات، آسیب زیادی به محیط زیست و حیات موجودات وارد می کند. اکنون تلاش می شود با استفاده از فناوری های زیستی و علم ژنتیک با دستکاری های ژنتیکی گیاهان را به برخی آفت ها، ویروس ها و بیماری های مختلف گیاهی مقاوم سازند. با دستیابی کامل و درست به چنین روشی دیگر نیاز نیست که از آفت کش های سمی و مختلف برای مقابله با بیماری ها استفاده کرد.

بنابراین امید است که در آینده یی نه چندان دور از آلودگی زیست محیطی که در راستای کشاورزی به محیط وارد می شود در امان بود. از دیگر موفقیت هایی که در این راه کسب شده است دستکاری ژنتیکی برخی از باکتری های خاک است. با تغییراتی که در ساختار ژنتیکی باکتری ها اعمال می شود از آنها برای تجزیه مواد تجزیه ناپذیر موجود در خاک که یا اصلاً تجزیه نمی شوند یا اینکه به مقدار کم تجزیه می شوند، استفاده می شود. باکتری های دستکاری شده، محیط فعالیتشان فقط خاک نیست بلکه امروزه در زمینه تصفیه آب و فاضلاب مراحلی وجود دارد به نام «تصفیه بیولوژیک» که در این مرحله با فعالیت باکتری های دستکاری ژنتیکی شده، مواد تجزیه ناپذیر یا مواد سمی که برای مصرف انسان مضرند و غیرقابل جذب یا هضم هستند، از محیط آب حذف می شوند.

دستیابی به موفقیت های روزافزون در جهت ایجاد آینده یی مطمئن تر و سالم تر، همچنان در حال افزایش است. لذا امید می رود بتوان در آینده یی نزدیک مشکل تغذیه نامناسب و غلط و همچنین بیماری های ناشی از آنها از بین بروند و با توجه به این افزایش سریع جمعیت جهان، کمبود غذا و نامرغوب بودن یا عدم دستیابی به منابع مناسب غذایی عاملی برای بیماری، مرگ یا مظلوم واقع شدن مردم، در هیچ کجای جهان نشود.


منبع : روزنامه اعتماد - مقاله از نازلی ستوده  .



پلاستیک‌های زیستی: ارمغان بیوتکنولوژی برای محیط زیست


اطرافمان انباشته از پلاستیک شده است. هر کاری که انجام می دهیم و هر محصولی را که مصرف می کنیم، از غذایی که می خوریم تا لوازم برقی به نحوی با پلاستیک سرو کار داشته و حداقل در بسته بندی آن از این مواد استفاده شده است.

در کشوری مثل استرالیا سالانه حدود یک میلیون تن پلاستیک تولید می شود که 40 درصد آن صرف مصارف داخلی می گردد. در همین کشور هر ساله حدود 6 میلیون بسته یا کیسه پلاستیکی مصرف می شود.

گرچه بسته بندی پلاستیکی با قیمتی نازل امکان حفاظت عالی از محصولات مختلف خصوصاً مواد غذایی را فراهم می کند ولی متاسفانه معضل بزرگ زیست محیطی حاصل از آن گریبانگیر بشریت شده است. اکثر پلاستیک های معمول در بازار از فرآورده های نفتی و ذغال سنگ تولید شده و غیر قابل بازگشت به محیط هستند و تجزیه آنها و برگشت به محیط چند هزار سال طول می کشد.

به منظور رفع این مشکل، محققان علوم زیستی در پی تولید پلاستیک های زیست تخریب پذیر از منابع تجدید شونده مثل ریزسازواره ها و گیاهان می باشند.

واژه زیست تخریب پذیر یا Biodegradable به معنی موادی است که بسادگی توسط فعالیت موجودات زنده به زیر واحدهای سازنده خود تجزیه شده و بنابراین در محیط باقی نمانند.

استانداردهای متعددی برای تعیین زیست تخریب پذیری یک محصول وجود دارد که عمدتاً به تجزیه 60 تا 90 درصد از محصول در مدت دو تا شش ماه محدود می گردد. این استاندارد در کشورهای مختلف متفاوت است.

اما دلیل اصلی زیست تخریب پذیر نبودن پلاستیک های معمول، طویل بودن طول مولکول پلیمر و پیوند قوی بین مونومرهای آن بوده که تجزیه آن را توسط موجودات تجزیه کننده با مشکل مواجه می کند.


نمونه بسته بندی با پلاستیک زیست تخریب پذیر

با این حال تولید پلاستیک ها با استفاده از منابع طبیعی مختلف، باعث سهولت تجزیه آنها توسط تجزیه­کنندگان طبیعی می گردد. برای این منظور و با هدف داشتن صنعتی در خدمت توسعه پایدار و حفظ زیست­بوم های طبیعی، تولید نسل جدیدی از مواد اولیه مورد نیاز صنعت بر اساس فرآیندهای طبیعی در دستور کار بسیاری از کشورهای پیشرفته قرار گرفته است.

به طور مثال دولت امریکا طی برنامه ای بنا دارد تا سال 2010، تولید مواد زیستی را با استفاده از کشاورزی و با بهره برداری از انرژی خورشید با درآمد تقریبی 15 تا 20 میلیارد دلار انجام دهد.

در این بین تولید پلیمرهای زیستی جایگاه خاصی دارند. تولید اینگونه پلیمرها توسط طیف وسیعی از موجودات زنده مثل گیاهان، جانوران و باکتری ها صورت می گیرد. چون این مواد اساس طبیعی دارند، بنابراین توسط سایر موجودات نیز مورد مصرف قرار می گیرند و تجزیه کنندگان از جمله مهم ترین این موجودات زنده در موضوع مورد بحث ما می باشند.

برای بهره برداری از این پلیمرها در صنعت دو موضوع باید مورد توجه قرار گیرد:


الف) دید محیط زیستی: این مواد باید سریعاً در محیط مورد تجزیه قرار گیرند، بافت خاک را بر هم نزنند و به راحتی با برنامه های مدیریت زباله و بازیافت مواد از محیط خارج شوند.

ب) دید صنعتی: این مواد باید خصوصیات مورد انتظار صنعت را از جمله دوام و کارایی را داشته باشند و از همه مهمتر، پس از برابری یا بهبود کیفیت نسبت به مواد معمول، قیمت تمام شده مناسبی داشته باشند.

در هر دو بخش، مخصوصاً بخش دوم، استفاده از مهندسی تولید مواد برای دستیابی به اهداف مورد انتظار ضروری است.

همانطور که ذکر شد، تولید پلیمرهای تجدید شونده با بهره برداری از کشاورزی، یکی از روش های تولید صنعتی پایدار می باشد. برای این منظور دو روش اصلی وجود دارد:

نخست استخراج مستقیم پلیمرها از توده زیستی گیاه می باشد. پلیمرهایی که از این روش تولید می شوند عمدتاً شامل سلولز، نشاسته، انواع پروتئین ها، فیبرها و چربی های گیاهی می باشند که به عنوان شالوده مواد پلیمری و محصولات طبیعی کاربرد دارند.

دسته دیگر موادی هستند که پس از انجام فرآیندهایی مانند تخمیر و هیدرولیز می توانند به عنوان مونومر پلیمرهای مورد نیاز صنعت استفاده شوند.

مونومرهای زیستی همچنین می توانند توسط موجودات زنده نیز به پلیمر تبدیل شوند که مثال بارز آن پلی هیدروکسی آلکانوات ها می باشند.

باکتری ها از جمله موجوداتی هستند که این دسته از مواد را به صورت گرانول هایی در پیکره سلولی خود تولید می کنند. این باکتری به سهولت در محیط کشت رشد داده شده و محصول آن برداشت می شود.

رهیافت دیگر جداسازی ژن های درگیر در این فرآیند و انتقال آن به گیاهان می باشد که پروژه هایی در این زمینه از جمله انتقال ژن های باکتریایی تولید PHA به ذرت انجام شده است.

نکته ای که نباید از نظر دور داشت این است که علی رغم قیمت بالاتر تولید پلاستیک های زیست تخریب پذیر، چه بسا قیمت واقعی آنها بسیار کمتر از پلاستیک های سنتی باشد؛ چرا که بهای تخریب محیط زیست و هزینه بازیافت پس از تولید هیچ گاه مورد محاسبه قرار نمی گیرد.

در ادامه مبحث، تولید پلاستیک های زیست تخریب پذیر PHA به طور اختصاصی مورد بررسی قرار می گیرد.

تقریباً تمامی پلاستیک‌های معمول در بازار از محصولات پتروشیمی که غیر قابل برگشت به محیط می‌باشند، به دست می‌آیند. راه‌حل جایگزین برای این منظور، بهره‌برداری از باکتری های خاکزی مانند Ralstonia eutrophus می‌باشد که تا ۸۰ درصد از توده زیستی خود قادر به انباشتن پلیمرهای غیر سمی و تجزیه‌پذیر پلی هیدروکسی آلکانوات (PHA) هستند.

PHA ها عموماً از زیرواحد بتاهیدروکسی آلکانوات و به واسطه مسیری ساده با ۳ آنزیم از استیل-کوآنزیم A ساخته شده و معروف‌ترین آنها پلی هیدروکسی بوتیرات (PHB) می‌باشد.

در خلال دهه ۸۰ میلادی شرکت انگلیسی ICI فرآیند تخمیری را طراحی و اجرا کرد که از آن طریق PHB و سایر PHA ها را با استفاده از کشت E.coli تراریخته که ژن‌های تولید PHA را از باکتری‌های تولید کننده این پلیمرهای دریافت کرده بود، تولید می‌کرد.

متاسفانه هزینه تولید این پلاستیک‌های زیست تخریب پذیر، تقریباً ۱۰ برابر هزینه تولید پلاستیک‌های معمولی بود.

با وجود مزایای بی‌شمار زیست محیطی این پلاستیک‌ها مثل تجزیه کامل آنها در خاک طی چند ماه، هزینه بالای تولید آنها، باعث اقتصادی نبودن تولید تجارتی در مقیاس صنعتی بود.

با این وجود بازار کوچک و پرسودی برای این محصولات ایجاد شد و از پلاستیک‌های زیست تخریب پذیر برای ساخت بافت های مصنوعی بهره‌برداری گردید. با وارد کردن این پلاستیک ها در بدن، آنها به تدریج تجزیه شده و بدن بافت طبیعی را در قالب پلاستیک وارد شده دوباره‌سازی می‌کند. در این کاربرد تخصصی پزشکی، قیمت اینگونه محصولات زیستی قابل مقایسه با کاربردهای کم ارزش اقتصادی پلاستیک در صنایع اسباب بازی، تولید خودکار و کیف نمی‌باشد.

هزینه تولید PHA ها با تولید آنها در گیاهان تراریخته و کشت وسیع در زمینهای کشاورزی، به نحو قابل ملاحظه‌ای کاهش خواهد یافت. این موضوع باعث شد که شرکت مونسانتو در اواسط دهه ۹۰ میلادی امتیاز تولید PHA را از شرکت ICI کسب نماید و به انتقال ژن های باکتری به گیاه منداب بپردازد. مهیا کردن شرایط برای تجمع PHA ها در پلاستید به جای سیتوسل، امکان برداشت محصول پلیمری را از برگ و دانه ایجاد کرد.

مهمترین مشکل لاینحل باقی مانده در بخش فنی این پروژه، نحوه استخراج این پلیمر از بافت های گیاهی با روشی کم هزینه و کارآمد می‌باشد.

مشکل دیگر در زمینه PHB می‌باشد که در حقیقت مهم‌ترین گروه از PHA ها بوده ولی متاسفانه شکننده بوده و در نتیجه برای بسیاری از کاربردها مناسب نمی‌باشد. بهترین پلاستیک‌های زیست تخریب پذیر، کوپلیمرهای پلی هیدروکسی بوتیرات با سایر PHA ها مثل پلی هیدروکسی والرات می‌باشند. تولید اینگونه کوپلیمرها در گیاهان تراریخت بسیار سخت تر از تولید پلیمرهای تک مونومر می‌باشد. در سال ۲۰۰۱ این مشکلات به همراه مسایل مالی شرکت مونسانتو باعث شد تا این شرکت، امتیاز تولید PHA تراریخت را به شرکت Metabolix واگذار کند.

شرکت Metabolix در قالب یک پروژه مشارکتی با وزارت انرژی آمریکا به ارزش تقریبی 8/14 میلیون دلار، برای تولید PHA در گیاهان تراریخته تا پایان دهه ۲۰۱۰ میلادی تلاش می‌کند.

گروه های دیگری نیز برای تولید PHA در گیاهانی مثل نخل روغنی تلاش می‌کنند.

باید منتظر بود تا سرانجام شاهد تولید اقتصادی این محصولات دوستدار محیط زیست در آینده‌ای نزدیک بود.


منابع :


Hand book of Plant Biotechnology (2004), Paul Christou and Haraly Klee, WILEY

 

PHA production, from bacteria to plants (1999), Valentine et al., Int J Biol Macromol 25: 303-6.


Bacteria and other biological systems for polyester production (1998), Steinbuchel and Fuchtenbusch, Trends Biotechnol 16: 419-27.





مقاله در این رابطه....


بیوتکنولوژی محیط زیست راهکاری بر توسعه پایدار



بیوتکنولوژی علمی است که بواسطه استفاده از میکروارگانیس م ها در جهت تولید مواد و پاکسازی محیط های آلوده مفید واقع می شود . در این راستا بیوتکنولوژی گستره وسیعی از علوم مختلف را شامل می گردد که بیوتکنولوژی محیط زیست از این جمله می باشد . بیوتکنولوژی محیط زیست استفاده از میکروارگانیسم های زنده در طیف وسیعی از رفع آ لودگی های محیطی می باشد که خود دامنه وسیعی از علوم زیست محیطی را در بر می گیرد. در این حال درمان بیولوژیکی، تجزیه بیولوژیکی درمان بیولوژیکی بوسیله گیاهان، بیوفیلتراسیون، تصفیه بیولوژیکی فاضلاب، تهویه بیولوژیکی، استخراج بیولوژیکی فلزات، جذب بیولوژیکی ، بیو انرژی و ... از زمینه های مختلفی است که در راستای علم بیوتکنولوژی محیط زیست لحاظ می گردد. 


آنچه مسلم است گستره عملکرد بیوتکنولوژی در محیط زیست به گونه ا ی می باشد که در راستای کاربرد این علم علاوه بر پاکسازی محیط از آلودگی هایی که توان عملکرد توسط عوامل شیمیایی و  فیزیکی در آن نمی باشد، کاهش عمده ای را در هزینه های پاکسازی اعمال می نمایند. توان عملیاتی صنایع مختلف در جهت تولید و بر مبنای توسعه پایدار به گون ه ای است که استفاده از علم بیوتکنولوژی در رفع آلودگی، باعث رونق اقتصادی و کاهش هزینه های جاری و پایداری منابع ملی می گردد . به عنوان مثال استفاده از سوخت های بیولوژیکی به عنوان سوخت جایگزین علاوه بر کاهش عمده هزینه سوخت، می تواند در تثبیت ذخایر ملی سوخت های فسیلی مثمر ثمر واقع شود .در این حال کلیه زمینه های دیگر علم بیوتکنولوژی محیط زیست می تواند چنین توانی را در راستای عملکرد توسعه پایدار اعمال نماید. 


منبع :

نویسند‌گان مقاله


 رضا مرندی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران شمال
نصرالله مجیدیان




وبلاگ ..:: محیط زیست ::..

وبلاگ


..:: محیط زیست ::..


با مطالب و مقالات کاربردی در مورد محیط زیست شروع به کار کرد


برای بازدید روی کلمه ..:: محیط زیست ::.. در بالا کلیک نمائید.

طبقه بندی زایدات جامد صنعتی و اهمیت آن در بازیافت

طبقه بندی زایدات جامد صنعتی

و

اهمیت آن در بازیافت و تعیین نوع مدفن مهندسی



پاک علی تجریشی

مسعود طاهری

حمید شهرآیینی



چکیده :


زایدات صنعتی و چگونگی دفع آنها همواره یکی از مشکلات گریبان گیر صنایع بوده است. گر چه کاهش حجم زایدات و بازیافت آنها در اولویت قرار دارد ولی معمول ترین روش مدیریت زائدات جامد صنعتی، دفن مهندسی - بهداشتی آنها است. برای دفن زایدات جامد صنعتی با توجه به تنوع بسیار زیاد آنها، «طبقه بندی» اهمیت اساسی دارد. طبقه بندی این مواد در روند مدیریت صحیح آنها و نیز دفن مهندسی - بهداشتی آنها نقش بسیار مهمی ایفا می کند. در نوشتار حاضر بر اساس تجربیات به دست آمده در سایر کشورها، روشی برای طبقه بندی زایدات جامد صنعتی، بدون نیاز به آزمایشات شیمیایی، پیشنهاد شده است.


طبقه بندی به روش پیشنهادی در مورد صنایع استان گیلان به صورت مطالعه موردی انجام شده است. استان گیلان دارای 2000 واحد صنعتی است و به علت بالا بودن سطح آب زیرزمینی در این استان، مساله دفن بهداشتی زائدات صنعتی از اهمیت ویژه یی برخوردار است. برای تعیین مشخصات مدفن های مناسب برای این زایدات باید ابتدا گونه های مختلف زائدات صنعتی را طبقه بندی کرد. از آنجا که آمار مدونی در مورد زائدات جامد واحدهای صنعتی استان گیلان موجود نبود، در این مطالعه 142 واحد صنعتی نمونه به منظور آمارگیری انتخاب شد.


انتخاب این واحدها به نحوی انجام شد که اطلاعات دریافتی از زایدات جامد آنها قابل تعمیم به کل صنایع استان باشد. تحلیل نتایج حاصله و بررسی ها نشان داد که 86 گونه مختلف زایدات جامد توسط صنایع استان گیلان تولید می شود، که برای طبقه بندی آنها بر اساس روش پیشنهادی، 10 مشخصه اصلی از مشخصات زائدات جامد که در تعیین میزان خطرناک بودن آنها موثرند انتخاب شد. سپس به هر یک از این مشخصه ها، به عنوان «ضریب اهمیت» عددی بین 0 تا 20 تخصیص داده شد.


همچنین شدت هر مشخصه به کمک اطلاعات کیفی جمع آوری شده از صنایع نمونه به عنوان «فاکتور شدت» در نظر گرفته شد که با محاسبه حاصل ضرب ضریب اهمیت در فاکتور شدت هر مشخصه، و محاسبه مجموع حاصل ضرب ها، میزان شاخص خطرناکی (RH) برای هر کدام از 86 گونه مختلف زباله صنعتی تعیین شد. سپس، بر اساس این شاخص (RH)، زایدات جامد صنعتی استان گیلان در چهار گروه طبقه بندی شد، و یک کلاس خاص مدفن I تا IV با مشخصات لازم، متناسب با شاخص خطرناکی هر طبقه، پیشنهاد شد.


 

دانلود فایل pdf  متن کامل مقاله در ادامه مطلب


برای مشاهده سایر مقالات زیست محیطی این وب اینجا کلیک نمایید .


مشاهده لیست همه مقالات زیست محیطی این وبلاګ از اینجا


ادامه مطلب ...

خطر عبور قطار از وسط زیستگاه گورخر ایرانی

در حالیکه مقدمات کار برای عبور راه آهن از وسط منطقه حفاظت شده بهرام گور در نی ریز فارس به عنوان یکی از اصلی ترین زیستگاه گورخر ایرانی آماده شده بود محیط زیست برای اجرای پروژه هیچگونه مجوزی صادر نکرد تا این زیستگاه از نابودی در امان بماند.



منطقه حفاظت شده بهرام گوردر شرق استان فارس و شمال شرقی شهرستان نی ریز قرار دارد. وسعت این منطقه 40 هزار و 800 هکتار و ارتفاع بلندترین نقطه آن دو هزار و 787 متر بوده و دارای آب و هوای گرم و خشک و بارندگی حدود 200 میلی متر است.

این محدوده از سال 1351 با عنوان منطقه حفاظت شده "بهرام گور" تحت مدیریت اداره کل حفاظت محیط زیست فارس قرار گرفته است. منطقه حفاظت شده بهرام گور تنها منطقه ای در کشور بوده که جمعیت قابل ملاحظه و پویایی از گورخر ایرانی را در خود جای داده است.

حضور دیگر گونه های ارزشمند نظیر کاراکال، زاغ بور، هوبره، جبیر و... ارزش اکولوژیکی این زیستگاه پهناور را دو چندان می کند و تماشای حیات وحش به خصوص گونه های در معرض تهدیدی نظر گورخر ایرانی، هوبره و زاغ بور در این منطقه به سادگی امکان پذیر است.

 در گذشته یوزپلنگ هم در این منطقه وجود داشته اما در حال حاضر این گونه در منطقه از بین رفته است.

منطقه بهرام گور با توجه به اینکه هم منطقه کویری هم دشتی و هم کوهستانی از اهمیت زیادی برخوردار است علاوه بر این در این منطقه زاغ بور که از گونه های اندمیک است نیز وجود دارد.

طی مدت اخیر خبرهایی مبنی بر عبور راه آهن فولاد نی ریز به سیرجان از منطقه بهرام گور به گوش رسید که این مسئله باعث نگرانی مسئولان محیط زیست استان و دوستداران این حوزه شد.

دبیر موسسه 13 فروردین در این رابطه در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: منطقه حفاظت شده بهرام گور یکی از مناطق بی نظیر در کشور است، علاوه بر این وجود گونه های نادر حیات وحش در این منطقه بر اهمیت آن افزوده است.

علی اکبر کاظمینی با بیان اینکه بهرام گور اصلی ترین زیستگاه گورخر ایرانی است، اظهار داشت: وجود این گونه نادر بر زیبایی منطقه بهرام گور افزوده به گونه ای که در حال حاضر نزدیک به 330راس گورخر در این منطقه وجود دارند.

وی با اشاره به ایکه نباید اجازه هیچگونه تجاوزی در این منطقه داده شود، تاکید کرد: در این رابطه باید تمامی عملیاتهای راهسازی و همچنین معادنی که در اطراف این منطقه حفاظت شده قرار دارند کنترل شود زیرا هرگونه دستکاری در منطقه باعث می شود حیات گونه ها به خطر بیافتد.

دبیر موسسه 13 فروردین ادامه داد: اداره کل محیط زیست استان باید با ترمیم کردن نقاط آسیب دیده منطقه باعث فراهم سازی احیای یوزپلنگ در بهرام گور شود و همچنین منطقه را به محلی برای جذب گردشگر تبدیل کند.

وی در خصوص پروژه راه آهن نیز گفت: برنامه هایی در خصوصعبورقطار از وسط این منطقه وجود داشت که با اقدام به موقع محیط زیست از این کار جلوگیری شد.



گورخرهای منطقه بهرام گور

کاظمینی گفت: برای انجام هر پروژه راهسازی و یا راه آهن ادارات مربوطه ابتدا فعالیت خود را آغاز و سپس نسبت به دریافت مجوز اقدام می کنند که این امر مشکلاتی را از جمله تخریب مناطق به دنبال دارد.

وی تاکید کرد: در انجام این گونه عملیاتها باید از نظرات کارشناسان و متخصصان محیط زیست استفاده شود نه اینکه بدون توجه به نظرات و پیشنهادهای کارشناسان نسبت به انجام هر پروژه ای اقدام شود.

دبیر موسسه 13 فروردین در خصوص معایب عبور راه آهن از منطقه حفاظت شده بهرام گور گفت: این امر اولا آرامش منطقه را بر هم زده و به دنبال آن باعث ایجاد جدایی بین دو قسمت بهرام گور یا جزیره ای شدن آن می شود و با کوچکترن عامل خارجی حیات وحش از بین می روند.

وی با بیان اینکه عبور و مرور حیات وحش نیز با مشکل روبرو می شود، اظهار داشت: هرچه محدوده حفاظت شده بیشتر باشد گونه های حیات وحش راحتتر می توانند غذا پیدا کنند و در صورتیکه راه آهن از وسط منطقه عبور کند حیات وحش برای کسب غذا با مشکل روبه رو شده زیرا محدوده گشتزنی کمتر است.

به گفته کاظمینی این پروژه هم اکنون متوقف شده است.

دبیر موسسه 13 فروردین گفت: در عملیاتهای راهسازی ارگان مربوطه ابتدا عملیات خود را آغاز و پس از اینکه سرو صداها بلند شد عملیات را متوقف کرده و برای اخذ مجوز اقدام می کنند.

کارنامی: محیط زیست مجوز نداد

اما در این میان مدیر کل محیط زیست استان فارس نیز به خبرنگار مهر گفت: اداره محیط زیست برای عبور راه آهن هیچگونه مجوزی نداده و بررسیها را نیز مشروط به این کرده ایم که حتما باید بر اساس نظر کارشناسی محیط زیست اقدام کنند.

حسینعلی ابراهیمی کارنامی با بیان اینکه خط راه آهن به ارزیابی زیست محیطی نیاز دارد، اظهار داشت: علاوه بر این خود این واریانت از وسط منطقه امن عبور می کرده که این مسئله مورد تایید محیط زیست نبوده و قرار شد واریانت آن اصلاح شود و تاکنون هم اصلاحیه به دست ما نرسیده است.

وی گفت: قرار است این واریانت بر اساس نظر کارشناسان محیط زیست طراحی شود البته این راه آهن مربوط به فولاد نی ریز - سیرجان است که طراحی اولیه ای که مجریان داده بودند از وسط منطقه حفاظت شده عبور می کرد که مورد تایید محیط زیست نبوده و نیست.

مدیر کل محیط زیست استان فارس با بیان اینکه کارشناسان محیط زیست در خصوص این راه آهن پیشنهاداتی داشته اند، اظهار داشت: قرار شده که بر اساس واریانتی که محیط زیست داده کار شود.

ابراهیمی کارنامی تصریح کرد: تاکنون مجریان طرح را به محیط زیست نداده اند در صورتی که قرار است این طرح به محیط زیست داده شود و ما آن را بررسی کنیم.


منبع : ایرن به نقل از مهر

مرگ دسته‌جمعی60 وال پایلوت در نیوزیلن

به گزارش مقامات محیط زیست نیوزیلند، بیش از 60 وال پایلوت در«جزیره جنوبی» این کشور به گل نشستند و جان باختند.




 گردشگران روز دوشنبه پیدا شدن لاشه 60 وال پایلوت را که حدود شش متر طول داشتند به مسئولان محیط‌زیست اطلاع دادند. 


به گفته مقامات محیط‌زیست نیوزیلند این وال‌ها پس از بالا آمدن سطح آب دریا به سطح کم عمق آب آمدند اما قادر به برگشتن نبوده‌اند و در ساحل دریا به گل نشستند.


دانشمندان در مورد علت به گل نشستن این وال‌ها مطمئن نیستند.


منبع : ایسنا به نقل از شبکه فرانس 24

سنجش از دور

فناوری سنجش از دور و کاربردهای مختلف آن

  سنجش از دور چیست؟


مقدمه :


  در سال 1972 اولین سری ماهواره های لندست با دوربین و سنجنده های RBV ، MSS و TM در چهار و هفت باند توسط ایالات متحده آمریکا در مدار زمین قرار گرفته و تصاویر حاصله در اختیار هزاران محقق قرار داده شد. از این مرحله که تصویربرداری از حالت آنالوگ خارج و بصورت رقومی درآمد، دریچه ای جدید برای پردازش تصاویر و نهایتاً تعبیر و تفسیر آنها به روی بشر گشوده شد.


شوروی سابق که در بهره برداری از ماهواره های تصویربرداری بصورت آنالوگ سابقه دیرینه‌ای داشت با پرتاب سری ماهواره‌های کاسموس در پی تصویربرداری بصورت رقومی برآمد و بدین ترتیب بطور اعجاب انگیزی صحنه رقابت برای سایر ملل فراهم شد.


فرانسه در سال 1986 اولین سری ماهواره های spot را با قدرت تفکیک 10 و 20 متر (درسه باند) و هندوستان سری ماهواره های IRS را در سال 1988، ژاپن سری ماهواره های MOS را در سال 1990، آژانس فضایی اروپا سری ماهواره های ERS را در سال 1991 و کانادا سری ماهواره های Radar-Sat را در سال 1995 در مدار زمین قرار دادند.


اکنون بسیاری از کشورهای جهان با درک اهمیت دستیابی به تکنولوژی های فضایی جهت بهره برداری‌های صلح آمیز از منابع زمین و حفظ امنیت ملی خود به طرق گوناگون اقدام نموده و به موفقیت های مهمی نیز دست یافته اند که از این میان می توان کره شمالی با پرتاب ماهواره KOM-SAT در سال 1998، مشارکت برزیل و چین جهت پرتاب ماهواره CBERS در سال 1996و مشارکت کشورهای مختلف در طراحی، ساخت و پرتاب انواع ماهواره را نام برد.


حاصل پرتاب این ماهواره ها، تهیه میلیونها تصویر از زمین بوده است که در اختیار هزاران محقق و مؤسسه تحقیقاتی قرار گرفته و با پردازش و تعبیر و تفسیر آنها، اهمیت و کاربردهای علوم و تکنولوژی فضایی آشکارشده است. این علوم قادر به پیش بینی بروز حوادث غیرمترقبه و هشدارهای لازم، آشکارسازی فعالیت های مخاطره آمیز زیست‌محیطی و کاهش اثرات ناشی از آنها، مدیریت فرسایش ساحلی، پیش بینی فصلی و سالانه آب و هوا و بررسی اثر آنها بر کشاورزی، خشکسالی و پیشروی کویر، برنامه ریزی و مدیریت منابع طبیعی نظیر معادن، جنگل، مراتع، ماهیگیری، وحوش و حوادث مخاطره آمیز، مدیریت آب آشامیدنی، آشکارسازی آلودگی آب و جلوگیری از امراض، تهیه انواع نقشه های موضوعی و کارتوگرافی در مقیاس های گوناگون می باشند.


سنجش از دورچیست؟


بطورکلی Remote Sensing یا سنجش از دور را میتوان تکنولوژی کسب اطلاعات و تصویربرداری از زمین با استفاده از تجهیزات هوانوردی مثل هواپیما، بالن یا تجهیزات فضایی مثل ماهواره نامید.


به عبارت دیگر سنجش از دور علم و هنر بدست آوردن اطلاعات در مورد هر موضوع تحت بررسی به وسیله ابزاری است که در تماس فیزیکی با آن نباشد. مزیت برتر اطلاعات ماهواره ای نسبت به سایر منابع اطلاعاتی، پوشش تکراری آنها از نواحی معین با فاصله زمانی مشخص است. در سنجش از دور، انتقال اطلاعات با استفاده از تشعشعات الکترو مغناطیسی(EMR) انجام می گیرد. 


A - منبع انرژی
B - انتشار انرژی از میان جو
C - فعل و انفعالات انرژی بر اثر برخورد با عوارض سطحی زمین
D - سنجنده های هوایی و یا فضایی
E - انتقال اطلاعات کسب شده
F - دریافت اطلاعات اولیه و تولید داده بصورت رقومی و یا تصویری
G - فرآیند تجزیه و تحلیل داده، شامل بررسی و تعبیر و تفسیر داده ها با بکارگیری وسایل مختلف دیداری و کامپیوتری به منظور آنالیز داده های حاصل از سنجنده.


تجزیه و تحلیل کننده (user) با کمک داده هایی که توسط سنجنده جمع آوری شده اطلاعات مربوط به نوع، میزان، موقعیت و شرایط منابع مختلف زمین را استخراج می نماید، سپس این اطلاعات( بصورت نقشه ها، جداول چاپی یا فایل‌های کامپیوتری) با لایه های دیگر اطلاعات در یک سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS) ادغام و برای مصرف کاربران آماده می‌شود.


طیف الکترومغناطیس:


تابش الکترومغناطیسی(Electro-Magnetic Radiation) بعلت اتمها و مولکولهای موجود در مواد می باشد. اتمها حاوی هسته‌هایی با بار مثبت بوده که توسط الکترون‌های اربیتالی در برگرفته شده اند که دارای تراز مجزای انرژی میباشند. انتقال الکترونها از ترازی به تراز دیگر باعث تابش اشعه هایی با طول موجهای مجزا می شود. در نتیجه طیفی بنام طیف الکترومغناطیسی ایجاد میشود. این طیف (EMR) که از یک شیء بازتاب می‌یابد، منبع معمول داده های سنجش از دور است.


سنجش از دور، طبقه بندی امواج الکترومغناطیسی بر اساس موقعیت طول موج آنها در طیف الکترومغناطیس انجام می‌گیرد. متداول‌ترین واحدی که برای اندازه گیری طول موج در طیف الکترومغناطیس مورد استفاده قرار می گیرد، میکرومتر است. یک میکرومتر معادل یک میلیونیم متر می باشد. همچنین باید توجه داشت که بخشهای طیف الکترومغناطیسی به کار رفته در سنجش از دور در امتداد یک طیف پیوسته قرار می گیرند که مقدار آنها نسبت به یکدیگر تا حد توان ده(بطور پی در پی) تفاوت دارد.


فناوری سنجش از دور باعث از محدوده وسیعی در طیف الکترومغناطیسی شامل امواجی با طول موج بسیار کوتاه(اشعه گاما) تا بسیار بلند(امواج رادیویی) می‌شود.


محدوده طول موج طیف الکترومغناطیس دارای محدوده‌ای با اسامی متفاوت از اشعه گاما، اشعه X، اشعه فرابنفش، نور مرئی، اشعه مادون قرمز تا امواج رادیویی‌(بترتیب از طول موج‌های کوتاهتر به بلندتر) می‌باشد. بخش مرئی چنین نموداری بی نهایت کوچک است، زیرا حساسیت طیفی چشم انسان بین 4/0 میکرومتر تا 7/0 میکرومتر است. بطوریکه رنگ آبی تقریباً بین طول موج 4/0 میکرومتر تا 5/0 میکرومتر، رنگ سبز تقریباً بین طول موج 5/0 میکرومتر تا 6/0 میکرومتر و رنگ قرمز تقریباً بین طول موج 6/0 میکرومتر تا 7/0 میکرومتر می باشد.


محدوده طیف الکترومغناطیس قابل دید توسط چشم انسان(سیگنال‌ها از طریق گیرنده های چشم به مغز برده می‌شود و تفاوت بین آنها، حس تشخیص رنگ‌ها را به انسان می دهد).


انرژی ماوراء بنفش به انتهای نور آبی بخش طیف مرئی متصل است. در انتهای نور قرمز محدوده ‌طیف مرئی، سه نوع امواج مادون قرمز وجود دارد که عبارت هستند از:


1) مادون قرمز نزدیک: از 7/0 میکرومتر تا 3/1 میکرومتر
2) مادون قرمز میانی: از 3/1 میکرومتر تا 3 میکرومتر
3) مادون قرمز حرارتی: بیش از 3 میکرومتر.


در طول موجهای بیشتر (1 میلی متر تا 1 متر)، بخش امواج کوتاه(میکروویو) طیف وجود دارد.


اکثر سیستم های سنجش متداول در یک یا چندین بخش از قسمتهای مرئی، مادون قرمز یا میکروویو طیف الکترومغناطیس فعالیت می کنند. به عبارت دیگر هر یک از سیستم های سنجنده(Sensor) به نواحی خاصی از طیف الکترومغناطیس حساس بوده و قسمتی از خصوصیات طیفی اجسام را ثبت می کنند.


به عنوان مثال دستگاههای عکسبرداری معمولی نسبت به انرژی نور مرئی و نزدیک به آن یعنی طول موج های 3/0 تا 2/1 میکرون حساسیت دارند؛ سنجنده های اسکن کننده مادون قرمز حرارتی عموماً ‌به طول موجهای بین 1 تا 2 میکرون و دستگاههای رادار به باندهایی با طول موجهای خیلی بلندتر(میلی متر و متر) حساس هستند.


ارتباط بین طول موج با انرژی و فرکانس: طول موج کوتاهتر، انرژی و فرکانس بیشتر و بالعکس.
ارتباط بین طول موج با انرژی وفرکانس: بیشترین انرژی و فرکانس و امواج با طول موج کوتاه درمحدوده مرئی قرار دارد.


عوامل مؤثر در تشکیل تصاویر:


هنگامیکه انرژی تابشی در سطح زمین به هر جسم برخورد می کند، انرژی به سه شکل اصلی توسط آن ماده منعکس، منتقل یا جذب می‌شود.


خصوصیات انرژی های ایجاد شده بر اساس شرایط و نوع مواد موجود در زمین بسیار متفاوت است و این بدان معناست که بعضی از اجسام در مقابل یک طول موج بخصوص دارای خاصیت انعکاسی بوده ولی در یک طول موج دیگر دارای خاصیت جذب و انتقال انرژی هستند. مجموعه یک چنین پدیده هایی بر روی تصاویر مختلف، رنگ یا تن های بخصوصی ایجاد کرده و به چشم اجازه می‌دهد اشکال مختلف موجود در تصاویر را از هم تشخیص دهد.


خصوصیات انرژی های ایجاد شده بر اساس شرایط و نوع مواد موجود در زمین بسیار متفاوت است و این تفاوت‌ها باعث شناسایی پدیده های مختلف توسط جشم می‌شود.


منحنی تابش امواج الکترومغناطیس برای موارد ذکر شده در تصویر عبارت است از نمودار انعکاس طیفی یک شیء به صورت تابعی از طول موج آن.


فعل و انفعال انرژی در اتمسفر و سطح زمین:


نور خورشید هنگام عبور از اتمسفر توسط مولکول‌ها و ذرات معلق اتمسفر تحت تاثیر قرار گرفته، منعکس، پخش یا جذب می‌شود. این روش تغییر و تحلیل در شدت نور خورشید باعث ایجاد رنگ‌ها می‌شود. به عنوان مثال رنگ آبی آسمان در طول روز به علت انتشار طیف آبی در اتمسفر است.


علت رنگ آبی آسمان در روز انتشار طیف آبی در اتمسفر است(تمام طول موج‌های کوتاهتر پس از طی مسافتی منتشر می‌شوند و فقط طول موج‌های بلندتر به سطح زمین می‌رسند)


تمام مواد از اتم‌ها و مولکول‌هایی با ترکیب مشخص تشکیل شده‌اند. بنابراین هر ماده تشعشعات الکترومغناطیس را به یک شکل واحد و تحت یک طول موج مشخص که مرتبط با تراز انرژی درونی آن می‌باشد، جذب، بازتاب یا منتشر می‌کند که خصوصیات واحد مواد یا خصوصیات طیفی نامیده می‌شود. به عنوان مثال دلیل اینکه برگ برخی ازگیاهان سبز‌ به نظر می‌رسد این است که کلروفیل، طیف آبی و قرمز را جذب و طیف سبز را منعکس می‌کند. علت رنگ سبز پوشش گیاهی، بیشترین انعکاس طیف سبز است.




پلاتفورم‌ها(Platforms):


حامل یا ناقل سنجنده های دورسنجی، پلاتفورم یا سکو نامیده می‌شود. انواع تیپیک آن‌ها ماهواره‌ها وهواپیماها هستند ولی وسایل دیگری نظیر هواپیماهایی با کنترل رادیویی و بالون‌ها نیز برای سنجش ازدور با ارتفاع کم مورد استفاده قرارمی‌گیرند. به طور کلی فاکتور کلیدی برای انتخاب یک پلاتفورم، بلندی می‌باشد زیرا تعیین وضوح زمین در آن صورت می‌گیرد و آن نیز بستگی به میدان دید لحظه‌ای(IFOV) سنجنده روی سکو دارد.


سنجنده‌ها(Sensors):


اندازه گیری و ثبت خصوصیات فیزیکی و شیمیایی جو و سطح زمین از فاصله دور به وسیله ابزارهای ویژه ای بنام سنجنده(Sensor) انجام می گیرد که بر روی سکوهای مختلف مانند ماهواره‌ها وهواپیماها نصب می‌شود.




سنجنده‌ها به دو گروه غیرفعال و فعال تقسیم می‌شوند:


A - سنجنده های غیرفعال: قابلیت تشخیص تشعشعات الکترومغناطیس منعکس شده از منابع طبیعی زمین را دارا می‌باشند.
B - سنجنده های فعال: پاسخ‌های منعکس شده از پدیده‌هایی که توسط منابع انرژی مصنوعی مثل رادار، مورد تابش قرارگرفته اند را دریافت می‌کنند.


ماهواره‌های سنجش از دور:


ماهواره‌هایی با گیرنده‌های راه دور برای مشاهده پدیده های زمین، ماهواره‌های سنجش از دور یا ماهواره‌های دید زمینی نامیده می‌شوند. این ماهواره ها بر اساس ارتفاع، مسیرحرکت و گیرنده‌های آنها از هم متمایز می‌شوند.


انواع ماهواره‌ها:


1- LANDSAT، ASTER، SPOT، IRS، MOS، IKONOS، QUICKBIRD
2- با سیستم‌های راداری: RADARSAT، SEASAT، MAGSAT، ERS،JERS
   NOAA  -3هواشناسی)
4- فضاپیمای SHUTTLE.


ماهواره لندست(Landsat):


استفاده جهانی اطلاعات سنجش از دور ابتدا توسط ماهواره لندست در سال 1972 آغاز شد. این تحقیقات که با استفاده از قسمتهای مختلف طیف الکترومغناطیس صورت گرفته باعث افزایش کارایی زمین‌شناسان در زمینه پژوهش‌های معدنی گردیده است.


لندست‌های 1 و 2 و 3 به ترتیب در تاریخ‌های 1/5/1351 و 31/4/54 و 14/12/56 به فضا پرتاب شدند. طراحی آنها به گونه ای بوده است که هر روز کره زمین را در یک مدار قطبی با ارتفاع حدود Km 900 دور زده و در نتیجه قسمت اعظم کره زمین را با 251 گردش ماهواره مورد تصویربرداری قرار دهند.


با از کار افتادن لندست‌های 1 و 2 و 3 لندستهای 4 و 5 در تاریخ‌های 25/4/61 و 10/12/62، به فضا پرتاب و در ارتفاع Km700 قرار گرفتند و در نتیجه کره زمین را با 233 گردش پوشش می دهند. اخیراً ‌نیز لندست‌های 6 و 7 به فضا پرتاب شده‌اند.


سیستم سنجنده در روی ماهواره لندست MSS، RBV، TM و ETM + می باشد.


لندست 1:


پذیرش: 7 اگوست 1972 تا 26 اکتبر 1977
تاریخ ماموریت: 23جولای 1972 تا2 ژانویه 1978
منبع زمینی: زمین/ خورشید- همزمان/ نمونه اولیه
تکرار چرخش: 18 روزه.


لندست2:


پذیرش: 9 آوریل 1975 تا 7 فوریه 1982
تاریخ ماموریت: 22 ژانویه 1975 تا 1982
تاریخ راه اندازی مجدد: 6/5/1980
زمان خارج شدن از سرویس 25 فوریه 1982
منبع زمینی: زمین/ خورشید- همزمان


لندست3:


پذیرش: 17 می 1978 تا 7 فوریه 1983
تاریخ ماموریت: 5 مارس 1978 تا 7 ژانویه 1983
منبع زمینی- زمین / خورشید- همزمان
مارس 1979 باند حرارتی از کار افتاد.
کل عملیات در 12 ژوئن 1979 پایان یافت.
اسکنر چند طیفی(MSS) در تاریخ 28 ژانویه 1981 از رده خارج شد.
به کار گیری مجدد(با محدودیت) در 13 آوریل 1981


لندست4:


پذیرش: 17 آگوست 1982 تا سپتامبر 1987
تاریخ ماموریت: 16 جولای 1982
منبع زمینی/ خورشید- همزمان/ عملیاتی
تکرار چرخش: 16روز یکبار
در تاریخ 22 سپتامبر 1982 گیرنده باند X واحد B از کار افتاد.
در تاریخ 29 اکتبر 1982 سیستم بررسی اطلاعات و ارتباطات واحد مرکزی B ازکار افتاد.
در تاریخ 15 فوریه 1983در نتیجه فقدان اطلاعات نقشه بردار موضوعی(Thematic Mapper Data)، گیرنده باند X واحد A از کار افتاد.
در تاریخ 22 می 1983 – پنل4 (Panel) خورشیدی از کار افتاد.
در تاریخ 26 جولای 1983در نتیجه از دست رفتن 50 درصد قدرت، پنل3 خورشیدی از کار افتاد.
این ماهواره ممکن است در آینده توسط ابزارهای علمی تعمیر و مجدداً راه اندازی شود.
ماهواره در ژانویه 1986 از رده خارج شد و در حالت آماده باش نگهداری شد.
توقف ردیابی در تاریخ 1 سپتامبر 1987.


لندست 5:


پذیرش: 6 آوریل 1984 تا اکتبر 1999
تاریخ ماموریت: 1 مارس 1984
منبع زمینی / خورشید - همزمان / عملیاتی
طراحی آن برای جلوگیری از اشکالات لندست4 اصلاح شد.
تابستان 1985: گیرنده باند S در کسب اطلاعات تبدیلی در مناطق خارج از ایالات متحده از کار افتاد.
دسامبر 1985: کسب اطلاعات محدود به مناطق درخواستی جهت پوشش شد.
ردیاب 5 اسکنر چند طیفی باند 4 در ژوئن 1994 از کار افتاد. باند 4 اسکنر چند طیفی به علت جریان بالا در اگوست 1995 از رده خارج شد.



لندست 6 ( شرکت EOSAT ، U.S.A):


پذیرش: N/A
تاریخ ماموریت: 5 اکتبر 1993
مشاهده زمینی/ همزمان با خورشید
ماهواره در مدار قرار نگرفت، تماس با آن حین پرتاب قطع شد.
تکرارچرخش: 16 روز یکبار


لندست7:


پذیرش: جولای 1999 تا کنون
تاریخ ماموریت: 15 آوریل 1999
مشاهده زمینی/ همزمان- خورشید
ناسا - ایالات متحده آمریکا.



ادامه دارد . . . .

ادامه مطلب ...

ماجرای محیط بان دنا و ....

مدتی است که برخی از رسانه‌های استانی ماجرای محیط ‌بان دنا را در سطح جامعه مطرح کرده اند و به نحوی همگان منتظرند که عاقبت این محیط بان چه می شود آیا او را می بخشند؟ آیا او از دار مرگ رها پیدا می کنند؟ عاقبت چه می شود.

 محیط بان ‘اسعد تقی زاده’ و چند مامور دیگر در سال ۸۷ در منطقه حفاظت شده دنا در جریان گشت عادی با تعدادی شکارچی مواجه می شوند که در اولین اقدام ماموران از مرکز محیط زیست درخصوص دارا بودن پروانه شکار افراد حاضر در منطقه استعلام می کنند که مشخص می شود این افراد به صورت غیرقانونی در منطقه هستند.

محیط بانان حاضر بعد از چند بار تذکر و اقدام به محاصره افراد برای اعمال قانون، برای نزدیک شدن به آنان تلاش می کنند که در این حین احساس اضطراب ناشی از این رو در رویی به مقابله دو طرف منجر می شود که متاسفانه گلوله به کمر یکی از این افراد به نام ‘مجتبی رضایی’ اصابت می کند.

اصغر محمدی فاضل معاون محیط زیست با بیان این مطالب اظهار داشت: به نظر می رسد محیط بان ما تعمدی در این اقدام نداشته و تنها به دلیل تلاش در اعمال قانون، اقدام به تیراندازی از کمر به پایین کرده اما در آن شرایط حساس اصابت تیر به کمر فرد یاد شده منجر به خونریزی داخلی وی شد.

وی افزود: تقی زاده بعد از شلیک گلوله وارد صحنه شده و از لباس خود برای پانسمان و جلوگیری از خونریزی مضروب استفاده کرده و اقدام به حمل وی برای رساندن به منطقه ای که امکان فرود بالگرد امداد را داشته باشد، می کند تا سریعتر به مراکز درمانی رسانده شود ، ولی به دلیل شدت خونریزی، فرد مضروب جان خود را از دست می دهد.

محمدی فاضل درمورد پرونده محیط بان ‘اسعد تقی زاده’ افزود: براساس شناختی که از منطقه و روحیه اهالی بخصوص خانواده مرحوم رضایی داریم، این خانواده بسیار مذهبی، فرهنگی و با اخلاق هستند و به همین دلیل به جلب رضایت و بخشش این خانواده به عنوان اولیای دم امید بسته ایم.

وی اظهار داشت: رسانه های بیگانه برای سوء استفاده از این شرایط و پیشبرد مقاصد منفعت طلبانه خود دست به اقدامات غیراخلاقی و غیرحرفه ای می زنند و فکر می کنند با بکار بردن برخی عبارات و جریحه دار کردن احساسات افراد می توانند با پیچیده جلوه دادن این پرونده به اهدافشان برسند.

محمدی فاضل گفت: از رسانه ها، فعالان محیط زیست ، همکاران دانشگاهی و همه کسانی که از این حادثه غمگین شده اند تقاضا دارم از اظهارنظرهای نادرست و بکار بردن عباراتی که نشانگر ناآگاهی آنان از جزییات این پرونده است بطور جدی پرهیز کنند و اجازه دهند نظام قضایی کشور با فراغ بال به این موضوع رسیدگی کند.

وی تاکید کرد: قوه قضاییه در کشور پناهگاه همگان است و هر یک از ما به عنوان یک شهروند جمهوری اسلامی ایران در هر برهه ای از زندگی می توانیم به شکلی در شرایطی مشابه قرار بگیریم که یکی از طرفهای یک مخاصمه باشیم.

وی گفت: ما به عنوان ضابط قوه قضاییه در سازمان محیط زیست خود را تابع قانون می دانیم و اگر محیط بان در این خصوص کوتاهی کرده باشد بعد از اخذ رضایت از اولیاء دم به تخلف وی رسیدگی خواهیم کرد و این پرواضح است که ما مطلقا خودمان و محیط بانان و مدیران را ورای قانون نمی دانیم.

معاون سازمان حفاظت محیط زیست ادامه داد: باید قانون در هر شرایطی توسط کارشناسان ذیصلاح و تصمیم گیری توسط قاضی انجام شود، ولی آنچه مسلم است افرادی که ضابط قضایی هستند در محل انجام ماموریت و شرایط خاص مجاز به اعمال قانون هستند ولی این اعمال قانون رافع مسئولیت های مامور برای دقت در استفاده از قوه قهریه نمی شود.

فاضل افزود: یعنی اگر یک پلیس در خیابان برای مقابله با سرقت مسلحانه اجازه استفاده از سلاح را دارد ولی درصورتی که این تیراندازی منجر به صدمه به افراد دیگر شود باید پلیس و نیروی انتظامی در مقابل این صدمه پاسخگو باشند.

این مسوول گفت: تائید حکم قصاص محیط بان تقی زاده در خرداد ماه امسال اتفاق افتاده و از خرداد ماه سازمان حفاظت محیط زیست و مقامات محلی با مشورت افراد ذی نفوذ منطقه مثل ریش سفیدان و روحانیون درحال رایزنی با خانواده مرحوم برای جلب رضایت هستند.

محمدی فاضل افزود: برای تاریخ اجرای حکم هیچ ابلاغ مشخصی توسط قوه قضاییه صادر نشده و به دلیل تلاشهای سازمان محیط زیست و افراد خیر، موفق شدیم نظر مساعد مقامات قضایی را برای تاخیر در صدور تاریخ اجرای حکم جلب کنیم.

وی اظهار داشت: در این حادثه خسارت انسانی به وجود آمده و این حادثه تلخ خانواده ای را داغدار کرده، اما صرف نظر از شرایطی که باعث این اتفاق شده رسانه ها دقت کنند تا از خط انصاف خارج نشوند و از با بکار بردن عباراتی که ممکن است اسائه ادب به خانواده آن مرحوم شود پرهیز کنند.
وی گفت: براساس اطلاعات بدست آمده هر دو خانواده محیط بان و مرحوم در یک منطقه سکونت داشته و حسب شنیده ها گویا نسبت دور خانوادگی نیز با هم دارند، لذا این مصیبت برای همه افراد منطقه دردناک است لیکن باید بدون هیچ پیش داوری اجازه داد تا قوه قضاییه در فضایی به دور از هرگونه جوسازی و شایعه پراکنی به این پرونده رسیدگی کند.

منبع: ایرنا

و اما رسانه‌های کشوری درباره این نوشته اند؛

محیط بان دنا به طناب دار نزدیکتر شد!

پدر علم محیط زیست ایران گفت: اگر اسعد اعدام شود دیگر محیط بانان هیچ انگیزه ای برای حمایت و حفاظت طبیعت و حیات وحش ایران ندارند و حتی یک تکه از طبیعت مملکت باقی نمی‌ماند.

روزنامه ابتکار نوشت:

با وجود تلاش بسیاری ازمسئولین برای نجات اسعد تقی زاده، که مرداد ۱۳۸۶ در منطقه حفاظت شده دنا و در پی درگیری با ۵ شکارچی غیرمجاز،یک نفر از شکارچیان را کشته بود، حکم اعدام محیط بان دنا در دیوان عالی کشور تایید وتا دوهفته دیگر نیز به اجرا در می‌آید.

دادستان عمومی و انقلاب شهرستان یاسوج که این خبر را اعلام کرده با بیان این‌که حکم دادگاه هم‌عرض درباره محیط‌ بان دنا به تایید دیوان عالی کشور رسیده ادامه داده است: پرونده برای اجرای حکم آماده است اما سازمان محیط زیست و افراد خیر دیگری در حال رایزنی برای ایجاد سازش و گرفتن رضایت اولیای دم مقتول هستند.

حجت‌الاسلام سیدمحمد موسوی‌پور که به گفتگو با ایسنا پرداخته بود،در این باره افزوده است:این پرونده در دادگاه کیفری استان کهگیلویه و بویراحمد رسیدگی اولیه شد و این دادگاه برای «اسعد تقی‌زاده» متهم پرونده حکم قصاص و اعدام با طناب دار را صادر کرد.وی خاطر نشان ساخته است:این حکم در دیوان عالی کشور نقض شد و این مرجع قضایی پرونده را به شعبه هم عرض ارجاع کرد،اما به دلیل این‌که دادگاه هم عرض در این استان وجود نداشت پرونده به نزدیک‌ ترین شعبه یعنی دادگاه کیفری استان فارس ارجاع داده شد.

دادستان یاسوج اظهار داشت:دادگاه کیفری استان فارس هم با رسیدگی به این پرونده حکم قصاص متهم پرونده را تایید کرده است که این حکم این بار به تایید دیوان عالی کشور رسیده است. از سوی دیگر سخنگوی قوه قضاییه هم روز گذشته گفته است: موضوع پرونده محیط بان دنا را پیگیری می‌کنم.

غلامحسین محسنی‌اژه‌ای در حاشیه نشست سخنگوی قوه قضاییه در پاسخ به فارس درباره سرنوشت محیط بان دنا گفت: از این موضوع اطلاعی ندارم.وی با بیان این که با مسئولان دیوان عالی کشور درباره واگذاری اطلاع رسانی به دادستان گفت: احتمالاً آنها از جنبه سخنگویی موضوع را به من واگذار کرده‌اند و گرنه من در حال حاضر اطلاعی ندارم.سخنگوی قوه قضاییه گفت: با توجه به این موضوع من وضعیت پرونده را پیگیری می‌کنم.

پیگیری حکم اعدام محیط دنا درمجلس

اسعد تقی‌زاده محیط بان اداره کل محیط زیست کهگیلویه و بویر احمد که در رسانه ها از او با نام”میحط بان دنا” یاد می‌شود این روزها موضوع بحث محافل بسیاری است.یکی از این محافل مجلس شورای اسلامی است. محمد رضا تابش، رییس فراکسیون محیط زیست مجلس در گفتگو با خبرآنلاین در این خصوص می‌گوید: این موضوع را در مجلس پیگیری خواهیم کرد.

باید بررسی کنیم که برای پشتیبانی از این محیط بان قانونی در نظر گرفته شده یا نه.زیرا مجریان قانون بدون شک پشتوانه های قانونی دارند.مثل ماموران نیروی انتظامی یا سپاه که در حین اجرای قانون پشتوانه های قانونی دارند.اما باید بررسی کنیم که آیا برای محیط بانان هم این پشوانه های قانونی در نظر گرفته شده است یا خیر.

تابش با تاکید بر این موضوع که”بدون شک دادگاه و قاضی ماجرا به این مسائل قانونی توجه دارد”می افزاید: طرف دیگر موضوع نیز افرادی هستند که عزیز خود را از دست داده اند.باید پیگیری های لازم انجام شود. اگرچه باید توجه داشته باشیم که مرجع قضایی مبتنی بر قانون رای خود را صادر کرده است.تابش درباره این که آیا مجلس برای جلوگیری از اجرای حکم اعدام اقدامی انجام داده یا نه،می گوید: این مستلزم تحقیق و بررسی بیشتر است که در مجلس باید آن را پیگیری کنیم.ما باید بررسی کنیم که آیا حمایت های قانونی از محیط بانان مد نظر قرار گرفته و آیا قاضی به این مورد توجه داشته است؟ تابش درحالی سخن از پیگیری و بررسی این موضوع می‌زند که تنها دو هفته دیگر به اجرای حکم اعدام زمان باقیست.رییس فراکسیون اقلیت مجلس در ادامه تاکید می‌کند:من نمی‌خواهم در کار دستگاه قضایی دخالتی داشته باشم.چون به هر حال قاضی با علم به قانون اقدام به صدور رای کرده است.اما فکر نمی‌کنم این موضوع قتل عمد محسوب شود.به هر حال باید ملاحظات رعایت شود.

باید به نحوی باشد تا خدشه و خللی در کار مامورانی که در این مناطق سخت در حال انجام وظیفه هستند و از میراث طبیعی کشور پاسداری می‌کنند،به وجود نیاید.به گونه ای نشود که دست کسی در عرصه طبیعت وحفظ میراث طبیعی به کار نرود و ماموران دیگر انگیزه لازم را برای دفاع و پاسداشت طبیعت نداشته باشند.بی توجهی به این موضوع می‌تواند تخریب وسیع محیط زیست را به دنبال داشته باشد.

تعمدی در ارتکاب قتل نبوده است

از سوی دیگر علی سمیعی سرپرست دفتر حقوقی سازمان حفاظت محیط زیست هم در گفتگو با خبرآنلاین گفته است: تلاش ها برای گرفتن رضایت از خانواده مقتول همچنان ادامه دارد و این امید وجود دارد که خانواده مقتول که اجحاف بزرگی در حق شان روا شده محیط بان سازمان محیط زیست را که هیچ تعمدی در ارتکاب قتل نداشته موردعفو قرار دهند.وی ادامه داده که در ۱۰ سال اخیر این بیستمین موردی است که دو طرف در درگیری کشته شده اند. اجرای قوانین و مقررات به شکل صحیح می‌تواند مانع چنین اتفاق ناراحت کننده ایی شود چنانچه محیط بانان تحت نظارت دادگستری دوره های آموزشی را می‌بینند و برای به کارگیری سلاح و برخورد با متخلف از آن استفاده می‌کنند.وی خاطر نشان می‌سازد که وقتی تخلفی رویت می‌شود محیط بان ابتدا نیاز به اعلام «ایست»، سپس تیر هوایی و در صورت افاقه نکردن تیراندازی به سمت کمر به پایین متخلف دارد و در صورت «ضرورت» شلیک به صورت جدی انجام می‌شود.محیط بانان تنها زمانی می‌توانند از اسلحه خود بطور مستقیم استفاده کنند که مورد هجوم و در خطر مرگ قرار گرفته باشند و از تیراندازی مستقیم به سمت طرف مقابل منع شده اند.سمیعی تاکید می‌کند که نباید به خاطر یک حیوان،یک انسان کشته شود و این در قانون ذکر نشده اما چنین اتفاقاتی به دلیل وضع شغلی محیط بانان محیط زیست رخ می‌دهد. ما نمی‌توانیم این قانون را تغییر دهیم اما در تلاشیم با دفاع از محیط بانان زمینه حفاظت بهتر مناطق حفاظت شده کشور را فراهم کنیم.

محیط بانانی که کشته می‌شوند شهید هستند

اما محمدی‌زاده رئیس سازمان حفاظت محیط زیست هم از محیط بانان حمایت می‌کند و می‌گوید:از نظر ما محیط‌بانانی که در حین مأموریت کشته می‌شوند شهید هستند و از نظر بنیاد شهید هم در حکم شهید است و از نظر مزایای نیز مزایای خانواده شهدا به آنان تعلق می‌گیرد ضمن اینکه ما در سال جاری یک شهید و در سال گذشته ۸ شهید محیط ‌بان داشتیم.به گزارش آریا محمدجواد محمدی‌زاده اظهار داشته است: در بدو ورود من به سازمان حدود ۶ سال است تصویب یگان گذشته بود اما سازمان آن را اجرایی نکرده بود، خوشبختانه نخستین کاری که در سازمان انجام دادیم پیگیری وضعیت محیط‌بانان بود.وی افزود: در ارتباط با مشکلاتی که پیش می‌آید باید گفت تنها سازمان حفاظت محیط زیست نیست که گاهی اوقات برای انجام مأموریتی مأموران آن سازمان دچار مشکل می‌شوند حتی نیروی انتظامی و سازمان جنگل‌ها نیز با این مسائل مواجه هستند.

تلاش ها بی نتیجه ماندند

گفتنی است تلاش خانواده اسعد تقی زاده کارمند محیط بانی که سه سال پیش در درگیری با شکارچی غیر مجاز که در منطقه خاریدون دنا باعث مرگ او شده بود برای جلب رضایت اولیای دم بی نتیجه مانده و انگار همه فراموش کرده اند که همان قانونی امروز او را به قصاص محکوم کرده که پیش تر برای پاسداری از بیت المال تفنگ دستشان داده بود و اگر او به حکم دین و برای انجام وظیفه، دست به تفنگ نمی‌برد امروز لابد، مثل ده ها محیط بان شهید دیگر که حتی بنیاد شهید آنان را شهید محسوب نمی‌کند، زیر خروارها خاک خفته بودند. اکنون اما تنها دو هفته دیگر به اجرای حکم این محیط بان باقی مانده است.

انتقاد پدر علم محیط زیست ایران از صدور حکم اعدام

پدر علم محیط زیست ایران گفت: اگر اسعد اعدام شود دیگر محیط بانان هیچ انگیزه ای برای حمایت و حفاظت طبیعت و حیات وحش ایران ندارند و حتی یک تکه از طبیعت مملکت باقی نمی‌ماند.

به گزارش مهر، اسماعیل کهرم گفت:جای تعجب است که در مملکت ما برای محیط بانی که به خاطر وظیفه شناسی حکم اعدام تعیین شود در حالیکه در دیگر کشورها به خاطر این وظیفه شناسی ممکن است به او مدال افتخار بدهند.

به گفته وی، اگر این محیط بان ۲۷ ساله وظیفه شناس اعدام شود ۲ هزار و ۷۰۰ محیط بان دیگر چه درسی خواهند گرفت آیا غیر از این است که دیگر اجازه برخورد با هیچ شکارچی متخلفی را به خود نمی‌دهند؟وی افزود: پیش از این نیز در دوره ریاست خانم ابتکار در سازمان محیط زیست هنگامی که یک محیط بان با یکی از افسران متخلف نیروی هوایی درگیر شده بود تا مرحله استیذان حکم قصاص او پیش رفت و در آن مرحله بود که توانستند رضایت خانواده مقتول را گرفته و آن محیط بان را از قصاص نجات دهند.

وی افزود: با اینکه تایید حکم قصاص برای این محیط بان بسیار تلخ است اما تنها نکته روشن این حادثه عزم و نگرانی خیل عظیمی از مردم و دوستداران محیط زیست برای این محیط بان است که نشان می‌دهد مردم ما تا چه حد به محیط زیست اهمیت می‌دهند و من اطمینان دارم با وجود این مردم آگاه، این محیط بان وظیفه شناس هرگز اعدام نمی‌شود.به گفته وی، البته از آنجایی که خانواده مقتول نیز به هر حال عزیزی را از دست داده اند و گفته می‌شود که شکارچی مقتول از شکارچیان حرفه ای نبوده و خانواده محترمی دارد سازمان محیط زیست بایستی برای دلجویی از خانواده مقتول اقدام کند.

اگر حکم اعدام محیط بان دنا باطل نشود از مقام معظم رهبری کمک می‌خواهیم

ماموران ما باید از قانون به کار گیری سلاح مطلع شوند و بدانند که همان ابتدای کار نباید به متجاوزان شلیک کنند. اگرماموران این آموزش ها را ببیند کمتر شاهد این خواهیم بود که محیطبانان به زندان بروند و یا در معرض اعدام قرار گیرند.

ایلنا: رئیس سازمان حفاظت محیط زیست گفت: «پیگیری‌های دقیق لحظه به لحظه در حال انجام است و ما تمام سعی خود را می کنیم که حکم قصاص متوقف شود. اگر به نتیجه مطلوب نرسیم از مقام معظم رهبری تقاضا خواهیم کرد که این محیط بان را مشمول لطف خود قرار دهند.»

به گزارش خبرنگار ایلنا، “محمد جواد محمدی‌زاده” در حاشیه همایش محیط‌بانان برتر که در مشهد مقدس برگزار شد، در یک نشست خبری به سوالات خبرنگاران پاسخ داد.

او در مورد آخرین وضعیت محیط بان محکوم به اعدام منطقه دنا گفت: «فقط ماموران سازمان حفاظت محیط زیست نیستند که برای انجام ماموریت هایی که به عهده آنها گذاشته می شود به زندان افتاده یا تحت تعقیب قرار می گیرند، بلکه این مشکلات برای ماموران نیروی انتظامی و سازمان جنگلها نیز بوجود می‌آید.»

محیط بان دنا اعدام نمی شود / محیط زیست حتماً رضایت خانواده مقتول را می گیرد

طبق آمارها تا به حال ۱۰۵ نفر از محیط بانان توسط شکارچیان کشته شده اند که خانواده های آنها نه تنها از حقوق خانواده شهدا بهره مند نشده اند بلکه حتی شاهد مجازات قاتلان هم نبوده اند.
سرپرست دفتر حقوقی سازمان محیط زیست درباره حکم دیوان عالی کشور برای اعدام محیط بان منطقه حفاطت شده دنا گفت: حتماً رضایت خانواده مقتول را می گیریم و این محیط بان اعدام نخواهد شد.

علی سمیعی در گفت وگو با فارس درباره برخی اخبار مبنی بر اینکه تا ۲ هفته دیگر اسد تقی زاده؛ محیط بان منطقه حفاظت شده دنا که در حین انجام مأموریت یک شکارچی را کشته است، اعدام می شود، تصریح کرد: اصلاً این حرف مضحک است، اجرای حکم اعدام به این راحتی نیست و نیاز به استیذان رئیس قوه قضائیه دارد و این سیر، حداقل یک سال طول می کشد.

وی در ادامه افزود: این مشکل حل می شود و ما حتماً رضایت خانواده شکارچی که به قتل رسیده است را خواهیم گرفت. مشکلی از بابت پرداخت دیه هم وجود ندارد.

سرپرست اداره کل حوقی سازمان محیط زیست تأکید کرد: این جوسازی ها درباره این محیط بان اصلاً به صلاح نیست چون محیط زیست با جدیت پیگیر حقوق این محیط بان است.

به گزارش فارس، اسد تقی زاده؛ محیط بان اداره کل محیط زیست کهگیلویه و بویر احمد است که شهریور ۱۳۸۶ در پی درگیری با ۵ شکارچی غیرمجاز و حرفه ای به سمت یکی از شکارچیان تیراندازی می کند و با کشته شدن یک شکارچی، وی تاکنون در زندان به سر می برد.

حکم اعدام وی تاکنون چندین بار در استان نقض و تأیید شده است که در آخرین اخبار اعلام شد حکم اعدام توسط دیوان عالی کشور تأیید شده و تا ۲ هفته دیگر اجرا می شود اما سرپرست اداره کل حقوقی سازمان محیط زیست این موضوع را تکذیب کرد.

طبق آمارها تا به حال ۱۰۵ نفر از محیط بانان توسط شکارچیان کشته شده اند که خانواده های آنها نه تنها از حقوق خانواده شهدا بهره مند نشده اند بلکه حتی شاهد مجازات قاتلان هم نبوده اند.


دستم بوی گل میداد مرا به جرم چیدن گل محکوم کردند ولی کسی نگفت شاید من گلی کاشته ام ((چگوارا))


گوزن زرد ایرانی (Dama mesopotamica)

گوزن زرد ایرانی (Dama mesopotamica) پستانداری از خانواده گوزن است. گمان می‌رفت که نسل این حیوان منقرض شده‌است تا این‌ که در دهه ۱۹۵۰ گله‌ای از آن در خوزستان کشف شد. اینک گله‌هایی از گوزن زرد ایرانی در دشت ناز مازندران در محوطه محصوری مراقبت می‌شود. در برخی از باغ وحش‌های جهان نیز نمونه‌هائی از آن وجود دارد.


ویژگی ها:

گوزن زرد ایرانی عموماً شبگرد است و در طول روز به استراحت می‌پردازد. در تابستان به واسطه پوشش خالخالی دارای استتار است. در زمستان پوشش او تیره تر می‌شود.

گوزن زرد ایرانی نر مثل بیشتر گوزنها دارای شاخ‌های بزرگ استخوانی بوده که به طور سالیانه رشد می‌کند و می‌افتد. گوزن ماده شاخ ندارد و جثه آن نیز از گوزن کوچک‌تر است. شاخهای گوزن نر در اواخر زمستان می‌افتد و در اوایل بهار با زیاد شدن منابع تغذیه شروع به رشد مجدد می‌نماید در این فصل گوزن با ریزش مو نیز مواجه می‌گردد. شاخ گوزن نر هر سال نسبت به سال قبل کمی بلندتر و زیباتر می‌شود. گوزن نر از این شاخها علاوه بر دفاع به عنوان وسیله‌ای برای قدرت نمایی در فصل جفت‌گیری استفاده می‌نماید.


جفت گیری:

گوزن‌های زرد ایرانی اغلب در اوایل پاییز جفت‌گیری می‌نمایند که در این فصل گوزن نر از ظاهر بسیار زیبا و با ابهتی برخوردار می‌گردد. گوزن‌های نر قویتر با جذب چندین ماده قلمرو معینی برای خود ایجاد نموده و اجازه ورود به گوزن‌های نر دیگر را نمی‌دهد. اغلب در فصل جفت گیری بین گوزنهای نر بر سر جفت گیری درگیری‌های شدیدی رخ می‌دهد و گوزن بازنده بایستی قلمرو را به نفع برنده ترک گفته و به دنبال قلمرو جدیدی باشد. در فصل جفت گیری رفته رفته گوزن نر لاغرتر و نحیف تر می‌شود.


تغذیه:

تغذیه گوزن‌ها بیشتر از علف‌ها و شاخ و برگ گیاهان می‌باشد، گاهی اوقات نیز از سرشاخه‌های درختان یا از پوست ساقه آنها استفاده می‌نمایند. گوزن‌های زرد ایرانی اغلب اوایل صبح قبل از طلوع آفتاب یا عصر به چرا پرداخته و مابقی روز را به نشخوار کردن یا استراحت می‌پردازند. چنانچه در نزدیکی محل زندگی گوزنها گندمزار یا مزرعه‌ای باشد، گاهی بطور شبانه به این مزارع دستبرد می‌زنند.



گوزن زرد ایرانی از شاخه طناب داران(Chordata)، رده پستانداران( Mammalia) راسته زوج سمان(Artiodactyla)، خانواده گوزنها، گونه گوزن زرد و زیر گونه گوزن زرد ایرانی ( C. Dama mesopotamica) می باشد. این جانور به صورت گروهی زندگی کرده و معمولاً شبگرد است . در اوایل صبح و اوایل غروب دارای فعالیت بیشتری بوده و اغلب در این ساعات به چریدن مشغول شده و در بقیه ساعات نشخوار می نماید.
در ساعات چرا اغلب به دلیل ترس از دشمن به سرعت غذای خود را بلعیده و در مواقع استراحت در نواحی امن با آرامش شروع به جویدن و هضم غذا می نماید.غذاهای این جانور عبارتند از علوفه ، سرشاخه ها، میوه های مختلف و گیاهان جنگلی. در مواقع خطر به سرعت فرار نموده و با جست های بلند و فرار سریع از خطر می گریزد. در ضمن شناگر قابلی نیز می باشد.
نوع ماده شاخ نداشته و نوع نر این زیر گونه دارای شاخهای نسبتاً بلند و پهنی می باشد که رشد شاخها از یک سالگی شروع شده و در دو سالگی شاخها نمایان می شوند.
هر ساله در اواسط بهمن ماه شاخ ها افتاده و در محل شاخها فقط یک غده به جا می ماند که این غده در ابتدا متورم و پر خون شده سپس در فصل بهار محلی برای رشد شاخ جدید می گردد. شاخهای جدید در تابستان کامل شده و ظاهر بسیار زیبایی به حیوان می بخشند. رنگ زمینه بدن قهوه ای بوده در پهلوها رنگ روشن تری داشته، شکم، دم و زیر گردن آن سفید است.در فصل بهار و تابستان خالهای سفید و زیبایی در پشت و پهلوها ایجاد می شود که در اواسط پاییز با تغییر رنگ حیوان به خاکستری و بلندتر شدن موهای آن خالها کمرنگ تر می شوند.
رنگ بدن ماده کمی تیره تر می باشد. همزمان با افتادن شاخها موهای حیوان نیز شروع به ریزش نموده و ظاهر حیوان در این فصل زشت و بیمار به نظر می رسد. طول بدن این حیوان در حدود 150 تا 240 سانتیمتر بوده و طول دم 16 تا 20 سانتیمتر می باشد. ارتفاع آن در ناحیه شانه ها 85 تا 130 سانتیمتر و وزن آن 50 تا 130 کیلو گرم است.
در فصل جفت گیری که اغلب با جنگ نرها بر سر جفت یابی همراه است گوزن نر در اوج قدرت و زیبایی بوده و تاحدودی نیز حالت های عصبی از خود بروز داده و گردن آنها نیز اندکی متورم می شود. جفت گیر ی این گوزنها در اواسط شهریور ماه اتفاق می افتد که در این زمان گوزن های نر مسن تر و قویتر برای خود گروههای جداگانه ای از ماده ها به شکل حرمسرا تشکیل داده و قلمروهای مخصوصی ایجاد می نمایند.
بعد از جفت گیری نیرو و قدرت گوزن نر نسبتاً تحلیل رفته و آسیب پذیری آن بیشتر می گردد که اوج این آسیب پذیری با افتادن شاخ ها متقارن است. نوزادها حدوداً 8 ماه بعد از جفت گیری در اردیبهشت ماه به دنیا می آیند. کمتر پیش می آید که گوزن زرد ایرانی دوقلو زایی نماید و اغلب یک نوزاد به دنیا می آورد. بچه ها بعد از تولد قادر به دویدن و راه رفتن هستند ولی گوزن مادر در چند روز اول آنها در بین علفهای بلند مخفی می نماید، که نوزادان به دلیل نداشتن تحرک و بو و استتار قوی از دید دشمنان مخفی می مانند. از مهمترین دشمنان این حیوان می توان به گرگ، یوز و گربه جنگلی اشاره نمود. نوزادان در سن 1.5 سالگی به بلوغ کامل می رسند و بطور متوسط 16 سال عمر می نمایند.در گذشته پراکندگی این حیوان از غرب و شمال غرب ایران تا شمال شرقی آفریقا و در جنوب اروپا تا بالکان گسترده بود ولی در حال حاضر پراکندگی طبیعی این حیوان فقط محصور به جنگلهای متراکم و غیر قابل نفوذ منطقه خوزستان و زاگرس در کنار رودخانه های دز و کرخه می باشد.


به منظور جلوگیری از انقراض گوزن زرد ایرانی تعدادی از آنها را به دشت ناز در مازندران، دشت ارژن،جزیره اشک در دریاچه ارومیه منتقل نموده اند. تا چند دهه پیش تصور می شد که نسل این حیوان منقرض شده است ولی با مشاهده شدن چند شاخ تازه در شوش این تصور از بین رفت و دو رأس از آنها توسط آقای ورنر ترنس آلمانی دو تن از آنها زنده گیری شده و در سال 1337 به باغ وحش اپل انتقال داده شده و بعد از تکثیر تعداد 6 رأس به دشت ناز منتقل گردید. از جمله عوامل کاهش جمعیت این گونه می توان به شکار بی رویه و تخریب زیستگاه های طبیعی آن اشاره نمود.



اسارت گوزن زرد ایرانی در دشت‌های زاگرس

تنها یک خبر می‌تواند دوباره ماجرای قدیمی انقراض گوزن زرد ایرانی را زنده کند. خبری با این عنوان که ۱۵ تیر تعداد ۵۵ راس از گوزن‌های زرد به زادگاهشان بازگردانده می‌شوند.
ماجرایی که از سال ۱۳۳۶ و توسط هایزمن آلمانی جانی دوباره گرفت و به کابوس ۵۰ ‌ساله انقراض این‌گونه نادر حیات وحش پایان داد، امروز دوباره با انتقال این‌گونه به زیستگاهش صورتی دیگر به‌خود می‌گیرد و این پرسش که آیا به راستی زیستگاه این‌گونه نادر حیات وحش ایران کجاست؟

از آن روز که برای اولین بار چند رأس گوزن زرد در اطراف رودخانه دز و کرخه مشاهده شدندو پس از آن نیز تعدادی از کارشناسان محیط زیست وقت به همراه هایزمن تصمیم به احیای این‌گونه گرفتند، از آن زمان که در گام اول آنان را به آلمان بردند و پس از ازدیاد نسل دوباره به ایران برگرداندند، تا به امروز که جزیره اشک دریاچه ارومیه به‌عنوان زیستگاه موقت آنان برای ازدیاد نسل تعیین شده‌است، همواره سخن از زیستگاه اصلی این‌گونه کمیاب و بسیار زیبای ایران است.

حال که به زمان جفت‌گیری گوزن زرد در شهریور ماه نزدیک می‌شویم، دوباره این موضوع مورد توجه قرار گرفته است. زیستگاه گوزن زرد، به واقع از بین‌‌النهرین آغاز می‌شد و تا دامنه‌های جنوبی زاگرس نیز امتداد داشت.

حتی فیروز آباد فارس نیز بخشی از زیستگاه این‌گونه بود. گوزن زرد در این گستره وسیع سالیان دراز زندگی می‌کرد، اما به تدریج زیستگاه گوزن زرد کوچک و کوچک‌تر شد و حصار زندگی برای آن تنگ‌تر.

از این گستره اکنون تنها بخش کوچکی به‌عنوان زیستگاه این‌گونه قلمداد می‌شود و گوزن زرد مجبور به زندگی در حصاری تنگ و باریک است. قفسی که قرار است در سال‌های آینده تنها مأمن و ملجأ این جانور باشد.

اما صورت دیگر این ماجرا تکثیر گوزن زرد است. هرچند کارشناسان مسئول بخش پستانداران سازمان حفاظت محیط‌زیست با اشاره به آمار سرشماری گوزن زرد در جزیره اشک، خبر از تکثیر و پرورش موفق این‌گونه می‌دهند و با تکیه بر آمار می‌گویند: در سال ۷۹، ۱۴۷ راس از این‌گونه وجود داشت و در سال ۸۲ به ۲۴۱ راس رسیده است و تا سال ۸۵ نیز این تعداد به ۲۹۱ راس رسیده و در حال حاضر نیز ۳۰۶ راس از آن در جزایر پارک ملی دریاچه ارومیه زندگی می‌کنند، اما هنوز این جانور به تعدادی نرسیده‌است که از فهرست گونه‌های در معرض خطر سازمان ملل بیرون‌ آید و بیش از ۵۰ سال تلاش برای احیای نسل آنان آمار ۴۰۰‌راسی است که به آن می‌بالیم.

قرار است که تقریبا یک چهارم از جمعیت فعلی گوزن زرد به زادگاه اصلی‌اش بازگردانده شود. اما کدام زیستگاه می‌تواند زادگاهش باشد. زادگاه این‌گونه در گذشته مساحتی در حدود ۵۰۰ ‌هزار کیلومتر مربع را شامل می‌شده است.

کدام زیستگاه می‌تواند با شرایط موجود بخشی از زیستگاهش را به آن بازگرداند؟


زیستگاهی به پهنه‌ ایران

مهندس بیژن دره شوری معتقد است که جنگل‌های کرخه نمی‌تواند به‌عنوان زیستگاه گوزن زرد محسوب شود؛ چرا که این جنگل‌ها روزگاری به دلایل مختلف اقلیمی توانایی زیستگاهی داشت، اما امروزه به‌دلیل وجود سد کرخه و نبود سیلاب‌ها که جنگل‌های کرخه را بارور کند، نمی‌تواند به‌عنوان زیستگاهی مناسب برای این‌گونه در خطر به حساب آید.

این کارشناس برجسته محیط زیست به مطالعات انجام شده توسط دکتر بهرام کیابی، مهندس هنریک مجنونیان و دکتر محمود کرمی برای تعیین زیستگاه گوزن زرد در سال‌های گذشته اشاره می‌کند و می‌افزاید: در آن سال ما با بررسی دقیق توانستیم چند زیستگاه را در یاسوج و میان کتل برای گوزن زرد جایابی کنیم.

براساس بررسی‌های انجام شده، همه به اتفاق میان کتل را به‌عنوان زیستگاه اصلی این جانور معرفی کردیم؛چرا که این پهنه هم توانایی گسترش داشت و هم امکان زیست گوزن زرد در آن بیشتر از مناطق دیگر بود، اما متأسفانه امروزه می‌بینیم که بدون توجه به نگاه‌های کارشناسی، گوزن زرد به مناطقی برده‌ می‌شود که شاید برای آینده حیات این جانور، خطر زا باشد.

دره‌شوری ادامه می‌دهد: اگر بخواهیم گونه‌ای را از خطر نجات دهیم، باید زیستگاهی که برای آن انتخاب می‌کنیم، از هر نظر امنیت داشته باشد.

از سویی زمانی می‌توان گونه‌های در معرض خطر را به زیستگاهشان انتقال داد که جمعیت‌شان به‌حدی برسد که معیارهای جهانی مشخص کرده‌اند.

وی با اشاره به انتخاب جنگل‌های کرخه گفت: باید برای زیستگاه گوزن زرد منطقه‌ وسیعی را انتخاب کرد. باید زیستگاه را به‌عنوان محل دائمی قلمداد کنیم. اگر منطقه ۱۰۰ هکتاری برای زیستگاه گوزن زرد در نظر گرفته شود، مسلما این منطقه به‌عنوان اسارتگاه آنان خواهد بود.

زیستگاهی با این مساحت می‌تواند برای کوتاه مدت پاسخگو باشد، اما برای انتخاب یک زیستگاه دائمی باید محدود‌ه‌ای مشخص شود که بتوان آن‌را گسترش داد و به مساحت حداقل هزار هکتاری رساند.

میان کتل که چند سال پیش انتخاب شده‌بود، ابتدا مساحتی ۲۰۰ ‌هکتاری بود که بسیار ایمن و به‌عنوان زیستگاه گوزن زرد بسیار مناسب بود. این محدوده تا مساحت هزار هکتاری قابل گسترش بود.

وی در پایان اگرچه ناامیدانه، ادامه می‌دهد: اگر زیستگاه جنگل‌های کرخه موقتی باشد و برنامه‌ای کوتاه مدت خوب است، اما همه نگرانی این است که در پس آن برنامه‌ای بلندمدت و با توجه به معیارهای جهانی وجود نداشته باشد.



پایانی بر ماجرا

۱۰۲ گوزن زرد ایرانی در حالی به جنگل‌های کرخه به‌عنوان زیستگاه اصلی شان منتقل می‌شوند که کارشناسان بسیاری، نگران آینده این‌گونه در معرض خطر‌ند.

آیا دوباره همان ماجرایی بر آنان خواهد گذشت که به مانند ۵۰ سال پیش همه دست از این‌گونه زیبا و خرامان طبیعت ایران بشویند و خود را قانع کنند که منقرض شده‌است؟

گوزن زرد ایرانی این منحصر به فردترین جانور جلگه‌های زاگرس، مسافر دشت‌های پر تلاطم جنوب ایران است.

مسافری که روزگاری جولانگاهش گستره‌ای به پهنای جلگه‌های مرکزی ایران بود، اما امروزه در ازدحام انسان‌ها ناچار در حصار تنگ زیستگاه‌هایی نامانوس به اسارت خواهد گذراند.



کرخه؛ اولین زیستگاه گوزن زرد ایرانی

کرخه که از زیستگاه‌های اصلی گوزن زرد ایرانی به شمار می‌آید با 10763 هکتار مساحت از سال 1346 در شمار مناطق حفاظت شده قرار گرفت.
منطقه‌ای مسطح با دامنه ارتفاعی 30 تا 80 متر که شامل بخشی از رودخانه کرخه و اراضی اطراف آن در استان خوزستان است.

دما و بارندگی متوسط سالانه منطقه 23 درجه سانتی‌گراد و 240 میلیمتر و اقلیم آن خشک و بیابانی گرم است.

گونه گیاهی غالب منطقه درخت گز است که به همراه گونه‌هایی نظیر پده، نی، سمر، کهور، سریم، بنگله، تمشک و علف مار می‌روید.

برخی گونه‌های جانوری این زیست‌بوم نیز عبارتند از: گوزن زرد ایرانی، شنگ، فیلوش، دراج، قمری، ماهی خورک‌های ابلق، سینه سرخ، اردک مرمری، باکلان کوچک، حواصیل‌های خاکستری، ارغوانی و زرد، سنقرهای سفید و تالابی، لاک پشت فراتی و بوتیمارکوچک.

این منطقه تا قبل از جنگ تحمیلی به خاطر جاذبه‌های طبیعی منحصر به فرد، جنگل‌های انبوه و حیات وحش غنی، از قابلیت بالایی برای طبیعت گردی برخورداربود.

با آنکه در سال‌های اخیر تلاش‌هایی برای بازگشت احیای این زیستگاه به ویژه بازگشت گوزن زرد در منطقه صورت گرفته با این امید که دوباره این زیستگاه رونق خود را بازیابد، اما به نظر می رسد این منطقه حفاظت شده نیز از توسعه ناپایدار در امان نماند.