..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..
..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..

..:: محــــــــــیـــط ســـــبـــــــز (بیابان زدایی) ::..

منابع طبیعی-بیابان زدایی-محیط زیست

افزایش قیمت کیسه‌های پلاستیکی برای حل بحران محیط زیست

مقامات دولتی انگلیس برای جلوگیری از بحران زیست‌محیطی در این کشور، در اطلاعیه‌های رسمی به سوپرمارکت‌ها و فروشگاه‌ها قیمت بسیار بالایی را برای کیسه‌های پلاستیکی اعلام کرده‌اند تا مشتریان از این نوع کیسه‌ها کمتر استفاده کنند. از آنجا که کارشناسان پیش‌بینی کرده‌اند استفاده از این کیسه‌های پلاستیکی در چند سال آینده آسیب جدی به محیط‌زیست وارد می‌کند پس از موفقیت طرح افزایش قیمت کیسه‌های پلاستیکی در ولز و شمال ایرلند تصمیم گرفته‌اند این طرح را درنقاط دیگر بریتانیا اجرا کنند.
نیک کلگ رهبر حزب لیبرال دموکرات این طرح را در کنفرانس مطبوعاتی در گلاسکوی اسکاتلند رسماً اعلام کرد. این افزایش قیمت هنگفت برای کیسه‌های پلاستیکی دوسال پیش در ولز اجرا شد و از آن زمان تاکنون طبق آمار 76 درصد از میزان استفاده از این کیسه‌ها کاهش یافته است.
حزب لیبرال دموکرات در اطلاعیه‌ای در حمایت از این طرح اعلام کرد: «قیمت پایین این کیسه‌ها ناخواسته میزان استفاده از آن‌ها را بالا می‌برد. البته این طرح تنها برای سوپرمارکت‌ها و فروشگاه‌های بزرگ اجرایی می‌شود.»

روزنامه ایران - 92/8/1

نظر شما در مورد این مطلب چیست ؟ 
(از اینجا نظر و دیدګاه خود را بیان بفرمایید)

وحالا تهدید زیست محیطی به یک فرصت تبدیل می شود

عضو هیأت‌علمی دانشگاه کشاورزی و منابع‌طبیعی رامین خوزستان از تولید انواع مالچ سازگار با محیط‌ زیست با استفاده از ضایعات مختلف کشت‌وصنعت نیشکر در این دانشگاه خبرداد و گفت: طی این مطالعات که از سه سال پیش آغاز شد، یک تهدید زیست‌محیطی در استان، به یک فرصت تبدیل شد.

دکتر بیژن خلیلی‌مقدم با اشاره به تاسیس مرکز مطالعه "ریزگردها و راه‌های تثبیت آن در منطقه جنوب و جنوب‌غرب کشور" در این دانشگاه در پی برگزاری نخستین کنگره بین‌المللی ریزگردها در این دانشگاه در سال 90 اظهارداشت: در راستای تأسیس این مرکز، یک طرح بزرگ تعریف و این طرح به مجموعه‌ای از طرح‌های تحقیقاتی و پایان نامه‌های دانشجویی تبدیل شد.

وی با اشاره به ضایعات کشت‌وصنعت نیشکر به‌عنوان آلاینده‌های زیست‌محیطی خاطرنشان کرد: آخرین پسماند و خروجی ضایعات نیشکر در کارخانجات کشت‌وصنعت نیشکر که در حال حاضر هیچ استفاده‌ای از آن نمی‌شود و به‌ همان صورت در محیط‌زیست رها و دپو می‌شود، ماده‌ای به نام ویناس است که تولید روزانه آن تنها در کشت‌وصنعت نیشکر دعبل خزاعی به یک هزار و 300 متر مکعب می‌رسد.

عضو هیأت‌علمی دانشگاه کشاورزی و منابع‌طبیعی رامین خوزستان ادامه‌داد: این ماده به‌عنوان یک آلاینده مطرح است و محیط‌زیست نسبت به آن حساس شده‌است، به‌طوری که به علت رها کردن آن در محیط‌زیست، تنها کشت‌وصنعت نیشکر دعبل خزاعی سالانه یک میلیارد تومان جریمه به محیط‌زیست پرداخت می‌کند.

خلیلی‌مقدم با بیان این‌که طی پایان‌نامه‌های چهار تن از دانشجویان دانشگاه مطالعات تبدیل این ضایعات به مالچ‌های طبیعی سازگار با محیط‌زیست انجام شد، توضیح داد: در این طرح‌ها، با استفاده از ویناس و ماده دیگری به نام گل صافی، با تغییراتی در ترکیب ویناس، انواع مالچ ساخته و تولید شد و در نهایت با انجام چندین آزمایش، از بین مالچ‌های تولیدشده یک مالچ به‌عنوان بهترین نوع انتخاب شد.

وی با اشاره به برگزاری نشستی با مسئولان اداره‌کل منابع‌طبیعی استان و کشت‌وصنعت نیشکر دعبل خزاعی پیرامون استفاده از این مالچ‌ها در تثبیت شن‌های روان منطقه در 22 اردیبهشت‌ماه، تصریح کرد: با بازدید مسئولان از مالچ‌های تولیدشده و با توجه به قابل قبول‌بودن نتایج آزمایشات، قرار شد از این مالچ امسال در سطح 100 تا 200 هکتار از شن‌زارهای اهواز برای تثبیت شن‌های روان، استفاده شود.

عضو هیأت‌علمی دانشگاه کشاورزی و منابع‌طبیعی رامین خوزستان با بیان این‌که توافقات اولیه برای اجرای این طرح با نظارت دانشگاه انجام شده و به‌زودی قرارداد آن با اداره تثبیت شن‌های روان منابع طبیعی استان و کشت‌وصنعت نیشکر دعبل خزاعی منعقد می‌شود، درباره مزایای این مالچ نسبت به مالچ‌های نفتی توضیح داد: مالچ نفتی به‌علت دارابودن عناصر سنگین و هیدروکربورهای نفتی و اثرات سرطان‌زایی آن، مشکلات زیست‌محیطی ایجاد می‌کند؛ ضمن آن‌که قیمت آن روز به روز در حال افزایش است. بنابراین نیاز به جایگزین‌شدن آن با مواد سازگار با محیط‌زیست و با قیمت مناسب است.

خلیلی‌مقدم ادامه‌داد: از سوی دیگر در کشت‌وصنعت مواد آلی و طبیعی وجود دارد که در جایگاه این صنعت به عنوان آلاینده مطرح هستند، اما با تغییراتی در ترکیب آن‌ها می‌توان در تثبیت شن‌ها از این مواد استفاده کرد و نه تنها معضل زیست‌محیطی ندارند، بلکه با توجه به وجود عناصر غذایی و خاصیت افزایش قدرت نگهداشت آب، می‌توانند به رشد گیاهان کمک کنند؛ همچنین مقاومت شن‌زارها را در برابر طوفان‌ها و بادهای شدید افزایش می‌دهند.

وی با بیان این‌که این مطالعات از سه سال گذشته آغاز شد و تا کنون سه پایان‌نامه در این زمینه به اتمام رسیده‌است، گفت: کسب این نتایج و تولید مالچ‌های سازگار با محیط‌زیست حاصل کار این پایان‌نامه‌ها بوده‌است.

عضو هیأت‌علمی دانشگاه کشاورزی و منابع‌طبیعی رامین خوزستان که راهنمایی این پایان‌نامه‌ها را بر عهده داشته‌است، با مقایسه قیمت مالچ‌ نفتی و مالچ‌های طبیعی تولیدشده از ویناس، اظهارداشت: در حال حاضر قیمت هر کیلوگرم مالچ نفتی به بیش از یک هزار تومان رسیده‌است در حالی‌که ماده ویناس در کشت‌وصنعت نه تنها قیمتی ندارد، بلکه یک تهدید زیست‌محیطی است و تنها هزینه تبدیل آن به مالچ طبیعی، کرایه حمل آن است. بنابراین بسیار ارزان‌تر از مالچ نفتی است و علاوه بر جایگزینی مالچ نفتی، باعث حذف یک آلاینده از محیط‌زیست می‌شود.

خلیلی‌مقدم همچنین از اتمام پروژه‌ای دیگر در مرکز مطالعات ریزگردهای این دانشگاه خبرداد و افزود: طراحی و ساخت تله‌های رسوب‌گیر برای به دام انداختن ذرات گرد و غبار یکی دیگر از طرح‌های انجام‌شده در مرکز است. این طرح که نوعی دستگاه نمونه‌گیر هوا برای سنجش میزان غلظت، عناصر سنگین، هیدروکربورهای نفتی و خصوصیات فیزیکوشیمیایی گرد و غبار محسوب می‌شود، هم در قالب پایان‌نامه‌های دانشجویی انجام شده‌است.


ایسنا

رتبه ششم ایران در وقوع حوادث طبیعی

درصد مردم در معرض خطرات سیل و زلزله 
رتبه ششم ایران در وقوع حوادث طبیعی
رتبه ششم ایران در وقوع حوادث طبیعی/ 90 درصد مردم در معرض خطرات سیل و زلزله


دکتر رضا محمدی با بیان این مطلب که ایران کشوری بلاخیز و یکی از مستعدترین کشورهای جهان در وقوع حوادث و بلایای طبیعی است، به خبرنگار مهر گفت: 31 مورد از 40 مورد حوادث طبیعی شناخته شده در دنیا، در ایران اتفاق می افتد.

وی از ایران به عنوان یکی از 10 کشور بلاخیز دنیا نام برد و افزود: 90 درصد جمعیت کشورمان در معرض خطرات ناشی از وقوع زلزله و سیل قرار دارند.

محمدی ادامه داد: ایران در آسیا چهارمین کشور و در دنیا مقام ششم را از نظر وقوع حوادث طبیعی دارد و آسیب‌ پذیری کشورمان در برابر زلزله 1000 برابر آمریکا و ژاپن است.

کارشناس مسئول کارگروه بهداشت و درمان در حوادث غیرمترقبه وزارت بهداشت افزود: به منظور تدوین دستورالعملهای هماهنگی، پشتیبانی، پیگیری عملیات اجرایی کارگروه و ایجاد زیر کارگروههای تخصصی وابسته ، دبیرخانه کارگروه در وزارت بهداشت تشکیل می شود.

وی گفت: از طریق خطر زدایی و پیشگیری، آمادگی، پاسخ و بازتوانی (چرخه مدیریت بحران) در مواقع بروز حوادث و بلایای طبیعی و انسان ساز، امکان ارایه و پایداری خدمات نظام سلامت اعم از مراقبتهای بهداشتی و درمانی را در سطح مطلوب و ممکن و با همکاری سازمانهای داخلی و بین‌المللی عضو و همکار و مشارکت عموم مردم فراهم می‌آورد.

محمدی اظهارداشت: یکی از اهداف کلی این کارگروه آمادگی بیمارستانی در حوادث و بلایاست که با ارائه‌ الگویی جامع و واحد برای برنامه‌ریزی پاسخ به حوادث و بلایا در تمامی بیمارستانها و مراکز بهداشتی - درمانی کشور به منظور کاهش مرگ‌ و میر و صدمات جسمی و روانی حاصل از حوادث و بلایا در بیمارستانها یا منطقه‌ جغرافیایی مرتبط با بیمارستانها است.

وی با اعلام اینکه کارگروه بهداشت و درمان در حوادث غیرمترقبه شامل 4 مرحله اصلی کاهش اثرات، آمادگی، پاسخ و توانبخشی و بازتوانی است، ادامه داد: تامین مراقبت با کیفیت مناسب برای بیماران بستری و مصدومین در زمان وقوع حوادث از دیگر اهداف این برنامه است.

انتقال دریاچه ارومیه به خوزستان!

دستپخت مشترک دولت های خاتمی و احمدی نژاد:
 انتقال دریاچه ارومیه به خوزستان!


دولتی ها که گویا فقط به فکر این بودند که هر چه سریعتر سد را به اتمام برسانند و آن را به نام خود ثبت کنند ، زیر بار این کارشناسی های مستقل نرفتند و مدعی شدند که فکر همه جا را کرده اند و سد گتوند تا 100 سال آینده مشکلی نخواهد داشت.


بزرگ ترین سد خاکی ایران که کار ساخت آن از 15 سال قبل آغاز شده و با هزینه2 هزار میلیارد تومان به اتمام رسیده است ، به جای ان که افتخار ملی باشد ، تبدیل به یک فاجعه و شرمساری ملی شده است.

خلاصه ماجرا این است که بر روی کارون ، سدی ساخته اند به نام گتوند. این سد ، محصول مشترک دولت های سیدمحمدخاتمی و محمود احمدی نژاد است و قرار بود مشکل آب استان خوزستان را برای همیشه حل کند.
اما در همان زمانی که این سد در حال ساخت بود ، کارشناسان و بسیاری از رسانه ها ، مدام هشدار می دادند که وجود توده های عظیم نمکی در پشت این سد ، باعث می شود آب دریاچه پشت سد ، شور شود.

با این حال ، دولتی ها که گویا فقط به فکر این بودند که هر چه سریعتر سد را به اتمام برسانند و آن را به نام خود ثبت کنند ، زیر بار این کارشناسی های مستقل نرفتند و مدعی شدند که فکر همه جا را کرده اند و سد ، تا 100 سال آینده مشکلی نخواهد داشت. آنها حتی ادعا داشتند که همه کارشناسان بر بی مشکل بودن توده های نمک "اجماع" دارند!

اینک اما بعد از آن که سد گتوند آبگیری شد ، دولتمردان و مشخصاً مسؤولان وزارت نیرو که متولیان مستقیم این سد هستند تازه متوجه شده اند که آنچه منتقدان می گفتند درست بوده است و آب سد ، در حال شور شدن تدریجی است و این شوری ، به ویژه در سطوح زیرین آب ، به شدت غلیظ است ، گو این که دریاچه آب شور و البته خشک شده ارومیه را به خوزستان برده باشند!

جالب اینجاست که در مراحل پایانی پیش از آبگیری سد ، مسوولان دولتی برای این که پیش منتقدان کم نیاورند ، با صرف هزینه ای بالغ بر 50 میلیارد تومان ، لایه ای از رس را به عنوان "پتوی رسی" بر روی توده های نمک کشیدند تا به خیال خود ، بین نمک ها و آبها ایجاد حائل کنند ولی از این خلاقیت دولتی ، نتیجه ای جز هدر رفت همان 50 میلیارد تومان نیز حاصل نشد و اینک ، نمک و آب در پشت سد این دریاچه به هم پیوسته اند تا یک فاجعه زیست محیطی در جنوب غربی ایران شکل دهند و کلکسیون انهدام محیط زیست ایران را تکمیل کنند.

نمک ، البته تنها مهمان ناخوانده دریاچه سد گتوند نیست و برخی اخبار از نشت نفت به این مجموعه نیز حکایت دارند تا داستان آلودگی به اوج خود برسد!



این وضعیت باعث می شود آب شیرین و گوارای کارون ، تبدیل به آبی شور شود و کشاورزی منطقه را نابود کند کما این که از هم اکنون نیز اهالی برخی روستاهای اطراف سد شکایت کرده اند که آب هایشان شور شده است و در این میان ، مقاماتی که می گفتند تا 100 سال دیگر مسکلی نخواهیم داشت ، خفقان گرفته اند.




این ماجرا از شاهکارهای قرن خواهد بود که در کشوری ارقام کلانی را هزینه نمایند تا آب شیرین را تبدیل به آب شور کنند و زمین های کشاورزی شان را نابود نمایند و نهایتاً به این نتیجه برسند که باید آب سد را تخلیه کنند کما این که رئیس سازمان بازرسی اعلام کرده است:«مساحت زیادی از اراضی زیر کشت در این مناطق وجود دارد که با چند بار آبیاری شدن با آب شور، تبدیل به نمک زار می‌شود و ما این مسئله را به وزارت جهاد کشاورزی گزارش داده‌ایم که یا باید در این فصل آبی، سد را تخلیه کند یا باید فکری به حال کشاورزی منطقه کند.»

دولت های خاتمی و احمدی نژاد ، با همه تضادهایی که با یکدیگر دارند ، لااقل در این خرابکاری فاجعه بار ، دست شراکت به هم داده اند و اینک ، وقت آن است که تمام مسوولانی که در این دو دولت ، سهمی در این ماجرا داشته اند ، پای میز محاکمه کشانده شوند.

حفاظت از محیط زیست و الگوهای نظری

توجه به مسئله ناپدید شدن بسیاری از گونه های جانوری و گیاهی در نتیجه فعالیت های انسانی بتدریج دانشمندان را به سوی شاخه ی جدیدی از علم راهنمایی کرد که با عنوان حفاظت محیط زیست اکنون شناخته می شود. امکان تخمین واقعی نرخ انقراض کار دشوار و شاید تا حدودی نا ممکن باشد اما یک از تخمین های پیشنهاد شده عنوان می کند که چیزی در حدود ۴/۱ گونه های جاندار در ۵۰ سال آینده منقرض خواهند شد (Ehrlich & Wilson 1991). می توان گفت هدف اولیه این علم کاهش میزان انقراض موجودات زنده می باشد.



زرده بر (Vormela peregusna) گونه ای آسیب پذیر در فهرست سرخ IUCN


در بسیاری از تئوری های حفاظت از محیط زیست یکی از مهم ترین عوامل انقراض گونه ها را داشتن جمعیت های کوچک می دانند. چراکه جمعیت های کوچک در مقابل مسائلی چون فرآیند های تصادفی ژنتیک، زادآوری و مرگ و میر و محیط زیستی بسیار حساس و آسیب پذیر هستند. همانطور که می دانید فرآیند های تصادفی وابستگی بالایی به شانس دارند و اگرچه  فرآیندهای نام برده شده همیشه به یکدیگر وابسته نیستند اما این امکان را باید در نظر گرفت چنین رخ دادهای در کنار یکدیگر می توانند عاملی مهم در به خطر انداختن بقای یک گونه و یا جمعیت نقش مهمی ایفا کنند.


الگوهای نظری (paradigms) حفاظت محیط زیست Graeme James Caughley


وی که یک محقق اکولوژی جمعیت ها و حفاظت محیط زیست با رویکرد ریاضی است در سال ۱۹۹۴ دو الگوی نظری را در تئوری حفاظت محیط زیست مطرح کرد:


-الگوی نظری جمعیت های کوچک

-الگوی نظری کاهش جمعیت


مشاهده ادامه بحث در ادامه مطلب

ادامه مطلب ...

بنگلادش و هند آسیب‌پذیرترین کشورها در برابر بلایای طبیعی هستند

شاخص جهانی پیامدهای تغییرات جوی نشان داد: 


بنگلادش و هند آسیب‌پذیرترین کشورها در برابر بلایای طبیعی هستند 


براساس یک آمار جدید بین‌المللی، برخی از بزرگترین اقتصادهای جهان که به سرعت رو به‌ رشد دارند، بویژه کشورهای منطقه جنوب آسیا، در برابر پدیده تغییرات جوی بیشتر آسیب‌پذیر هستند.



این طبقه‌بندی آماری تحت عنوان «شاخص آسیب‌پذیری در برابر تغییرات جوی در سال 2011» از سوی شرکت مشاوره خطرات جهانی

«مپل کرافت» منتشر شده و به ارزیابی 42 فاکتور اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی به منظور بررسی میزان آسیب پذیری کشورهای مختلف در سه منطقه اصلی جهان پرداخته است. این شاخص خطرات مرتبط با انتشار گازهای گلخانه‌ای، استفاده از انرژی‌های ناپایدار، قانونمندی و آسیب پذیری در برابر تغییرات جوی را در اطلس سال 2011 شرکت مپل کرافت، بررسی می‌کند. 


براساس این بررسی، مهمترین کشورهای در معرض خطر شامل کشورهای فقیر و پرجمعیت هستند که بیشتر با بحران‌های جهانی مثل سیلاب یا خشکسالی در زمین‌های زراعی مواجه‌اند.
بنابراین گزارش، دو کشور بنگلادش و هند بالاترین جایگاه را در این رتبه‌بندی اشغال کرده‌اند و این بدان معنی است که بیش از سایر کشورها در این جدول از پدیده تغییرات جوی آسیب خواهند دید. پس از بنگلادش و هند که به ترتیب جایگاه اول و دوم را گرفته‌اند، ماداگاسکار، نپال، موزامبیک و فیلیپین به ترتیب رتبه‌های سوم تا ششم را اشغال کرده‌اند. پس از آن نیز کشورهای هائیتی، افغانستان، زیمبابوه، میانمار، ویتنام و پاکستان در ادامه جدول، جزو کشورهای پرخطر محسوب می‌شوند.
مهمترین فاکتورهای خطرزا شامل وقوع بلایای طبیعی و بالا آمدن سطح آب دریاها در اثر تغییرات جوی هستند.


انتهای خبر // www.iren.ir // ایرن

آیا نیمکره جنوبی زمین خشک‌تر می‌شود؟

کارشناسان مطالعات جوی می‌گویند: در ماه آوریل سال جاری میلادی (2012)، نیمکره شمالی زمین از بارندگی سیراب شد و پوشش گیاهی نواحی شمالی خط استوا، روند معمول رشد خود را در پیش گرفت اما در نیمکره جنوبی،‌ گسترش خشکسالی‌ها در ماه آوریل، نگرانی‌ها و تردیدهایی را در پی داشته است که باید پاسخ قانع کننده‌ای برای آن پیدا کرد.




به گزارش ایسنا، مطالعات نشان می‌دهد که از دهه 1970 میلادی به بعد، در جنوب استرالیا و برخی نواحی دیگر در نیمکره جنوبی بین ماه‌های آوریل تا مه که فصل پاییز در این نیمکره از زمین و نیز فصل بارندگی است، حجم کلی بارش باران کاهش یافته است. اما چه عاملی موجب گسترش خشکی در این نواحی شده است؟

به گزارش سایت اینترنتی اوور ایمیزینگ پلانت، مطالعات پیشین نشان داده است که در اواخر قرن بیستم میلادی در مسیر طوفانها به سمت جنوب و در الگوی سیستم‌های آب و هوایی جابجایی‌هایی اتفاق افتاده است. اما در مطالعه‌ای که اخیرا در مجله «Scientific Reports» به چاپ رسیده، این توضیح یک گام پیش‌تر رفته است.

در این بررسی‌ها معلوم شد تغییر در الگوهای طوفان‌ها و نیز افزایش وقوع خشکسالی‌های جنوبی ناشی از جابجایی در یک الگوی وسیع چرخه اتمسفریک موسوم به Hadley cell است که گرما و حرارت را از نواحی استوایی به مناطق زیراستوایی منتقل می‌کند.

بر اساس این مطالعه،‌ رژه این الگوی چرخشی به سمت جنوب در فصل پاییز به بالاترین حد خود رسیده است و به شکل نامتناسبی روی نواحی جنوب شرقی استرالیا تاثیر گذاشته است. در گام بعدی این کارشناسان تلاش می‌کنند تا بررسی علت تغییرات ایجاد شده در الگوی چرخشی Hadley cell بپردازند.


منبع : www.iren.ir // ایرن

آیا نیمکره جنوبی زمین خشک‌تر می‌شود؟



کارشناسان مطالعات جوی می‌گویند: در ماه آوریل سال جاری میلادی (2012)، نیمکره شمالی زمین از بارندگی سیراب شد و پوشش گیاهی نواحی شمالی خط استوا، روند معمول رشد خود را در پیش گرفت اما در نیمکره جنوبی،‌ گسترش خشکسالی‌ها در ماه آوریل، نگرانی‌ها و تردیدهایی را در پی داشته است که باید پاسخ قانع کننده‌ای برای آن پیدا کرد.

مطالعات نشان می‌دهد که از دهه 1970 میلادی به بعد، در جنوب استرالیا و برخی نواحی دیگر در نیمکره جنوبی بین ماه‌های آوریل تا مه که فصل پاییز در این نیمکره از زمین و نیز فصل بارندگی است، حجم کلی بارش باران کاهش یافته است. اما چه عاملی موجب گسترش خشکی در این نواحی شده است؟ 

به نقل از ایسنا، به گزارش سایت اینترنتی اوور ایمیزینگ پلانت، مطالعات پیشین نشان داده است که در اواخر قرن بیستم میلادی در مسیر طوفانها به سمت جنوب و در الگوی سیستم‌های آب و هوایی جابجایی‌هایی اتفاق افتاده است. اما در مطالعه‌ای که اخیرا در مجله «Scientific Reports» به چاپ رسیده، این توضیح یک گام پیش‌تر رفته است. در این بررسی‌ها معلوم شد تغییر در الگوهای طوفان‌ها و نیز افزایش وقوع خشکسالی‌های جنوبی ناشی از جابجایی در یک الگوی وسیع چرخه اتمسفریک موسوم به Hadley cell است که گرما و حرارت را از نواحی استوایی به مناطق زیراستوایی منتقل می‌کند. 

بر اساس این مطالعه،‌ رژه این الگوی چرخشی به سمت جنوب در فصل پاییز به بالاترین حد خود رسیده است و به شکل نامتناسبی روی نواحی جنوب شرقی استرالیا تاثیر گذاشته است. در گام بعدی این کارشناسان تلاش می‌کنند تا بررسی علت تغییرات ایجاد شده در الگوی چرخشی     Hadley cel     بپردازند .


منبع : سبز نیوز

سال 90 سالی تب دار برای محیط زیست ایران

محیط زیست ایران سالی پر فراز و نشیب ‌را پشت سر گذاشت.



ساحل چابکسر در شمال ایران که مملو از زباله شده است




افزایش میزان ذرات گرد و غبار، آلودگی هوا، آتش سوزی جنگل‌ها، خشک شدن دریاچه‌ها و تالاب‌ها از جمله اخبار سال ۱۳۹۰ بود.


فعالان محیط زیست و کارشناسان، وخامت وضعیت دریاچه ارومیه و دیگر تالاب‌های ایران در سال ۱۳۹۰ را در صدر جدول رویدادهای زیست محیطی این سال قرار می دهند.


وضعیت دریاچه‌ها و تالاب‌ها قرمز است

اجرای پروژه احداث پل میان گذر بر روی دریاچه ارومیه که از چندین سال پیش مطرح شده بود، سبب تقسیم آب این دریاچه به دو بخش و در نهایت کاهش شدید آب و خشک شدن بخشی از دریاچه شد که نگرانی شدید کارشناسان و فعالان محیط زیست را برانگیخت.


کار تا به آنجا پیش رفت که حسن عباس‌نژاد، مدیرکل حفاظت محیط زیست آذربایجان غربی در آبان‌ماه گفت که ۶۵ درصد دریاچه ارومیه به کویر نمک تبدیل شده است.


آقای عباس‌نژاد گفت که دریاچه ارومیه نیازمند ۲۰ میلیارد متر مکعب آب است و ۸۰ درصد از جمعیت تخم گذار فلامینگوها در جزایر ۹ گانه این دریاچه کاسته شده است.


اما محمدجواد محمدی‌زاده، رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست ایران، در بهمن ماه ۱۳۹۰ اعلام کرد که با توجه به بارندگی‌های اخیر در ایران سطح آب دریاچه ارومیه ۸ سانتی متر افزایش پیدا کرده است.


محمدجواد محمدی‌زاده تاکید کرد که مشکل دریاچه ارومیه ظرف یک سال حل نمی‌شود، اما افزایش بارندگی در سال ۱۳۹۰ و استمرار آن در سال‌های آینده امیدوار کننده خواهد بود.


دریاچه ارومیه بزرگترین دریاچه داخل ایران و دومین دریاچه بزرگ آب شور جهان است.


دریاچه بختگان از دیگر دریاچه‌های ایران است که خشکی آن نگرانی‌هایی را در پی داشت.


مسعود باقرزاده کریمی، مشاور معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست با اعلام اینکه مسئولان وزارت نیرو رایزنی‌هایی را در زمینه رهاسازی آب برای نجات تالاب بختگان انجام داده اند، گفت: "۸۰ درصد از تالاب بختگان خشک شده است."


آلودگی آب باعث مرگ و میر ماهی‌ها می‌شود


آقای باقرزاده با اشاره به اینکه بختگان تالاب کویری است و به طور طبیعی ۵۰ درصد از آن هر ساله خشک می شود، افزود: "در دو سال اخیر خشکسالی در این تالاب که از پیوستن سه تالاب نی‌ریز، کمجان و بختگان تشکیل می شود، افزایش یافته است."


تالاب بختگان در استان فارس قرار دارد و زیستگاه زمستانی پرندگانی بود که از روسیه و دشت های سیبری به ایران مهاجرت می کردند.


محمد جواد محمدی‌زاده، رییس سازمان حفاظت محیط زیست ایران در آبان ماه گفته که تنها ۲۴ تالاب از ۲۵۲ تالاب ایران در کنوانسیون رامسر به ثبت بین المللی رسیده است.


تالاب انزلی از جمله تالابهای ثبت شده است که به دلیل ورود حجم بالای رسوبات، عمق آن کم شده است. بخش های بزرگی از تالاب گاوخونی، ارژن، پریشان، آجی‌گل و تالاب سه گانه هامون نیز خشک شدند. وضعیت تالاب شادگان هویزه، هوالعظیم نیز نامناسب گزارش شد.


به اعتقاد صاحبنظران شرایط نگهداری از این تالابها مناسب نیست و تالابهای ایران در معرض آلودگی و یا خشک شدن قرار دارند. بخشی از این به خاطر کاهش بارش و بارندگی و بخشی از آن به دلیل استفاده از آب تالاب‌ها برای مصارف کشاورزی است.


ورود فاضلاب‌های شهری و کارخانه‌ها به آب تالاب ها نیز از دلایل آلودگی آنها شناخته می شود.


جنگل‌ها در آتش


آتش سوزی در جنگل‌های منطقه زاگرس ایران


محمد امینی، رئیس مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان مازندان در دی ماه اعلام کرد که براساس آمار اعلام شده از سوی نهاد‌های رسمی روزانه ۴۰ هکتار از جنگل‌های ایران نابود می‌‌شود و روند تخریب جنگل و مراتع در ایران روند صعودی دارد.


محمدحسین بازگیر، مدیرکل حفاظت از محیط زیست استان لرستان نیز عمده‌ترین مشکل محیط زیست این استان را آتش‌سوزی جنگل‌ها و تخریب آن عنوان کرد و گفت: "از ابتدای سال ۱۳۹۰ بیش از ۷۰ هکتار از مراتع و جنگل‌های حفاظت شده این استان دچار آتش سوزی شده است."


سازمان جهانی خوار و بار و کشاورزی فائو نیز در گزارشی نسبت به وضعیت جنگل‌ها در ایران هشدار داد.


در میان کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا ایران از نظر میزان نابودی مناطق جنگلی در اثر آتش سوزی در رتبه چهارم قرار دارد.


علیرضا احمدوند، مدیرکل منابع طبیعی استان لرستان با اعلام اینکه بیشتر آتش‌ سوزی‌های سطح استان لرستان توسط عامل انسانی انجام می‌شود ،گفت :"از دلایل آتش‌سوزی عمدی می‌توان به دو عامل اصلی اختلافات قومی و طایفه‌ای و ایجاد آتش سوزی در جنگل برای تصرف اراضی ملی برای زراعت اشاره کرد."


نفس ها تنگ شد

آلودگی هوا و افزایش گرد و غبار و ذرات معلق در ایران از جمله مشکلات محیط زیستی بود که بارها موجب تعطیلی فعالیت در شهرهای مختلف در این کشور شد و تا آخرین روز سال ادامه یافت.


معصومه ابتکار، رئیس کمیته محیط زیست شورای شهر تهران با اشاره به اینکه "آلودگی هوا کماکان از معضلات اصلی شهر و کشور ما است"در شهریورماه اعلام کرد: "امسال از نظر آلودگی هوا تاکنون روز سالم و پاک نداشته‌ایم، این یک زنگ خطر جدی است و هشدار می‌دهد همه باید برای حل این معضل تلاش کنیم."

 

برخی از صاحبنظران خودروهای فرسوده و استفاده از مواد سوختی غیر استاندارد را از مهمترین دلایل آلودگی هوا شهرهای ایران عنوان می‌کنند.


آلودگی هوا


آلودگی هوای در شهرهای ایران از مسائلی است که بارها مورد بحث کارشناسان قرار گرفته است



همچنین براساس اعلام سازمان بهداشت جهانی شهر اهواز در جنوب ایران با بیشترین میزان اندازه گیری شده از ذرات معلق در هوا یا ریزگردها (ذراتی با بزرگی کمتر از دو میکرون که برای سلامتی انسان خطراناک است و باعث بیماری‌های مختلف می‌شود) در صدر آلوده ترین شهرها قرار گرفت. در همین حال سنندج در غرب ایران هم با ۲۵۴ میکروگرم از این ذرات در هر مترمکعب هوا، از این نظر یکی از آلوده ترین شهرهای جهان معرفی شده است.


قاچاق و کشتار حیوانات

کشف شش قلاده شیر، یک میمون و کرکس در خیابان‌های تهران از دیگر رویدادهای عجیب محیط زیستی سال ۱۳۹۰ بود.


به گفته مقامات ایرانی شخصی قصد داشته به صورت غیر قانونی شش قلاده بچه شیر را از بابلسر به اصفهان منتقل، اما در خودروی یدک کشی که در حال انتقال بچه شیرها بود باز شده بود و سه قلاده شیر از خودرو به پائین پریده بودند.


به گفته این مقامات مالک بچه شیرها که قصد داشته از آنها در سیرکی در اصفهان استفاده کند، آنها را به سازمان محیط زیست تحویل داده و اکنون سازمان محیط زیست از او به علت قاچاق حیوانات شکایت کرده است. اما در خصوص پیدا شدن میمون و کرکس اظهارنظری نشد.


در همین حال انتشار تصاویر ویدیویی از حیوان آزاری در سمیرم اصفهان اعتراض بسیاری از فعالان حوزه حقوق حیوانات و کارشناسان محیط زیستی را به همراه داشت. در این صحنه های دلخراش یک خرس ماده و دو توله اش مورد حمله قرار می‌گیرند و از صحنه کشتن این حیوانات و جان دادن آنها تصویر برداری شد. براساس گزارشهای رسیده از ایران متهم پرونده خرسهای سمیرم در آبان‌ماه با قرار وثیقه ۲۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد.


همچنین عبدالرضا کرباسی، معاون محیط دریایی سازمان محیط زیست ایران در بهمن ماه اعلام کرد که در راستای نجات دلفین هایی که به دلایل مختلف در سواحل به گل می نشینند پیش نویس دستورالعمل امداد و نجات دلفین ها و کوسه های خلیج فارس و دریای عمان تدوین شده است.


به گفته وی، این پیش نویس پس از نهایی‌شدن حداقل در یکصد هزار نسخه چاپ و در اختیار جوامع محلی قرار خواهد گرفت تا در زمان مشاهده دلفین های به گل نشسته در سواحل بتوان از اقدامات مردمی استفاده بهینه کرد.


به گفته معاون محیط دریایی سازمان محیط زیست، این دستورالعمل دو قسمت مجزا دارد که یک بخش آن برای مردم عادی و جوامع محلی تدوین شده و بخش دیگر آن ویژه کارشناسان و متخصصان است.



نقل از بی بی سی فارسی     bbc.co.uk

محیط زیست تنها یک سازمان نیست !

بشر از زمانی که تصرّف در طبیعت را آغاز می کرد هیچ گاه به این فکر نبود که در آینده سازمانی تأسیس شود و برای محدود و تحدید کردن تصرف انسان در طبیعت خط ونشان بکشد. خط و نشانی از جنس اعتراضات خیابانی که گاها زندانی شدن و به جان خریدن ضرب و شتم را نیز همراه داشت. انقلاب صنعتی بزرگترین مضرّاتش در مقابل آن همه دستاوردهایی که برای بشر به ارمغان آورده تهدید کردن محیط زیست است. جوامعی که خیلی سریع از قرن شانزده به این طرف سیر متمدن شدن خود را طی کردند خیلی دیر هم، یعنی در میانه های دهه۱۹۶۰متوجه آسیب های عقل بشری شدند و جنبش هایی ترتیب دادند با عنوان صلح سبز و تنها در سال ۱۹۷۲ بود که حدود ۳۰۰ کتاب در مورد محیط زیست در آمریکا به چاپ رسید. بر آن شدند در مقابل سلاح های مخرّب و برخوردهای نظامی غیر متعارف بعد از جنگ خانمان سوز بین الملل دوم و صلح یا جنگ سردی که هر لحظه امکان شعله ور شدن آن میان دو بلوک شرق و غرب وجود داشت وآثار تخریبی گسترده ای می توانست به جای گذارد، تصرفات خود را محدود کنند و جایگاه نفس کشیدن خود را بیش از این به دست ارابه های تاریخ نسپارند. سازمانی ترتیب دادند با عنوان محیط زیست که مراقبت و نظارت بر اعمال انسانی داشته باشند که هر روز طمع تصرفش در طبیعت بیشتر می شود. کشورهای توسعه یافته به این آسیب ها پی بردند و نهادهایی غیردولتی تأسیس کردند تا سالیانه با برگزاری کمپین ها و نشست های متعدد حدود تصرف انسانی و چگونگی آموزش به مردم در جهت حفاظت از محیط زیست را مشخص کنند. اما در مقابل کشورهای در حال توسعه که تشنة توسعه اند سعی دارند خود را از دود سیاه تریلرها وکامیون هایی که جلوآنها به حرکت افتاده اند نجات دهند؛ نه توانایی جلو افتادن دارند و نه یارای برگشتن به عقب.

در این میانه کمترین توجه به محیط زیست از سوی چنین کشورهایی صورت می گیرد که ایران عزیز ما نیز یکی از آنهاست. ماهیانه و اگر اغراق نکنیم هفته ای نیست که خبری از تخریب محیط زیستمان نشنویم. این تخریب از قطع درختان کوچک شروع می شود و تا درختی که ۸۳۰ سال عمر کرده را به زیر زنجیر برنده ای می بریم که باید پنج ساعت تمام کار کند و ببرد تا بتواند به عمر این درخت پایان دهد.

کاش درخت بود و دردمان یک چیز، حال اینگونه نیست. به فاصلة یک سال دوحادثه ای که در«سمیرم» اصفهان روی داد هنوز برایمان تازگی دارد. «خرس بچه هایی» که شکمشان را پاره کردند برای شکل دادن خنده بازاری، آن را به این طرف و آن طرف ارسال کردند و نهایت آنهایی که ندا سر دادند، ای دل غافل که نه متولیان موضوع، بلکه روزنامه ها و مطبوعاتی بودند که نبض جامعه را در دست دارند؛ در حادثة دوم از خودمان سوال کنیم، مگر یک حیوان که نامش را الاغ نهاده اند و غالب محافل طنز ما را نیز زینت می بخشد، جز بارکشی کاری از او ساخته است؟ یک انسان به چه مرحله ای ممکن است برسد که با پُتک به جان الاغ بیفتد و آن را از پای در آورد. در ذهن ما نام این حیوان نام تمسخرآمیزیست حق داریم؛ چون در این کشور ازحقوق یک حیوان نمی دانیم. آخر قانونی در حمایت از این موجودات زبان بسته نداریم! کافیست یک بار به طبیعت گذر کنیم و برای یک لحظه هم که شده نبود آواز پرنده ها در لابلای درختان طبیعت را به تصور آوریم. از محیط زیست چقدر می دانیم؟ به محیط زیست نه با نام یک سازمان بلکه به عنوان یک نهاد باید نگاه کرد. اما این نگاه از سوی چه کسی باشد؟ کسی که با پتک به جان حیوان بی زبانی می افتد یا انسانی که تقبّل مسئولیت کرده است؟ به محیط زیست امروز دیگر نمی توان بعنوان یک سازمان اداری نگاه کرد با چند قلم خودکار و کاغذ.

 امروز باید به محیط زیست بعنوان یک سازمان «مردم نهاد» با زیر مجموعه های متعدد نگاه کرد. سازمانی که عضو پذیر است و حراست و میل خود را از محیطی که می خواهد درون آن زندگی کند نشان می دهد. بیش از هرچیز امروز نیاز به نهادهایی خرد و بزرگ داریم تا آموزش مردم پشتوانه ای باشد برای نگه داری از طبیعتمان. هرگاه جامعه به قدرت، توانایی و استعداد های واقعی خود پی ببرد و این توانایی ها را با آگاهی زیست محیطی جهت استفاده از منابع انسانی و طبیعی خود بکار گیرد، می توان انتظار جامعه ای متّکی به خود و سرافرازی را داشت. با خود بگوئیم آیا اگر آموزشها در این جامعه متناسب با مقتضیات روز دنیا پیش می رفت با صحنه های دلخراش «خرس بچه ها» مواجه می شدیم؟ آیا اگر آموزش بود با پتک به جان حیوانی می افتادیم؟ یقینا خیر؛ اندکی تامل کنیم، فاجعه ای رخ داده در طبیعتمان! بهره برداری بی رویه از منابع طبیعی و خشک شدن دریاچة ارومیه جزئی از آن فجایع است. به هر قیمتی شده باید خراب کنیم و از مسیر دلخواهمان جاده بکشیم، باید خراب کنیم و ساخت وسازهای غیر قانونی در شهر و کلان شهر ها راه بیندازیم و هنگامی متوجه می شویم که چه خسرانی را متحمل شده ایم. و به راستی، آیندگان چگونه در مورد ما قضاوت خواهند کرد؟

به نقل از :

روزنامه مردم سالاری ( www.mardomsalari.com )

تلاش برای حفظ اکسیژن

مقابله با گازهای گلخانه ای همواره یکی از مهمترین برنامه ها در اغلب کشورهای جهان بوده و هست اما در حال حاضر دانشمندان برای از بین بردن دی اکسیدکربن از ایده جدیدی استفاده کرده اند. آنها قصد دارند که از جلبک های دریایی برای از بین بردن این گاز گلخانه ای استفاده کنند.

دانشمندانی از سراسر جهان، چندی پیش پروژه تحقیقات خود را در آب های اطراف قطب جنوب واقع بر مدار 50 درجه جغرافیای نیمکره جنوبی، در فاصله 2200 کیلومتری کیپ تاون آغاز کردند. این پژوهشگران مقداری محلول اسید سولفات آهن در درون آب اطراف پروانه موتور کشتی خود وارد کردند. بدین ترتیب یخ شکن 12 هزارتن با هر چرخش پروانه موتور خود این کود شیمیایی را در آب اقیانوس پخش کرد. آنان 7 تن کود شیمیایی را در 150 کیلومتر مربع پخش کردند و بعد جلبک ها شروع به رشد کردند. در این منطقه مشاهده شد که آب دریا به رنگ سبز درآمد و شمار جانوران نیز در آن رو به افزایش گذاشت.

کود شیمیایی سولفات آهن باعث شد رشد جلبک های دریایی جهش چشمگیری پیدا کند. طی یک هفته رشد جلبک ها دو برابر و در سه هفته پوشش جلبک این منطقه پنج برابر شد. پژوهشگران زمین اقیانوس را با استفاده از کود شیمیایی تقویت کرده و امکان رشد سریع تر جلبک ها را فراهم آوردند. به این ترتیب زمانی که جلبک ها رشد کرده و به سطح آب می رسند گاز دی اکسید کربن هوا را جذب می کند. با رشد پلانکتون ها یا گیاهان تک سلولی درون اقیانوس نیز گاز دی اکسیدکربن که محلول در آب است، مورد مصرف قرار می گیرد و این مقدار دوباره از طریق جو زمین جایگزین می شود.

به این ترتیب تا 15 درصد میزان گاز دی اکسیدکربن را می توان از طریق مصرف کود شیمیایی در منطقه وسیعی از کف اقیانوس کاهش داد.

گیاهان دی اکسیدکربن محیط خود را جذب می کنند و سپس زمانی که پژمرده شده، به اعماق دریا سقوط کرده و از میان می روند، دی اکسیدکربن را به طور دائم در خود نگاه می دارند. رشد جلبک ها توده جانوران کوچک را به خود جلب می کند و آنها به نوبه خود توجه حیوانات دریایی بزرگ تری را برمی انگیزند.

اما استفاده از کود شیمیایی در اعماق اقیانوس ها مضر هم هست. کود سولفات آهن در واقع شکل انجمادیافته محلول های رقیق اسیدی است که ریختن آنها در دریای شمال آلمان طی سالهای دهه 80 با مخالفت های شدید سازمان های طرفدار حفظ محیط زیست رو به رو شد.

به علاوه منتقدان به این اشاره می کنند هنگامی که بخش بزرگتری از جلبک ها تولید شود، غذای پلانکتون ها می شوند که در مدت نه چندان طولانی با نابودشدن پیکر آنها یا ازطریق تنفس و دفع مواد، دی اکسیدکربن بار دیگر وارد جو زمین می شود. با این حال تصمیم گیری درباره استفاده از این فناوری به این زودی ها امکان پذیر نیست، زیرا تجزیه و تحلیل و جمع بندی نتایج بدست آمده از آزمایش ها انجام گرفته، دو تا سه سال به طول خواهند انجامید.

روزنامه کیهان ( www.kayhannews.ir )

زباله،زباله های تر و خشک،نحوه دفع آن ها

برای تولید یک تن کاغذ باید ۱۷ درخت تناور قطع شود؛ در حالی که در تهران می توان از بازیافت زباله های خشک روزانه ۶۰۰ تن کاغذ به دست آورد و از قطع ۱۰۲۰۰ درخت در روز جلوگیری کرد


مقایسه زباله ها در ایران و خصوصاً با دیگر نقاط دنیا


«در همه جای دنیا، جمع آوری زباله به شکل هفتگی صورت می گیرد و ما در برخورد با مسوولان شهری این شهرها از اینکه بگوییم روزانه در برخی از نقاط شهر دو تا ۳ بار جمع آوری زباله انجام می دهیم، خجالت می کشیم؛ چرا که این مساله بیشتر شبیه یک شوخی است تا واقعیت.» این مطلب را شهردار تهران، سال گذشته در مراسم بهره برداری از ناوگان مکانیزه خدمات شهری عنوان کرد؛ حقیقتی تلخ که تلخی اش این روزها گریبان مان را گرفته و طبیعت زیبا را از زیبایی انداخته و بعضی کوچه ها را به محله هایی با بوهای مشمئزکننده تبدیل کرده و حتی باعث شده است مخارج هنگفتی روی دستمان بماند. البته این فقط مساله کشور ما نیست و خیلی کشورهای دیگر هم روزگاری با آن درگیر بوده اند و برخی هنوز هم هستند اما کم نیستند کشورهایی که با جریمه و قانون و فرهنگ سازی، این مشکل را مدیریت کرده اند و البته بعضی نیز راه به جایی نبرده اند. «موضوع ویژه» این هفته، همین است؛ زباله زیر ذره بین...

خیلی ها واقعا نمی دانند با این همه نایلون های پلاستیکی، کاغذ، یولونیت، شیشه، انواع پلاستیک های دورانداختنی و... چه باید بکنند. از طرفی بیشتر خانه ها کوچک است و مردم نمی توانند این چیزها را در خانه جمع آوری کنند و از طرف دیگر نمی توانند آنها را دور بریزند و در طبیعت رها کنند. درحالی که همه این مواد می توانند به چرخه حیات برگردند. باید مواظب باشیم بی رویه زباله تولید نکنیم و تولید زباله را در خانه ها که بیشترین حجم زباله در آنها تولید می شود کاهش دهیم و مصرف مان را درست و بهینه کنیم. به عنوان مثال، اگر ماده غذایی مثل نان خوب پخته شود و به جای جوش شیرین که یک ماده شیمیایی است و برای دستگاه گوارش بسیار مضر است از فرآورده تخمیر طبیعی خمیر استفاده شود، این همه دورریز نان نخواهیم داشت. طبق آمار وزارت کشاورزی حدود ۴۰ درصد نان ها به دلیل تهیه نشدن بهینه آن دورریز می شوند و این نان های دورریز خود نوعی پسماند محسوب می شوند.

خوشبختانه مردم، نان های دورریز را جداگانه جمع آوری می کنند و این، کار بسیار خوبی است. بسیاری از این نان های جمع آوری شده برای تغذیه گاوها به گاوداری ها برده می شود. در آنجا نان ها برای مدت زیادی نگهداری می شوند و در نتیجه انواع و اقسام قارچ ها و کپک ها روی این نان ها تولید می شود. سپس دام، این نان های آلوده را خورده و آلودگی آنها در شیر گاو نفوذ می کند و ما این شیرهای آلوده به انواع کپک و قارچ را می خوریم. در حالی که ما اصلا این پسماندها را نمی بینیم و این نان های دورریز را اصلا زباله محسوب نمی کنیم.زباله تر، زباله خشک

معمولا زباله های خانگی را به دو دسته زباله های خشک و تر تقسیم می کنیم. زباله های تر عموما به زباله هایی گفته می شود که بازمانده خوراکی های روزانه و پسماندهای میوه و سبزی است و به طور طبیعی به چرخه حیات برمی گردند. به گفته مسوولان شهری، در تهران، روزانه نزدیک به هزار تن سبزی به دست مصرف کننده ها می رسد که ۳۰۰ تن آن غیرقابل استفاده است و در مسیر تولید پسماند ها قرار می گیرد.


● با زباله تر چه کنیم؟

این زباله را باید جداگانه در کیسه های مخصوص زباله جمع آوری کرد. زباله های تر را به دلیل وجود باکتری های غیرهوازی که در نبود اکسیژن شروع به رشد و تکثیر می کنند و بوی بد تولید می کنند، نمی توان نگاه داشت. این باکتری ها زباله را تجزیه و تخمیر کرده و از خود تولید گازهایی می کنند که یکی از آنها متان است. گاز متان همان گازی است که در لوله کشی گاز شهری وجود دارد و ما از آن استفاده می کنیم. این گاز تولیدشده از زباله قابل استفاده بوده و بعضی از کشورها که مشکل گاز طبیعی دارند از آن استفاده می کنند. گازهای دیگری که به واسطه عمل تخمیر این باکتری ها روی زباله های تر تولید می شود گاز کربنیک و گاز هیدروژن سولفوره است. این گاز بسیار بدبو است و همان گاز چاه توالت و تخم مرغ گندیده است و بوی بسیار اذیت کننده ای دارد و اگر از میزان خاصی بیشتر شود، مسموم کننده و در نهایت کشنده است. اما خوشبختانه این گاز بو دارد و افراد متوجه وجود آن می شوند. بنابراین با توجه به آنچه ذکر شد زباله تر را نمی توان بیشتر از ۲ روز نگه داشت.


● اگر زباله در خانه بماند...

علاوه بر بوی بد، ماندن طولانی مدت زباله در خانه می تواند باعث جمع شدن مگس و انواع حشرات موذی و غیرموذی شود که خطر انتقال بیماری ها را افزایش می دهند. به عنوان مثال، مگس را در نظر بگیرید. روی زباله ها می نشیند، از آنها تغذیه می کند و روی آنها تخم گذاری می کند. جالب است بدانید که هر مگس در طول عمرش معمولا ۵ تا ۶ دفعه تخم گذاری می کند و هر بار حدود ۵۰ تا ۱۵۰ عدد تخم می گذارد. حال در نظر بگیرید طی چند روز چه تعداد مگس روی زباله ها خواهیم داشت؟ مگس ها روی هر ماده غذایی که بنشینند، آن را آلوده می کنند. بعضی ها می گویند ما مگس را بلافاصله از روی ماده غذایی دور کردیم پس فرصتی برای آلوده کردن آن نداشته است؛ در حالی که مگس به محض آنکه روی ماده غذایی می نشیند آلودگی و میکروب های بدنش را به آن منتقل می کند. نتایج برخی تحقیقات نشان می دهد که در بدن هر مگس حداقل یک میلیارد و ۲۵۰ میلیون باکتری وجود دارد. مگس وقتی روی ماده غذایی می نشیند خرطومش را وارد آن می کند و از بزاق دهانش روی ماده غذایی می ریزد؛ سپس آن را به هم زده و به اصطلاح یک پالوده درست می کند و آن را می مکد. پس از آنکه این پالوده را مکید، روی ماده غذایی مدفوع می کند و تمام این مراحل طی چند ثانیه انجام می شود و شاید شما فکرش را هم نکنید که نشستن چند لحظه مگس (مثلا روی یک حبه قند) تا چه اندازه می تواند آن را آلوده کند. علاوه بر مگس، موش هم یکی از معضل های پدیدآمده در اثر تلنبار زباله های تر است.


● شیرابه زباله از کجا می آید؟

مشکل دیگر زباله های تر، شیرابه است. وقتی زباله های تر روی هم انباشته می شوند فشار حاصل از آنها سبب تولید آب زباله یا در اصطلاح شیرابه می شود. آلودگی شیرابه بسیار زیاد است. ما یک معیاری در مایعات غلیظ آلوده مانند فاضلاب و شیرابه داریم تحت عنوان BOD. BOD حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ قسمت در میلیون است که به آن ppm۳۰۰ می گویند که مربوط به زباله های معمولی است. ولی وقتی زباله تبدیل به شیرابه شد BOD آن چند هزار برابر شده و به ۴۰ هزار ppm می رسد. یعنی یک قطره شیرابه زباله هایی که در کوچه و خیابان رها شده اند مانند یک بمب میکروبی خطرناک هستند که به راحتی می توانند انواع و اقسام بیماری ها را به رهگذران و مردم انتقال دهند. اگر این شیرابه در آب بریزد، آب را آلوده می کند و اگر روی زمین بریزد، آب های زیرزمینی را آلوده خواهد کرد. پس از جمع آوری زباله ها، زباله تر تبدیل به کود و کمپوست می شود که هم ارزش غذایی آن برای گیاهان حایز اهمیت است و هم از نظر اقتصادی مقرون به صرفه است. اما برای بازیافت زباله و همچنین تولید کمپوست باید هم کیفیت بهداشتی زباله ها بالا برود و هم مطابق استانداردهای بین المللی عمل کنیم.

  • زباله خشک


زباله های خشک شامل مقوا، کاغذ، قوطی های نوشابه، انواع پارچه و... است که به طور طبیعی به چرخه حیات برنمی گردند و فسادناپذیرند. این زباله ها را باید از زباله های تر جدا کرده و در کیسه جداگانه ای ریخت. این زباله ها را می توان مدت ها نگاه داشت.

با زباله خشک چه باید کرد؟

در مراکز بازیافت، از زباله های خشک مانند کاغذ و مقوا، مجددا کاغذ و مقوا تولید می کنند. ما برای تولید یک تن کاغذ مجبوریم ۱۷ درخت تناور را قطع کنیم؛ در حالی که می توانیم در تهران روزانه ۶۰۰ تن کاغذ از این زباله های خشک به دست بیاوریم. ضمن اینکه هر کاغذ را می توانیم ۸ بار بازیافت کنیم. حال اگر ۶۰۰ را در ۱۷ درخت تنومند ضرب کنیم یعنی از قطع ۱۰۲۰۰ درخت در روز جلوگیری کرده ایم. همه این مسایل مستلزم این است که مردم زباله را از مبدا تفکیک کنند و ماموران شهرداری هم این زباله ها را جدا جمع آوری کرده و آنها را با هم مخلوط نکنند.


روزنامه سلامت ( www.salamat.ir ) با اندکی تغییرات





اگه از مطلب خوشتون اومد پایین سمت راست نوشته رو لایک (Like) کنید.

سپاس


بازیافت مواد و کاهش تولید زباله

بازیافت به آماده‌سازی مواد برای استفادهٔ دوباره گفته می‌شود.


بازیافت از به‌هدررفتن منابع مواد سودمند جلوگیری می‌کند و مصرف مواد خام و مصرف انرژی را کاهش می‌دهد. با این کار، تولید گازهای گلخانه ایی نیز کاهش می‌یابد. بازیافت مهم‌ترین مفهوم در مدیریت زباله است.



مراحل آماده‌سازی (آمایش) زباله برای استفاده مجدد اصطلاحاً پردازش نامیده می‌شود.


منشاء مواد بازیافتی یا به عبارتی بازیافتنی‌ها، بیشتر، منازل مسکونی و صنایع هستند. برای آسان‌تر کردن امر بازیافت معمولاً‌دو نوع جداسازی مواد صورت می‌گیرد که «تفکیک در مبدأ» و «تفکیک در مقصد» نام دارند. تفکیک در مبدأ در سطح شهر و خیابان‌ها و فروشگاه‌ها از طریق سبدها و سطل‌های جداسازی مواد انجام می‌شود ولی برای تفکیک در مقصد مکان ویژه‌ای به نام مرکز بازیافت زباله در نظر گرفته شده‌است. در مرکز بازیافت مواد زباله‌ای رویو غیر قابل بازیابی دسته‌بندی می‌شوند بسیاری از فروشگاه‌ها و کارخانه‌های بزرگ مواد زاید مانند قوطی‌های کنسرو، بطری‌های شیشه‌ای و روزنامه‌های باطله را به منظور بازیافت از مشتری بازخرید می‌کنند.


بازیافت مواد و کاهش تولید زباله


بسیاری از فروشکاه ها و کارخانه های بزرگ خواهان بازخرید مواد زاید هستند این مواد شامل مواد قابل بازیافت مانند قوطی های کنسرو، بطری های شیشه ای و روزنامه های باطله می باشد. این کارخانه ها و فروشگاه ها در ازای بازخرید این کالاهای دست دوم به مشتری پول پرداخت می کند.
برخی سازمان ها مانند سازمان بازیافت کیسه های مخصوص نگهداری مواد قابل بازیافت را دراختیار مردم قرار می دهند.


برخی اقلام هستند که سازمان بازیافت و کارخانه های بازیافت مواد آنها دور می ریزند این مواد قابل بازیافت نیستند و مورد استفاده قرار نمی گیرند. این مواد عبارتند از رختخواب و تشک، مبلمان، پوشاک و لباس، وسایل و دستگاه های الکترونیکی. این وسایل در اختیار گروه ها و شرکت های غیر انتفاعی قرار می گیرد تا در صورت امکان تعمیر شوند و یا قطعات قابل استفاده آنها در دستگاه های دیگر به کار رود.


شما می توانید با خریداری و استفاده از موادی که مواد غیر قابل تجزیه و غیر قابل بازیافت نیستند:


· از ظروف یکبار مصرف استفاده نکنید.
· از بطری هایی استفاده کنید که قابلیت دوباره پر شدن را داشته باشد.
· از پاکت های پلاستیکی که قابل شستشو و استفاده دوباره هستند استفاده کنید.



در امر بازیافت هیچگاه موفقیت کامل حاصل نمی شود مگر اینکه مواد قابل بازیافت به کالاهای قابل استفاده و مرغوب در بازار تبدیل شود. بدین منظور توجه داته باشید که مواد قابل بازیافت را هیچگاه با زباله های بی مصرف یک جا نریزید. موادی را که می توان از این طریق تولید کرد عبارتند از:


· پوشاک و کفش
· اسباب بازی های دسستی و وسایل بازی در پارک های کودک
· وسایل باغبانی
· موکت و زیلو
· مواد مورد استفاده در ساخت زیر گلدانی و میز و صندلی هایی تاشو
· روغن موتور
· سطوح منزل و پیشخوان
· ناودان
· بسته بندی مواد
· محصولات کاغذی مانند کارتن و مقوا
· وسایل تمیز کننده مانند جارو ،برس، تی و غیره
· کاغذ ها و پاکت های مورد استفاده دستنویس و در کامپیوتر


تمامی این مواد اگر به روش صحیح از مواد قابل بازیافت تهیه شوند علاوه بر اینکه از نظر اقتصادی بسیار به صرفه است به حفاظت از محیط زیست هم کمک می کند و در ضمن به لحاظ مرغوبیت هم هیچ تفاوتی با آنچه از مواد نو تهیه می شود ندارد.

تحریف عبارات علمی در محیط زیست

دکتر اسماعیل کهرم- در فرهنگ دکتر معین در مقابل کلمه تحریف چنین آمده است: "گردانیدن، کژکردن، تبدیل وتغیر دادن کلام را از وضع وطراز و حالت اصلی..." شاید با خواندن این تعاریف، خواننده فکر می کند که اینگونه گردانیدن وکژکردن، در دنیای پرپیچ خم سیاست جایگاه دارد.سیاستی که نه پدر دارد و نه مادر و نه معرفت و رفاقت سرش می شود. ولی حقیقت آنستکه امروزه تحریف را در تمام شئون اجتماعی می توان یافت، از سطح خاندان که درآن عروس حرف مادر شوهرش را تحریف می کند تا سطح بالای اجتماعی وسیاسی که صحبت ها وقول های سیاست بازها به انواع گوناگون می گردند وکژمی شوند.
 

ما شاید تا بحال فکر کنید که دنیای علم از این تحریف مصون مانده بود که البته اینطور نبوده است. باور کنید که همین چندی قبل سازمان هوافضایی ناساNASAکه پیشروترین موسسه علمی عالم است که قراردادن انسان را روی کره ماه آنهم حدود شصت سال پیش در کارنامه دارد،مسئله گرمایش زمین را انکار می کرد! این سازمان با اعداد وارقام چنان بازی می کرد که گرم شدن درجه حرارت را امری عادی که تکرار شونده ودوره ای معرفی می کرد!این تحریف ها(تحریفات)به خواسته سیاستمداران آمریکایی انجام می گرفت تا جهانیان کشور آمریکا را که یک سوم گازهای گلخانه ای را تولید می کند در اثر گرمایش زمین سرزنش نکنند!
]
از ینگه دنیا به ایران عزیز خودمان بر گردیم به نظر می رسدکه در علم وعمل ما ایرانی ها به راستی نبوغ خود را باز هم به اثبات نرسانده ایم .اگرNASAبا اعدادوارقام بازیمی کندونعل وارونه می زند، ما اصل تعاریف ومضامین علمی را به دلخواه تعبیر،تفسیر،یا تحریف می کنیم در حالی که این تعاریف علمی هر کدام دارای معانی ثابت ومعینی هستند که در سراسر عالم کاربرد دارند کما آنکه کلماتی مانند فتوسنتز ویا گلبول قرمزویا اکوسیستم.... همگی دارای معانی ومفاهیم مشخص علمی وجهانی می باشند. در علم اکولوژی حیات وحش عباراتی مانند معرفی introduction ویا معرفی مجددre-introduction دارای مفاهیمی می باشند که در سراسر عالم آنان که با مدیریت حیات وحش سروکار دارند با آن آشنا هستند و این کلمات وعبارات، تحریف پذیر نیستند. طبق این تعاریف، هنگامی که یک جانور که در منطقه ای نبوده است برای اولین بار به منطقه جدید معرفی می کنیم تا به طور طبیعی زندگی کند، عمل معرفی را انجام داده ایم. به طور طبیعی یعنی جانور کلیه نیازهای خود را در طبیعت برآورده سازد، بدون نیاز به انسان. مثلاً ماهی آمور که به هامون معرفی شد از نظر علمی یک معرفی کامل بود چون این ماهی در هامون وجود نداشت و بعد از رها شدن نیز، نیاز به توجه ومراقبت انسان نداشت. کاری نداریم که این ماهی کلیه نیزارهای هامون را نابود کرد و کاری نسنجیده بود! بر طبق همین تعاریف اگر جانوری در گذشته در منطقه ای بوده وبه دلیلی از بین رفته، اگر آن جانور را مجدداًبه زیستگاه قدیمیش باز گرداینم باز هم بطور طبیعی زندگی کند، آنوقت معرفی جدید انجام داده ایم.بنابراین تعاریف علمی ثابت وتحریف ناپذیر، شما معرفی ببرسیبری را به یک منطقه محصور در میانکاله چگونه ارزیابی می فرمایید؟ با اندکی مداقه ملاحظه می کنید که اولاًاین کار قرار است یک معرفی جدید باشد،با دو اشکال ماهوی.اولاًاینکه عین جانور از بین رفته یعنی ببر مازندران به منطقه وارد نمی شود بلکه ببر سیبری به میانکاله وارد می شود، ثانیاًاینکه این ببرها تا روز آخر حیات خود وابسته به محیط بانهای میانکاله برای تغذیه آنان می باشند. راستی ورود شیرها را چطور ارزیابی می کنید؟ آنها را نیز بایددر یک محل محصور نگهداری وتغذیه وتیمار کرد!آنها هیچگاه زندگی طبیعی نخواهند داشت.در سراسر ایران منطقه ای وجود ندارد که یک جفت شیر ایرانی ویا ببر سیبری به طور طبیعی در آن زندگی کنند.ین جانوران زیبا را به باغ وحش نفس افتاده تهران تزریق کنید.به حقایق علمی باور داشته باشیم .این حقایق امتحان خود را پس داده اند. باور کنیم که پس از فروکش کردن تب وارد کردن ببروشیر....وپس از انقضای دوره مدیریت شما، آنچه از دوران شما بجا خواهد ماند دومحوطه محصور خواهد بود با چند قلاده ببر کسل وچند قلاده شیر ژیان که همه شکوه وجلال خود را به فراموشی سپرده اند.حیوانات اسیر ومحیط بانهایی که از علاقه آنان به طبیعت استفاده سوء شده است مفهوم محیط زیست طبیعی نیست، باور کنیم.


 منبع : ایرن

هامون خسبید/ شن ها جولان می دهند

سیستان و سیستانی از روزگاران قدیم با بادهای فصلی 120 روزه عجین بوده و تلاطم امواج هامون نیز با آن در آمیخته و هوای لطیف و پاکی را تقدیم می کرد اما افسوس با خسبیدن و خشکیدن هامون، این سامان جولانگه توفانهای شن و ماسه شده است.



 
یادش بخیر زمانی که بادهای 120 روزه سیستان دست در دست امواج زیبای تالاب هامون می داد، همه را شاداب و سرزنده می کرد و محیط زیستی با صفا برای انسان و پرنده و چرنده و درنده و خزنده ایجاد می کرد. 

در روزگار نه چندان دور، یک دهه پیش را می گویم؛ پرندگان دریایی با طی هزاران کیلومتر راه از سیبری به تالاب هامون می آمدند تا زمستان خوش و خرمی را سپری کنند و مردم این سامان نیز با شکار و صید و حصیر بافی و کشاورزی و دامداری و .... روزگار خوشی را در کنار هامون سپری می کردند.

سالیان درازی به این منوال گذشت و سیستان همچنان به عنوان انبار غله ایران محسوب می شد و جانوران اهلی و وحشی در کنار مردم مهربان ساکن این منطقه روزگار خوش و امنی را سپری می کردند.

خشک شدن رودخانه هیرمند که منجر به خشکیدن تالاب بین المللی هامون و تخریب زیستگاه پرندگان و سایر حیوانات شد، بادهای 120 روزه را به 160 روزه افزایش داد و بستر خشک هامون بلای جان مردم این دیار شد.

توفان های 120 روزه سیستان و پدیده گرد و غبار سالیان درازی است که بر پهنه این سرزمین سایه گسترانده و زندگی مردم را از جهات مختلف اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی تحت تاثیر قرار داده و سبب مهاجرت شمار زیادی از مردم و جانوران این منطقه شده است.

توفان های بزرگ گرد و خاک و بعضا شن که با تندبادهایی با سرعت بیش از 120 کیلومتر بر ساعت همراه است، سراسر منطقه سیستان را در نوردیده و موجب افزایش غلظت هوا می شود.

به دفعات توفان های فصلی که به نیم سال افزایش یافته، غلظت گرد و غبار پراکنده در هوا را به حدی می رساند که زندگی عادی مردم منطقه را مختل کرده و سبب گسترش بیماری های تنفسی، ریوی و آلرژی شده است.

بارها دیده شده که توفان ها خانه های روستاییان ساکن این منطقه را در زیر تپه های شن و ماسه بادی مدفون و عرصه را بر مردم آن تنگ کرده است.

دیدن خانه های روستایی که به محاصره شن های روان درآمده اند و برخی مواقع قرار گرفتن در وضعیتی که تا شعاع چند متری خود را نمی توان دید آه هم برای مدت بیش از چهار ماه در سال، مردم این سامان را مجبور به پذیرش این معضل و پدیده کرده است.

کارشناسان معتقدند که مبدا توفان های شن و گرد و غبار منطقه سیستان، بیابان های کشور همسایه و خشک شدن تالاب هامون و برخی آبگیرهای مناطق همجوار ایران و افغانستان است.

به گفته مدیر کل دفتر مدیریت بحران استانداری سیستان و بلوچستان، وقوع خشکسالی های پی در پی در افغانستان، خشک شدن بستر دریاچه هامون و وجود کریدورهای توفان در خاک افغانستان، پدیده گرد و غبار را در منطقه سیستان باعث می شود.

'حجتعلی شایانفر' گفت: هر گونه مهار آب در بالادست رودخانه های کشور افغانستان، سبب خشک شدن دریاچه های پایین دست مانند 'هامون هیرمند' و هورها می شود و طبیعتا خشکی بیشتر این دریاچه ها باعث قرار گرفتن خاک در معرض فرسایش می شود.

او افزود: وقتی خاک در معرض فرسایش قرار گیرد، پوشش گیاهی آن کاهش می یابد و بر شدت فرسایش می افزاید و در مقابل، باد حجم زیادی از رسوبات بستر دریاچه ها را در فضا پراکنده و به مناطق دوردست منتقل می کند.

وی بیان کرد: بادهای 120 روزه در سیستان در فصل تابستان سبب انتقال ریزگردها شده و بخش های مختلفی از منطقه بویژه شمال استان را تحت تاثیر قرار می دهد.

شایانفر افزود: خشکیدن دریاچه هامون با آن گستره وسیع و فرسایش خاک و ماسه بادی ناشی از سطح خشک شده این دریاچه، زندگی را برای مردم این سامان تلخ کرده و بسیاری از زمین های کشاورزی را از بین برده است.

مدیر کل دفتر مدیریت بحران استانداری بیان کرد: قرار گرفتن استان سیستان و بلوچستان بر روی کمربند خشک جهان و بارش کمتر از یک چهارم متوسط جهانی در آن، اثرات نامطلوب این توفان های موسمی را در این منطقه دوچندان کرده است.

وی افزود: توفان های شن در سیستان همه ساله بخصوص در هنگام خشکسالی، موجب انباشته شدن ماسه بادی در منازل شخصی، اماکن عمومی و معابر مناطق شهری و روستایی، تاسیسات زیربنایی به ویژه مجراهای آبرسانی رودخانه ها، راهها، محورهای ارتباطی، زمین های کشاورزی و شیوع بیماری های تنفسی و چشمی در میان ساکنان این منطقه می شود.

شایانفر با اشاره به وارد آمدن چندین میلیون تومان خسارت سالانه ناشی از توفان افزود: در هنگام وقوع این توفان های عظیم در منطقه، تردد در جاده های نواحی شمالی استان مختل و اکثر مراکز آموزشی و ادارات به تعطیلی کشاند می شود و غلظت گرد و غبار در هوا را به حدی می رساند که مشکلات تنفسی برای مردم ایجاد و آنان را راهی بیمارستان می کند.

مدیر کل مدیریت بحران استانداری سیستان و بلوچستان درباره راهکارهای مقابله با این پدیده گفت: موضوع ریزگردها باید به رویکرد زیست محیطی مهم در استان تبدیل شود و پدافند غیرعامل منطقه نیز این مساله را مورد بررسی و توجه قرار دهد.

وی ادامه داد: خشکسالی های دهه اخیر تداوم توفان های شن و ذرات گرد و غبار را تا 167 روز در سال افزایش داده است و برای کاهش اثرات آن عزم جدی و هماهنگی بخشهای مختلف سیستان و بلوچستان و نیز توجه ویژه سازمان های دستاندرکار در مرکز کشور به این پدیده بیش از پیش را می طلبد.

او اظهار داشت: برای تثبیت کانون شن های روان و پدیده گرد و غبار در شمال استان ( منطقه سیستان ) تاکنون طرح های مختلفی از جمله ایجاد کمر بندهای سبز در شهرها، طرحهای آبخیزداری، ایجاد مراتع و ایستگاههای پایش هوا انجام شده است.

شایانفر گفت: از آنجا که منشا توفان شن در سیستان از کشور افغانستان است، رایزنی های بین المللی و همکاری فی مابین دو کشور، موجب می شود تمهیداتی برای تثبیت شن های روان در محل خاستگاه توفان اندیشیده شود.

سرپرست اداره کل حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان نیز معتقد است: پدیده توفان و گرد و غبار منطقه سیستان از جمله آلاینده هایی است که همه بخش های تاسیساتی، زیست محیطی، کشاورزی و صنعتی استان را متاثر کرده است.

'خسرو افسری' افزود: وجود گرد و خاک، هوای شهر زاهدان را برای 160 روز طی سال گذشته تحت تاثیر قرار داد و در این مدت مطابق تحقیقات و استانداردهای جهانی، هوای این شهر مخاطره آمیز و غیر بهداشتی بود.

وی ادامه داد: توفان های گرد و خاک غلظت هوا در زابل و زاهدان را به دفعات به چند برابر استانداردهای جهانی رساند.

او گفت: انتشار ریزگردها در شرق و جنوب شرق کشور بویژه در حوزه سیستان موجب نگرانی است زیرا آثار زیانباری دارد اما می توان از انتشار بیشتر آن جلوگیری کرد.

وی افزود: همچنین این مشکل در کانون های فرا مرزی آسیب هایی به دنبال داشته است و در این رابطه تعامل و همکاری کشورهای همسایه شرق ایران ضروریست.

سرپرست اداره کل حفاظت محیط زیست سیستان و بلوچستان مسوولیت های دستگاههای دست اندرکار برای کاهش آثار زیان آور ریزگردها را مهم ارزیابی و خاطرنشان کرد: همکاری های بین سازمانها به کاهش آلاینده ها و صیانت از محیط زیست استان و تالاب هامون کمک می کند.

وی بیان کرد: باید متولیان، آژانش های بین المللی تحت نظر سازمان ملل از جمله undp را برای انجام فعالیت های بین المللی در این زمینه حساس کنند تا به طور مشترک همکاری دوجانبه ای بین سازمان حفاظت محیط زیست کشور انجام گیرد.

او تامین حق آبه زیست محیطی برای دریاچه خشک هامون را از دیگر راهکارها برای جلوگیری از تبعات توفان های شن در سیستان برشمرد.

مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری سیستان و بلوچستان نیز گفت: بادهای 120 روزه سیستان و توفان های گرد و خاک مستمر در فصل تابستان باعث بروز پدیده بیابان زایی در این منطقه شده است.

'نبی یاری' افزود: فقر منابع آبی بویژه در کانون های جمعیتی، وزش توفان های شدید موسمی به نام بادهای 120 روزه سیستان و تشدید فرسایش بادی و کاهش درصد رطوبت محیط در مناطق متاثر از آنها، سخت شدن شرایط زیستی و افزایش مهاجرت ساکنین مناطق بیابان بزرگترین مشکلات این نهاد برای بیابان زدایی در منطقه سیستان است.

وی ادامه داد: از سوی دیگر برای تکمیل اقدامات بیابان زدایی در منطقه سیستان، پس از ریختن مالچ برروی شن های روان، باید نهال کاری در محدوده مورد نظر انجام تا از حرکت ماسه بادی ها جلوگیری شود.

او اضافه کرد: متاسفانه کمبود آب و خشک شدن تالاب هامون از معضلات اساسی در زمینه مالچ پاشی و نهال کاری است، از این رو طرح های بیابان زدایی تاکنون با موفقیت همراه نبوده است.
او خاطر نشان کرد: زمان مناسب برای کاشت نهال پس از مالچ پاشی، آبان ماه است زیرا تابستان فصل بادهای 120روزه سیستان است و آب مورد نیاز نیز وجود ندارد.

مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری سیستان و بلوچستان گفت: پارسال نزدیک به 30 میلیارد ریال اعتبار از منابع ملی و استانی برای بیابان زدایی به منطقه سیستان اختصاص یافته است.
وی افزود: این میزان اعتبار برای مراقبت و آبیاری زمین های نهال کاری شده و نهال کاری جدید و ایجاد بادشکن در حاشیه مزارع هزینه شده است.

او گستره زیاد مناطق بحرانی نسبت به کل مساحت استان در منطقه سیستان و کمبود اعتبارات را از دیگر مشکلات بیابان زدایی در این منطقه عنوان کرد.

به هر حال کارشناسان معتقدند: آبگیری تالاب هامون و هورهای داخل افغانستان از شدت گرد و غبار و توفانهای شن و ماسه می کاهد و حیات دو باره و رونق اقتصادی و اجتماعی و زیست محیطی را برای منطقه به ارمغان می آورد.

منبع : ایرنا

..................................................................................................................................
مردم سیستان در انتظار تدبیر مسئولان/ هیرمند و هامون کانون ریزگرد

زندگی مردم سیستان و بلوچستان سالهاست با پدیده ریزگردها گره خورده است و هیرمند و هامون که روزگاری منشاء زندگی در شرق کشور بودند امروز به کانون شن و گرد و غبار تبدیل شده اند.



خشک شدن رودخانه هیرمند و به دنبال آن خشکیدن تالاب بین المللی هامون بادهای 120 روزه سیستان را به 160 روزه افزایش داده است و در حال حاضر بستر خشک هامون بلای جان مردم این دیار شده است.

توفان های 120 روزه سیستان و پدیده گرد و غبار سالیان درازی است که بر پهنه این سرزمین سایه گسترانده و زندگی مردم را از جهات مختلف اجتماعی، اقتصادی و بهداشتی تحت تاثیر قرار داده و سبب مهاجرت شمار زیادی از مردم در این منطقه شده است


کارشناسان معتقدند: آبگیری تالاب هامون و هورهای داخل افغانستان از شدت گرد و غبار و توفان های شن و ماسه می کاهد و حیات دوباره و رونق اقتصادی و اجتماعی و زیست محیطی را برای منطقه به ارمغان می آورد


بارها دیده شده که توفان ها خانه های روستاییان ساکن این منطقه را در زیر تپه های شن و ماسه بادی مدفون و عرصه را بر مردم آن تنگ کرده است.

هر گونه مهار آب در بالادست رودخانه های کشور افغانستان، سبب خشک شدن دریاچه های پایین دست مانند هامون هیرمند و هورها می شود و طبیعتا خشکی بیشتر این دریاچه ها باعث قرار گرفتن خاک در معرض فرسایش می شود
مدیر کل دفتر مدیریت بحران استانداری سیستان و بلوچستان

منبع :خبرگزاری مهر

..................................................................................................................................
بستر خشک هامون، توفان شن در شرق کشور را شدت بخشیده است

تالاب هامون که منشاء آن رودخانه هیرمند است از کشور افغانستان سرچشمه می گیرد و از طریق رود «پریان مشترک» وارد خاک ایران شده و به هامون می ریزد. در حال حاضر خشک شدن بستر هامون و وجود کریدورهای وزش توفان در افغانستان پدیده گرد و غبار و توفان شن را در منطقه جنوب شرق کشور شدت بخشیده است. سرپرست محیط زیست سیستان و بلوچستان به خبرنگار خراسان گفت: در حال حاضر مدت وزش بادهای ۱۲۰ روزه سیستان به ۱۶۰ روز افزایش یافته و در این مناطق میزان غلظت گرد و غبار به بیش از حد استاندارد رسیده است. خسرو افسری با بیان این که پدیده توفان و گرد و غبار در منطقه سیستان تمامی بخش های زیست محیطی، کشاورزی و صنعتی استان را متاثر کرده است، افزود: غلظت گرد و غبار پراکنده در هوا، زندگی عادی مردم منطقه را مختل کرده و سبب گسترش بیماری های تنفسی، ریوی و آلرژی شده است.

منبع : روزنامه خراسان-مورخ دوشنبه 1390/04/20 شماره انتشار17880

..................................................................................................................................

تالاب هامون به کفه ای از شن و ماسه تبدیل شده است



مدیرکل محیط زیست استان سیستان و بلوچستان گفت: تالاب هامون در حال حاضر کاملاخشک و تبدیل به کفه ای از شن و ماسه شده است. آرامش در گفتگو با "ایسکانیوز"، افزود: با خشک شدن تالاب هامون مردم منطقه سیستان و بلوچستان گرفتار طوفان شن و ماسه و برخی بیماری های تنفسی و چشمی شده اند. وی با اشاره به اینکه سیستان و بلوچستان به طور مداوم 9 سال خشکسالی را تجربه کرده ، بیان کرد: این خشکسالی ها در نقاط مختلف استان تاثیرات خاصی را داشته است.آرامش تصریح کرد: خشکسالی اخیر در شمال استان سیستان و بلوچستان و در دریاچه هامون و در جنوب استان در حوزه منطقه حفاظت شده زیستگاه تمساح ها تاثیرات منفی داشته ولی در قسمت میانی استان تاثیرات کمتری را به جای گذاشته است. وی با اشاره به اینکه خشکسالی در شمال استان سیستان و بلوچستان در حوزه منطقه حفاظت شده هامون باعث خشک شدن هفتمین تالاب بین المللی کنوانسیون رامسر شده، گفت: در این راستا استان هر روز درگیر طوفان های شن بوده که باعث ایجاد مشکلاتی برای مردم شده است. مدیرکل محیط زیست استان سیستان و بلوچستان با بیان اینکه سال های گذشته منطقه تالاب بین المللی دارای میلیون ها قطعه پرنده بود افزود: خشکسالی اخیر حیات وحش منطقه را با مشکلاتی مواجه کرده و پرندگان مهاجر آبزی کاهش یافته است.
...................................................................................................................................
در صورت خشک شدن آب دریاچه
هامون، کانون طوفان شن می‌شود

تالاب بین‌المللی هامون که یکی از تالاب‌های مهم دنیا به شمار می‌آید، در معرض نابودی قرار دارد.

تالاب هامون علاوه بر این‌که بزرگترین و مهمترین دریاچه آب شیرین فلات ایران محسوب می‌شود به دلیل اهمیت اکولوژیکی خاص خود از جمله زیستگاه‌های منحصر به فرد پرندگان مهاجر به عنوان هفتمین تالاب بین‌المللی در جهان شناخته شده است.
رئیس پژوهشکده تالاب بین‌المللی هامون در خصوص وضعیت کنونی این تالاب به مهر گفت: به‌رغم سرمای شدید و ریزش برف در سال گذشته در حوضه آبریز هامون، متاسفانه آورد رودخانه هیرمند به داخل کشور بسیار اندک بوده، به طوری که تا اواخر خرداد امسال این دریاچه کاملا خشک خواهد شد.

دکتر شاه‌محمدی حیدری افزود: با خشک شدن دریاچه هامون این منطقه به یکی از عمده‌ترین کانون‌های طوفان شن و ماسه تبدیل می‌شود و مشکلات عدیده‌ای را برای روستاییان و حتی مردم شهرستان‌های اطراف ایجاد خواهد کرد.

وی ادامه داد: پژوهشکده تالاب بین‌المللی هامون در راستای رسالت خود، بازدید مستمر از بخش‌های مختلف تالاب را در دستور کار قرار داده و در حال حاضر مطالعات و پیگیری در این زمینه در حال انجام است.

شاه‌محمدی حیدری همچنین ادامه داد: پژوهشکده تالاب بین‌المللی هامون با حمایت دانشگاه زابل در نظر دارد در آذر امسال همایش ملی تالاب هامون را برگزار کند تا بتواند زمینه ایجاد یک توافق جمعی برای بهبود وضعیت تالاب هامون و حفظ حیات آن را فراهم آورد.
جام جم-سه شنبه 31 اردیبهشت 1387 

..................................................................................................................................
توفان شن و پیشروی بیابان، از اثرات خشک شدن تالاب هامون ...

خانم دکتر ابتکار عضو کمیته محیط زیست شورای اسلامی شهر تهران گفت: جلوگیری از ورود شن ها و تلطیف هوای منطقه از جمله اثرات مثبت تالاب هامون است، بنابراین با خشک شدن آن شاهد توفان های شن و پیشروی بیابان در بسیاری از مناطق اطراف این تالاب خواهیم بود. ابتکار در گفتگو با برنا، درخصوص روند خشکسالی دریاچه هامون گفت: منابع آب اصلی دریاچه هامون از کشور افغانستان تامین می شود که برای برخورداری از آن ، ایران باید هزینه بپردازد. وی افزود: این مبلغ در قراردادهای فی مابین تحت عنوان حق آبه پیش بینی شده است. ابتکار با بیان این مطلب که استدلال دولت افغانستان این بود که به علت خشکسالی نمی توانستند حق آبه هامون را تامین کنند، ابراز داشت، زمانی که در منطقه خشکسالی و کمبود آب داشتیم، بارندگی ها در حوزه های مرتبط و حوضچه ها، تامین آب این دریاچه را برعهده داشتند که سرچشمه آن در افغانستان است. عضو کمیته محیط زیست شورای شهر خاطرنشان کرد، مذاکراتی با دولت این کشور صورت گرفته است تا این مشکل برطرف شود زیرا دریاچه هامون اثر بسیار مهم زیست محیطی برای منطقه دارد.
منبع: آفتاب یزد
..................................................................................................................................